#آقایون_بخوانند
زنان را هنگام بوسیدن به ار.گاسم برسانید
کافیست هنگامی که در حال بوسیدن او هستید، با دستانتان قسمت های حساس بدنش را لمس و نوازش کنید
@harimezendgi👩❤️👨🦋
زنان را هنگام بوسیدن به ار.گاسم برسانید
کافیست هنگامی که در حال بوسیدن او هستید، با دستانتان قسمت های حساس بدنش را لمس و نوازش کنید
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#زناشویی
با همسرتان در طول نزدیکی صحبت کنید.
شاید گمان میکنید فرایند نزدیکی باید در سکوت کامل طی شود، اما اینطور نیست. با همسرتان صحبت کنید و مثلا از او بپرسید از رابطه رضایت دارد؟ احساس راحتی میکند؟ اگر مشکلی وجود دارد هم حتما لازم است که مطرح شود. پس ارتباطاتتان را از راه کلام کنترل کنید و ببینید طرف مقابلتان چه حسوحالی دارد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
با همسرتان در طول نزدیکی صحبت کنید.
شاید گمان میکنید فرایند نزدیکی باید در سکوت کامل طی شود، اما اینطور نیست. با همسرتان صحبت کنید و مثلا از او بپرسید از رابطه رضایت دارد؟ احساس راحتی میکند؟ اگر مشکلی وجود دارد هم حتما لازم است که مطرح شود. پس ارتباطاتتان را از راه کلام کنترل کنید و ببینید طرف مقابلتان چه حسوحالی دارد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پوزیشن
زن بر روی پاهای مرد می نشیند. ولی بخشی از سنگینی بدنش را با یکی از دست هایش حمایت می کند. مرد می تواند آلت زن یا پستان هایش را لمس کند. زن ضمن لمس نقاط حساس بدن خود به مرد اجازه دهد از دیدنِ یدنش لذت ببرد. شاید در این حالت، دخول مرد زیاد عمیق نباشد ولی تماس از نردیک دو چشم پر از تمنا، به ماجرا حس قوی می دهد
@harimezendgi👩❤️👨🦋
زن بر روی پاهای مرد می نشیند. ولی بخشی از سنگینی بدنش را با یکی از دست هایش حمایت می کند. مرد می تواند آلت زن یا پستان هایش را لمس کند. زن ضمن لمس نقاط حساس بدن خود به مرد اجازه دهد از دیدنِ یدنش لذت ببرد. شاید در این حالت، دخول مرد زیاد عمیق نباشد ولی تماس از نردیک دو چشم پر از تمنا، به ماجرا حس قوی می دهد
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آموزشی
#خانوما_بخونن
از روغن خراطین برای #حجیم_کردن_لبها استفاده کنید
یکی دیگر از اعضای صورت بخصوص صورت خانم هاکه عامل مهمی در زیبایی آنهاست،لب ها هستند.
لب های نازک و باریک زیبایی دلنشینی ندارند وبرعکس لب های حجیم و بزرگ به همراه کمی آرایش میتواند چهره ای کاملا بی نظیر و مطلوب از چهره نمایان کند.
روش هایی که امروزه بکار میرود عمدتا تزریق ژل یا استفاده از دستگاه های پروتز می باشدکه جدایی از هزینه بالا ،عوارض جبران ناپذیری نیز به همراه دارد.
روغن خراطین اصل با قدرت شگفت انگیز در حجم دهندگی میتواند گزینه بسیار مناسبی برای افزایش حجم و اندازه لب ها باشد.
دوره استفاده از این روغن برای لب ها یک ماه تا سه ماهه و بطور معمول یکبار استفاده در روز است.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#خانوما_بخونن
از روغن خراطین برای #حجیم_کردن_لبها استفاده کنید
یکی دیگر از اعضای صورت بخصوص صورت خانم هاکه عامل مهمی در زیبایی آنهاست،لب ها هستند.
لب های نازک و باریک زیبایی دلنشینی ندارند وبرعکس لب های حجیم و بزرگ به همراه کمی آرایش میتواند چهره ای کاملا بی نظیر و مطلوب از چهره نمایان کند.
روش هایی که امروزه بکار میرود عمدتا تزریق ژل یا استفاده از دستگاه های پروتز می باشدکه جدایی از هزینه بالا ،عوارض جبران ناپذیری نیز به همراه دارد.
روغن خراطین اصل با قدرت شگفت انگیز در حجم دهندگی میتواند گزینه بسیار مناسبی برای افزایش حجم و اندازه لب ها باشد.
دوره استفاده از این روغن برای لب ها یک ماه تا سه ماهه و بطور معمول یکبار استفاده در روز است.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_571
من آهسته پله هارو بالا میرفتمو اونهم انگار که داره همراهیم میکنه پشت سر دنبالم میومد....
ارسلان یه چیز رو درست فهمید....اینکه من هنوزهم باورم نشده وارد یه زندگی مشترک شدم....اینکه همچنان فکر میکنم تو همون دوران دارم به سر میبرم...دورانی که مثل یه اسیر تو خونه اش حبس بودم.
حضورشو پشت سرم حس میکردم....درو بست....دوست نداشتم بخوابم چون تو این خونه اوتقدر خوردمو خوابیدم که هردوی این دو عمل واسم تکراری شده بودن....
تو فاصله ای که اون داشت لباسهاشو عوض میکرد
نشستم رو تخت و زانوهامو تو خودم جمع کردم....
یه چیز عجیب تو جود من رخ داده بود.....و اون این بود که دیگه آزارهای ازسلان برام مهم نبودن....اون سعی میکرد برای خوشبختی و خوشحالی من کم نزاره اما وقتی میفهمید با این چیزا نمیتونه توجه منو جلب کنه و دلمو به زندگی با خودش خوش کنه عصبانی میشدو کارو به اونجاییی می رسوند که چند شب پیش رسوند بود..
دعوا...جرو بحث...بگو مگو....یه یه رابطه خشن...
و جالب اینجا بود که بعدش خیلی زود هم پشیمون میشد ....
پرده هارو کشید ....چراغ خواب رو روشن کرد تا اتاق از اون تاریکی مطلق بیرون بیاد و بعد اومد کنام نشست.....
هی وسوسه میشد سیگار بکشه آخه میدیدم که چشمش پی پاکت روی عسلی هست.....
فورا با اخم نگاهش کردمو گفتم:
-اصلا بهش فکر نکن....تو خیلی معتاد به سیگار شدی....مصرفت هم زیادی بالاس....فکر نکنم دیگه ریه ای برات مونده باشه....
