معرفی پایگاه داده Rhea
تدوین: ح. رسولی
پایگاه داده Rhea یک پایگاه داده تخصصی و ویرایش شده از واکنشهای بیوشیمیایی است که از اطلاعات شیمیایی ChEBI برای نمایش اجزای واکنش استفاده میکند. این پایگاه شامل واکنشهای آنزیمی و انتقالی است و همچنین واکنشهایی که بهصورت خودبهخودی در سیستمهای زیستی رخ میدهند را پوشش میدهد. Rhea بهعنوان واژگان مرجع برای حاشیهنویسی آنزیمها در پایگاه UniProtKB پذیرفته شده است و دادههای واکنش آن به منابع دیگری از جمله پایگاههای آنزیم IntEnz و Enzyme Portal، مخزن دادههای متابولومیکس MetaboLights، پایگاه لیپیدومیکس SwissLipids، و پایگاه داده PubChem ارائه میشود. در طراحی BioBrickها و همچنین ایجاد مسیرهای متابولیکی کامپوزیتی یا ترکیبی می توان از اطلاعات این پایگاه داده استفاده نمود.
منبع
تدوین: ح. رسولی
پایگاه داده Rhea یک پایگاه داده تخصصی و ویرایش شده از واکنشهای بیوشیمیایی است که از اطلاعات شیمیایی ChEBI برای نمایش اجزای واکنش استفاده میکند. این پایگاه شامل واکنشهای آنزیمی و انتقالی است و همچنین واکنشهایی که بهصورت خودبهخودی در سیستمهای زیستی رخ میدهند را پوشش میدهد. Rhea بهعنوان واژگان مرجع برای حاشیهنویسی آنزیمها در پایگاه UniProtKB پذیرفته شده است و دادههای واکنش آن به منابع دیگری از جمله پایگاههای آنزیم IntEnz و Enzyme Portal، مخزن دادههای متابولومیکس MetaboLights، پایگاه لیپیدومیکس SwissLipids، و پایگاه داده PubChem ارائه میشود. در طراحی BioBrickها و همچنین ایجاد مسیرهای متابولیکی کامپوزیتی یا ترکیبی می توان از اطلاعات این پایگاه داده استفاده نمود.
منبع
👍3👏1🐳1
سلولهای بنیادی به دستهای از سلولها اطلاق میشود که توانایی تبدیل به انواع مختلف سلولهای تخصصی بدن را دارند. این سلولها ویژگیهای خاصی مانند توانایی تقسیم و خودترمیمی دارند و میتوانند به سلولهای مختلف تبدیل شوند، که این ویژگیها باعث استفاده گسترده از آنها در پزشکی و تحقیقات سلولی شده است. سلولهای بنیادی به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای بنیادی بالغ.
منبع...
ادامه مطلب...
منبع...
ادامه مطلب...
👍3👏1💋1
آکادمی بیوانفورماتیک محققان ایرانی
Photo
سلولهای بنیادی جنینی (Embryonic Stem Cells): این سلولها از جنینهای در حال توسعه استخراج میشوند و قادرند به تمامی انواع سلولهای بدن تبدیل شوند، به عبارت دیگر، این سلولها توانایی "پلوریپوتنت" دارند که به معنای توانایی تمایز به هر نوع سلول بالغ در بدن است. این نوع سلولها معمولاً از جنینهایی که در مرحله بلاستوسیست قرار دارند به دست میآیند. استفاده از سلولهای بنیادی جنینی، بهویژه در تحقیقات پزشکی، به دلیل قابلیتهای زیاد و تواناییهای درمانی بالقوه آنها در زمینههای مختلف مانند ترمیم بافتها، درمان بیماریهای عصبی و بازسازی اعضای آسیبدیده، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اما بهدلیل مسائل اخلاقی و حقوقی پیرامون استفاده از جنینهای انسانی، استفاده از این نوع سلولها محدودیتهایی دارد.
سلولهای بنیادی بالغ (Adult Stem Cells): این سلولها که به نام سلولهای بنیادی بدن نیز شناخته میشوند، در بافتهای مختلف بدن افراد بالغ یافت میشوند و معمولاً برای ترمیم و بازسازی بافتهای آسیبدیده نقش دارند. سلولهای بنیادی بالغ معمولاً محدودتر از سلولهای بنیادی جنینی هستند و توانایی تمایز به انواع خاصی از سلولها را دارند. به این سلولها معمولاً "سلولهای بنیادی چندتوان" یا "multipotent" گفته میشود. به عنوان مثال، سلولهای بنیادی مغز استخوان میتوانند به سلولهای خونی تبدیل شوند، و سلولهای بنیادی پوست میتوانند به سلولهای پوستی و سلولهای لایههای دیگر پوست تبدیل شوند. این نوع سلولها نسبت به سلولهای بنیادی جنینی از نظر اخلاقی کمچالشتر هستند و در حال حاضر در بسیاری از درمانها مانند پیوند مغز استخوان برای درمان بیماریهای خونی بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند.
