Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/hamesh1/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
هامِش (علی سلطانی)@hamesh1 P.1471
HAMESH1 Telegram 1471
شکریست با شکایت (دعاهای رمضانی)
شکر هشتم

خدایا، می‌خواهم شاکر دقیقه‌هایی ناب باشم. دقیقه‌هایی که واقعیت بیرونی دگرگون می‌شود و سوار بر نقاله‌ی زمان، رنگ‌ها و صفات تغییر می‌یابند. تغییر ثابت‌ترین صفت این هستی است، اما من از لحظه‌های باشکوهی می‌گویم که «تغییر» و «تبدیل» محسوس‌تر از قبل رخ می‌نماید. اگر زندگی‌ای است، به مرگ تبدیل می‌شود، اگر مرگی، به زندگی‌ای. اگر جوانی‌ای است، پیری‌ای سر می‌رسد. اگر سال کهنه‌ای بوده، سال نویی سلام می‌گوید. اگر وصالی است، فراقی فراهم می‌آید و اگر خشکی و خاکستری، سبزی و سبزه‌ای در می‌آید. مصداق‌ها مهم نیستند، آن لحظه‌ی تبدل و تغییر برای من شایسته‌ی شکر است.

لحظه‌ی تبدل در نگاه من، در چرخ روانِ نقاله‌ی زمان و مکان، باشکوه‌ترین است. متفکری چون هیوم، در پسِ این تبدل‌ها و رویدادها، نه پیوستگی و علیت، که خط‌چینی بریده‌بریده می‌دید. او پیوستگی و علیت را به صفت ذهن ما برمی‌گرداند. اما من مثل جریان غالب تاریخ اندیشه این‌گونه نمی‌گویم و این تغییرها را پرده‌بردار از نهادی می‌یابم که نعمت مزه‌کردنش را باید شکر گفت؛ نهادی پُر از حکمت که از قضا تنها در وقت تبدیل و تغییر برهنه می‌شود.

خدایا، مشاهده‌ی این تغییرها با ذره‌بین تأمل، من را به التفات بر حکمت پایان‌پذیریِ همه‌چیز می‌کشاند. و دانستن این حکمت کم نعمتی نیست. این حکمت ما را آرامش می‌بخشد که از تغییرها نهراسیم و نپژمریم؛ که «دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور» باشیم. که بدانیم آسیاب این هستی با آب تغییر می‌چرخد و چه انتظار بی‌جایی است، انتظار ثبات و دوام و استقرار. خدایا، چگونه شکر این نعمت گذارم که چشم ثبات‌اندیشانه ندارم؟*

پروردگارا، نعمت التفات بر تغییرِ همیشگی من را به این ضرورت می‌رساند که با ماندگارها پیوند بخورم؛ که از رفتنی‌ها ببرم و با ماندنی‌ها همدم شوم. که از صفات گذرا بگذرم و به جوهرهای ماندگار گره بخورم. چشمِ تغییراندیش به جای چشم ثبات‌اندیش، من را به جای جنگیدن با هستی و منطقش، به آشتی با آن می‌رساند. این‌جاست که نیروی من به جای هرز رفتن، در جوی مفید‌تری می‌افتد و با طالب بی‌قرارشدن، جمله‌ی بی‌قراریِ من محو می‌شود و قرار می‌یابم.**

خدایا، آنچه نپاید دلبستگی را نشاید. من از آغازِ تغییرهای بی‌وقفه، به پایانِ دل‌بستن بر تو می‌رسم. من از رفتنی‌بودن دیگرانِ رفتنی، به زلف ماندگار تو می‌آویزم. از این رهگذر، مرا در نقطه‌ی حتمیِ تغییر، نه فوت، که جاودان کن.