چشم از پاکت سیگار برداشت و با کج کردن سرش گفت:
-الان نگران منی یا نگران خودت!؟؟
میدونستم از درون می مرد واسه گرفتن جولاب اولی ولی من بیتفاوت گفتم:
-مشخص نیست!؟؟ خب معلوم خودم....من از سیگار بدم نمیاد ولی از اینکه بخاطر دود زیادش که حاصل زیاده روی تو هست تا مرز خفگی پیش برم بیزارم..
لبخندی تلخی زد و گفت:
-آدم یکی مثل تو توی خونه اش داشته باشه دیگه نیازی به مار ندره....جونور!!!
با طمانینه نگاهش کردم و گفتم:
-من یا تو....!؟
-خب معلوم تو...
انگشت اشاره انو به طرفش گرفتم و گفتم:
-نووووچ توووو....تو منو اذیت کردی بعد یهو غیب شدی....و بعد سر از ترکیه در آوردی.....اونوقت من جونورم !؟
خیره به صورتم گفت:
-دوست داشتی باهام بیای؟؟
شونه بالا انداختم و گفتم:
-من فقط دست دارم تو بعضی وقتها موقع عصبانیت به خودت مسلط بشی....
یه نفس عمیق کشید و با خم کردن سرش گفت:
-منم دوست دلرم وقتی میان خونه تو بیای استقبالم...حالا ماچمم نکردی،نکردی ولی لااقل لبخند بهم بزنی...
البته علاقه ی ارسلات برای من اثبات شده یود..اون خیلی وقتها خیلی چیزهارو در مورد من نادیده میگرفت تنها به هین خاطر که دوستم داشت ....
موهامو پشت گوشم زدم و پرسیدم:
-ارسلان .... یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟
سرشو تکون داد و گفت:
-من همیشه راستشو میگم.
تقریبا در این باره مطمئن بودم...اینکه اهل چاخان و دورغ و بلف نیست.. واسه همین سوالی که مدتها بود ذهنمو یه خودش مشغول کرده بود رو لزش پرسیدم:.
-اگه اون روز....با من سکس نمیکردی....اگه....باکرگی منو ازم نمیگرفتی بازم....بازم به من علاقمند میشدی!؟؟؟
این سوال رو ازش پرسیدم چون یادم یه روز تو اوج عصبانیتش گفت منو خواست تا پای کاری که باهام کرد بمونه....خب مگه آدما همیشه صارق ترین حرفهاشونو تو اوج عصبانیت نمیزنن....!؟ پس یعنی اون فقط منو به لین خاطر میخواد !؟؟
سکوت ایجلد شره رو شکست و گفت:
-جواب سوالت مثبت! بازم میشدم...
خودش رو کشید جلو و بعد هم دراز کشید و دستهاشو گذاشت روی شکمش.....چشمم روی تن برهنه اش به گردش در اومد...آهسته پزسید:
-نمیخوای بخوابی؟
بی حوصله گفتم:
-نه...
-چرا...نکنه جاییت درد میکنه هان !؟
دوباره بلند شد...با دقت نگاهم کرد و گفت:
-حالت بده!؟ مریضی!؟
سرمو یه چم و راست تکون دادمو و خیره به خراشهای روی صوزتش جواب دادم؛
-نه خوبم.....
چونه انو تو دستش گرفت و سرمو کج کرد و خیره شد به گردن زخمم...به رد دندوناش درست همون جایی که گاز گرفته بود...
متاسف گفت:
-درد میکنه!
دستشو پس زدمو آروم گفتم:
-تو حق نداری همچین سوالی بپرسی! من بهت گفتم ارسلان....وقتی به من عصبی رفتار میکنی بعدش پشیمون نشو....چون پشیمونیت فایده نداره....چون زمان برنمیگرده به عقب که تو کار درست روانجام بدی....!
صدای نفس عمیقش تو سکوت اتاق به گوشم رسید....
خودش رو کشید جلوتر..
اول پیشونیم رو بوس کرد و بعد بغلم کرد و گفت:
-من شاید هر روز نتونم زبوناا بهت بگم دوست دارم...ولی تو بگو ارسلان جونتو بده...من دو دستی تقدیمت میکنم.....
آره...ما شایر بلد نباشیم عین این جوونا هی هر روز جمله عاشقانه از خودمون ابداع کنیم اما کم نمیزاریم....
ما دوست داشتنمونو عملی نشون میدیم......
@harimezendgi👩❤️👨🦋
من آهسته پله هارو بالا میرفتمو اونهم انگار که داره همراهیم میکنه پشت سر دنبالم میومد....
ارسلان یه چیز رو درست فهمید....اینکه من هنوزهم باورم نشده وارد یه زندگی مشترک شدم....اینکه همچنان فکر میکنم تو همون دوران دارم به سر میبرم...دورانی که مثل یه اسیر تو خونه اش حبس بودم.
حضورشو پشت سرم حس میکردم....درو بست....دوست نداشتم بخوابم چون تو این خونه اوتقدر خوردمو خوابیدم که هردوی این دو عمل واسم تکراری شده بودن....
تو فاصله ای که اون داشت لباسهاشو عوض میکرد
نشستم رو تخت و زانوهامو تو خودم جمع کردم....
یه چیز عجیب تو جود من رخ داده بود.....و اون این بود که دیگه آزارهای ازسلان برام مهم نبودن....اون سعی میکرد برای خوشبختی و خوشحالی من کم نزاره اما وقتی میفهمید با این چیزا نمیتونه توجه منو جلب کنه و دلمو به زندگی با خودش خوش کنه عصبانی میشدو کارو به اونجاییی می رسوند که چند شب پیش رسوند بود..
دعوا...جرو بحث...بگو مگو....یه یه رابطه خشن...
و جالب اینجا بود که بعدش خیلی زود هم پشیمون میشد ....
پرده هارو کشید ....چراغ خواب رو روشن کرد تا اتاق از اون تاریکی مطلق بیرون بیاد و بعد اومد کنام نشست.....
هی وسوسه میشد سیگار بکشه آخه میدیدم که چشمش پی پاکت روی عسلی هست.....
فورا با اخم نگاهش کردمو گفتم:
-اصلا بهش فکر نکن....تو خیلی معتاد به سیگار شدی....مصرفت هم زیادی بالاس....فکر نکنم دیگه ریه ای برات مونده باشه....