سلولهای بنیادی القا شده (Induced Pluripotent Stem Cells - iPSCs): این سلولها نوعی سلول بنیادی هستند که در آزمایشگاه از سلولهای بالغ معمولی (مانند سلولهای پوست یا خون) با استفاده از تکنیکهای مهندسی ژنتیک به سلولهای بنیادی جنینی تبدیل میشوند. این نوع سلولها ویژگیهای مشابه سلولهای بنیادی جنینی دارند، از جمله توانایی تمایز به انواع مختلف سلولهای بدن. مزیت اصلی این سلولها در مقایسه با سلولهای بنیادی جنینی، نداشتن مشکلات اخلاقی و حقوقی مربوط به استفاده از جنینهای انسانی است. سلولهای iPSC پتانسیلهای درمانی زیادی دارند و در تحقیقاتی مانند درمان بیماریهای ژنتیکی، بازسازی بافتها، و مدلسازی بیماریها در آزمایشگاه کاربرد دارند.
سلولهای بنیادی نوزادی (Perinatal Stem Cells): این نوع سلولها از بافتهای مختلف موجود در دوران نوزادی، مانند خون بند ناف یا مایع آمنیوتیک، استخراج میشوند. این سلولها میتوانند به انواع خاصی از سلولها تبدیل شوند و در برخی مواقع از نظر قابلیتهای تمایز با سلولهای بنیادی جنینی و بالغ قابل مقایسه هستند. سلولهای بنیادی نوزادی در تحقیقات و درمانهای مختلف، بهویژه در زمینه ترمیم بافتها و درمان بیماریهای عصبی و قلبی، مورد توجه قرار دارند.
سلولهای بنیادی با تواناییهای منحصر به فرد خود در ترمیم و بازسازی بافتها، بهویژه در درمان بیماریها و اختلالات مختلف، نقش مهمی در پزشکی آینده ایفا خواهند کرد. استفاده از این سلولها در درمانهای نوین پزشکی، از جمله درمان بیماریهای سرطانی، بیماریهای عصبی، دیابت و بیماریهای قلبی، امیدوارکننده به نظر میرسد.
سلولهای بنیادی بالغ (Adult Stem Cells): این سلولها که به نام سلولهای بنیادی بدن نیز شناخته میشوند، در بافتهای مختلف بدن افراد بالغ یافت میشوند و معمولاً برای ترمیم و بازسازی بافتهای آسیبدیده نقش دارند. سلولهای بنیادی بالغ معمولاً محدودتر از سلولهای بنیادی جنینی هستند و توانایی تمایز به انواع خاصی از سلولها را دارند. به این سلولها معمولاً "سلولهای بنیادی چندتوان" یا "multipotent" گفته میشود. به عنوان مثال، سلولهای بنیادی مغز استخوان میتوانند به سلولهای خونی تبدیل شوند، و سلولهای بنیادی پوست میتوانند به سلولهای پوستی و سلولهای لایههای دیگر پوست تبدیل شوند. این نوع سلولها نسبت به سلولهای بنیادی جنینی از نظر اخلاقی کمچالشتر هستند و در حال حاضر در بسیاری از درمانها مانند پیوند مغز استخوان برای درمان بیماریهای خونی بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند.
سلولهای بنیادی القا شده (Induced Pluripotent Stem Cells - iPSCs): این سلولها نوعی سلول بنیادی هستند که در آزمایشگاه از سلولهای بالغ معمولی (مانند سلولهای پوست یا خون) با استفاده از تکنیکهای مهندسی ژنتیک به سلولهای بنیادی جنینی تبدیل میشوند. این نوع سلولها ویژگیهای مشابه سلولهای بنیادی جنینی دارند، از جمله توانایی تمایز به انواع مختلف سلولهای بدن. مزیت اصلی این سلولها در مقایسه با سلولهای بنیادی جنینی، نداشتن مشکلات اخلاقی و حقوقی مربوط به استفاده از جنینهای انسانی است. سلولهای iPSC پتانسیلهای درمانی زیادی دارند و در تحقیقاتی مانند درمان بیماریهای ژنتیکی، بازسازی بافتها، و مدلسازی بیماریها در آزمایشگاه کاربرد دارند.