* چگونه شکر این نعمت گذارم / که زور مردم‌آزاری ندارم (سعدی)
**جمله‌ی بی‌قراری‌ات از طلب قرار توست / طالب بی‌قرار شو تا که قرار آیدت (مولانا)

#دعا
@Hamesh1



tgoop.com/hamesh1/1471
Create:
Last Update:

شکریست با شکایت (دعاهای رمضانی)
شکر هشتم

خدایا، می‌خواهم شاکر دقیقه‌هایی ناب باشم. دقیقه‌هایی که واقعیت بیرونی دگرگون می‌شود و سوار بر نقاله‌ی زمان، رنگ‌ها و صفات تغییر می‌یابند. تغییر ثابت‌ترین صفت این هستی است، اما من از لحظه‌های باشکوهی می‌گویم که «تغییر» و «تبدیل» محسوس‌تر از قبل رخ می‌نماید. اگر زندگی‌ای است، به مرگ تبدیل می‌شود، اگر مرگی، به زندگی‌ای. اگر جوانی‌ای است، پیری‌ای سر می‌رسد. اگر سال کهنه‌ای بوده، سال نویی سلام می‌گوید. اگر وصالی است، فراقی فراهم می‌آید و اگر خشکی و خاکستری، سبزی و سبزه‌ای در می‌آید. مصداق‌ها مهم نیستند، آن لحظه‌ی تبدل و تغییر برای من شایسته‌ی شکر است.

لحظه‌ی تبدل در نگاه من، در چرخ روانِ نقاله‌ی زمان و مکان، باشکوه‌ترین است. متفکری چون هیوم، در پسِ این تبدل‌ها و رویدادها، نه پیوستگی و علیت، که خط‌چینی بریده‌بریده می‌دید. او پیوستگی و علیت را به صفت ذهن ما برمی‌گرداند. اما من مثل جریان غالب تاریخ اندیشه این‌گونه نمی‌گویم و این تغییرها را پرده‌بردار از نهادی می‌یابم که نعمت مزه‌کردنش را باید شکر گفت؛ نهادی پُر از حکمت که از قضا تنها در وقت تبدیل و تغییر برهنه می‌شود.

خدایا، مشاهده‌ی این تغییرها با ذره‌بین تأمل، من را به التفات بر حکمت پایان‌پذیریِ همه‌چیز می‌کشاند. و دانستن این حکمت کم نعمتی نیست. این حکمت ما را آرامش می‌بخشد که از تغییرها نهراسیم و نپژمریم؛ که «دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور» باشیم. که بدانیم آسیاب این هستی با آب تغییر می‌چرخد و چه انتظار بی‌جایی است، انتظار ثبات و دوام و استقرار. خدایا، چگونه شکر این نعمت گذارم که چشم ثبات‌اندیشانه ندارم؟*

پروردگارا، نعمت التفات بر تغییرِ همیشگی من را به این ضرورت می‌رساند که با ماندگارها پیوند بخورم؛ که از رفتنی‌ها ببرم و با ماندنی‌ها همدم شوم. که از صفات گذرا بگذرم و به جوهرهای ماندگار گره بخورم. چشمِ تغییراندیش به جای چشم ثبات‌اندیش، من را به جای جنگیدن با هستی و منطقش، به آشتی با آن می‌رساند. این‌جاست که نیروی من به جای هرز رفتن، در جوی مفید‌تری می‌افتد و با طالب بی‌قرارشدن، جمله‌ی بی‌قراریِ من محو می‌شود و قرار می‌یابم.**

خدایا، آنچه نپاید دلبستگی را نشاید. من از آغازِ تغییرهای بی‌وقفه، به پایانِ دل‌بستن بر تو می‌رسم. من از رفتنی‌بودن دیگرانِ رفتنی، به زلف ماندگار تو می‌آویزم. از این رهگذر، مرا در نقطه‌ی حتمیِ تغییر، نه فوت، که جاودان کن.

* چگونه شکر این نعمت گذارم / که زور مردم‌آزاری ندارم (سعدی)
**جمله‌ی بی‌قراری‌ات از طلب قرار توست / طالب بی‌قرار شو تا که قرار آیدت (مولانا)

#دعا
@Hamesh1

BY هامِش (علی سلطانی)




Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1471

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. Administrators How to Create a Private or Public Channel on Telegram? fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei
from us


Telegram هامِش (علی سلطانی)
FROM American