چشم از پاکت سیگار برداشت و با کج کردن سرش گفت:
-الان نگران منی یا نگران خودت!؟؟
میدونستم از درون می مرد واسه گرفتن جولاب اولی ولی من بیتفاوت گفتم:
-مشخص نیست!؟؟ خب معلوم خودم....من از سیگار بدم نمیاد ولی از اینکه بخاطر دود زیادش که حاصل زیاده روی تو هست تا مرز خفگی پیش برم بیزارم..
لبخندی تلخی زد و گفت:
-آدم یکی مثل تو توی خونه اش داشته باشه دیگه نیازی به مار ندره....جونور!!!
با طمانینه نگاهش کردم و گفتم:
-من یا تو....!؟
-خب معلوم تو...
انگشت اشاره انو به طرفش گرفتم و گفتم:
-نووووچ توووو....تو منو اذیت کردی بعد یهو غیب شدی....و بعد سر از ترکیه در آوردی.....اونوقت من جونورم !؟
خیره به صورتم گفت:
-دوست داشتی باهام بیای؟؟
شونه بالا انداختم و گفتم:
-من فقط دست دارم تو بعضی وقتها موقع عصبانیت به خودت مسلط بشی....
یه نفس عمیق کشید و با خم کردن سرش گفت:
-منم دوست دلرم وقتی میان خونه تو بیای استقبالم...حالا ماچمم نکردی،نکردی ولی لااقل لبخند بهم بزنی...
البته علاقه ی ارسلات برای من اثبات شده یود..اون خیلی وقتها خیلی چیزهارو در مورد من نادیده میگرفت تنها به هین خاطر که دوستم داشت ....
موهامو پشت گوشم زدم و پرسیدم:
-ارسلان .... یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟
سرشو تکون داد و گفت:
-من همیشه راستشو میگم.
تقریبا در این باره مطمئن بودم...اینکه اهل چاخان و دورغ و بلف نیست.. واسه همین سوالی که مدتها بود ذهنمو یه خودش مشغول کرده بود رو لزش پرسیدم:.
-اگه اون روز....با من سکس نمیکردی....اگه....باکرگی منو ازم نمیگرفتی بازم....بازم به من علاقمند میشدی!؟؟؟
این سوال رو ازش پرسیدم چون یادم یه روز تو اوج عصبانیتش گفت منو خواست تا پای کاری که باهام کرد بمونه....خب مگه آدما همیشه صارق ترین حرفهاشونو تو اوج عصبانیت نمیزنن....!؟ پس یعنی اون فقط منو به لین خاطر میخواد !؟؟
سکوت ایجلد شره رو شکست و گفت:
-جواب سوالت مثبت! بازم میشدم...
خودش رو کشید جلو و بعد هم دراز کشید و دستهاشو گذاشت روی شکمش.....چشمم روی تن برهنه اش به گردش در اومد...آهسته پزسید:
-نمیخوای بخوابی؟
بی حوصله گفتم:
-نه...
-چرا...نکنه جاییت درد میکنه هان !؟
دوباره بلند شد...با دقت نگاهم کرد و گفت:
-حالت بده!؟ مریضی!؟
سرمو یه چم و راست تکون دادمو و خیره به خراشهای روی صوزتش جواب دادم؛
-نه خوبم.....
چونه انو تو دستش گرفت و سرمو کج کرد و خیره شد به گردن زخمم...به رد دندوناش درست همون جایی که گاز گرفته بود...
متاسف گفت:
-درد میکنه!
دستشو پس زدمو آروم گفتم:
-تو حق نداری همچین سوالی بپرسی! من بهت گفتم ارسلان....وقتی به من عصبی رفتار میکنی بعدش پشیمون نشو....چون پشیمونیت فایده نداره....چون زمان برنمیگرده به عقب که تو کار درست روانجام بدی....!
صدای نفس عمیقش تو سکوت اتاق به گوشم رسید....
خودش رو کشید جلوتر..
اول پیشونیم رو بوس کرد و بعد بغلم کرد و گفت:
-من شاید هر روز نتونم زبوناا بهت بگم دوست دارم...ولی تو بگو ارسلان جونتو بده...من دو دستی تقدیمت میکنم.....
آره...ما شایر بلد نباشیم عین این جوونا هی هر روز جمله عاشقانه از خودمون ابداع کنیم اما کم نمیزاریم....
ما دوست داشتنمونو عملی نشون میدیم......
@harimezendgi👩❤️👨🦋
✴️جمعه 👈9 آذر/ قوس 1403
👈27 جمادی الاول 1446👈 29 نوامبر 2024
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
🚘مسافرت : مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمر طولانی دارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️جراحی چشم.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️ازشیر گرفتن کودک.
✳️درختکاری.
✳️جابجا کردن درخت.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️کندن چاه و قنات.
✳️کشیدن دندان.
✳️و خارج کردن زوائد بدن نیک است.
📛ولی امور اساسی و زیر بنایی.
📛معاملات کلان.
📛سفر.
📛و امور ازدواجی خوب نیست.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب شنبه: قمر در عقرب است و از مجامعت به قصد فرزند آوری اجتناب شود.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،پشیمانی دارد.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث ایمنی از ترس است.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 28 سوره مبارکه "قصص" است.
قال ذالک بینی و بینک...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
👈27 جمادی الاول 1446👈 29 نوامبر 2024
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
🚘مسافرت : مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمر طولانی دارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️جراحی چشم.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️ازشیر گرفتن کودک.
✳️درختکاری.
✳️جابجا کردن درخت.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️کندن چاه و قنات.
✳️کشیدن دندان.
✳️و خارج کردن زوائد بدن نیک است.
📛ولی امور اساسی و زیر بنایی.
📛معاملات کلان.
📛سفر.
📛و امور ازدواجی خوب نیست.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب شنبه: قمر در عقرب است و از مجامعت به قصد فرزند آوری اجتناب شود.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،پشیمانی دارد.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث ایمنی از ترس است.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 28 سوره مبارکه "قصص" است.
قال ذالک بینی و بینک...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
#ایده_متن
-صبحْ به گَرد ِ چشمهای تو نمی رسَد
-لامُروَت می تازد
-می تابد
-می نازَد
-مست می کند
-می رَوَد
#صبحت بخیر عشق نازم😘❤️
@harimezendgi👩❤️👨🦋
-صبحْ به گَرد ِ چشمهای تو نمی رسَد
-لامُروَت می تازد
-می تابد
-می نازَد
-مست می کند
-می رَوَد
#صبحت بخیر عشق نازم😘❤️
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آموزشی
#زناشویی
❌ هرگز از مواد لیز کننده روغنی در #رابطه_جنسی مانند کرم، وازلین و ... استفاده نکنید موجب #عفونت در بدن و آسیب کاندوم و تخریب آن میشود.
