tgoop.com/hosseinattar/45
Last Update:
بنده ی خدا وقتی رو به خانهی خدا می نهد و قدم بسوی خانهِ خدا بر میدارد و در محیطِ خانهی حضرتِ دوست به طواف مشغول میشود ذهن را از ماسوا بسوی الله مشغول میدارد و سینه را از لَوثِ چِرک و شرک، پاک نگه داشته و میگوید اللهم لَکَ لبَیک، لَبیک وَ سَعدیک. این الله همان «اِللهً اَحَداَ واحداً، فَرداً، صَمدا و لا شریکَ لَه» میباشد. امّا پرستندگانِ این خدایِ واحد، فرقه، فرقه و هر فرقه به طریقی میرود.
پدر(آزر بود) و بُت میپرستید و موحد بود. پسرش (ابراهیم بود)، بُت می شکست و خدا را می پرستید او هم موحد بود. میماند یک خانه بنام کعبه و کعبه هم خانهای از سنگ و گِل است.
این همه فَرق و فَریق و فِرقهها
از چه آمد خود برون از خِرقَهها؟
کعبه هم یک خانه بود از خشت و خاک
همچو یک میخانه، امّا خَمرِ پاک
کعبه، گَه شد خانه ی بُت گَه خدا
راهِ مَردم در پرستش شد جدا
هر دو در کارِ پرستش بودهاند
لاله ی یک باغِ خُرَّم بودهاند
فرق آن دو ، در خُم و در مِی بُوَد
میگساران را تمایُل مِی بُوَد
میِ در این وادی یک است و مِی پرست
بندگانِ یک خدا و کشور است
این مِی از یک شاخه ی انگور نیست
یا نوایِ سازِ یک تَنبور نیست
مِی در این عالَم چه غوغا کرده است
مردمان را مَست و شیدا کرده است
«ساقیا پیمانه را لبریز کن
آتشِ عشقت به جانم تیز کن»
«آنکه این پیمانه را نوشَد مَنم
چشمِ دل از غیرِ حق پوشد منم»
« من خمارِ چشمِ مستِ ساقیم
من حریفِ این شَرابِ باقیم»
« هرچه در خمخانه باقی بود مِی
سر کشید یکتا حسینِ نیک پی»
باده نوش عرصه ی این کربلا
آن حسین است، میگسارِ نینوا
هرکه سر درکف نهد همچون حسین
لایقِ مِی باشد و نامِ حسین.
#غلامحسین_عطار
دوم محرم 1444
@hosseinattar
BY طربنامه | اشعار غلامحسین عطار
Share with your friend now:
tgoop.com/hosseinattar/45