HAMESH1 Telegram 1487
شکریست با شکایت (دعاهای رمضانی)
شکر بیستم


خدایا، شاکر «تلنگر»م. کدام؟ تلنگرهای اخلاقی و اصلاحیِ درونم. همان ندای رسایی که در سرسرای درونم می‌پیچد و به من راه اصلاح وجود را نشان می‌دهد. همان تلنگری که من را به برگشت از خطاهایم وامی‌دارد. همانی که کانت را در کنار آسمان پُرستاره به شگفتی و حیرتی سرشار وامی‌داشت: «دو چیز ذهن را، هرچه آدمی بیشتر و پیوسته‌تر درباره‌ی آنها به تأمل بپردازد، با تحسین و احترامی دمادم نو و فزاینده سرشار می‌کند: آسمان پر ستاره‌ی بالای سر من و قانون اخلاقی درون من»

خدایا، بارها تلنگر مرا از چرت تن‌دادن به تباهی بیدار کرد. بارها مرا به خود آورد و از من پرسید چه می‌کنی؟ تا کِی و کجا ادامه خواهی داد؟ وقت اصلاح و بازگشت و توبه فرانرسیده؟ من شاکر همه‌ی این خطاب‌ها و تکان‌هایم. من هر آنچه خیر و شربت و صفا، پس از اصلاح و توبه چشیدم، مدیون این نداهای تلنگر‌آمیزم. اگر سیلیِ آن تلنگرها نبود، صلاح کار کجا و منِ خراب کجا بود؟ (۱) اگر ریسمان تلنگر نبود، پلشتی بر پلشتی انبار می‌شد و من زیر رذیلت‌ها و نفسانیت‌ها مدفون می‌شدم. آن‌وقت تیزی و تیغ رذیلت‌‌های ریز و درشت را حسِ بی‌حسِ اخلاقی من درک نمی‌کرد.

خدایا، برای من آن ندای اخلاقی در پنهان‌ترین لایه‌های وجود، تبیینی جز تبیین الهیاتی ندارد. آن نیرویی که چُرت مرا پاره می‌کند و من را به تعالی و تهذیب می‌کشاند، به اراده‌ی من با من سخن نمی‌گوید. این تلنگر که شرمی شریف بر جان من می‌نشاند و مرا از تداوم سیاهی بیزار می‌کند. این بیداریِ بیزار یا بیزاریِ بیدار از کدام چشمه می‌جوشد؟ اگر به خودم بود، آن لذت‌های سیاه محبوبم بود و میلی به کنارگذاشتنشان نداشتم. خرد من می‌گوید که ژرفا و قدرت و ریشه‌ی این تلنگر بیرون از اختیار من بوده و است. من در برابر تکان‌های آن منفعلم و حس خطاب‌شدگی دارم. من شاکر این ندایی هستم که نمی‌تواند ساخته‌ی خودِ من باشد.

خدایا، نعمت بی‌بدیل و اصلاحگر تلنگر را از من مگیر‌. آن را در جان من بیدار و زنده نگه دار. مپسند که آنچنان زمخت و سرسخت و کَر شوم که طنین تلنگرهایش بر گوش سنگینم نرسد. این تلنگرها اولین و آخرین راه صعود من است. اگر این تلنگرها در جانم خاموش شوند و صدایشان به من نرسد، ترجمه‌اش سقوط است. جانی شفاف و هوشیار و حساس در توجه به این تلنگرها نصیب من کن. تندیس پرهیزگاری در جان من با چکش این تلنگرها تراش و صیقل می‌خورد؛ پس صدای کوبش آن تلنگر را همیشه در کارگاه جان من تا خاموشی چراغش برپای دار.

١. صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا (حافظ)

#دعا
@Hamesh1



tgoop.com/hamesh1/1487
Create:
Last Update:

شکریست با شکایت (دعاهای رمضانی)
شکر بیستم


خدایا، شاکر «تلنگر»م. کدام؟ تلنگرهای اخلاقی و اصلاحیِ درونم. همان ندای رسایی که در سرسرای درونم می‌پیچد و به من راه اصلاح وجود را نشان می‌دهد. همان تلنگری که من را به برگشت از خطاهایم وامی‌دارد. همانی که کانت را در کنار آسمان پُرستاره به شگفتی و حیرتی سرشار وامی‌داشت: «دو چیز ذهن را، هرچه آدمی بیشتر و پیوسته‌تر درباره‌ی آنها به تأمل بپردازد، با تحسین و احترامی دمادم نو و فزاینده سرشار می‌کند: آسمان پر ستاره‌ی بالای سر من و قانون اخلاقی درون من»

خدایا، بارها تلنگر مرا از چرت تن‌دادن به تباهی بیدار کرد. بارها مرا به خود آورد و از من پرسید چه می‌کنی؟ تا کِی و کجا ادامه خواهی داد؟ وقت اصلاح و بازگشت و توبه فرانرسیده؟ من شاکر همه‌ی این خطاب‌ها و تکان‌هایم. من هر آنچه خیر و شربت و صفا، پس از اصلاح و توبه چشیدم، مدیون این نداهای تلنگر‌آمیزم. اگر سیلیِ آن تلنگرها نبود، صلاح کار کجا و منِ خراب کجا بود؟ (۱) اگر ریسمان تلنگر نبود، پلشتی بر پلشتی انبار می‌شد و من زیر رذیلت‌ها و نفسانیت‌ها مدفون می‌شدم. آن‌وقت تیزی و تیغ رذیلت‌‌های ریز و درشت را حسِ بی‌حسِ اخلاقی من درک نمی‌کرد.

خدایا، برای من آن ندای اخلاقی در پنهان‌ترین لایه‌های وجود، تبیینی جز تبیین الهیاتی ندارد. آن نیرویی که چُرت مرا پاره می‌کند و من را به تعالی و تهذیب می‌کشاند، به اراده‌ی من با من سخن نمی‌گوید. این تلنگر که شرمی شریف بر جان من می‌نشاند و مرا از تداوم سیاهی بیزار می‌کند. این بیداریِ بیزار یا بیزاریِ بیدار از کدام چشمه می‌جوشد؟ اگر به خودم بود، آن لذت‌های سیاه محبوبم بود و میلی به کنارگذاشتنشان نداشتم. خرد من می‌گوید که ژرفا و قدرت و ریشه‌ی این تلنگر بیرون از اختیار من بوده و است. من در برابر تکان‌های آن منفعلم و حس خطاب‌شدگی دارم. من شاکر این ندایی هستم که نمی‌تواند ساخته‌ی خودِ من باشد.

خدایا، نعمت بی‌بدیل و اصلاحگر تلنگر را از من مگیر‌. آن را در جان من بیدار و زنده نگه دار. مپسند که آنچنان زمخت و سرسخت و کَر شوم که طنین تلنگرهایش بر گوش سنگینم نرسد. این تلنگرها اولین و آخرین راه صعود من است. اگر این تلنگرها در جانم خاموش شوند و صدایشان به من نرسد، ترجمه‌اش سقوط است. جانی شفاف و هوشیار و حساس در توجه به این تلنگرها نصیب من کن. تندیس پرهیزگاری در جان من با چکش این تلنگرها تراش و صیقل می‌خورد؛ پس صدای کوبش آن تلنگر را همیشه در کارگاه جان من تا خاموشی چراغش برپای دار.

١. صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ ره کز کجاست تا به کجا (حافظ)

#دعا
@Hamesh1

BY هامِش (علی سلطانی)




Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1487

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

To edit your name or bio, click the Menu icon and select “Manage Channel.” Image: Telegram. Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators.
from us


Telegram هامِش (علی سلطانی)
FROM American