❌ برای نرم کردن کاندوم از روغن وازلین و یا مواد مشابه استفاده نکنید زیرا این مواد به کاندوم آسیب رسانده و باعث خراب شدن آن میشوند در این صورت احتمال حاملگی با کاندوم افزایش می یابد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#زناشویی
❌ هرگز از مواد لیز کننده روغنی در #رابطه_جنسی مانند کرم، وازلین و ... استفاده نکنید موجب #عفونت در بدن و آسیب کاندوم و تخریب آن میشود.
❌ برای نرم کردن کاندوم از روغن وازلین و یا مواد مشابه استفاده نکنید زیرا این مواد به کاندوم آسیب رسانده و باعث خراب شدن آن میشوند در این صورت احتمال حاملگی با کاندوم افزایش می یابد.
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#تلنگر
#همسرانه
هیچ چیز و هیچ کس را به شوهرتون ترجیح ندین برای چی ⁉️
چون مردها خیلی حساسند این تو ذهنشون میمونه.
به خاطر بچه ها زندگیتون رو تلخ نکنین.
امار نشون داده بیشترین دلایل طلاق به خاطر بچه هاست .
مردها زنی میخوان قبل از بچه داری و خونه داری معشوقه بی نقصی واسشون باشن
تا الان به زنان زشت یا زنان چاقی برخورد کردید که شوهراشون عاشقشونن . بعد خانمی هم دیدین که اعتراف کنه سالیان سال داره بیرون خونه کار میکنه تو خونه داری و بچه داری چیزی کم نذاشت اما شوهرش بهش خیانت کرده؟!
باید بدونه که چقدر عاطفه و وقت و جسمش رو خرج شوهرش کرده؟!
معشوقه شوهراتون باشین .
از جسم و زبان و عقلتون کمک بگیرین
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#همسرانه
هیچ چیز و هیچ کس را به شوهرتون ترجیح ندین برای چی ⁉️
چون مردها خیلی حساسند این تو ذهنشون میمونه.
به خاطر بچه ها زندگیتون رو تلخ نکنین.
امار نشون داده بیشترین دلایل طلاق به خاطر بچه هاست .
مردها زنی میخوان قبل از بچه داری و خونه داری معشوقه بی نقصی واسشون باشن
تا الان به زنان زشت یا زنان چاقی برخورد کردید که شوهراشون عاشقشونن . بعد خانمی هم دیدین که اعتراف کنه سالیان سال داره بیرون خونه کار میکنه تو خونه داری و بچه داری چیزی کم نذاشت اما شوهرش بهش خیانت کرده؟!
باید بدونه که چقدر عاطفه و وقت و جسمش رو خرج شوهرش کرده؟!
معشوقه شوهراتون باشین .
از جسم و زبان و عقلتون کمک بگیرین
@harimezendgi👩❤️👨🦋
⚠️#تلنگر
#آقایون_بخوانند
اگر زن در ابتدا برای مدتی در رابطه جنسی مورد بی توجهی واقع شده وبه اورگاسم نرسد کم کم حس جنسی خود را ازدست داده،افسردگی گرفته و ممکن است درآینده به هیچ وجه نتواند به اورگاسم برسد!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#آقایون_بخوانند
اگر زن در ابتدا برای مدتی در رابطه جنسی مورد بی توجهی واقع شده وبه اورگاسم نرسد کم کم حس جنسی خود را ازدست داده،افسردگی گرفته و ممکن است درآینده به هیچ وجه نتواند به اورگاسم برسد!
@harimezendgi👩❤️👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تناسب_اندام
اگر زیاد پشت میز میشینید و شکل مهره های پشت یا کمری تون به حالت انحنا و خم درومده و به اصطلاح دچار (قوز کمری یا گوژپشتی ) شده این تمرینات بسیار مفید هستن👌
@harimezendgi👩❤️👨🦋
اگر زیاد پشت میز میشینید و شکل مهره های پشت یا کمری تون به حالت انحنا و خم درومده و به اصطلاح دچار (قوز کمری یا گوژپشتی ) شده این تمرینات بسیار مفید هستن👌
@harimezendgi👩❤️👨🦋
Audio
#صوتی
با سکوت مردان چگونه کنار بیاییم؟
❇️دکتر محسن محمدی نیا (معین)
⚜روانشناس و
⚜ مشاور خانواده
تحکیم روابط زوجین👩❤️💋👨
@harimezendgi👩❤️👨🦋
با سکوت مردان چگونه کنار بیاییم؟
❇️دکتر محسن محمدی نیا (معین)
⚜روانشناس و
⚜ مشاور خانواده
تحکیم روابط زوجین👩❤️💋👨
@harimezendgi👩❤️👨🦋
#پارت_572
-ما شاید بلد نباشیم عین این جوونا هی هر روز جمله عاشقانه از خودمون ابداع کنیم اما کم نمیزاریم....
ما دوست داشتنمونو عملی نشون میدیم......
حرفهای خوب خوبش تناقض آشکاری با بعضی اعمالش داشت....
آره...من میدونستم اون بیشتر مرد عمل...حتی میدونستم که درست میگه وبیشتر سعی میکنه علاقه اش رو عملی ثایت کنه.....
ما....شاید اگه بعضی جریانها بینمون پیش نیومده بود زوج خوشبختی بودیم ولی معیارهایی که من میخواستم اون نداشت ....شاید هم من در خصوصشون خودمو میزدم نابینایی و کم بینایی.....
ارسلان واسه کسی که دوستش داره همیشه سعی میکنه سنگ تموم بزاره ولی شرایط من و خودش به دلایلهای زیادی هحوز عهدی و نرمال نبود..
حرفهاش که تموم شد گفتم:
ما نمیتونیم به یه نفر صدمه ی جسمی یا روحی وارد کنیم و بعد براش کلی حرف عاشقانه مروز کنیم....
این جور مواقع ها نمیشه گفت این به اون در....تو کاری رو کردی که نباید....درست مثل چند شب پیشت....
به اون صدای بمش لب زد:
-من نمیخواستم به خو آسیب برسونم ولی انگار تو میخوای من اینکارو بکنم ...نمیدونم چرا و به چه خاطر....ولی مشخص که همش میخوای منو از خودت عصبی بکنی که بتونی همچین مواقعی یه همچین حرفهایی بزنی..من احمق نیستم...اگه بعضی وقتها بعضی چیزارو به روی خودم نمیارم صرفا بخاطر اینکه زنمی و خیلی میخوامت....
