#آقایون_بخوانند


حساسیت خانم ها 
 
زنانگیشان است که اولین مورد شامل زیبایی ظاهریشان می شود

و مورد دوم مربوط به کدبانوگری آنهاست.

 هیچوقت به خانمتان نگویید چرا امروز زشت شدی! عزیزم یه کم چاق نشدی؟
چرا زیر چشمت سیاه شده؟

⛔️البته از زیبایی خانم های دیگر هم، حتی محارمتون تعریف نکنید که در آن صورت خدا رحمتتان کند.

✅ در نظر شما زیباترین زن در روی کره زمین باید همسرتان باشد و بس، پس از زیبایی همسرتان تعریف کنید و او را بستایید تا آرامش در زندگیتان همیشگی .


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#آموزشی

سکس تراپی یک نوعی درمان است که در اختیار افراد مجرد، یا زوج ها قرار میگیرد تا مشکلاتی مانند مشکلات جنسی، روابط زناشویی و مشکلاتی مانند اضطراب حین رابطه را برطرف نمایند. 

بطور عمده مشاهده میشود که افراد در حین مواجه با سکس تراپیست دچار حس اضطراب میشوند، و برخی افراد در کل از ابراز مشکل خود خجالت میکشند زیرا تصورشان بر این است که باید معاینه ای صورت گیرد و از معاینه و لمس اندمشان خجالت می کشند.

 در طی جلسات سکس تراپی، هیچگونه لمس فیزیکی بین پزشک و مراجعه کننده صورت نمیگیرد . افرادی که تجربه ای خلاف این دارند باید از مراجعه به آن پزشک خود داری کنند در صورت نیاز معاینه توسط یک پزشک زنان و یا یک اورولوژیست انجام می گیرد.


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#صوتی

✅روشهای عملی و کاربردی برای مقابله با استرس های مالی در خانواده.
بشنوید از:
❇️دکتر_محسن_محمدی_نیا ✨ معین
روانشناس و✍
مشاور خانواده ✍
تحکیم روابط زوجین👩‍❤️‍💋‍👨

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#پارت_636
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋

 سرم که کج شد،لبهای داغش روی گردنم نشست ... چشمامو بستم و دستمو رو کمرش کشیدمو پیشونیمو چسبوندم به شونه اش...
آهسته گفتم:
-ارسلان....
لبهاشو از رو گردنم برداشت و گفت:
-جونم... 
سرمو بلند کردم و با نگاه کردن به چشماش گفتم:
-یادت گفتی یه خونه ی چوبی قشنگ توی یکی از روستاهای گیلان داری!؟ کنار دریا...دریایی که تو ساحلش کلی قایق هست...!؟ 
-آره یادم...
مظلوم و یا شاید خسته گفتم:
-میشه منو ببری اونجا...من خسته ام...از همه ی اینها منو ببر...منو یه روز ببر اونجا...
لبخندی روی صورت مغرورش نشست چشماهاشو باز و بسته کرد و گفت:
-چشمممم...من تورو تو بهترین و اولین فرصت میبرم اونجا...
لبهند عاشقانه ای تحویلش دادم.
دستشو رو شکمم کشید و پرسید:
-الان حالت خوبه !؟
نفس عمیقی کشیدم.موهای بلندم رو از روی شونه ام عقب زدم و بعد گفتم:
-آره...من...من یه چیز دیگه هم میخوام...!
مشتاقانه پرسید:
-چی !؟ جون !؟
لحنش یکم شوخ بود واسه همین لبخندی زدم و گفتم:
-نه...میخوام که سپهر و روزبه تو این خونه نباشن...کاری که اونا با من کردن خیلی بد بود...نامردی رو درحقم تموم کردن و نمیدونم با چه مجازاتی میتونم خشممو خالی کنم ولی...ولی الان درحال حاضر تنها چیزی که میخوام این که اونا اینجا تو این خونه نباشن.اونقدر ازشون بیزارم...اونقدر حالمو بهم میزنن که نمیخوام جایی باشن که هستم....واقعا نمیخوام...بودنشون تو این حوالی حس مزخرفی بهم میده و باعث میشه هی ذهنم بره سمتشون....
یکم فکر کرد و بعد بلند شد و رفت سمت پنجره.دستاشو به عادت همیشگی تو جیبهای شلوارش فرو برد و بعد گفت:
-کاری رو باهاشون میکنم که باید....
از روی کاناپه بلند شدم.پشت سرش ایستادم و بعد گفتم:
-اون پول حق آدمایی بود که شدیدا بهش احتیاج داشتن...آدمایی که بیصبرانه چشم انتظار بودن...امیدشون با گم شدن این پول ناامید شد...باید پول به همونا برسه نه به سپهر و روزبه نامرد....
بعداز مکث کوتاهی گفت:
-آره....این پول حیف دست اونا باشه....
این دوتا فوکلی مفنگی اینهمه مدت مارو بازی دادن و خر فرضمون کردن و به ریشمون خندیدن...باید یه درس درست و حسابی بهشون داد....
چرخید سمتم.دستاشو از جیب شلوارش بیرون آورد و دوباره، درحالی که یه لبخند مرموز و کمرنگ کنج لبهاش بود گفت:
-قبل هرچیزی باید یه گوشمالی درست و حسابی بهشون بدم...
وقتی قیافه اش این شکلی میشد یعنی به خیلی چیزا داره فکر میکنه.به چیزایی خلاف مقررات ....کنجکاوانه پرسیدم:
-میخوای باهاشون چیکار کنی ارسلان!؟ یه وقت بلایی سرشون نیاری!
به صورت نگرانم با تعجب نگاه کرد و بعد پرسبد:
-تو نگرانی شانار...؟؟
سر تکون دادمو تند تند گفتم:
-آره آره...من نگرانم...من نگرانم...
انگار که نتونه دروم کنه باز متعجب گفت:
-نگران اون عوضی ها!؟
زل زدم تو چشماش و گفتم:
-نه نگران توام...نمیخوام بلایی سرشون بیاری...نمیخوام خون کثیفشون بیفته گردنت ...نمیخوام بخاطر اون دوتا کثافت مشکلی برات پیش بیاد.نمیخوام باز همچی بهم بخوره....این آزامش نباید بهم بخوره ارسلان
دستشو رو شونه ام گذاشت و گفت:
-بهم نمیخوره‌..نمیزارم بهم بخوره....من حواسم جمع جمع
لحن قاطعش خاطر جمعم کرد هرچند که ذهنم لحظه ای از اون دوتا منحرف نمیشد....
لعتتی های نامرد.اون دوتا بیشرف حتی از برزو سیاه هم بی شرف تر بودن....
منو عین گوسفند قربونی انداختن جلو تا خودشون هرکاری دوست دارن بکنن ولی قانون روزگارو یادشون رفت...
ماه هیچوقت پشت ابر نمی مونه...هیچوقت!

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

✴️ شنبه 👈 13 بهمن / دلو 1403
👈2 شعبان 1446👈 1 فوریه 2025
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔷آغاز وجوب روزه ماه مبارک رمضان (2 هجری).  یعنی ۱۵ سال روزه بر مسلمانان واجب نبوده.😁
🔥مرگ معتز عباسی(255.هجری)
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر:
✅خواستگاری و عقد و عروسی.
✅مسافرت.
✅خرید و فروش.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅خرید سلف.
✅نقل و انتقال و جابه جایی.
✅عقد قرارداد.
✅قرض و وام دادن و گرفتن.
✅و معاملات خوب است.

