IRANBOOM_IR Telegram 45437
بازی با زبان مادری یا دم شیر؟

جواد رنجبر درخشی لر

مطالب بی شمار  روز زبان مادری را می خوانم. ترکیب دوغ و دوشاب است. آسمان و ریسمان بافی خطرناک. هر کس ایران را نشناسد و این مطالب را بخواند گمان می کند ملت ایران زبانی دیگر داشته اند و شاهی ستمگر آن ها را به خواندن و نوشتن به فارسی مجبور کرده است.

این نوشته ها پر از بی شرمی و جعل و جهل تاریخ است. کپی برداری ناشیانه ای از دیگر کشورها و فرهنگ هاست. مبتذل ترین گونه غرب زدگی است.

اساسا جوگیر شدن و خود را با متر دیگران اندازه گرفتن سنت تاریخی ماست.

پنجاه سال پیش عده ای درس خوانده و چپ رو جوگیر استعمار زدگی شدند و انگار که جاذبه زمین را کشف کرده باشند فریاد زدند: "ای وای که ما استعمار زده ایم."
این عده تاریخ ایران را بر اساس تاریخ هند و آمریکای لاتین و آفریقا نوشتند و تحقیری را که آنان در دویست سیصد سال گذشته به جان خریده بودند به ملت ایران هم چسباندند. 

چه نفعی می بردند؟
ظاهرا همه چیز بازی با دم شیر بود و تصفیه حساب های شخصی و سیاسی.

اما آن عده ندانستند که برای یک دستمال کم ارزش بازاری را آتش زده اند. آن آتش هنوز شعله می کشد و سر ایرانیان را به زیر انداخته، غافل از آن که ما نه تحقیرشدگان که سربلندهای تاریخ هستیم. 

حال وارثان آن غرب زدگی منحط و آن "این همانی" سازهای کم دانش زبان را دستاویز قرار داده اند که بله، زبان مادری اصل است. نتیجه این نظریه این شد که فارسی را پاس نداریم و همپای زبان های محلی، که یک کتاب معتبر هم بدان ها نوشته نشده است، قرار دهیم و همه را آزاد بگذاریم که به زبان خود بنویسند و بخوانند.

اساسا نظریه تفکیک زبان ها به مادری و مدرسه ای و این نوع نظریه ها در ایران کاربردی نیست.
ما برخلاف کشورهای اروپایی زبان مادری نداریم. زبان ملی و زبان محلی داریم. زبان ملی برای سیاست و علم و حقوق و مکاتبات و زبان محلی برای گفتگوهای خانوادگی و شخصی.

اما درد فقط فهمیدن این مساله ساده نیست.

ای کاش به جای این همه مقدمه چینی فاسد غیرت و جرات آن را داشتند که یکسره بگویند ما ایران نمی خواهیم.  زبان بازی های روشنفکرانه و حق به جانب و به ظاهر دانشورانه همه مقدمه تجزیه فرهنگی ایران و آن مقدمه تجزیه سیاسی ایران است.
روسای زبان بازی به خوبی می دانند که ایران اندیشه و فرهنگی دیرین است. مقدونیان و عرب ها و مغول ها و غربی ها نتوانستند هسته مرکزی اندیشه ایرانیت را مخدوش کنند. ایران اندیشه بالنده است. هر اندیشه ای را به مصاف می خواند و از هر ستیزش فرهنگی سربلند بیرون می آید. مگر آن که توطئه ای بزدلانه چیده باشند.

واقعیت زبان ها در ایران امروز چیست؟

زبان های محلی در طول تاریخ ایران محترم بوده و اکنون نیز محترم است. همچنین زبان فارسی زبان ملی ایرانیان بوده و همه ایرانیان داشته های فرهنگی و علمی و ادبی و فلسفی خود را در آن ریخته اند و بالنده اش کرده اند. هر چه در این کشور به زور تحمیل شده باشد زبان فارسی به زور تحمیل نشده است.

اساسا زبان مساله ای زور پذیر نیست.

مگر می شود زبان فارسی را به زور بر همشهری های غیور و سلحشور من، فرزندان ستارخان بزرگ، تحمیل کرده باشند و آن ها در زبان تحمیلی به اساتید بی بدیل تبدیل شده باشند. 
زنده یاد استاد دکتر منوچهری، زنده یاد استاد علامه زریاب خویی، زنده یاد استاد دکتر بهمن سرکاراتی و ده ها چون آن ها از زبان تحمیلی به خوانش های درخشان شاهنامه و دیوان حافظ رسیدند؟

زبان مقوله ای انتخابی، تاریخی، دگرگون شونده، انباشتی و زنده است.
زبان را با زور نمی شود ترویج یا تعطیل کرد.

