HOUSHYARSHAYAN Telegram 292
✅️ حکایت دفاع از پایان‌نامۀ ارشد و دو گل از گل‌های بهشت: «عزیز طالعی» و «زینب احمدوند»

✍️ شایان هوشیار
➖️ ۶ مهر ۱۴۰۳

🔺️بخش سوم (پایانی)

🔹️در ابتدای جلسه، آقای دکتر طالعی فتح بابی کردند و بیاناتی اظهار فرمودند. خانم دکتر احمدوند هم سخنان کوتاهی داشتند. اساتید داور نیز هر یک صحبت‌هایی کردند و ایراداتی گرفتند، که از نظر خودم بخش قابل توجهی از ایرادات وارد نبود و اساساً دچار تردید شده بودم که آیا واقعاً اساتید داور بعد از مطالعۀ پایان‌نامه، متوجه شده‌اند کار من چه بوده و چه می‌خواسته بگوید؟ این را بخش قابل توجهی از مهمانان هم تصدیق می‌کردند و بعد از جلسه به من گفتند. البته جناب دکتر مؤمنی باتوجه به این‌که در سفر بودند، به‌شکل مجازی به جلسه وصل شده بودند. از ایرادات شکلی و از مطالب جناب حجت‌الاسلام دکتر جعفرزاده که بگذریم، از اساسی‌ترین نقدهایی که آقای دکتر مؤمنی داشتند، این بود که بایستی ارجاع‌دهی بیشتری می‌داشتم، از ادبیات عامیانه و ژورنالیستی استفاده نمی‌کردم و این‌که گفته بودم قبل از مشروطه حداقلی از ثبات و امنیت در کشور بود، یا دورۀ پهلوی دورۀ انجام تغییرات بنیادین بروکراتیک بود، چندان درست نبود. پاسخ من نیز این بود که بسیاری از بدیهیات تاریخی نیاز به رفرنس‌دهی ندارند.

🔸️گذشته از این، تا قبل از مشروطه حداقلی از ثبات و امنیت در کشور برقرار بود، که بعد از مشروطه، عملاً شیرازۀ مملکت از هم پاشید و آن حداقل هم باقی نماند، تا سردار سپه در سپهر سیاسی ایران ظهور کرد و توانست ثبات و امنیت را برقرار سازد و بعد هم به‌عنوان پادشاه سلسلۀ جدید (پهلوی) تاج‌گذاری نماید. نمی‌دانم کجای این نادرست است که بعد از تأسیس شاهنشاهی پهلوی است که تحولات دیوان‌سالارانۀ عظیمی برای کشور به ارمغان می‌آید و تغییرات و دست‌آوردهای قابل توجهی در حوزه‌های گوناگون محقق می‌شود. جالب آن است که جناب دکتر مؤمنی تصور فرموده بودند بنده از ایده و سیاست یک‌دست‌سازی رضاشاه طرفداری کرده‌ام. چون نقد مفصلی هم بدان مرقوم فرموده بودند. غافل از آن‌که بنده یک بخش مفصلی تحت عنوان «پی‌آمدهای سیاست‌های متخذه» در پژوهش آورده‌ام و در آن سرانجام سیاست‌های فرهنگی رضاشاه را ذکر کرده‌ام، که به شکست می‌انجامد و اساساً سیاست درستی نبوده است. اما ایشان «قابل درک» دانستن اتخاذ و اجرای سیاست‌های فرهنگی رضاشاه را مترادف با «همسو بودن» با آن سیاست‌ها فرض فرموده‌اند، که در نوع خود جالب است.

🔹️القصه، جلسه بعد از حدود دو ساعت که به‌درازا کشید، نهایتاً با اعلام ختم جلسه از سوی آقای دکتر طالعی به عنوان مدیر نشست، به‌اتمام رسید و نمرۀ ۱۸/۹۹ از ۱۸/۹۹ هم به پژوهش تعلق گرفت. چیزی که برای چندمین مرتبه، محبت، بزرگ‌منشی و شاگردنوازی دو تن از اساتید ارج‌مند گروه تاریخ دانشگاه ارومیه را نسبت به بنده به اثبات می‌رساند و من را عمیقاً شرمندۀ مهرشان می‌ساخت. یعنی جناب دکتر عزیز طالعی و سرکار خانم دکتر زینب احمدوند، که هر قدر از زحمات‌شان در طی این دو سال برای بنده بگویم، کم گفته‌ام و همواره مدیون و مرهون زحمات و الطاف شاگردنوازانۀ جبران‌ناپذیرشان خواهم ماند. این دو فرد، حقیقتاً گلی از گل‌های بهشت‌اند و در آزمون مرام و معرفت و انسانیت، قطعاً با اختلاف بسیار زیاد نسبت به دیگران، به‌طور مشترک در رتبۀ اول ایستاده‌اند. چیزی که این‌روزها کیمیاست و ناپیدا. البته من در این فکر، تنها نیستم. بلکه تمام اعضای خانواده هم بعد از اولین دیداری که با ایشان داشتند، با تأکید اکید این نکته را تصدیق می‌کردند. کم‌ترین وظیفۀ من نیز آن است که دست هر دو را به مهر بفشارم و در برابرشان سر تعظیم فرود آورم.
@houshyarshayan



tgoop.com/houshyarshayan/292
Create:
Last Update:

✅️ حکایت دفاع از پایان‌نامۀ ارشد و دو گل از گل‌های بهشت: «عزیز طالعی» و «زینب احمدوند»

