HARASSWATCH Telegram 4055
ديد‌بان آزار
Photo
🔹اشباح حقیقت و عواطف

نویسنده: نینا وباب

سال‌ها پیش، چیزکی از تجربه‌ٔ آزار در کودکی نوشتم. در فیسبوک بود و جمع دوستانه. چیزی برایم نوشت و کلام‌اش سراسر فهمِ کلام‌ام به نظر آمد. احساس کردم سراسرْ راستی است، بارها گپ زدیم و بارها دیدار کردیم. رفته‌رفته اما ردی از نبودنْ جا گذاشت؛ نقشی مبهم و گیج‌کننده. امر منفی درونم در تماس با او مشدد شده بود. دیدارها و گپ‌هامان کم و کمتر شد و روزی از پسِ احساساتِ متناقض، برایش کوتاه نوشتم «آنفرند»اش کرده‌ام. پاسخ اما بلندبالا بود، ده‌ها سطر تحقیر، ناسزا، خشونت و‌ آزار. می‌دانست که چگونه ردی از «حقیقت» را در کلام بگنجاند؛ با کلام آشنا بود و کلام‌اش با آزار. به یاد می‌آوردم که چگونه یکبار به دی‌یوینیس مانندم کرده بود: چراغ به دست، «حقیقت» را و آدم «راستین» را جست‌وجو می‌کردم. با خود گفته بودم، آزاردیده خاصه از نوعِ کودک‌اش، جهان را گِردِ همین جست‌وجو می‌سازد. به او اما چیزی نگفتم. به یاد می‌آورم که چگونه از پسِ نامهٔ وهن‌آمیزش، جهان، دوباره هیولاوش به نظر آمده بود، و من می‌بایست بار دیگر چراغ به دست، راستی را می‌جُستم.

۲. با دست‌هایی لرزان، پاسخی نوشتم سراسر حقارت‌آمیز. مواجهه‌ای چنین سهمگین؛ چراغی در دل شب، رابطه‌ای پرشور، مصرفِ تن و پایان زخم‌زننده تا ماه‌ها ردی از ترس، اندوه و آسیب بر جانم گذاشت. منْ آزار دیده و چیزی نگفته بودم. آزار دیده و قطع/پایان را انتخاب کرده بودم، کُنِشی که آزاری به مراتب مشددتر رقم زد. سال‌ها از این تلاقی می‌گذرد و من، بارها به سیر عواطف‌ام در آن چند ماه اندیشیده‌ام. به رابطه‌ای دوسویه که یک سو، عموماْ ساکت و نادیده می‌مانْد: نادیده گرفته می‌شد، می‌خواست که نادیده بماند و همزمان میلی سرکش، نبودن را تاب نمی‌آورد. به یاد می‌آورم که هر تلاقی، اشباح آسیب را احضار می‌کرد و او «ناتوان/غافل» از مشاهدهٔ آنها بود. چگونه می‌توان در مقام احضار بود و از آن خبر نداشت؟ چگونه می‌توان احساسات را، درد را، آسیب را از گذشته تهی کرد؟ چگونه می‌توان در چنین فضایی، درک متقابل آفرید؟ ساده‌‌انگارانه باشد شاید.

۳. از او با چند دوست گفتم، شاید که نوری بتابد. نتابید.

۴. سال‌ها بعد، نامه‌ای نوشت و عذر خواست. کلام‌اش به جان‌ام نشست. هنوز هم رویارویی با او گیج‌ام می‌کرد و همچنان راهکارم، قطع/پایان یا بیرون پریدن از آن «ارتباط» بود. کلام‌اش را ناباورانه می‌خواندم و همانقدر که می‌خواستم باور کنم  ـ شاید که زخمی کهنه ترمیم شود ـ به همان اندازه به خود نهیب می‌زدم که دور بریز و تمام کن. پاسخی ندادم و نخواستم که بار دیگر «بازی»‌اش را باور کنم.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2394/

@harasswatch



tgoop.com/harasswatch/4055
Create:
Last Update:

