HAMESH1 Telegram 1571
✍️ بگذاریم عدد‌ها حرفشان را بزنند!
مروری بر نادیده‌گرفتن‌های عددهای انتخابات اخیر، در نزد گروه‌های مختلف

بُت‌های فرانسیس بیکن در تاریخ فلسفه مشهورند. بت‌هایی که در تبیین علم استقرایی مطلوب او به کار می‌آمدند تا توضیح دهد که چه موانعی پیش روی مشاهدهٔ استقرایی صبورانه و کامل‌تر وجود دارد. در این بین من با «بُت قبیله» یا طایفه‌ی او کار دارم؛ بُتی که به نظر بیکن باعث می‌شود که ما به داده‌های ناکافی بسنده کنیم و ترجیح دهیم به همان پیش‌فرض‌هایی بچسبیم که خوشایند و دلخوشکنک ذهن ماست. وضعیت عینی این روند زیرسیبیلی‌ رد‌کردن و نادیده‌گرفتن «مثال‌های نقض و خلاف» است.

اجازه بدهید آموزهٔ بت قبیله‌ی بیکن را بر نتایج انتخابات ایران و تفسیر آن از سوی گروه‌های مختلف تطبیق دهم. یعنی نشان دهم که چه‌بسیار گروه‌ها‌یی که به بت قبیله یا طایفه دچارند. یعنی نشان دهم کمتر گروهی است که واقعیت را به‌رغم تلخی و ناگوارایی‌اش پذیرفته باشد.

حکومتیان نتایج شصت تا پنجاه درصد عدم مشارکت را همچنان به دلایل کاذب و خودفریبانه تقلیل می‌دهند. به بیان دیگر، دست‌کم در ظاهر، مشارکت‌نکردن بخش بزرگی از جامعه را به هر چیز، جز نارضایتی عمیق و سرخوردگی از ناکامی در مشارکت‌های قبلی، ربط می‌دهند. جالب و متناقض آنکه همان‌ها در موقعیت‌های مشارکت بالا، عدد بی‌ربط مشارکت در انتخابات را، رأی به نظام و رضایت از آن تفسیر می‌کردند و پیامکش را می‌فرستند و پوسترش را طراحی می‌‌کنند! تفسیری که هیچ‌وقت دقیق و روا نیست، چه مشارکت بالا و چه مشارکت پایین.

جلیلیان با اقتدا به کاندیدای محبوب و شکست‌خورده تقریباً کاری به شصت‌ تا پنجاه‌درصد غایب در انتخابات ندارند. چون در نظرگاه بسیاری از آنان اصولاً مشروعیت نظام سیاسی خانه‌ای در مقبولیت اکثریت جامعه ندارد و حق همیشه هوادارانی اندک دارد! این گروه در بهترین حالت تقویمشان روی سال ۱۴۰۰ مانده و سر در برف می‌کنند و هنوز که هنوزست علت عدم شرکت را به سوءعملکرد شخص حسن روحانی تقلیل می‌دهند. بخشی از آنان بیش از عدد عدم مشارکت، با ذوق از تحلیل مجری ایران‌اینتر، سرمست از این تحلیل کاذب‌ شده‌اند که رأی به کاندیدای رقیبِ پیروز، رأی قومیتی بوده و رأی به آنان رأی به برنامه و تخصص! پس ما کارمان درست است و روش‌هامان اخلاقی و گفتمانمان هم اصلاً از جامعه و زمانه عقب نیفتاده.

اپوزیسیون برانداز حواله‌ی شصت‌درصد عدم مشارکت را دربست به نام دسته‌ی خود می‌زند. جمعی رنگارنگ، ناروشن و مبهم را یک‌کاسه می‌کند. غافل از اینکه اگر قرار بر مشاهدهٔ استقرایی دقیق جامعه باشد، مثلاً حدود سی‌درصد غایبان همیشهٔ انتخابات ها را چگونه می‌توان به صراحت در دسته‌ای خاص جای داد؟ شاهد آنکه به آسانی با تغییر اوضاع از عدد ۶۰ عدم مشارکت، ده درصد کم شد. از طرفی دیگر، بخشی‌‌ از گروه‌های زردتر و سطحی‌تر این گروه هم در تحلیل‌های آبکی و روش‌های سست، مدعی تقلب بزرگ در اعداد اعلامی هستند. بخش دیگرشان هم به آسانی دو گروه درخورتوجه و بزرگ‌ ۱۶ و ۱۳ میلیونی و به‌ویژه رأی‌دهندگان به پزشکیان را به آسانیِ آب‌خوردن نادیده می‌گیرند و با نگاه از بالا به پایین «اقلیت» خائن می‌نامند.

اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان تدریجی در مواجهه با اعداد اخیر از همه‌ی گروه‌های پیش‌گفته واقع‌گراتر بوده‌اند. آنان همراه‌نشدن بسیاری از همراهان همیشگی و سابق با خود در عدم مشارکت ۶۰ و ۵۰ درصدی را دست‌کم در زبان بیان کرده‌اند. ولی این واقع‌گراییِ بیشتر، به‌آسانی می‌تواند به سمت بت قبیله و ندیدن شواهد خلاف بغلتد. آنان نباید فراموش کنند که بخش مهمی از افزایش رأی‌ها در دور دوم، رأیی سلبی در جهت جلوگیری از برد جلیلی، بود. آنان همچنین به‌آسانی می‌توانند فراموش کنند که در بسیاری از استان‌های بزرگ مثل اصفهان، فارس، کرمان، مازندران، یزد، مرکزی و همدان رقیب آنان رأی بالاتر را آورده و در بسیاری از استان‌ها مثل تهران و البرز و خوزستان و کرمانشاه و گیلان به‌رغم رأی بالاتر به مسعود پزشکیان، بخش بزرگ‌تری به دعوت آنان برای مشارکت نه گفته‌اند.

عددها سخن می‌گویند، اگر ما بگذاریم، اگر ما بشنویم. کنارگذاشتن بت قبیله در مشاهده و استقرای مدنظر، از قضا یعنی خواندن و دیدن شواهد ناقض. و نه بالعکس و نه یعنی، نادیده‌گرفتن شواهد ناقض. واقعیت را اگر از در راه ندهیم، از پنجره داخل خواهد شد. خودمان زودتر به استقبالش برویم‌. یکی از این واقعیت‌های برآمده از این اعداد، این است که در ایران معاصر هیچ اکثریت «خاصی»، جز اکثریت ناراضی و معترض، نداریم.

#یادداشت
@Hamesh1



tgoop.com/hamesh1/1571
Create:
Last Update:

✍️ بگذاریم عدد‌ها حرفشان را بزنند!
مروری بر نادیده‌گرفتن‌های عددهای انتخابات اخیر، در نزد گروه‌های مختلف

بُت‌های فرانسیس بیکن در تاریخ فلسفه مشهورند. بت‌هایی که در تبیین علم استقرایی مطلوب او به کار می‌آمدند تا توضیح دهد که چه موانعی پیش روی مشاهدهٔ استقرایی صبورانه و کامل‌تر وجود دارد. در این بین من با «بُت قبیله» یا طایفه‌ی او کار دارم؛ بُتی که به نظر بیکن باعث می‌شود که ما به داده‌های ناکافی بسنده کنیم و ترجیح دهیم به همان پیش‌فرض‌هایی بچسبیم که خوشایند و دلخوشکنک ذهن ماست. وضعیت عینی این روند زیرسیبیلی‌ رد‌کردن و نادیده‌گرفتن «مثال‌های نقض و خلاف» است.

اجازه بدهید آموزهٔ بت قبیله‌ی بیکن را بر نتایج انتخابات ایران و تفسیر آن از سوی گروه‌های مختلف تطبیق دهم. یعنی نشان دهم که چه‌بسیار گروه‌ها‌یی که به بت قبیله یا طایفه دچارند. یعنی نشان دهم کمتر گروهی است که واقعیت را به‌رغم تلخی و ناگوارایی‌اش پذیرفته باشد.

حکومتیان نتایج شصت تا پنجاه درصد عدم مشارکت را همچنان به دلایل کاذب و خودفریبانه تقلیل می‌دهند. به بیان دیگر، دست‌کم در ظاهر، مشارکت‌نکردن بخش بزرگی از جامعه را به هر چیز، جز نارضایتی عمیق و سرخوردگی از ناکامی در مشارکت‌های قبلی، ربط می‌دهند. جالب و متناقض آنکه همان‌ها در موقعیت‌های مشارکت بالا، عدد بی‌ربط مشارکت در انتخابات را، رأی به نظام و رضایت از آن تفسیر می‌کردند و پیامکش را می‌فرستند و پوسترش را طراحی می‌‌کنند! تفسیری که هیچ‌وقت دقیق و روا نیست، چه مشارکت بالا و چه مشارکت پایین.

