Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/houshyarshayan/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
یادداشت‌ها | شایان هوشیار@houshyarshayan P.312
HOUSHYARSHAYAN Telegram 312
✅️ احضار به وزارت اطلاعات

✍️ شایان هوشیار
➖️ ۴ بهمن ۱۴۰۳

🔺️بخش اول

🔹️صبح پنج‌شنبۀ هفتۀ گذشته، که اتفاقاً مشغول رتق و فتق امور مربوط به بیمۀ اتومبیلم بودم، Private Number معروف بر روی تلفنم ظاهر شد. بار اول نتوانستم پاسخ دهم. چند دقیقه‌ای گذشت و مجدداً تماس گرفتند. این‌بار چون از دفتر بیمه خارج شده بودم، توانستم پاسخ دهم. مثل همیشه بعد از Accept کردن تماس، سلام عرض کردم. احوال‌پرسی مختصری کردیم و پرسیدند: «آقای هوشیار خودتان هستید؟»؛ من هم پاسخ دادم که در خدمت‌شان هستم. فرمودند که از وزارت اطلاعات هستند و نیاز است شنبه حضوراً مراجعه کنم. دلیلش را پرسیدم و گفتند بابت مواضع، دیدگاه‌ها و مطالب‌تان. من هم گفتم اشکالی ندارد. البته شنبه نمی‌توانستم بروم. قرار شد شنبه تماس بگیرند، تا برای زمان جدید هماهنگ شویم. ظهر شنبه تماس گرفتند و گفتم دوشنبه حوالی ۱۱:۰۰ خدمت‌شان می‌رسم. این البته نه اولین‌باری است که بنده احضار می‌شوم، نه احتمالاً آخرین‌بار خواهد بود.

🔸️دوشنبه خدمت‌شان رسیدم. فرمودند محور گفت‌وگو عمدتاً مواضع و دیدگاه‌های یکی - دو سال اخیر بنده است. من هم گفتم: «با کمال میل». پرسیدند چرا در جریان «اغتشاشات ۱۴۰۱» از آن حمایت کرده‌ام و مشخصاً اتفاقات شهرهایی مثل مهاباد و اشنویه را مهم دانسته‌ام؟ علاوه بر این، چرا نیروهای امنیتی و نظامی را متهم به سرکوب و کشتار کرده‌ام؟ آیا مستنداتی برای اثبات اتهام و ادعای خویش دارم؟ ضمناً نظرم نسبت به خاندان پهلوی چیست و در مورد رضاشاه، محمدرضاشاه و شاهزاده رضا پهلوی چه فکر می‌کنم؟

🔹️گفتم من اولاً از «اغتشاش» حمایت نکرده و نمی‌کنم. البته به‌خاطر ترسم از برخورد نظام با من نیست که از اغتشاش حمایت نمی‌کنم. بلکه عقیدتاً با اغتشاش مخالف و معتقدم هنگامی که فقط «روزنه‌ای» هم از خشونت، افراطی‌گری، رادیکالیسم و تندروی گشوده می‌شود، خیلی یواش و نامحسوس، گفتمان، صلح، منطق، رواداری و گفت‌وگو از درب پشتی خارج می‌شود، می‌رود و پشت سرش را هم نگاه نمی‌کند. در چنین شرایطی هم به‌جای زبان‌ها، اسلحه‌ها و مهمات سخن می‌گویند و ناگفته پیداست این چه‌قدر به‌زیان مردم، کشور، منافع ملی و حتی خود نظام است. من هم با بندبند وجودم از خشونت متنفرم و به همان میزان به تسامح، تعامل، تساهل، گفت‌وگو و منطق گفتمان معتقد و متعهد. بنابراین موضع‌ام در قبال «اغتشاش» کاملاً مشخص است و معتقدم اگر کار به اسلحه، کوکتل مولوتف، بانک‌سوزی، سطل آشغال‌سوزی و تخریب اموال عمومی کشید، باید جلوی آن را گرفت تا لطمه‌ای به امنیت عمومی جامعه وارد نشود و ابعاد فاجعه، فاجعه‌مندتر نگردد. این، اعتقاد بنده پیرامون پدیدۀ اغتشاش است. اما بایستی اندکی رویکرد مسئله‌شناسانه اتخاذ کرد و از خود پرسید چه شده که جامعه به مرحله‌ای رسیده که عده‌ای به‌جای اعتراض مسالمت‌آمیز، دست به کوکتل مولوتف می‌برند و اساساً خشونت و افراطی‌گری تبدیل به سکۀ رایج می‌شود؟

