HAMESH1 Telegram 1620
علوم انسانی و تشنگیِ تبیین بهتر

اگر کسی از من بپرسد علوم انسانی چه آورده‌ای برای تو داشت، توی سابقاً مهندس، خواهم گفت: عطش تبیین بهتر. خواهم گفت: کلیشه‌شکنی از پاسخ‌های مکرر. خواهم گفت: تخیل بیشتر برای به‌میان‌کشیدن فرض‌های بیشتر. خواهم گفت: افزایش طول و ارتفاع پاسخ‌ها! طول در جهت چکش‌کاریِ بیشتر تبیین فعلی و ارتفاع در تغییر تبیین به تبیینی متفاوت. خواهم گفت: کفایت‌نکردن به یک پاسخ و تلاش نظری برای تکمیل معرفت ناقص. خواهم گفت: وکیل مدافع شیطان ‌شدن در مته‌به‌خشخاش‌ گذاشتن و تفکر انتقادیِ خستگی‌ناپذیر. خواهم گفت: جستجوی حقیقت در خرابه‌ها، در منزل دشمنان، در گفتار مخالفان، در تلویزیون مغضوب، در نوشتهٔ مکروه، در حکمت‌های‌ به‌ظاهر کوچه‌‌بازاری.

خلاصهٔ این خدمت علوم انسانی، تیزتر کردن تفکر انتقادی و احتیاط فراوان در یقین‌ است. احتیاط فراوان در گفتنِ «این است و جز این نیست» است. نتیجهٔ عملیِ این سلوک، پرهیز از افراط‌گری است. افراطیون چپ و راست، دقیقاً مسیری خلاف این سلوک دارند. حقیقت را فاش و آسان می‌یابند. تببین را تک‌خطی و خلاصه می‌فهمند. پاسخ را یقینی می‌دانند و نسخه را ضربتی می‌نویسند. این رویکرد دقیقاً از نبود تفکر انتقادی رنج می‌برد. تفکر انتقادی در برابر این رویه، مثل راهنماهای گردشگری است. تو مجذوب مقصد فعلی شده‌ای، او می‌گوید صبر کن، این آخری نیست، هنوز از سفر مانده و ندیده‌ها بسیارست.

علوم انسانی از این منظر بهترین سلاح برای زندگی در جهان جدید است. جهانی که بنگاه‌های رسانه‌ای بزرگ، کارتل‌های عظیم اقتصادی، دولت‌های پُرپول، پروپاگانداهای سرسام‌آور، تمام تلاش خود را می‌کنند که ذهن ما را کُند کنند. با تبیین‌های ساده و مغالطه‌های دم‌دستی، بزرگترین جنایت‌ها را عادی بنمایند و جدی‌ترین تحریف‌ها را بپوشانند. با تکرار مکرر کلیشه‌ها، شهامت به‌چالش‌کشیدن را از ما بگیرند. در یک‌چنین جهانی، تنها سلاح مای یک‌لاقبا و موردحمله واقع‌‌شده، پُربودن مشتمان است؛ از چه؟ از تبیین‌های سخت‌گیرانه؛ از سنگ‌های تیزِ تفکر انتقادی برای شکستن کلیشه‌ها؛ از تیر برای از پاانداختن پروپاگانداها؛ از فن‌های بدل برای خاک‌نشدن‌ها.

آیا این آموزهٔ علوم انسانی به بی‌یقینی می‌رسد؟ آیا ما مدام دنبال تبیین بهتر می‌دویم و همیشه چون بید بر سر ایمان خود می‌لرزیم؟ آیا خودِ دویدن مقصود است؟ نه لزوماً. اینکه ما مدام معترف به نقص تبیین و فهم فعلی‌مان باشیم و همیشه تلاش کنیم که آن را با ابزارهای موجود ترمیم و تکمیل کنیم، ما را به شناختی جامع‌تر می‌رساند که قطعا از شناخت ناقص و کلیشه‌ای بهتر است. ما می‌توانیم با تکیه بر این شناخت کامل‌تر، استوارتر از شناختمان دفاع کنیم و آن را مبنای عمل قرار دهیم. ولو آنکه در همان لحظه هم برای شناخت کامل‌تر آماده‌ایم.

گفتم استواری. در اینجا نیز باز پای شهامت باز می‌شود. تبیین بهتر می‌تواند در خرابه‌ای باشد که همه آن را طعن می‌زنند. می‌تواند مُد زمانه نباشد. پسند همگان شمرده نشود. که متعلق به روسپی شهر باشد و اگر شما آنجا سر بزنید، کوس بدنامی‌تان در شهر بپیچد. همان‌جاهایی که شاید هدف بمباران پروپاگانداست. اما چه باک؟ حقیقت‌جویی هزینه‌بردار است. سقراط می‌خواهد و جام شوکران. حلاج می‌خواهد و سرِ بالای دار. سهروردی می‌خواهد و مباح‌شدن خون.