سلولهای بنیادی نوزادی (Perinatal Stem Cells): این نوع سلولها از بافتهای مختلف موجود در دوران نوزادی، مانند خون بند ناف یا مایع آمنیوتیک، استخراج میشوند. این سلولها میتوانند به انواع خاصی از سلولها تبدیل شوند و در برخی مواقع از نظر قابلیتهای تمایز با سلولهای بنیادی جنینی و بالغ قابل مقایسه هستند. سلولهای بنیادی نوزادی در تحقیقات و درمانهای مختلف، بهویژه در زمینه ترمیم بافتها و درمان بیماریهای عصبی و قلبی، مورد توجه قرار دارند.
سلولهای بنیادی با تواناییهای منحصر به فرد خود در ترمیم و بازسازی بافتها، بهویژه در درمان بیماریها و اختلالات مختلف، نقش مهمی در پزشکی آینده ایفا خواهند کرد. استفاده از این سلولها در درمانهای نوین پزشکی، از جمله درمان بیماریهای سرطانی، بیماریهای عصبی، دیابت و بیماریهای قلبی، امیدوارکننده به نظر میرسد.
👍4🔥1💋1
Standardization of Synthetic Biology Tools and Assembly Methods for Saccharomyces cerevisiae and Emerging Yeast Species
این مقاله بر اهمیت استانداردسازی روشها و قطعات DNA در زیستشناسی سنتزی تأکید میکند، بهویژه در مهندسی مخمرها مانند ساکارومایسس سرویسیه. توسعه کیتهای ابزار استاندارد برای این گونه، به تسهیل اصلاحات ژنتیکی و پیشرفتهای سریع در کاربردهایی همچون مهندسی متابولیک و تشخیص بیماریها کمک کرده است. همچنین، کیتهای ابزار برای گونههای مخمری غیرمعمولی مانند Yarrowia lipolytica، Komagataella phaffii و Kluyveromyces marxianus نیز در حال گسترش هستند. با وجود این پیشرفتها، هنوز چالشهایی برای استفاده از زیستشناسی سنتزی در کاربردهای پیچیدهتری مانند بیواتوماسیون وجود دارد و این نشاندهنده نیاز به توسعه بیشتر ابزارها و استراتژیهای پیشرفته است.
این مقاله بر اهمیت استانداردسازی روشها و قطعات DNA در زیستشناسی سنتزی تأکید میکند، بهویژه در مهندسی مخمرها مانند ساکارومایسس سرویسیه. توسعه کیتهای ابزار استاندارد برای این گونه، به تسهیل اصلاحات ژنتیکی و پیشرفتهای سریع در کاربردهایی همچون مهندسی متابولیک و تشخیص بیماریها کمک کرده است. همچنین، کیتهای ابزار برای گونههای مخمری غیرمعمولی مانند Yarrowia lipolytica، Komagataella phaffii و Kluyveromyces marxianus نیز در حال گسترش هستند. با وجود این پیشرفتها، هنوز چالشهایی برای استفاده از زیستشناسی سنتزی در کاربردهای پیچیدهتری مانند بیواتوماسیون وجود دارد و این نشاندهنده نیاز به توسعه بیشتر ابزارها و استراتژیهای پیشرفته است.
👍7💋1
خودت را بساز تا آدم امنی شوی
برای روزهایی که نمیشود به
هیچ کس پناه برد....🍃
برای روزهایی که نمیشود به
هیچ کس پناه برد....🍃
👌10❤5👍1🌚1💋1
نانوذرات بهعنوان ابزارهای نوظهور در ایمونوتراپی سرطان، توانایی تعدیل تومور و سلولهای کشنده طبیعی (NK) درونی بدن را دارند. این فناوریها با هدف غلبه بر راهبردهای فرار ایمنی تومورها و تقویت پاسخ ایمنی طبیعی بدن به کار میروند. نانوذرات با هدف قرار دادن محیط میکروتومور (TME) و مهار مولکولهای سرکوبکننده مانند TGF-β و IDO، یا بهبود اکسیژنرسانی به این محیط، فعالیت سلولهای NK را تقویت میکنند. همچنین، این مواد میتوانند سیتوکینهای تحریککننده مانند IL-15 و IL-12 را مستقیماً به سلولهای NK برسانند تا تکثیر و فعالیت آنها را بهبود دهند. استفاده از بازدارندههای مسیرهای سرکوبگر مانند PD-1 و TIGIT نیز از دیگر قابلیتهای این فناوری است. ترکیب این رویکردها، سرکوب ایمنی را کاهش داده و فعالیت سلولهای NK را افزایش میدهد، که میتواند به استراتژی مؤثری برای مقابله با سرطانهای مقاوم و تهاجمی تبدیل شود.