تاربرگ ملی گرایی ایرانی
@melliiran

ایران‌بوم:
@iranboom_ir



tgoop.com/iranboom_ir/45437
Create:
Last Update:

بازی با زبان مادری یا دم شیر؟

جواد رنجبر درخشی لر

مطالب بی شمار  روز زبان مادری را می خوانم. ترکیب دوغ و دوشاب است. آسمان و ریسمان بافی خطرناک. هر کس ایران را نشناسد و این مطالب را بخواند گمان می کند ملت ایران زبانی دیگر داشته اند و شاهی ستمگر آن ها را به خواندن و نوشتن به فارسی مجبور کرده است.

این نوشته ها پر از بی شرمی و جعل و جهل تاریخ است. کپی برداری ناشیانه ای از دیگر کشورها و فرهنگ هاست. مبتذل ترین گونه غرب زدگی است.

اساسا جوگیر شدن و خود را با متر دیگران اندازه گرفتن سنت تاریخی ماست.

پنجاه سال پیش عده ای درس خوانده و چپ رو جوگیر استعمار زدگی شدند و انگار که جاذبه زمین را کشف کرده باشند فریاد زدند: "ای وای که ما استعمار زده ایم."
این عده تاریخ ایران را بر اساس تاریخ هند و آمریکای لاتین و آفریقا نوشتند و تحقیری را که آنان در دویست سیصد سال گذشته به جان خریده بودند به ملت ایران هم چسباندند. 

چه نفعی می بردند؟
ظاهرا همه چیز بازی با دم شیر بود و تصفیه حساب های شخصی و سیاسی.

اما آن عده ندانستند که برای یک دستمال کم ارزش بازاری را آتش زده اند. آن آتش هنوز شعله می کشد و سر ایرانیان را به زیر انداخته، غافل از آن که ما نه تحقیرشدگان که سربلندهای تاریخ هستیم. 

حال وارثان آن غرب زدگی منحط و آن "این همانی" سازهای کم دانش زبان را دستاویز قرار داده اند که بله، زبان مادری اصل است. نتیجه این نظریه این شد که فارسی را پاس نداریم و همپای زبان های محلی، که یک کتاب معتبر هم بدان ها نوشته نشده است، قرار دهیم و همه را آزاد بگذاریم که به زبان خود بنویسند و بخوانند.

اساسا نظریه تفکیک زبان ها به مادری و مدرسه ای و این نوع نظریه ها در ایران کاربردی نیست.
ما برخلاف کشورهای اروپایی زبان مادری نداریم. زبان ملی و زبان محلی داریم. زبان ملی برای سیاست و علم و حقوق و مکاتبات و زبان محلی برای گفتگوهای خانوادگی و شخصی.

اما درد فقط فهمیدن این مساله ساده نیست.

ای کاش به جای این همه مقدمه چینی فاسد غیرت و جرات آن را داشتند که یکسره بگویند ما ایران نمی خواهیم.  زبان بازی های روشنفکرانه و حق به جانب و به ظاهر دانشورانه همه مقدمه تجزیه فرهنگی ایران و آن مقدمه تجزیه سیاسی ایران است.
روسای زبان بازی به خوبی می دانند که ایران اندیشه و فرهنگی دیرین است. مقدونیان و عرب ها و مغول ها و غربی ها نتوانستند هسته مرکزی اندیشه ایرانیت را مخدوش کنند. ایران اندیشه بالنده است. هر اندیشه ای را به مصاف می خواند و از هر ستیزش فرهنگی سربلند بیرون می آید. مگر آن که توطئه ای بزدلانه چیده باشند.

واقعیت زبان ها در ایران امروز چیست؟

زبان های محلی در طول تاریخ ایران محترم بوده و اکنون نیز محترم است. همچنین زبان فارسی زبان ملی ایرانیان بوده و همه ایرانیان داشته های فرهنگی و علمی و ادبی و فلسفی خود را در آن ریخته اند و بالنده اش کرده اند. هر چه در این کشور به زور تحمیل شده باشد زبان فارسی به زور تحمیل نشده است.

اساسا زبان مساله ای زور پذیر نیست.

مگر می شود زبان فارسی را به زور بر همشهری های غیور و سلحشور من، فرزندان ستارخان بزرگ، تحمیل کرده باشند و آن ها در زبان تحمیلی به اساتید بی بدیل تبدیل شده باشند. 
زنده یاد استاد دکتر منوچهری، زنده یاد استاد علامه زریاب خویی، زنده یاد استاد دکتر بهمن سرکاراتی و ده ها چون آن ها از زبان تحمیلی به خوانش های درخشان شاهنامه و دیوان حافظ رسیدند؟

زبان مقوله ای انتخابی، تاریخی، دگرگون شونده، انباشتی و زنده است.
زبان را با زور نمی شود ترویج یا تعطیل کرد.

تاربرگ ملی گرایی ایرانی
@melliiran

ایران‌بوم:
@iranboom_ir

BY ایران بوم


Share with your friend now:
tgoop.com/iranboom_ir/45437

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? A Telegram channel is used for various purposes, from sharing helpful content to implementing a business strategy. In addition, you can use your channel to build and improve your company image, boost your sales, make profits, enhance customer loyalty, and more. The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation.
from us


Telegram ایران بوم
FROM American