#تاملات
@Hamesh



tgoop.com/hamesh1/1620
Create:
Last Update:

علوم انسانی و تشنگیِ تبیین بهتر

اگر کسی از من بپرسد علوم انسانی چه آورده‌ای برای تو داشت، توی سابقاً مهندس، خواهم گفت: عطش تبیین بهتر. خواهم گفت: کلیشه‌شکنی از پاسخ‌های مکرر. خواهم گفت: تخیل بیشتر برای به‌میان‌کشیدن فرض‌های بیشتر. خواهم گفت: افزایش طول و ارتفاع پاسخ‌ها! طول در جهت چکش‌کاریِ بیشتر تبیین فعلی و ارتفاع در تغییر تبیین به تبیینی متفاوت. خواهم گفت: کفایت‌نکردن به یک پاسخ و تلاش نظری برای تکمیل معرفت ناقص. خواهم گفت: وکیل مدافع شیطان ‌شدن در مته‌به‌خشخاش‌ گذاشتن و تفکر انتقادیِ خستگی‌ناپذیر. خواهم گفت: جستجوی حقیقت در خرابه‌ها، در منزل دشمنان، در گفتار مخالفان، در تلویزیون مغضوب، در نوشتهٔ مکروه، در حکمت‌های‌ به‌ظاهر کوچه‌‌بازاری.

خلاصهٔ این خدمت علوم انسانی، تیزتر کردن تفکر انتقادی و احتیاط فراوان در یقین‌ است. احتیاط فراوان در گفتنِ «این است و جز این نیست» است. نتیجهٔ عملیِ این سلوک، پرهیز از افراط‌گری است. افراطیون چپ و راست، دقیقاً مسیری خلاف این سلوک دارند. حقیقت را فاش و آسان می‌یابند. تببین را تک‌خطی و خلاصه می‌فهمند. پاسخ را یقینی می‌دانند و نسخه را ضربتی می‌نویسند. این رویکرد دقیقاً از نبود تفکر انتقادی رنج می‌برد. تفکر انتقادی در برابر این رویه، مثل راهنماهای گردشگری است. تو مجذوب مقصد فعلی شده‌ای، او می‌گوید صبر کن، این آخری نیست، هنوز از سفر مانده و ندیده‌ها بسیارست.

علوم انسانی از این منظر بهترین سلاح برای زندگی در جهان جدید است. جهانی که بنگاه‌های رسانه‌ای بزرگ، کارتل‌های عظیم اقتصادی، دولت‌های پُرپول، پروپاگانداهای سرسام‌آور، تمام تلاش خود را می‌کنند که ذهن ما را کُند کنند. با تبیین‌های ساده و مغالطه‌های دم‌دستی، بزرگترین جنایت‌ها را عادی بنمایند و جدی‌ترین تحریف‌ها را بپوشانند. با تکرار مکرر کلیشه‌ها، شهامت به‌چالش‌کشیدن را از ما بگیرند. در یک‌چنین جهانی، تنها سلاح مای یک‌لاقبا و موردحمله واقع‌‌شده، پُربودن مشتمان است؛ از چه؟ از تبیین‌های سخت‌گیرانه؛ از سنگ‌های تیزِ تفکر انتقادی برای شکستن کلیشه‌ها؛ از تیر برای از پاانداختن پروپاگانداها؛ از فن‌های بدل برای خاک‌نشدن‌ها.

آیا این آموزهٔ علوم انسانی به بی‌یقینی می‌رسد؟ آیا ما مدام دنبال تبیین بهتر می‌دویم و همیشه چون بید بر سر ایمان خود می‌لرزیم؟ آیا خودِ دویدن مقصود است؟ نه لزوماً. اینکه ما مدام معترف به نقص تبیین و فهم فعلی‌مان باشیم و همیشه تلاش کنیم که آن را با ابزارهای موجود ترمیم و تکمیل کنیم، ما را به شناختی جامع‌تر می‌رساند که قطعا از شناخت ناقص و کلیشه‌ای بهتر است. ما می‌توانیم با تکیه بر این شناخت کامل‌تر، استوارتر از شناختمان دفاع کنیم و آن را مبنای عمل قرار دهیم. ولو آنکه در همان لحظه هم برای شناخت کامل‌تر آماده‌ایم.

گفتم استواری. در اینجا نیز باز پای شهامت باز می‌شود. تبیین بهتر می‌تواند در خرابه‌ای باشد که همه آن را طعن می‌زنند. می‌تواند مُد زمانه نباشد. پسند همگان شمرده نشود. که متعلق به روسپی شهر باشد و اگر شما آنجا سر بزنید، کوس بدنامی‌تان در شهر بپیچد. همان‌جاهایی که شاید هدف بمباران پروپاگانداست. اما چه باک؟ حقیقت‌جویی هزینه‌بردار است. سقراط می‌خواهد و جام شوکران. حلاج می‌خواهد و سرِ بالای دار. سهروردی می‌خواهد و مباح‌شدن خون.

#تاملات
@Hamesh

BY هامِش (علی سلطانی)


Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1620

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

"Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. Unlimited number of subscribers per channel Although some crypto traders have moved toward screaming as a coping mechanism, several mental health experts call this therapy a pseudoscience. The crypto community finds its way to engage in one or the other way and share its feelings with other fellow members. Telegram offers a powerful toolset that allows businesses to create and manage channels, groups, and bots to broadcast messages, engage in conversations, and offer reliable customer support via bots.
from us


Telegram هامِش (علی سلطانی)
FROM American