🔸️گفتم هنگامی که کار به اغتشاش می‌کشد، یعنی روان جمعی آسیب دیده. اگر اندکی روان‌شناسی سیاسی بدانیم، متوجه خواهیم شد اغتشاشات در جوامع، معلول و محصول خشمی فرو خورده در اقشار و لایه‌های مختلف جامعه است که عمری شنیده و دیده نشده‌اند، مورد توجه و اهمیت قرار نگرفته‌اند و حاکمیت عاجز از بر آوردن نیازها، مطالبات و خواسته‌های آنان بوده. بنابراین منطق و گفتمان بلاموضوع گشته‌اند و جای خود را به زدن و بستن و گرفتن و بردن داده‌اند. در این شرایط است که «اعتراض» تبدیل به «اغشتاش» می‌شود. یعنی اغشتاش، کنش نیست؛ بلکه واکنش است. عمل نیست، عکس‌العمل است. علت نیست، معلول است و دارای پیش‌زمینه و بستری دور و دراز.‌

🔹️ادامه دادم: بهتر است نظام به‌مجرد این‌که احساس کرد نارضایتی‌ای وجود دارد، بدون فوت وقت وارد گفت‌وگو و تعامل با نخبگان، اساتید دانشگاه و معترضان شود، سخنان آنان را بشنود، به‌آنان حس مورد توجه قرار گرفتن دهد، بی‌تفاوت نباشد، آنان را سرکوب نکند، «جمع» نکند و اگر اعتراض و انتقادشان به‌حق بود، الساعه نسبت به اصلاح سیاست‌ها و شکل حکمرانی اقدام نماید و در غیر این صورت، به‌جای مشت آهنین، منتقدین را با دلیل، استدلال، برهان، منطق و ادله «قانع» نماید. پرسیدم آیا در چنین شرایطی اساساً زمینه و بستر ظهور و بروز خشونت، یا به تعبیر جمهوری اسلامی، «اغتشاش»، در جامعه فراهم می‌شود؟ سرکوب هیچ‌گاه و در هیچ جامعه‌ای جواب نداده. سرکوب، حذف صورت مسئله است و هل دادن آن زیر فرش. نتیجۀ این امر نیز آن می‌شود که بعد از مدتی، آن مسائل سرکوب‌شده از بین نمی‌روند، بلکه به‌شکل بدتر، ویران‌گرتر، خانمان‌براندازتر و زشت‌تری برمی‌گردند. این، حرف شایان هوشیار نیست؛ بلکه یکی از درخشان‌ترین و ارزش‌مندترین یافته‌های زیگموند فروید، پدر علم روان‌شناسی است.

🔺️ادامه را در بخش دوم (پایانی) بخوانید.
@houshyarshayan



tgoop.com/houshyarshayan/312
Create:
Last Update:

✅️ احضار به وزارت اطلاعات

✍️ شایان هوشیار
➖️ ۴ بهمن ۱۴۰۳

🔺️بخش اول

🔹️صبح پنج‌شنبۀ هفتۀ گذشته، که اتفاقاً مشغول رتق و فتق امور مربوط به بیمۀ اتومبیلم بودم، Private Number معروف بر روی تلفنم ظاهر شد. بار اول نتوانستم پاسخ دهم. چند دقیقه‌ای گذشت و مجدداً تماس گرفتند. این‌بار چون از دفتر بیمه خارج شده بودم، توانستم پاسخ دهم. مثل همیشه بعد از Accept کردن تماس، سلام عرض کردم. احوال‌پرسی مختصری کردیم و پرسیدند: «آقای هوشیار خودتان هستید؟»؛ من هم پاسخ دادم که در خدمت‌شان هستم. فرمودند که از وزارت اطلاعات هستند و نیاز است شنبه حضوراً مراجعه کنم. دلیلش را پرسیدم و گفتند بابت مواضع، دیدگاه‌ها و مطالب‌تان. من هم گفتم اشکالی ندارد. البته شنبه نمی‌توانستم بروم. قرار شد شنبه تماس بگیرند، تا برای زمان جدید هماهنگ شویم. ظهر شنبه تماس گرفتند و گفتم دوشنبه حوالی ۱۱:۰۰ خدمت‌شان می‌رسم. این البته نه اولین‌باری است که بنده احضار می‌شوم، نه احتمالاً آخرین‌بار خواهد بود.

🔸️دوشنبه خدمت‌شان رسیدم. فرمودند محور گفت‌وگو عمدتاً مواضع و دیدگاه‌های یکی - دو سال اخیر بنده است. من هم گفتم: «با کمال میل». پرسیدند چرا در جریان «اغتشاشات ۱۴۰۱» از آن حمایت کرده‌ام و مشخصاً اتفاقات شهرهایی مثل مهاباد و اشنویه را مهم دانسته‌ام؟ علاوه بر این، چرا نیروهای امنیتی و نظامی را متهم به سرکوب و کشتار کرده‌ام؟ آیا مستنداتی برای اثبات اتهام و ادعای خویش دارم؟ ضمناً نظرم نسبت به خاندان پهلوی چیست و در مورد رضاشاه، محمدرضاشاه و شاهزاده رضا پهلوی چه فکر می‌کنم؟

