tgoop.com/iranian_antitheists/5761
Last Update:
انجمن آنٺیٺئیستهای ایراךּ
⥪ رضاخان و داستان راهآهن
◍ تایید حرفهای مصدق توسط کارشناسان
آناتولتریتسکی در کتاب تاریخچه راهآهن ایران چاپ سال ۱۳۲۶ بهروشنی توضیح داده رضاشاه در احداث راهآهن ایران چگونه دنبال اجرای طرح انگلستان بود. تریتسکی مینویسد:
ملاحظات سیاسی و نظامی بیش از همه ذهن رضاشاه را مشغول کرده بود. تصمیم گرفتند که خط به هیچ شهر بزرگ بجز پایتخت نرود و بیشتر از مناطق چادرنشین بگذرد
مهدیقلی هدایت (مخبرالسلطنه) نیز جنبه دیگر این طرح استعماری را در کتاب خاطرات و مخاطرات خود درباره طرح احداث خط آهن روشن کرده و نوشته است، دکتر مصدق اعتقاد داشت که هزینه و زمان اجرای چنین طرحی توجیه اقتصادی و فنی ندارد. دلیل آنهم کاملا روشن بود زیرا شهرهای مهم و اقتصادی ایران که شامل تهران، اصفهان، شیراز، همدان، مشهد، رشت و کرمانشاه بودند در مسیر این طرح قرار نداشتند
◍ یک مقایسه آماری
نکاتی که دکترمصدق گفته بود تماما کارشناسانه بود. مقایسه آمار دخل و خرج راهآهن در همان سالها، نشاندهنده ماهیت استعماری طرحی بود که رضاخان با دود و دم بسیار، مأمور به انجام آن بود. دکتر مصدق در خاطرات خود این نکته را بهروشنی توضیح داد و نوشت:
در جلسه ۲ اسفند ۱۳۰۵ مجلس شورا گفتم برای ایجاد راه، دوخط بیشتر نیست: آن که ترانزیت بینالمللی دارد ما را به بهشت میبرد، و راهی که بهمنظور سوقالجیشی ساخته شود، ما را به جهنم! و علت بدبختیهای ما هم در جنگ بینالملل دوم همین راهی بود که اعلیحضرت شاه فقید ساخته بودند. و اکنون آنچه از این راهآهن ایران عاید میشود، مبلغی در حدود ۲۸۰ میلیون تومان است که ۵۵ درصد آن صرف هزینههای اداری و ۴۵ درصد بقیه به مصرف تعمیرات رسیده است. و از بابت سود سرمایه و استهلاک، دیناری عاید دولت نشده و باری است که باید به دوش مالیاتدهندگان گذارده شود. ساختن راهآهن در این خط، هیچ دلیلی نداشت جز اینکه میخواستند از آن استفاده سوقالجیشی کنند و دولت انگلیس هم در هر سال مقدار زیادی آهن به ایران بفرو شد و از این راه پولی را که دولت از معادن نفت میبرد، (دوباره) وارد انگلیس کند. هر چه کردهاند خیانت است و خیانت. با اینکه همگان به سودمندی راهآهن شرق و غرب چه از لحاظ تجاری و چه از لحاظ نظامی آگاه بوده و اعتقاد داشتند که این مسیر کاربردهای فراوانی دارد، ولی رضاشاه آن را نپذیرفت. این موضوع ناشی از نفوذ انگلیسیها بر دستگاه سیاستگذاری رضاشاه بود
◍ علت پانگرفتن صنایع مادر در ایران
مصدق، علت پانگرفتن صنایع مادر از قبیل ذوبآهن در ایران را هم از پیامدهای همین خط استعماری میدانست و در کتاب خاطراتش در پاسخ به دعاوی و لاف و گزافهای محمدرضاشاه در کتاب مأموریت برای وطنم مفصل به آن اشاره کرده و مینویسد
علت سرنگرفتن ذوبآهن در این مملکت همین منافع متعارضه انگلیس است علاقمندی دولت انگلیس به فروش آهن به قدری است که بعد از ۲۸ مرداد و سقوط دولت من یعنی در ۱۳مهر ۱۳۳۲ که ایدن (وزیرخارجه انگلیس) به دنیسرایت (کاردار سفارت انگلیس در تهران) امر نمود پیشنهاد فروش آهن را که در زمان تصدی من هیچ به ایران وارد نشده بود، هرچه زودتر به دولت ایران تقدیم کند و الحق که شاهنشاه هم در این باره هیچ فروگذار نفرموده و در آخر کتاب مأموریت برای وطنم در فصل ۱۴ میفرمایند، تأکید کردم و از وزیر مسئول خواستم برای اتمام یکی از خطوط آهن، تاریخ معینی را تعیین کند و ژرژ پنی (یکی از مدیران عالیرتبه شرکت یونایتد استیل) بزرگترین کنسرسیوم فولادسازی انگلستان هم به ایران آمد تا بتواند بهطور مستقیم با عدهایی وزرا و سایر مقامات عالیه دولتی راهآهن، راجع به فروش ریل مورد احتیاج وارد مذاکره شود
◍ تفاوت راهکار مصدق و رضاشاه
مصدق خاطرنشان کرده بود برخلاف لاف و گزافهای محمدرضا شاه از روز شروع ساختمان (راهآهن) تا اتمام آن ۱۲سال طول کشید و چنانچه در ظرف این مدت عواید نفت به مصرف کارخانه قند رسیده بود رفع احتیاج از یک قلم بزرگ واردات گردیده بود و از عواید کارخانههای قند هم میتوانستند خط راهآهن بینالمللی را احداث کنند که باز عرض میکنم هرچه کردهاند خیانت است و خیانت
و این در واقع داستان راهآهنی است که رضاخان در جهت منافع انگلستان ساخت. برای اجرای طرحهای نظامی بریتانیا در مرزهای جنوبی دولت شوروی بعد از انقلاب اکتبر و برای بازاریابی آهن بریتانیا در ایران و نهایتا هم عاملی شد برای اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و دسترسی بریتانیا و به مرزهای شوروی. امری که رضاشاه خودش هم موقع اخراجش از ایران به آن اشاره کرده بود!
#پایان
ᴊσɪη υѕ ⥂ @iranian_antitheists
BY انجمن آنتیتئیستهای ایران
Share with your friend now:
tgoop.com/iranian_antitheists/5761