🚘مسافرت: مسافرت خوب است.
👶زایمان خوب و نوزاد صلاحیت تربیت دارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج حوت است و برای امور زیرغ نیک و پسندیده است.
✳️افتتاح کسب و کار.
✳️آغاز درمان و معالجات.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️دادن سفارشات اجناس.
✳️ابتدای آموزش و امور تعلیمی.
✳️و دعوت کردن نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است
💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث حاجت روایی می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، خوب نیست.
💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: مباشرت منعی ندارد.
😴😴 تعبیر خواب:
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در آیه ی 3 سوره مبارکه "آل عمران" است.
نزل علیک بالحق مصدقا لما بین یدیه...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد. از این قبیل امور قیاس شود.
کتاب تقویم همسران صفحه  ۱۱۶

💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.

تا خدا هست، به مخلوق دمی تکیه مکن
که خدا کوه ثبات است و بشر، عین نیاز...
صبحتون بخیر و شادی ❤️

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#ایده_متن

.

   ڪَنجشڪها
    اولِ صبح را
شلوغش ڪرده اند
بوسه بر پیشانی تو .،
این همه قیل و قال داشت..!؟

#ح_پرندوار

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#تلنگر


نتیجه‌ی سریال های ترکیه ای و جم تی وی

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#آموزشی


کاندوم تاخیری برای سکس طولانی‌تر

یکی از انواع کاندوم‌ها، کاندوم تاخیری است، کاندوم تاخیری دارای یک بی‌حس کننده موضعی است که منجر به افزایش زمان سکس و انزال دیرتر در مردان می شود.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#زناشویی


سکس اساس و دلیل ازدواج است رابطه جنسی را تحریم نکنید !

نیاز جنسی از حساس ترین و مهم ترین نیازهای انسان هست پس هرگز و هرگز رابطه جنسی با همسر خود را به هیچ دلیلی تحریم یا خراب نکنید.

رابطه ی جنسی را هیچ وقت دست کم نگیرید و مبادا روزی باورها و اعتقادات و مسایل روحانی و آسمانی شما را هوایی کند.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#زنان


💕 قابل توجه بانوان:


👙اگر نوک سینه همیشه بیرون بوده و یک روز بیدار شوید و متوجه شوید که نوک سینه تان تو رفته است. در این صورت باید فوراً به پزشکتان مراجعه کنید.»

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#آموزشی


❌🚫 سرطان گلو از راه دهان منتقل میشود .


👈اگر مرد دچار زگیل تناسلی باشد، رابطه جنسی دهانی، میتواند برای زن خطر سرطان گلو را بهمراه داشته باشد🚫


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#همسرانه

💢نسبت به ناراحتی همسرت بی‌تفاوت نباش!

وقتی بحثتون میشه و دلخوری پیش میاد، نزار دلخوری به روز بعد بکشه، از دلش در بیار و بی تفاوت نخواب!!!

این حس بی‌تفاوتی، از تلخ تریناست که روان همسرت رو آزار میده…

همون شب ناراحتی رو چالش کن و روز بعدتون رو با شادی و رضایت از هم شروع کن؛ و گرنه روزی که با ناراحتی از شب قبل شروع بشه، اون روز هم، هدر میره! حیفن روزای عمر و جوونیتون!!!
با مهربونیا و از خودگذشتگیا، نزار به کام خودت و شریکت تلخ بمونه… نترس کوچیک نمیشی…
اگه گذشت آدم رو کوچیک میکرد، خدا با این همه گذشتش آنقدر بزرگ نبود!

درود به آن زن و شوهرایی که حتی تو لحظات ناراحتی و دلخوری، کنار هم هستن و جاشون رو از هم جدا نمی‌کند.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#تلنگر
#زناشویی


کم شدن سکس در رابطه، آستانه‌ی تحمل زن و مرد را کم می‌کند. عیب‌های کوچک را بزرگ‌تر نشان می‌دهد و اختلافات را طولانی‌تر کرده و فضای روحی و حتی جسمی هر دو را با مشکل روبه رو می کند.