🔹️گفتم من اولاً از «اغتشاش» حمایت نکرده و نمی‌کنم. البته به‌خاطر ترسم از برخورد نظام با من نیست که از اغتشاش حمایت نمی‌کنم. بلکه عقیدتاً با اغتشاش مخالف و معتقدم هنگامی که فقط «روزنه‌ای» هم از خشونت، افراطی‌گری، رادیکالیسم و تندروی گشوده می‌شود، خیلی یواش و نامحسوس، گفتمان، صلح، منطق، رواداری و گفت‌وگو از درب پشتی خارج می‌شود، می‌رود و پشت سرش را هم نگاه نمی‌کند. در چنین شرایطی هم به‌جای زبان‌ها، اسلحه‌ها و مهمات سخن می‌گویند و ناگفته پیداست این چه‌قدر به‌زیان مردم، کشور، منافع ملی و حتی خود نظام است. من هم با بندبند وجودم از خشونت متنفرم و به همان میزان به تسامح، تعامل، تساهل، گفت‌وگو و منطق گفتمان معتقد و متعهد. بنابراین موضع‌ام در قبال «اغتشاش» کاملاً مشخص است و معتقدم اگر کار به اسلحه، کوکتل مولوتف، بانک‌سوزی، سطل آشغال‌سوزی و تخریب اموال عمومی کشید، باید جلوی آن را گرفت تا لطمه‌ای به امنیت عمومی جامعه وارد نشود و ابعاد فاجعه، فاجعه‌مندتر نگردد. این، اعتقاد بنده پیرامون پدیدۀ اغتشاش است. اما بایستی اندکی رویکرد مسئله‌شناسانه اتخاذ کرد و از خود پرسید چه شده که جامعه به مرحله‌ای رسیده که عده‌ای به‌جای اعتراض مسالمت‌آمیز، دست به کوکتل مولوتف می‌برند و اساساً خشونت و افراطی‌گری تبدیل به سکۀ رایج می‌شود؟

🔸️گفتم هنگامی که کار به اغتشاش می‌کشد، یعنی روان جمعی آسیب دیده. اگر اندکی روان‌شناسی سیاسی بدانیم، متوجه خواهیم شد اغتشاشات در جوامع، معلول و محصول خشمی فرو خورده در اقشار و لایه‌های مختلف جامعه است که عمری شنیده و دیده نشده‌اند، مورد توجه و اهمیت قرار نگرفته‌اند و حاکمیت عاجز از بر آوردن نیازها، مطالبات و خواسته‌های آنان بوده. بنابراین منطق و گفتمان بلاموضوع گشته‌اند و جای خود را به زدن و بستن و گرفتن و بردن داده‌اند. در این شرایط است که «اعتراض» تبدیل به «اغشتاش» می‌شود. یعنی اغشتاش، کنش نیست؛ بلکه واکنش است. عمل نیست، عکس‌العمل است. علت نیست، معلول است و دارای پیش‌زمینه و بستری دور و دراز.‌

🔹️ادامه دادم: بهتر است نظام به‌مجرد این‌که احساس کرد نارضایتی‌ای وجود دارد، بدون فوت وقت وارد گفت‌وگو و تعامل با نخبگان، اساتید دانشگاه و معترضان شود، سخنان آنان را بشنود، به‌آنان حس مورد توجه قرار گرفتن دهد، بی‌تفاوت نباشد، آنان را سرکوب نکند، «جمع» نکند و اگر اعتراض و انتقادشان به‌حق بود، الساعه نسبت به اصلاح سیاست‌ها و شکل حکمرانی اقدام نماید و در غیر این صورت، به‌جای مشت آهنین، منتقدین را با دلیل، استدلال، برهان، منطق و ادله «قانع» نماید. پرسیدم آیا در چنین شرایطی اساساً زمینه و بستر ظهور و بروز خشونت، یا به تعبیر جمهوری اسلامی، «اغتشاش»، در جامعه فراهم می‌شود؟ سرکوب هیچ‌گاه و در هیچ جامعه‌ای جواب نداده. سرکوب، حذف صورت مسئله است و هل دادن آن زیر فرش. نتیجۀ این امر نیز آن می‌شود که بعد از مدتی، آن مسائل سرکوب‌شده از بین نمی‌روند، بلکه به‌شکل بدتر، ویران‌گرتر، خانمان‌براندازتر و زشت‌تری برمی‌گردند. این، حرف شایان هوشیار نیست؛ بلکه یکی از درخشان‌ترین و ارزش‌مندترین یافته‌های زیگموند فروید، پدر علم روان‌شناسی است.

🔺️ادامه را در بخش دوم (پایانی) بخوانید.
@houshyarshayan

BY یادداشت‌ها | شایان هوشیار


Share with your friend now:
tgoop.com/houshyarshayan/312

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. “Hey degen, are you stressed? Just let it all out,” he wrote, along with a link to join the group. Read now Invite up to 200 users from your contacts to join your channel The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday.
from us


Telegram یادداشت‌ها | شایان هوشیار
FROM American