ترجمه و تدوین: ح.رسولی
منبع...
ادامه مطلب...
ترجمه و تدوین: ح.رسولی
منبع...
ادامه مطلب...
👍4
آکادمی بیوانفورماتیک محققان ایرانی
نانوذرات بهعنوان ابزارهای نوظهور در ایمونوتراپی سرطان، توانایی تعدیل تومور و سلولهای کشنده طبیعی (NK) درونی بدن را دارند. این فناوریها با هدف غلبه بر راهبردهای فرار ایمنی تومورها و تقویت پاسخ ایمنی طبیعی بدن به کار میروند. نانوذرات با هدف قرار دادن محیط…
نانومواد بهعنوان ابزارهایی انقلابی در ایمونوتراپی سرطان ظهور کردهاند که توانایی تعدیل تومورها و سلولهای کشنده طبیعی (NK) درونی بدن را دارند. این راهبردها برای غلبه بر مکانیسمهای فرار ایمنی تومورها و تقویت فعالیت پاسخ ایمنی طبیعی بدن ضروری هستند.
از سوی دیگر، نانومواد میتوانند سیتوکینهای تحریککنندهای مانند اینترلوکین ۱۵ (IL-15) یا اینترلوکین ۱۲ (IL-12) را مستقیماً به سلولهای NK منتقل کنند. این انتقال موضعی باعث فعالسازی پایدار و تکثیر سلولهای NK شده و توانایی آنها را برای هدف قرار دادن سلولهای تومور بهبود میبخشد. همچنین، نانومواد حامل بازدارندههای نقاط کنترلی ایمنی میتوانند با مسدود کردن مسیرهای بازدارندهای مانند PD-1 و TIGIT، عملکرد سلولهای NK را بازیابی کنند. در مطالعات گزارش شده که برخی نانومواد میتوانند به گونهای طراحی شوند که ویژگیهای حافظهمانند سلولهای NK را تقویت کنند و در نتیجه نظارت ایمنی پایدار و پیشگیری بلندمدت از بازگشت تومور را ممکن سازند.
@irbioinformatics
در مجموع، نانومواد که بهطور همزمان تومورها و سلولهای NK درونی را تعدیل میکنند، مزایای دوگانهای در ایمونوتراپی ارائه میدهند. با کاهش سرکوب ایمنی و تقویت فعالیت سلولهای NK، این رویکردها استراتژی قدرتمندی برای مقابله با سرطانهای تهاجمی و مقاوم به درمان فراهم میکنند. ما باور داریم که پژوهشها و آزمایشات بالینی مداوم این فناوریها را بهبود داده و آنها را به رکن اصلی نسل آینده درمانهای سرطان تبدیل خواهند کرد.