خب حالا که بعضی حقیقتهارو به روم آورد لازم بود من هم بهش بگم:
-من یه نفرو میخواستم همیشه و تو همه شرایط باهام خوب بشه....من عشق میخواستم.....احترام.....زندگی بی حاشیه.....
حالا با تو هیچکدوم رو ندارم....چون تو هم آزارم دادی....هم سعی کردی تحقیرم کنی...هم.....اصلا ولش کن...صحبت کردن در این مورد خیلی مزخرف....و بیفایده....
خواستم دراز بکشم که دستنو گرفت و خیره تو چشمهام شروع به حرف زدن کرد:
-من بارها از تو خواستم که از نو شروع کنیم....نخواستم !؟
عصبی گفتم:
-خواستی ولی چه فایده داره وقتی تو خودت نمیتونی خودتو کنترل کنی....من در مورد تو همیشه تو شکم چون تو یه روز خوبی یه روز بد.....یه روز یه آدم فوق العاده ای یه روز یه آدم مزخرف.....
لبخند محوی زد و گفت:
-بقول یارو گفتنی تو این رایطه با موچین داری دنبال چی میگردی!؟؟؟ بابا سگمصب من که پسر خوبی شده بودم...نشدم؟؟هوووم!؟ سر فلش اتهامت سمت من و نمیخوای قبول کنی که خیلی از این رفتارا رو خود تو هم داری....تویی که یه روز با من خوبی و ده روز بد...
پوزخندی زدمو به دراز کشیدم روی تخت و گفتم:
-بیخیال....انگار صحبت کردن در این مورد هیچ فایده ای نداره و من فکر میکنم واسه اینوه دوباره بحثی بینمون بالا نگیره بهتره به بحث خاتمه بدیم...
پتو رو کشیدم روی تنم که صحبتهانون ادامه پیدا کنه.....
آخه میدونستم تهش ختم میشه به چی و چه حرفهایی....منم واقعا خسته بودم....
خسته از گفتن و شنیدن بعضی حرفها که احساس میکردم قراره برای چندمین بار بهشون اشاره کنیم....
کنارم دراز کشید.....
از زیر پتو گفتم:
-میخوام فردا برم بیرون.....اجازه هست قربان !؟
صورتشو که نمیدیدم...اما صداشو شنیدم که گفت:
-فعلا که قربان تویی....
پس راضی شده بود...دوباره گفتم:
-ماشین هم میخوام.....
-اهم...باشه.....
-تو فردا خونه ای....؟
-نه....میرم ومعلوم نیست کی برگردم.....تو ولی قبل تاریکی برگرد خونه...زیاد بیردن نمون.....
آخرین مکالماتی که اونشب بینمون رد و بدل شد همینها بود دیگه بعدش ندیدمش...حتی صبح روز بعد !
تا لنگ ظهر خوابیدم.....دلم نمیخواست دل از تخت بکنم حتی وقتی شیرین اومد تابرای صبحونه بیدارم کنه هم محلش ندادم.....
تصمیمم داشتم روزمو همونطور که دوست دارم بگذرونم...برای همین اول تا هرزمان که دلم خواست خوابیدم و بعد چون هوس حلیم کرده بودم شیرین رو مجبور کردم هرجور شده برام حلیم جور کنه بعد هم سوئیج رو از ابراهیم گرفتم،سوار ماشین شدم و از خونه زدم بیردن.....
وقتی میرفتم بیردن حال و هوام بهتر میشد....صدای موسیقی رو زیاد کردم و به این فکر کردم که چطور باید روزمو تقسیم بندی کنم تا بتونم کارای مورد علاقه ام رو انجام بدم....ولی نه....این سوسول بازیا به ما یا دست کم به من یکی نیومده...
اول میرم مدرسه دنبال علی و زهرا بعد میبرمشون بستنی فروشی....
بعد....آره آره.....کل روزو میخوام باهمون دوستای کوچولوم بگذرونم....میخوام حسابی بهشون خوش بگذره.....
اگه من یتیم بودم و زندگی پر فراز و نشیب و پر از حسرتهای کوچیک ،چرا نباید کاری کنم گاهی گاهی....لااقل اونا همچین چیزایی رو تجربه کنن تا یادشون بره چه سختی های تو اون سن متحمل نشدن.....
ماشینو رو به روی مدرسه نگه داشتم و بعد پیاده شدمد بهش تکیه دادم تا تعطیل بشه.....
و نمیدونم چرا یه آن حس کردم یه نفر داره از دور تماشام میکنه منتها تا سرمو چخوندم دیگه اون سنگینی نگاه رو ندیدم.....شونه بالا انداختم
-ما شاید بلد نباشیم عین این جوونا هی هر روز جمله عاشقانه از خودمون ابداع کنیم اما کم نمیزاریم....
ما دوست داشتنمونو عملی نشون میدیم......
حرفهای خوب خوبش تناقض آشکاری با بعضی اعمالش داشت....
آره...من میدونستم اون بیشتر مرد عمل...حتی میدونستم که درست میگه وبیشتر سعی میکنه علاقه اش رو عملی ثایت کنه.....
ما....شاید اگه بعضی جریانها بینمون پیش نیومده بود زوج خوشبختی بودیم ولی معیارهایی که من میخواستم اون نداشت ....شاید هم من در خصوصشون خودمو میزدم نابینایی و کم بینایی.....
ارسلان واسه کسی که دوستش داره همیشه سعی میکنه سنگ تموم بزاره ولی شرایط من و خودش به دلایلهای زیادی هحوز عهدی و نرمال نبود..
حرفهاش که تموم شد گفتم:
ما نمیتونیم به یه نفر صدمه ی جسمی یا روحی وارد کنیم و بعد براش کلی حرف عاشقانه مروز کنیم....
این جور مواقع ها نمیشه گفت این به اون در....تو کاری رو کردی که نباید....درست مثل چند شب پیشت....
به اون صدای بمش لب زد:
-من نمیخواستم به خو آسیب برسونم ولی انگار تو میخوای من اینکارو بکنم ...نمیدونم چرا و به چه خاطر....ولی مشخص که همش میخوای منو از خودت عصبی بکنی که بتونی همچین مواقعی یه همچین حرفهایی بزنی..من احمق نیستم...اگه بعضی وقتها بعضی چیزارو به روی خودم نمیارم صرفا بخاطر اینکه زنمی و خیلی میخوامت....