🔹اشباح حقیقت و عواطف

نویسنده: نینا وباب

سال‌ها پیش، چیزکی از تجربه‌ٔ آزار در کودکی نوشتم. در فیسبوک بود و جمع دوستانه. چیزی برایم نوشت و کلام‌اش سراسر فهمِ کلام‌ام به نظر آمد. احساس کردم سراسرْ راستی است، بارها گپ زدیم و بارها دیدار کردیم. رفته‌رفته اما ردی از نبودنْ جا گذاشت؛ نقشی مبهم و گیج‌کننده. امر منفی درونم در تماس با او مشدد شده بود. دیدارها و گپ‌هامان کم و کمتر شد و روزی از پسِ احساساتِ متناقض، برایش کوتاه نوشتم «آنفرند»اش کرده‌ام. پاسخ اما بلندبالا بود، ده‌ها سطر تحقیر، ناسزا، خشونت و‌ آزار. می‌دانست که چگونه ردی از «حقیقت» را در کلام بگنجاند؛ با کلام آشنا بود و کلام‌اش با آزار. به یاد می‌آوردم که چگونه یکبار به دی‌یوینیس مانندم کرده بود: چراغ به دست، «حقیقت» را و آدم «راستین» را جست‌وجو می‌کردم. با خود گفته بودم، آزاردیده خاصه از نوعِ کودک‌اش، جهان را گِردِ همین جست‌وجو می‌سازد. به او اما چیزی نگفتم. به یاد می‌آورم که چگونه از پسِ نامهٔ وهن‌آمیزش، جهان، دوباره هیولاوش به نظر آمده بود، و من می‌بایست بار دیگر چراغ به دست، راستی را می‌جُستم.

۲. با دست‌هایی لرزان، پاسخی نوشتم سراسر حقارت‌آمیز. مواجهه‌ای چنین سهمگین؛ چراغی در دل شب، رابطه‌ای پرشور، مصرفِ تن و پایان زخم‌زننده تا ماه‌ها ردی از ترس، اندوه و آسیب بر جانم گذاشت. منْ آزار دیده و چیزی نگفته بودم. آزار دیده و قطع/پایان را انتخاب کرده بودم، کُنِشی که آزاری به مراتب مشددتر رقم زد. سال‌ها از این تلاقی می‌گذرد و من، بارها به سیر عواطف‌ام در آن چند ماه اندیشیده‌ام. به رابطه‌ای دوسویه که یک سو، عموماْ ساکت و نادیده می‌مانْد: نادیده گرفته می‌شد، می‌خواست که نادیده بماند و همزمان میلی سرکش، نبودن را تاب نمی‌آورد. به یاد می‌آورم که هر تلاقی، اشباح آسیب را احضار می‌کرد و او «ناتوان/غافل» از مشاهدهٔ آنها بود. چگونه می‌توان در مقام احضار بود و از آن خبر نداشت؟ چگونه می‌توان احساسات را، درد را، آسیب را از گذشته تهی کرد؟ چگونه می‌توان در چنین فضایی، درک متقابل آفرید؟ ساده‌‌انگارانه باشد شاید.

۳. از او با چند دوست گفتم، شاید که نوری بتابد. نتابید.

۴. سال‌ها بعد، نامه‌ای نوشت و عذر خواست. کلام‌اش به جان‌ام نشست. هنوز هم رویارویی با او گیج‌ام می‌کرد و همچنان راهکارم، قطع/پایان یا بیرون پریدن از آن «ارتباط» بود. کلام‌اش را ناباورانه می‌خواندم و همانقدر که می‌خواستم باور کنم  ـ شاید که زخمی کهنه ترمیم شود ـ به همان اندازه به خود نهیب می‌زدم که دور بریز و تمام کن. پاسخی ندادم و نخواستم که بار دیگر «بازی»‌اش را باور کنم.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2394/

@harasswatch

BY ديد‌بان آزار




Share with your friend now:
tgoop.com/harasswatch/4055

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram is a leading cloud-based instant messages platform. It became popular in recent years for its privacy, speed, voice and video quality, and other unmatched features over its main competitor Whatsapp. According to media reports, the privacy watchdog was considering “blacklisting” some online platforms that have repeatedly posted doxxing information, with sources saying most messages were shared on Telegram. The Standard Channel Just at this time, Bitcoin and the broader crypto market have dropped to new 2022 lows. The Bitcoin price has tanked 10 percent dropping to $20,000. On the other hand, the altcoin space is witnessing even more brutal correction. Bitcoin has dropped nearly 60 percent year-to-date and more than 70 percent since its all-time high in November 2021. During a meeting with the president of the Supreme Electoral Court (TSE) on June 6, Telegram's Vice President Ilya Perekopsky announced the initiatives. According to the executive, Brazil is the first country in the world where Telegram is introducing the features, which could be expanded to other countries facing threats to democracy through the dissemination of false content.
from us


Telegram ديد‌بان آزار
FROM American