tgoop.com/hamesh1/1474
Last Update:
شکریست با شکایت (دعاهای رمضانی)
شکایت یازدهم
خدایا، از مظلومیت و مهجوریت «عقل» در میان بخشی از دینداران شکایت میکنم. از نگاه سرشار از طرد و ردّ آنان به این یگانه گوهر آدمی. از تقدم «روایت» بر «درایت» میانشان. خدایا، شکایت میکنم از تعطیلی و بیکارگیِ عقل در دینشناسیشان که ثمرهاش دینی قشری و دینداریای خشکهمقدس است. خدایا، شکایت میکنم از فخر به عقلستیزیشان که اصولاً ایستادن در برابر تجویزهای این قوهی شریف را از جمله تکلیفهای دینی برمیشمرند و تنها آرزویشان احیای مناسبات جوامع قبیلگی به نام دین ناب است. خدایا، شکایت میکنم از کُندکردن عامدانهی عقل نقاد که میوهاش معادلشمردن دینداری با تقلید خالص و تعطیلی پرسش و تعبد محض است. خدایا شکایت میکنم از دینداران ناعاقلی که جمود را میپرستند و در پیشگاه تعصب سجده میبرند و با عصبیت جهاد میکنند.
خدایا، این دینداران با پایینکشیدن کرکرهی عقل، مغازهی زشترویی از معنویت و روحانیت را باز میکنند. آنان با کمعقلی چنان تیشههایی به تنهی حکمت و اخلاق و حتی شریعت دینی میزنند که کمترین دشمنی میتواند چنین کند. خدایا، نیت بسیاری از اینان در کُشتی با عقل، در کِشتی درد دین نشسته است، اما دردی که خودش مادر دردهاست و هزارها درد بزرگتر میزاید. خدایا، شکایت میکنم از خیل حکیمان و عارفانی که به دست این جاهلان، با سنگ تکفیر و سلاح بهتان، شهید شدند. خدایا، شکایت میکنم از بوق و کرنا و جولان اینها.
ما را با عقلستیزان جز مگر در اشتراک لفظیِ دینداری، نسبتی نیست. پروردگارا، ما بیش از همه منزجریم از دین قشری و خشک آنان. ما بیش از همه خون دل میخوریم از افتضاحهایی که آنان به نام تو و به نام اولیای تو میآفرینند. ما بیش از همه چون خُم می در جوشیم از امرهای نامعروف و نهیهای ناشیِ آنان. ما جز تو پناهی نداریم که بدو شکایت بریم از گفتار جاهلانه و کردار ناعالمانهی این قوم، که دستاویزیاند برای طعن و تمسخر دینداری.
خدایا، در این سنت دینی آموختهایم و فخر کردهایم که «یک ساعت تفکر» معادل ساعتها عبادت است. ما همینجا بارها خواندهایم که آنهایی که میدانند با آنانی که نمیدانند برابر نیستند و اویی که عقل ندارد، دین ندارد و آنچه عقل بدان حکم کند دین هم حکم میکند. تفسیر این سخنان در نزد ما یعنی اکرام عالمانِ عاقل و طرد جاهلان عقلستیز، ولو در لباس دینداری. یعنی تجویز ورود عقل و استقبال گامبهگام از آن در دینشناسی و دینداری. ما این سخنان را شبیه بسیاری از اصولیهایی که از عقل میگویند، ولی با عقل کار ندارند (چه رسد به اخباریها) تعارف و زینتی نمیدانیم.
خدایا، ما با خرد خود آنگونه میفهمیم که عقل نقاد و تحلیلی، پیامبر زندهی درونیِ امروز ماست و ستیز با حکم روشن و مقبول او، حکم همان کافری در برابر پیامبر بیرونیِ دیروز را دارد. خدایا، سلوک دینداری در نزد ما یعنی، هدایت ذکر و راهبریِ فکر؛ یعنی تنبه ذکر و تحصّل فکر؛ یعنی پارساییِ ذکر و راهیابیِ فکر؛ یعنی تهذیب ذکر و تقریب فکر. پس خدایا، کفر نعمت عقل را بر ما مپسند و دست کافرانِ عقل را بیقدرت کن و بر توان و تصرف مؤمنانِ عاقل بیفزا.
BY هامِش (علی سلطانی)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1474