خب حالا که بعضی حقیقتهارو به روم آورد لازم بود من هم بهش بگم:
-من یه نفرو میخواستم همیشه و تو همه شرایط باهام خوب بشه....من عشق میخواستم.....احترام.....زندگی بی حاشیه.....
حالا با تو هیچکدوم رو ندارم....چون تو هم آزارم دادی....هم سعی کردی تحقیرم کنی...هم.....اصلا ولش کن...صحبت کردن در این مورد خیلی مزخرف....و بیفایده....
خواستم دراز بکشم که دستنو گرفت و خیره تو چشمهام شروع به حرف زدن کرد:
-من بارها از تو خواستم که از نو شروع کنیم....نخواستم !؟
عصبی گفتم:
-خواستی ولی چه فایده داره وقتی تو خودت نمیتونی خودتو کنترل کنی....من در مورد تو همیشه تو شکم چون تو یه روز خوبی یه روز بد.....یه روز یه آدم فوق العاده ای یه روز یه آدم مزخرف.....
لبخند محوی زد و گفت:
-بقول یارو گفتنی تو این رایطه با موچین داری دنبال چی میگردی!؟؟؟ بابا سگمصب من که پسر خوبی شده بودم...نشدم؟؟هوووم!؟ سر فلش اتهامت سمت من و نمیخوای قبول کنی که خیلی از این رفتارا رو خود تو هم داری....تویی که یه روز با من خوبی و ده روز بد...
پوزخندی زدمو به دراز کشیدم روی تخت و گفتم:
-بیخیال....انگار صحبت کردن در این مورد هیچ فایده ای نداره و من فکر میکنم واسه اینوه دوباره بحثی بینمون بالا نگیره بهتره به بحث خاتمه بدیم...
پتو رو کشیدم روی تنم که صحبتهانون ادامه پیدا کنه.....
آخه میدونستم تهش ختم میشه به چی و چه حرفهایی....منم واقعا خسته بودم....
خسته از گفتن و شنیدن بعضی حرفها که احساس میکردم قراره برای چندمین بار بهشون اشاره کنیم....
کنارم دراز کشید.....
از زیر پتو گفتم:
-میخوام فردا برم بیرون.....اجازه هست قربان !؟
صورتشو که نمیدیدم...اما صداشو شنیدم که گفت:
-فعلا که قربان تویی....
پس راضی شده بود...دوباره گفتم:
-ماشین هم میخوام.....
-اهم...باشه.....
-تو فردا خونه ای....؟
-نه....میرم ومعلوم نیست کی برگردم.....تو ولی قبل تاریکی برگرد خونه...زیاد بیردن نمون.....
آخرین مکالماتی که اونشب بینمون رد و بدل شد همینها بود دیگه بعدش ندیدمش...حتی صبح روز بعد !
تا لنگ ظهر خوابیدم.....دلم نمیخواست دل از تخت بکنم حتی وقتی شیرین اومد تابرای صبحونه بیدارم کنه هم محلش ندادم.....
تصمیمم داشتم روزمو همونطور که دوست دارم بگذرونم...برای همین اول تا هرزمان که دلم خواست خوابیدم و بعد چون هوس حلیم کرده بودم شیرین رو مجبور کردم هرجور شده برام حلیم جور کنه بعد هم سوئیج رو از ابراهیم گرفتم،سوار ماشین شدم و از خونه زدم بیردن.....
وقتی میرفتم بیردن حال و هوام بهتر میشد....صدای موسیقی رو زیاد کردم و به این فکر کردم که چطور باید روزمو تقسیم بندی کنم تا بتونم کارای مورد علاقه ام رو انجام بدم....ولی نه....این سوسول بازیا به ما یا دست کم به من یکی نیومده...
اول میرم مدرسه دنبال علی و زهرا بعد میبرمشون بستنی فروشی....
بعد....آره آره.....کل روزو میخوام باهمون دوستای کوچولوم بگذرونم....میخوام حسابی بهشون خوش بگذره.....
اگه من یتیم بودم و زندگی پر فراز و نشیب و پر از حسرتهای کوچیک ،چرا نباید کاری کنم گاهی گاهی....لااقل اونا همچین چیزایی رو تجربه کنن تا یادشون بره چه سختی های تو اون سن متحمل نشدن.....
ماشینو رو به روی مدرسه نگه داشتم و بعد پیاده شدمد بهش تکیه دادم تا تعطیل بشه.....
و نمیدونم چرا یه آن حس کردم یه نفر داره از دور تماشام میکنه منتها تا سرمو چخوندم دیگه اون سنگینی نگاه رو ندیدم.....شونه بالا انداختم
همسرانه حریم زندگی💑
#پارت_572 -ما شاید بلد نباشیم عین این جوونا هی هر روز جمله عاشقانه از خودمون ابداع کنیم اما کم نمیزاریم.... ما دوست داشتنمونو عملی نشون میدیم...... حرفهای خوب خوبش تناقض آشکاری با بعضی اعمالش داشت.... آره...من میدونستم اون بیشتر مرد عمل...حتی میدونستم که…
ادامه پارت بالا 👌👌❌❌
و به خیال اینکه توهن زدم رفتم سمت سوپر مارکت و یه آب معدنی خنک گرفتم و باز دوباره برگشتم سمت ماشین.....
همون موقع سرایدار درو باز کرد تا بچه ها از مدرسه بزنن بیرون....
چشم تیز کر.دم تا زهرارو ببینم.....
کوچولو بود و آفتاب سوخته با چشمهای مشکی.....یه همچین موجودی با اون صورت نعصوم و متفاوت و رنج کشبده اش شدیدا از میون اون همه صورت لطیف که مشخص بود لای پر قو بزرگ شدن مشخص بود.....
اسمشو صدا زدمو دستمو براش تکون دادم.....
از خوشحالی چشماش درخشید با صدا زدن اسمم به سمتم دوید......
@harimezendgi👩❤️👨🦋
و به خیال اینکه توهن زدم رفتم سمت سوپر مارکت و یه آب معدنی خنک گرفتم و باز دوباره برگشتم سمت ماشین.....
همون موقع سرایدار درو باز کرد تا بچه ها از مدرسه بزنن بیرون....
چشم تیز کر.دم تا زهرارو ببینم.....
کوچولو بود و آفتاب سوخته با چشمهای مشکی.....یه همچین موجودی با اون صورت نعصوم و متفاوت و رنج کشبده اش شدیدا از میون اون همه صورت لطیف که مشخص بود لای پر قو بزرگ شدن مشخص بود.....
اسمشو صدا زدمو دستمو براش تکون دادم.....