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

#پارت_637
🦋🦋شیطان مونث🦋🦋


 دیگه خبری از روزبه و سپهر توی انبار ته حیاط نبود
نمیدکنپ ارسلان دقیقا چه بلایی سرشون آورده بود و باهاشون چیکار کرده بود اما برای منم نمیگفت.
هربار که ازش میپرسیدم میگفت" ارزش فکر کردن نداره و بهشون فکر نکن .به موقع برات میگم" چون این جمله روسه بار از دهنش شنیدم دیگه خیلی سماجت به خرج ندادم...لابد وقتی میگفت خودش میگه میگفت...
اما خب...میدونستم یکی دو هفته ای به تلافی اینهمه مدت که مارو بازی داده بودن حسابی ازشون پذیرایی شده بود.
اونم چه پذیراییی!
داشتم لباسهامو توی ساک میذاشتم که از بیرون صدای داد و بیداد شنیدم.اهمیت ندادم چون باید وسایل مورد نیازمو جمع میکردم.آخه بالاخره قرار براین شده بود که باهم بریم همون ویلایی که بهم قولش رو داده بود.میخواست منو از این جو و تشنج چند روزی جدا کنه و این خواست خودم بود.بعدمدتها این فرصت بدست اومده بود و هردو نمیخواستیم از دستش بدیم.
آخرین پیرهن رو تا کردم و گذاشتم تو ساک...سرو صداها بیشتر شده بود و حالا دیگه نمیتونستم بیخیال و بی توجه باشم!
ساک رو کنار گذاشتم و از روی صندلی بلند شدم.
رفتم سمت پنجره و با کنار زدن پرده نگاهی به حیاط انداختم ولی چیزی ندیدم.صدا بدون تصویر!!!
خیلی وقت بود که هر تشنج و هر صدایی منو میترسوند.اینبارهم اون سرو صداها و داد و بیدادها باعث شده بود که حس ترس و دلشوره به سراغم بیاد.
و فکرم سمت اولین چیزی که رفت این بود که مبادا ارسلان بلایی سر روزبه و سپهر آورده باشه وحالا پلیس اومده باشه سراغش..اه من چقدر اینوروزها مضطرب و ترسو شده بودم و قطعا دلیلش بچه ی توی شکمم بود.
از روزی که فهمیدم باردارم تا الان من همیشه نگران به هم خوردن زندگیم بودم.من آرامش میخواستمو جهان در تلاش بود خواسته ی منو نادیده بگیره....
رفتم سمت در و شبرین رو چندبار صدا زدم...اونقدر صداش زدم تا بالاخره بدو بدو و نفس زنون خودشو بهم رسوند.
به من که رسید دیگه نفسش بالا نمیومد.
بریده بریده گفت:
-خ..خا...خان....خانمجان...چیشده!؟ با من کاری دارید!؟
-این سرو صداها چیه از بیرون میاد شیرین!؟ چه خبر شده!؟
اول نفس گرفت و بعد با اون لهجه ی شیرین و بانمک گیلانیش گفت:
-فک و فامیلاتونن خانِمجان...هی میگن شانار شانار...هی ابراهیم میخواد بندازشون بیرون هی مجاب نمیشن هی میگن...آخه یه سروصدایی راه انداخان جلوی در که نگو و نپرس تمام عالم و آدمو خبر دار کردن...
متعجب پرسبدم:
-فک و فامیلای من!؟؟
سرشو خم و راست کرد و جواب داد:
-ها خانمجان....دوتا زن و دوتا مرد....ایششش یکیشونم چِقَذه چندش خانم...همش نیشش بازه...با چشماش میخواست منو درسته قورت بده...والا بوخودا
حتی نمیتونستم وحدس بزنم کی هستن واسه همین لباس تنم کردم و همراه شیرین زدم بیرون....
قبل بیرون رفتن از در فوزیه سر راهمو گرفت و گفت:
-شما نباید برید بیرون !؟
با اخم نگاهش کردم.میدونستم احتمالا دادن ابن اخطار بخاطر سلامتی خودمو ولی خب مثلا قرار بود چه اتفاقی بیفته !؟
-چرا نباید برم!؟
-بخاطر خودتون....
-آدمخوارا و خونشامها که حمله نکردن فوزیه.آدمیزادن...
از کنارش گذشتم و رفتم بیرون.شیرین هم همراهم بود.خیلی کنجکاو بودم ببینم کی هستن...تو راه پرسیدم:
-داد و بیدادهاشون بخاطر چیه!؟
شیرین همونطور که با قدمهای سریع تند تند دنبالم میومد گفت:
-میخوان شما رو ببین ابراهیم نمیزاره...
از دور که دیدمشون یه دفعه خشکم زد.
متعجب به فائزه و طلعت خیره شدم.
حتی یکم اونورتر حتی دایی نصرت هم ایستاده بود سربه زیر و مشغول رد کردن دونه های تسبیحش ...
یعنی چی اونا رو کشونده اینجا !؟
منو که دیدن دست از کل کل کردن با ابراهیم که ظاهرا حسابی از دستشون عاصی شده بود برداشتن ...

