tgoop.com/hamesh1/1486
Last Update:
شکریست با شکایت (دعاهای رمضانی)
شکایت نوزدهم
زمانهی ما بیش از همهی زمانها، این قدرت را پیدا کرده است که مبتذلها را بشناساند و مفتخرها را گمنام باقی گذارد. سخن از اهمیت شهرت نیست، درد گمنامیای است که به بیاثریِ بزرگان و جولان میانمایهها ختم میشود. خدایا، شکایت میکنم از این وضع، فریاد میکنیم از این غم.
خدایا، چه بسیار فرزانههایی که جهانی بنشسته در گوشهایاند. اما مجالی نیست که فایدهشان از آن گوشه فراتر رود. همزمان چه بسیار آدمیانِ دون و پوک که رسانهها و فکرها و وقتها و اشتیاقها را دربست اشغال کردهاند و از کوزهی خالیِ فایدهشان برای جامعه، جز ابتذال چیزی نمیتراود. شکایت از این ناترازیِ فضیلت و انبوهیِ ابتذال. شکایت از نشکفتن گلهای خوشبوی تعالی و وفور گلهای پلاستیکی و بازاری.
خدایا، چرا فلک به مردم نادان دهد زمام مراد؟ (۱) چرا جریانهای ثروت جهانی و رسانههای پُرمشتری، سوار بر زرق و برقهایی پوک، میتوانند سطحیانگاری و ابتذال را نشر دهند؟ و همزمان دست دانایان و عالمان از آگاهیگستری و شناختهشدن خالیست؟ خدایا، از تو برای دست گشادهی فرومایگان و دست بستهی فرزانگان گلایه میکنیم.
خدایا، شکایت ما فقط به امروز محصور و منحصر نیست. شکایت میبریم از انسانهای بزرگی که اگر هم قدرتی یافتند، دیر بود و شبیه میوهای که کال چیده شود. (۲) شناخته نشدند و گمنام ماندند. حتی به جهت فضیلتهایشان آزار دیدند و رنج کشیدند. در عوض بسیاربسیار دونمایههایی که دستی گشوده در زمانهها یافتند و ترکتازانه تاختند و چراغ فضل و فرزانگی را کشتند. خدایا، شکایت میکنیم از سفلهپروریِ تاریخ در کامیابی آن فرومایگان و دونصفتان.
خدایا، البته که میدانیم، اختیارِ آزاد ما، موهبت اعطایی خدایگونهی توست؛ که امکان تغییر مستقیم امور مختارانهی انسانی را ناممکن میکند. و به همین منطق، گاهی برخی از این شکایتها در اصل به خود ما برمیگردد. میدانیم، میدانیم. اما تو بهتر میدانی که گاهی حجم وضعیت ناگوار فراتر از ارادههای فردیِ ما برای بههمزدن قاعدههای بازی است. گویی باید بازیگر همردیفی بیاید و دستی در قصه ببرد و سهم اختیارها را عوض و مهرهها را جابجا کند. شکایت ما برای بازیگریِ توست خدا. دست ما برای برهمزدن قاعدهی بازی به صفحهی امور نمیرسد. تو به یاری بده که فاضلان و فرزانگان و دانشوران و صالحان را به رسانههای اجتماعی و تریبونهای عمومی بکشانیم. انسان امروز بیش از پیش نیازمند روزهی ابتذالِ رسانههای بزرگ و افطار با فرزانگیِ رسانههای کوچک است.
۱. فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل فضل و دانشی، همین گناهت بس (حافظ)
۲. و آن کس که ميوه را کال و نارس بچيند، مانند کشاورزي است که در زمين ديگري بکارد. اگر از قدر و منزلتم بگویم تهمتم میزنند که بر حکومت حریص است، و اگر ساکت بمانم میگویند از مرگ ترسیده. (نهجالبلاغه، خطبهی ۵)
#دعا
@Hamesh1
BY هامِش (علی سلطانی)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1486