از خوشحالی چشماش درخشید با صدا زدن اسمم به سمتم دوید......
@harimezendgi👩❤️👨🦋
Forwarded from کانال تبادلات ژرف
📝لیستی از بهترین کانالهای تلگرام
برای رشد 🌱
برای آگاهی بیشتر🦋
📕تا آخر سال چه کتابی بخوانیم
@Ketabzharf
🍎تناسب اندام ، آمادگی جسمانی ، سلامت
@DanialBagha
❇️یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
❇️شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book_tips
❇️تدریس مکاتب فلسفی و روانی
@anbar100
❇️روانشناسی با طعم هیجان
@ravantahlilgar
❇️رسانه، فرهنگ - نشانه
@irCDS
❇️دوره های آموزشی رایگان
@Fileineh
❇️آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
❇️بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshenasi
❇️یافتههای مهم روانشناسی
@Hrman11
❇️بهترین کتابهای جهان 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
❇️زبانشناسی
@linguiran
❇️جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
❇️معرفت در زندگی
@lifepoodcast
❇️کتابخانه انجمن نویسندگان ایران
@anjomanenevisandegan_ir
❇️اطلاعات حقوقی مهم برای همه
@LAW_SEVDA
❇️انگیزه رشد و موفقیت
@angizeyeroushd
❇️جالب ؛ عجیب اما شگفت انگیز
@shogo_jaleb
❇️طب سینوی، درمان های خانگی
@teb_sinawi
❇️یک شعر و هزار حکایت خواندنی
@kafeh_sher
❇️پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI
❇️ویدئو و سخنان دانشمندان فیزیک
@endishea
❇️آموزش حرفه ای آشپزی
@telefoodgram
❇️مَنو ؏ٍـشـ𝒍𝒐𝒗𝒆ـقَم
@harim1402
❇️روانشناس خودت باش
@sh351b
❇️ انگلیسی بیاموزیم
@Learn_4_english
❇️«سلامتی سلامتی سلامتی»
@gasedak_health
❇️پند های ناب قــرآنی
@ISLAMICINFO_2023
❇️آشپزخونه ی،ایده آل باغذاهای باحالخوشمزه
@maman_paz3
❇️شمس و مولانا
@Mahfelshaeraneh
❇️درمان اضطراب واسترس، حس خوب زندگـی
@ravankhob
❇️رشـد ؋ـرـدی و برنامـہ ریزی
@mind_fuel_plus
❇️بوسه عشق
@Booose_eshgh
❇️بوی باران
@bouyebaran
❇️نوای شعر
@navayeasher
❇️خیاطی بدون الگو
@khayatiasan_20
❇️تاروت روزانه
@maryami137189
❇️پیشرفت و توسعه فردی با مایند پلاس
@Mind_plussss
❇️بهترین و خاطره انگیزترین موزیک ویدیوها با زیرنویس فارسی
@hitttsong
❇️«زیبـاترین اشعـار »
@aftabmahtabi
❇️پزشکی زیبایی سلامتی
@Dokinegin2023
❇️طبیانه با نسخههای حکیمانه دکتر خیراندش
@tebesinaa
❇️تیکه کتاب ( ذهن زیبا )
@beautifulminds4
❇️خانه ی دوست
@khanehy_doost
❇️آموزش(فن بیان،گویندگی)
@amoozeshegooyandegi
❇️الفبای نوشتن
@Alefbayeneveshtan
❇️شور عاشقی
@wcbmm
❇️جملات نااااب انگیزشی
@jomalatnab_angizeshi
❇️روانشناسی برای زندگی بهتر
@Ravanshenasilifestyle
❇️اشعار مولانا و شمس تبریزی
@ashar_molana_jan
❇️آموزش قانون جذب و ارتعاش
@ghanooneerteaash
❇️ڪافه سبوی باران
@saboiesher
❇️هُنَر شَرابِ زِندِگیست
@Geraf_art
❇️ترفند های گیاهان آپارتمانی اینجاست
@Maryamgarden
❇️آینده را تغییر بده!
@Utopianist_Nasravi
❇️حال دلت را خوب کن"فکـر زیبـا"
@delnaweshtaha_11
❇️کافه شعر
@cafe3Sher
❇️شهر کتاب BOOK
@Iftlis_library
❇️قشنگترین عکس نـوشته های"سال"
@AKSnaweshtae_NAB
❇️پند های ناب بزرگان
@sokhanan_bzrgan
❇️« انگیزشی »مثبت اندیشی.!!
@musbat_andeshi
❇️کتابخانه متون و مطالعات زردشتی
@Zardoshti_book
❇️غزل های نااااب
@Ghazal_nabb
❇️پرسش و پاسخ انگلیسی(Quizzes)
@English_quizEss
❇️متن دلنشین
@aram380
❇️دل واژه های تنهایی
@gandomzaran
❇️زیباترین و دلنشینترینهای سال "2024
@Pisht_AZ_an
❇️وقتی زنِخونه قهریالجبازی میکنه چیکار کنم؟
@hamsardarry
❇️آموزشگاه طبی سید
@samsadeghitebeslami
❇️واج های عشق
@vaj_hay_eshgh
❇️بیو "انگلیسی"●[Bio]●
@biow_english
❇️زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
@Ashaarmolana
❇️دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
@book_and_roman_library
❇️کتابهای نایاب علمی و طبی
@FA_TI_MI
❇️ورزش در خانه برای همگان
@gymmhomee
❇️مراقبت از کودک خود دربرابر آزارجنسی
@kodaknojavan
❇️کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
❇️تِکست های انگلیسی+ کُلی اِصطلاحات کاربُردیِ
@English_cafe8
❇️وکیل پایه یک دادگستری
@ADLIEH_TEAM
❇️اشعارکوتاه
@ashaar_nabb
❇️من و کتاب، |𝐏𝐃𝐅|
@aramesh13577
❇️فـقط *کتابخـــواااانها* عـضو شوند؛
@mutaliagaran
❇️زندگی همسرانه و زناشویی من
@harimezendgi
❇️حقوق برای همه
@jenab_vakill
❇️معلومات کمیاب طبی و درمانی
@internationalmedicaluseful
❇️کتابخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
❇️کتابخانه مجازی
@llib7
❇️آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🔔شیرینی های رژیمی