ادامه پارت بالا 👌👌❌❌

طلعت با اون زبون تند و تیزش زد تخت سینه ابراهیم و گفت:
-اوناهش ...ببینش زبون نفهم قلچماق ..اونه...دختر عمه ی بچه هام...
ابراهیم کلافه سرشو سمت من چرخوند و بعد بهشون گفت:
-همینجا بمونین و تکون همونخورین....باید از خانم اجازه بگیرم....
به سمت من دوید و تا بهم نزدیک شد گفت:
-سلام خانم...من چیکار کنم با این دوتاورن! زن نیستن که...با زبونشون درسته آدمو قورت میدن...میگن قوم و خویشاهاتونن..راس میگن !؟؟ 
از همون فاصله بهشون خیره شدم....
همین که میگن دنیا گرده...همین که میگن کوه به کوه نمی رسه اما آدم به آدم چرا...
حالا ابنبار اونا بودن که اومدن سراغ من....طلعت و فائزه و دایی و مرد جوون خندون و بانمکی که نپیشناختمش....
-آره
ابراهیم دوباره پرسید:
-چیکارشون کنم خانم!؟
آهسته جواب دادم:
-هیچی...کاری باهاشون نداشته باش....
بازی های چرخ و فلک چقدر عجیب بود.چقدر عجیب...
طلعت درحالی که با قدمهای تند به سمتم میومد از همون فاصله شروع کرد قربونوصدقه رفتنم....که الهی دورت بگردم...الهی داغت نبینم....الهی همیشه تندرست باشی و این بالابالاها...
هه! چه خزعبلاتی! آخه کیه که ندونه سلام طلعت بی طعم نیست!؟


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋

👈 یکشنبه 👈14 بهمن / دلو 1403
👈 3 شعبان 1446 👈2 فوریه 2025
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌹🥀🌺🌸🌼🌻🌷💐🌾🍀☘🍃
❤️میلاد با سعادت حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام 4 هجری قمری.
😭ورود امام حسین علیه السلام در سالروز تولدش به مکه مکرمه در مسیر کربلا. 60 هجری.
🍀☘🌷💐🌾🍃🌹🌺🌸🌼🌻🌺
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛از دیدارهای سیاسی.
📛امور مشارکتی.
📛و ازدواجی پرهیز گردد.
🚘مسافرت : مسافرت همراه صدقه خوب است.

👶زایمان خوب و نوزاد روزی گشاده دارد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز : قمر در برج حمل است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️آغاز درمان و معالجه.
✳️ارسال کالا به مشتری.
✳️خرید لوازم و ما یحتاج.
✳️ختنه نوزاد.
✳️و صید و شکار نیک است.

👩‍❤️‍👨مباشرت امشب: مباشرت برای صحت جسم خوب و فرزند حافظ قرآن گردد.


⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث طول عمر می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، باعث ضعف مغز می شود.

😴🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب دو شنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 4 سوره مبارکه "نساء "  است.
و اتوا النساء صدقاتهن نحله...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده یا ازدواج کند و یا مال زیادی و یا هدیه ای به او برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.

👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .

💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