✍️ شایان هوشیار
➖️ ۶ مهر ۱۴۰۳

🔺️بخش سوم (پایانی)

🔹️در ابتدای جلسه، آقای دکتر طالعی فتح بابی کردند و بیاناتی اظهار فرمودند. خانم دکتر احمدوند هم سخنان کوتاهی داشتند. اساتید داور نیز هر یک صحبت‌هایی کردند و ایراداتی گرفتند، که از نظر خودم بخش قابل توجهی از ایرادات وارد نبود و اساساً دچار تردید شده بودم که آیا واقعاً اساتید داور بعد از مطالعۀ پایان‌نامه، متوجه شده‌اند کار من چه بوده و چه می‌خواسته بگوید؟ این را بخش قابل توجهی از مهمانان هم تصدیق می‌کردند و بعد از جلسه به من گفتند. البته جناب دکتر مؤمنی باتوجه به این‌که در سفر بودند، به‌شکل مجازی به جلسه وصل شده بودند. از ایرادات شکلی و از مطالب جناب حجت‌الاسلام دکتر جعفرزاده که بگذریم، از اساسی‌ترین نقدهایی که آقای دکتر مؤمنی داشتند، این بود که بایستی ارجاع‌دهی بیشتری می‌داشتم، از ادبیات عامیانه و ژورنالیستی استفاده نمی‌کردم و این‌که گفته بودم قبل از مشروطه حداقلی از ثبات و امنیت در کشور بود، یا دورۀ پهلوی دورۀ انجام تغییرات بنیادین بروکراتیک بود، چندان درست نبود. پاسخ من نیز این بود که بسیاری از بدیهیات تاریخی نیاز به رفرنس‌دهی ندارند.

🔸️گذشته از این، تا قبل از مشروطه حداقلی از ثبات و امنیت در کشور برقرار بود، که بعد از مشروطه، عملاً شیرازۀ مملکت از هم پاشید و آن حداقل هم باقی نماند، تا سردار سپه در سپهر سیاسی ایران ظهور کرد و توانست ثبات و امنیت را برقرار سازد و بعد هم به‌عنوان پادشاه سلسلۀ جدید (پهلوی) تاج‌گذاری نماید. نمی‌دانم کجای این نادرست است که بعد از تأسیس شاهنشاهی پهلوی است که تحولات دیوان‌سالارانۀ عظیمی برای کشور به ارمغان می‌آید و تغییرات و دست‌آوردهای قابل توجهی در حوزه‌های گوناگون محقق می‌شود. جالب آن است که جناب دکتر مؤمنی تصور فرموده بودند بنده از ایده و سیاست یک‌دست‌سازی رضاشاه طرفداری کرده‌ام. چون نقد مفصلی هم بدان مرقوم فرموده بودند. غافل از آن‌که بنده یک بخش مفصلی تحت عنوان «پی‌آمدهای سیاست‌های متخذه» در پژوهش آورده‌ام و در آن سرانجام سیاست‌های فرهنگی رضاشاه را ذکر کرده‌ام، که به شکست می‌انجامد و اساساً سیاست درستی نبوده است. اما ایشان «قابل درک» دانستن اتخاذ و اجرای سیاست‌های فرهنگی رضاشاه را مترادف با «همسو بودن» با آن سیاست‌ها فرض فرموده‌اند، که در نوع خود جالب است.

🔹️القصه، جلسه بعد از حدود دو ساعت که به‌درازا کشید، نهایتاً با اعلام ختم جلسه از سوی آقای دکتر طالعی به عنوان مدیر نشست، به‌اتمام رسید و نمرۀ ۱۸/۹۹ از ۱۸/۹۹ هم به پژوهش تعلق گرفت. چیزی که برای چندمین مرتبه، محبت، بزرگ‌منشی و شاگردنوازی دو تن از اساتید ارج‌مند گروه تاریخ دانشگاه ارومیه را نسبت به بنده به اثبات می‌رساند و من را عمیقاً شرمندۀ مهرشان می‌ساخت. یعنی جناب دکتر عزیز طالعی و سرکار خانم دکتر زینب احمدوند، که هر قدر از زحمات‌شان در طی این دو سال برای بنده بگویم، کم گفته‌ام و همواره مدیون و مرهون زحمات و الطاف شاگردنوازانۀ جبران‌ناپذیرشان خواهم ماند. این دو فرد، حقیقتاً گلی از گل‌های بهشت‌اند و در آزمون مرام و معرفت و انسانیت، قطعاً با اختلاف بسیار زیاد نسبت به دیگران، به‌طور مشترک در رتبۀ اول ایستاده‌اند. چیزی که این‌روزها کیمیاست و ناپیدا. البته من در این فکر، تنها نیستم. بلکه تمام اعضای خانواده هم بعد از اولین دیداری که با ایشان داشتند، با تأکید اکید این نکته را تصدیق می‌کردند. کم‌ترین وظیفۀ من نیز آن است که دست هر دو را به مهر بفشارم و در برابرشان سر تعظیم فرود آورم.
@houshyarshayan

BY یادداشت‌ها | شایان هوشیار


Share with your friend now:
tgoop.com/houshyarshayan/292

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Clear Over 33,000 people sent out over 1,000 doxxing messages in the group. Although the administrators tried to delete all of the messages, the posting speed was far too much for them to keep up. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October. The best encrypted messaging apps The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said.
from us


Telegram یادداشت‌ها | شایان هوشیار
FROM American