@organicketo
🌻 پوست سالم و شفاف
@beautyshoponlion
---------
✍هماهنگی تبادل:
@rti_ebi
برای رشد 🌱
برای آگاهی بیشتر🦋
📕تا آخر سال چه کتابی بخوانیم
@Ketabzharf
🍎تناسب اندام ، آمادگی جسمانی ، سلامت
@DanialBagha
❇️یک میلیـون کـتاب "PDF و صـوتی"
@PDF_and_audio_library
❇️شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book_tips
❇️تدریس مکاتب فلسفی و روانی
@anbar100
❇️روانشناسی با طعم هیجان
@ravantahlilgar
❇️رسانه، فرهنگ - نشانه
@irCDS
❇️دوره های آموزشی رایگان
@Fileineh
❇️آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
❇️بيشتر بدانيم بهتر زندگى كنيم
@matlabravanshenasi
❇️یافتههای مهم روانشناسی
@Hrman11
❇️بهترین کتابهای جهان 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
❇️زبانشناسی
@linguiran
❇️جذب جنس مخالف با شگردهای روانشناسی
@moshavereh_shoma
❇️معرفت در زندگی
@lifepoodcast
❇️کتابخانه انجمن نویسندگان ایران
@anjomanenevisandegan_ir
❇️اطلاعات حقوقی مهم برای همه
@LAW_SEVDA
❇️انگیزه رشد و موفقیت
@angizeyeroushd
❇️جالب ؛ عجیب اما شگفت انگیز
@shogo_jaleb
❇️طب سینوی، درمان های خانگی
@teb_sinawi
❇️یک شعر و هزار حکایت خواندنی
@kafeh_sher
❇️پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI
❇️ویدئو و سخنان دانشمندان فیزیک
@endishea
❇️آموزش حرفه ای آشپزی
@telefoodgram
❇️مَنو ؏ٍـشـ𝒍𝒐𝒗𝒆ـقَم
@harim1402
❇️روانشناس خودت باش
@sh351b
❇️ انگلیسی بیاموزیم
@Learn_4_english
❇️«سلامتی سلامتی سلامتی»
@gasedak_health
❇️پند های ناب قــرآنی
@ISLAMICINFO_2023
❇️آشپزخونه ی،ایده آل باغذاهای باحالخوشمزه
@maman_paz3
❇️شمس و مولانا
@Mahfelshaeraneh
❇️درمان اضطراب واسترس، حس خوب زندگـی
@ravankhob
❇️رشـد ؋ـرـدی و برنامـہ ریزی
@mind_fuel_plus
❇️بوسه عشق
@Booose_eshgh
❇️بوی باران
@bouyebaran
❇️نوای شعر
@navayeasher
❇️خیاطی بدون الگو
@khayatiasan_20
❇️تاروت روزانه
@maryami137189
❇️پیشرفت و توسعه فردی با مایند پلاس
@Mind_plussss
❇️بهترین و خاطره انگیزترین موزیک ویدیوها با زیرنویس فارسی
@hitttsong
❇️«زیبـاترین اشعـار »
@aftabmahtabi
❇️پزشکی زیبایی سلامتی
@Dokinegin2023
❇️طبیانه با نسخههای حکیمانه دکتر خیراندش
@tebesinaa
❇️تیکه کتاب ( ذهن زیبا )
@beautifulminds4
❇️خانه ی دوست
@khanehy_doost
❇️آموزش(فن بیان،گویندگی)
@amoozeshegooyandegi
❇️الفبای نوشتن
@Alefbayeneveshtan
❇️شور عاشقی
@wcbmm
❇️جملات نااااب انگیزشی
@jomalatnab_angizeshi
❇️روانشناسی برای زندگی بهتر
@Ravanshenasilifestyle
❇️اشعار مولانا و شمس تبریزی
@ashar_molana_jan
❇️آموزش قانون جذب و ارتعاش
@ghanooneerteaash
❇️ڪافه سبوی باران
@saboiesher
❇️هُنَر شَرابِ زِندِگیست
@Geraf_art
❇️ترفند های گیاهان آپارتمانی اینجاست
@Maryamgarden
❇️آینده را تغییر بده!
@Utopianist_Nasravi
❇️حال دلت را خوب کن"فکـر زیبـا"
@delnaweshtaha_11
❇️کافه شعر
@cafe3Sher
❇️شهر کتاب BOOK
@Iftlis_library
❇️قشنگترین عکس نـوشته های"سال"
@AKSnaweshtae_NAB
❇️پند های ناب بزرگان
@sokhanan_bzrgan
❇️« انگیزشی »مثبت اندیشی.!!
@musbat_andeshi
❇️کتابخانه متون و مطالعات زردشتی
@Zardoshti_book
❇️غزل های نااااب
@Ghazal_nabb
❇️پرسش و پاسخ انگلیسی(Quizzes)
@English_quizEss
❇️متن دلنشین
@aram380
❇️دل واژه های تنهایی
@gandomzaran
❇️زیباترین و دلنشینترینهای سال "2024
@Pisht_AZ_an
❇️وقتی زنِخونه قهریالجبازی میکنه چیکار کنم؟
@hamsardarry
❇️آموزشگاه طبی سید
@samsadeghitebeslami
❇️واج های عشق
@vaj_hay_eshgh
❇️بیو "انگلیسی"●[Bio]●
@biow_english
❇️زیباترین ودلنشین ترین «اشعار مولانا»
@Ashaarmolana
❇️دانلود 50000 کتاب ورمان برتر (BOOK)
@book_and_roman_library
❇️کتابهای نایاب علمی و طبی
@FA_TI_MI
❇️ورزش در خانه برای همگان
@gymmhomee
❇️مراقبت از کودک خود دربرابر آزارجنسی
@kodaknojavan
❇️کتابخانه طبی، درمان با داروهای خانگی
@danyalshafa
❇️تِکست های انگلیسی+ کُلی اِصطلاحات کاربُردیِ
@English_cafe8
❇️وکیل پایه یک دادگستری
@ADLIEH_TEAM
❇️اشعارکوتاه
@ashaar_nabb
❇️من و کتاب، |𝐏𝐃𝐅|
@aramesh13577
❇️فـقط *کتابخـــواااانها* عـضو شوند؛
@mutaliagaran
❇️زندگی همسرانه و زناشویی من
@harimezendgi
❇️حقوق برای همه
@jenab_vakill
❇️معلومات کمیاب طبی و درمانی
@internationalmedicaluseful
❇️کتابخانه صوتی و پی دی اف تاپ بوک
@Top_books7
❇️کتابخانه مجازی
@llib7
❇️آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🔔شیرینی های رژیمی
@organicketo
🌻 پوست سالم و شفاف
@beautyshoponlion
---------
✍هماهنگی تبادل:
@rti_ebi