جلیلیان با اقتدا به کاندیدای محبوب و شکست‌خورده تقریباً کاری به شصت‌ تا پنجاه‌درصد غایب در انتخابات ندارند. چون در نظرگاه بسیاری از آنان اصولاً مشروعیت نظام سیاسی خانه‌ای در مقبولیت اکثریت جامعه ندارد و حق همیشه هوادارانی اندک دارد! این گروه در بهترین حالت تقویمشان روی سال ۱۴۰۰ مانده و سر در برف می‌کنند و هنوز که هنوزست علت عدم شرکت را به سوءعملکرد شخص حسن روحانی تقلیل می‌دهند. بخشی از آنان بیش از عدد عدم مشارکت، با ذوق از تحلیل مجری ایران‌اینتر، سرمست از این تحلیل کاذب‌ شده‌اند که رأی به کاندیدای رقیبِ پیروز، رأی قومیتی بوده و رأی به آنان رأی به برنامه و تخصص! پس ما کارمان درست است و روش‌هامان اخلاقی و گفتمانمان هم اصلاً از جامعه و زمانه عقب نیفتاده.

اپوزیسیون برانداز حواله‌ی شصت‌درصد عدم مشارکت را دربست به نام دسته‌ی خود می‌زند. جمعی رنگارنگ، ناروشن و مبهم را یک‌کاسه می‌کند. غافل از اینکه اگر قرار بر مشاهدهٔ استقرایی دقیق جامعه باشد، مثلاً حدود سی‌درصد غایبان همیشهٔ انتخابات ها را چگونه می‌توان به صراحت در دسته‌ای خاص جای داد؟ شاهد آنکه به آسانی با تغییر اوضاع از عدد ۶۰ عدم مشارکت، ده درصد کم شد. از طرفی دیگر، بخشی‌‌ از گروه‌های زردتر و سطحی‌تر این گروه هم در تحلیل‌های آبکی و روش‌های سست، مدعی تقلب بزرگ در اعداد اعلامی هستند. بخش دیگرشان هم به آسانی دو گروه درخورتوجه و بزرگ‌ ۱۶ و ۱۳ میلیونی و به‌ویژه رأی‌دهندگان به پزشکیان را به آسانیِ آب‌خوردن نادیده می‌گیرند و با نگاه از بالا به پایین «اقلیت» خائن می‌نامند.

اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان تدریجی در مواجهه با اعداد اخیر از همه‌ی گروه‌های پیش‌گفته واقع‌گراتر بوده‌اند. آنان همراه‌نشدن بسیاری از همراهان همیشگی و سابق با خود در عدم مشارکت ۶۰ و ۵۰ درصدی را دست‌کم در زبان بیان کرده‌اند. ولی این واقع‌گراییِ بیشتر، به‌آسانی می‌تواند به سمت بت قبیله و ندیدن شواهد خلاف بغلتد. آنان نباید فراموش کنند که بخش مهمی از افزایش رأی‌ها در دور دوم، رأیی سلبی در جهت جلوگیری از برد جلیلی، بود. آنان همچنین به‌آسانی می‌توانند فراموش کنند که در بسیاری از استان‌های بزرگ مثل اصفهان، فارس، کرمان، مازندران، یزد، مرکزی و همدان رقیب آنان رأی بالاتر را آورده و در بسیاری از استان‌ها مثل تهران و البرز و خوزستان و کرمانشاه و گیلان به‌رغم رأی بالاتر به مسعود پزشکیان، بخش بزرگ‌تری به دعوت آنان برای مشارکت نه گفته‌اند.

عددها سخن می‌گویند، اگر ما بگذاریم، اگر ما بشنویم. کنارگذاشتن بت قبیله در مشاهده و استقرای مدنظر، از قضا یعنی خواندن و دیدن شواهد ناقض. و نه بالعکس و نه یعنی، نادیده‌گرفتن شواهد ناقض. واقعیت را اگر از در راه ندهیم، از پنجره داخل خواهد شد. خودمان زودتر به استقبالش برویم‌. یکی از این واقعیت‌های برآمده از این اعداد، این است که در ایران معاصر هیچ اکثریت «خاصی»، جز اکثریت ناراضی و معترض، نداریم.

#یادداشت
@Hamesh1

BY هامِش (علی سلطانی)




Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1571

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Commenting about the court's concerns about the spread of false information related to the elections, Minister Fachin noted Brazil is "facing circumstances that could put Brazil's democracy at risk." During the meeting, the information technology secretary at the TSE, Julio Valente, put forward a list of requests the court believes will disinformation. Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators. Unlimited number of subscribers per channel End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance.
from us


Telegram هامِش (علی سلطانی)
FROM American