tgoop.com/hamesh1/1654
Last Update:
مریمها خدا نیستند
از مطالعات قرآنی مدرن (۱)
مریم در قرآن بهگونهای تصویر میشود که هر بار زکریا بر او وارد میشد، رزقی را نزد او میدید که مریم میگفت از خداست. وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ (آلعمران/۳۷).
قرآن همین مریم را وقتی که بدون آمیزش و همسر باردار شده است، در موقعیتی کمرشکن و دشوار، به زنانهترین وصف تصویر میکند. جایی که آنجملهٔ نفسگیر را در اوج رنج و درماندگی میگوید که کاش پیش از این مرده و فراموش شده بودم! قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا (مریم/۲۳).
همین مریم در کنار نام پسرش که با «تبار مادرانه» وصف شده (مسیحبنمریم)، غذاخوردنش یاد میشود! عادیترین کار آدمی. آنهم پس از توصیف به صدیقهبودن. مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ ۖ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ (مائده ۷۵).
محسن گودرزی (استاد دانشگاه هاروارد) در مقالهٔ تازهای* میکوشد پرده از بافتار آیهٔ بحثبرانگیز ۱۱۶ مائده کنار بزند. او در این مقاله شواهد تاریخی و الهیاتی و متنیِ بسیاری را برای ترسیم بافتار آیهٔ مدنظر بررسی کرده است. و تبیینی تازه عرضه میکند که چرا قرآن در این آیه، مریم را برخلاف باور رایج مسیحیان، یکی از اجزای تثلیث درنظر گرفته است.
ضمن این بررسی، آیات پیشگفته هم مطرح میشود. به تحلیل روشمند و مفصل گودرزی، رزقهای الهی برای نشاندادن وابستگیِ مریم به مراقبت و محافظت خداست. آن جملهٔ جگرسوختهٔ او نیز، اوج محدودیت و دردمندیهای عادیِ انسانیاش را به تصویر میکشد. دلالت غذاخوردن نیز معلوم است: مریم و مسیحبنمریم اَبَرانسان نیسند. مثل آدمهای معمولی گرسنه میشوند، نیاز به غذا پیدا میکنند و غذا میخورند. همهٔ اینها برای چیست؟
This emphasis may have served in turn to undermine the common perception of Mary as an especially potent intercessor in heaven and protector on earth.
این تصویرگری برای این است که فهم رایج [مسیحیان آن دوره] از مریم به منزلهٔ شفیعی قدرتمند در آسمان و محافظی مستحکم در زمین، زیر و رو شود. برای این است که ایدهٔ فراانسانبودن آنان تضعیف شود؛ چرا که مریم در دوران منتهی به ظهور اسلام، در برخی کلیساهای مسیحی، آنچنان رفعت گرفته بود و ستایش میشد و شفیع پنداشته و قربانی برایش ذبح و سرود برایش خوانده شود، که گویی خدایی در کنار خداست. که گویی مخاطب نذرها و نیایشهاست. که گویی مسیحیان او را میپرستند.
مریم از سوی آن مسیحیان حاملِ خدا (عیسی) نامیده میشد؛ کسی که خدا از نردبان او پایین آمده و در فرزند او (عیسی) مجسد شده است. قرآن در نقطهٔ مقابل این مناسک ناروا و آیین غیرتوحیدی و شفاعت غلیظ، عامدانه مریم را در انسانیترین و زمینیترین ابعاد تصویر کرده است. تا او را از ابرهای ذهنی مخاطبان به روی زمین بیاورد و الهیاتشان را تصحیح کند و مناسک ناروایشان را نقد. مناسکی که دستکم برای ناظر بیرونی اینگونه بود که آنان در حال ستایش و پرستش مریماند، و نه خدا. همهٔ اینها ضمن آن است که نزدیکیِ مریم به خدا در قرآن، با گرفتن رزق مستقیم و جایگاه بیمانند در ایمان هم نفی نمیشود.
خداوند گفت ای عیسی بن مریم آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟ گفت پاکا که تویی، مرا نرسد که چیزی را که حد من و حق من نیست گفته باشم. (مائده، ۱۱۶)
* The Qur’an’s Cultic Trinity: Marian Piety in Late Antiquity and the Qur’an. 2025
پ.نوشت: از این به بعد با همین عنوان و هشتگ #مطالعات_قرآنی_مدرن، رهاوردهایم از مطالعات مدرن قرآنی را با غیرتخصصیترین کلمات و مفاهیم خواهم نوشت.
@Hamesh1
BY هامِش (علی سلطانی)
Share with your friend now:
tgoop.com/hamesh1/1654