tgoop.com/hamesh1/1197
Last Update:
درِ بوستان ببستند، خدایا مپسند
بخش دوم
بخش اول: https://www.tgoop.com/hamesh1/1196
بر فرض صدق و اعتبار دینیِ گزارهی «حرمت» ماه مبارک و با همین منطق، اولاً تجربهی تاریخ گذشته و همین چنددهه نشان میدهد که «بخشنامههای حرمتی» نهتنها به حفظ حرمت منجر نشده، بلکه بر انباشتِ بغضها و گسترش فرصتجویی برای ابراز مخالفت و از این طریق تعمیم حرمتشکنی افزوده است؛ چون محرومان در موضع مظلوم و سلب حق قرار میگیرند و همدلی با مظلومِ حقوق از کفداده، همراهی یا همدلی قشرهای دیگر را منجر میشود. در ارزیابی نقض غرضِ این «بخشنامههای حرمتی»، نیک اگر بنگریم ماه رمضان در دنیای امروز در کشورها و سرزمینهایی به صورت خودجوش محترمتر و گرامیتر و جشنتر است که بخشنامه ندارند و تنظیم روابط بدون دخالت بالادستیِ حکومت، به سازوکارهای درونی خود جامعه سپرده شده است. این حرمتهای بخشنامههای حتی روزهدارانی را که هیچ سهمی در این قبیل تصمیمها ندارند و چهبسا ممکن است بسیاریشان مخالف این قبیل بستنها هم باشند، در ذهن جامعهی ناراضی در صفِ نگهبانان درهای بستهی این تصمیمات قرار میدهد و سوءبرداشت بر سوءبرداشت، خشم بر خشم، فاصله بر فاصلههای قبلی در میان این گروههای اجتماعی اضافه میشود. وضعیتی آشناست، ولی کافیست برای دیدن از این زاویه، قصهی مواجهه با ماجراهای گشت ارشاد و حجاب اجباری را مرور کنیم.
حفظ بخشنامهای امر دینی، ولو به قیمت افزایش تنشها و بغضها و ضدیتها، فقط در صورتی موجه است که تصور تصمیمگیران از جامعهی دینیِ سعادتآور، دکوری صرفاً «فقاهتی» و «ظاهری» آن هم در قالبی «ایدئولوژیک» باشد؛ (به قالب ایدئولوژی بسیار تأکید میکنم که در بسیاری موقعیتها با فقاهت سنتی غیرایدئولوژیک نه متفاوت، بلکه در تضاد است.) جامعهای که درِ پارکهایش در روز سیزدهبهدر بسته است و نمود بیرونی ناروزهداری آشکار نیست، ولی مهم نیست که واقعیتِ روزهداری چقدر است، روزههای ریایی چه میزان است و در دل و فکر منصفان، نامنصفان به کنار، دربارهی خدا و روزهداری تحولآفرین رمضان به واسطهی این قبیل تصمیمها چه میگذرد. خواستم یگانه منطقِ ممکنِ تصمیمگیران این قبیل بستنها را گفته باشم، وگرنه شرح نقد این تعریف نامقبول بیرون از این گفتار است.
اما اگر معنویت خواستنیِ رمضان عام است، اگر رمضان جشن عبادت و عید رهایی است، اگر روزهی راستین به بیان امام علی بیش از صرف گرسنگی و تشنگی است (۱)، اگر امرِ قیمتیِ روزهی رمضانِ پیامبر مکرم اسلام قرارست دلها را زیر و رو کند، اگر دین قرارست بشارتِ آزادی معنوی از بند عصبیتها و شهوتها باشد، اگر مصالح جامعه در جهان برابریجو و حقخواه انسانی امروز دگرگونه شده است و سیاست عمومی را حتیالامکان فرادینی و فراگیر کرده، اگر قاعده بر صلح و مدارا و استثناء بر تنش و ستیز است، نابخردانهترین سیاست حتی با هدف حفظ دین، این قبیل منعها در قبال جامعهای متنوع است. دورهی این تصمیمات گذشته است؛ که حتی در گذشته نیز گذشته بود و نالههای حافظانِ زمان را به آسمان بلند میکرد:
درِ میخانه ببستند خدایا مپسند / که درِ خانهی تزویر و ریا بگشایند
۱- چه بسیار روزهداری که از روزهی خود جز گرسنگی و تشنگی بهرهای نبرد و چه بسیار شبزندهداری که از شبزندهداریش بهرهای غیر از بیداری و رنج ندارد، چه خوب است خواب زیرکان و افطارشان. نهجالبلاغه، حکمت ۱۴۵
#یادداشت
@Hamesh1
BY هامِش (علی سلطانی)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1197