با دوستانتان این مطلب را به اشتراک بگذارید
اطلاعات تکمیلی:
نانوذره، ذرهای بسیار کوچک با ابعادی در مقیاس نانومتر (معمولاً بین 1 تا 100 نانومتر) است که به دلیل اندازه کوچک و نسبت سطح به حجم بالا، خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی منحصربهفردی از خود نشان میدهد. این ذرات میتوانند از مواد مختلفی مانند فلزات، اکسیدها، پلیمرها و مواد زیستی ساخته شوند و ویژگیهایی مانند واکنشپذیری بالا، قابلیت انتقال هدفمند در بدن، یا خواص نوری و الکترونیکی خاص داشته باشند. نانوذرات در زمینههای متعددی از جمله پزشکی (برای دارورسانی و تصویربرداری)، کشاورزی، محیط زیست، و صنعت (مانند تولید مواد قویتر یا سبکتر) کاربرد دارند و به عنوان فناوری کلیدی در علم و مهندسی مدرن شناخته میشونداز یک سو، نانومواد میتوانند بهطور مؤثری محیط میکروتومور (TME) را هدف قرار دهند تا آن را برای فعالیت سلولهای NK مساعدتر کنند. با انتقال بازدارندههای مولکولهای سرکوبکنندهای مانند TGF-β یا IDO، نانومواد میتوانند سیگنالهای بازدارندهای که عملکرد سلولهای NK را مهار میکنند، خنثی کنند. علاوه بر این، نانومواد آزادکننده اکسیژن نیز میتوانند هیپوکسی در محیط میکروتومور را کاهش داده و نفوذ توموری و سیتوتوکسیسیتی سلولهای NK را بهبود بخشند. م
اطلاعات تکمیلی:
محیط میکروتومور (Tumor Microenvironment) به مجموعهای پیچیده از سلولها، مولکولها و ساختارهای اطراف یک تومور گفته میشود که در رشد، پیشرفت و پاسخدهی آن به درمان نقش حیاتی دارند. این محیط شامل سلولهای سرطانی، سلولهای ایمنی (مانند ماکروفاژها و سلولهای T)، فیبروبلاستهای مرتبط با سرطان، رگهای خونی، سلولهای اندوتلیال، ماتریکس خارجسلولی و مولکولهای سیگنالدهنده مانند سیتوکینها و فاکتورهای رشد است. محیط میکروتومور با ایجاد شرایطی نظیر هیپوکسی (کمبود اکسیژن)، اسیدیته بالا، و ترشح عوامل سرکوبکننده ایمنی، نهتنها به بقای تومور کمک میکند، بلکه مقاومت به درمان و متاستاز را نیز تسهیل میکند. درک بهتر این محیط نقش کلیدی در توسعه درمانهای هدفمند و مؤثر علیه سرطان دارد.
از سوی دیگر، نانومواد میتوانند سیتوکینهای تحریککنندهای مانند اینترلوکین ۱۵ (IL-15) یا اینترلوکین ۱۲ (IL-12) را مستقیماً به سلولهای NK منتقل کنند. این انتقال موضعی باعث فعالسازی پایدار و تکثیر سلولهای NK شده و توانایی آنها را برای هدف قرار دادن سلولهای تومور بهبود میبخشد. همچنین، نانومواد حامل بازدارندههای نقاط کنترلی ایمنی میتوانند با مسدود کردن مسیرهای بازدارندهای مانند PD-1 و TIGIT، عملکرد سلولهای NK را بازیابی کنند. در مطالعات گزارش شده که برخی نانومواد میتوانند به گونهای طراحی شوند که ویژگیهای حافظهمانند سلولهای NK را تقویت کنند و در نتیجه نظارت ایمنی پایدار و پیشگیری بلندمدت از بازگشت تومور را ممکن سازند.
@irbioinformatics
در مجموع، نانومواد که بهطور همزمان تومورها و سلولهای NK درونی را تعدیل میکنند، مزایای دوگانهای در ایمونوتراپی ارائه میدهند. با کاهش سرکوب ایمنی و تقویت فعالیت سلولهای NK، این رویکردها استراتژی قدرتمندی برای مقابله با سرطانهای تهاجمی و مقاوم به درمان فراهم میکنند. ما باور داریم که پژوهشها و آزمایشات بالینی مداوم این فناوریها را بهبود داده و آنها را به رکن اصلی نسل آینده درمانهای سرطان تبدیل خواهند کرد.
با دوستانتان این مطلب را به اشتراک بگذارید
Telegram
کانال بیوانفورماتیک محققان ایرانی
نانومواد بهعنوان ابزارهایی انقلابی در ایمونوتراپی سرطان ظهور کردهاند که توانایی تعدیل تومورها و سلولهای کشنده طبیعی (NK) درونی بدن را دارند. این راهبردها برای غلبه بر مکانیسمهای فرار ایمنی تومورها و تقویت فعالیت پاسخ ایمنی طبیعی بدن ضروری هستند.
اطلاعات…
اطلاعات…
👍5
سلولهای دندریتیک نوع 1 (cDC1) تشکیل، نگهداری و عملکرد ساختارهای لنفوئیدی ثالثیه (TLS) را در سرطان کنترل میکنند
Dendritic cells type 1 control the formation, maintenance, and function of tertiary lymphoid structures in cancer
ترجمه و تدوین: ح.رسولی دانشجوی دکتری بیوتکنولوژی دانشگاه تربیت مدرس تهران
29 دسامبر 2024
منبع...
Dendritic cells type 1 control the formation, maintenance, and function of tertiary lymphoid structures in cancer
ترجمه و تدوین: ح.رسولی دانشجوی دکتری بیوتکنولوژی دانشگاه تربیت مدرس تهران
29 دسامبر 2024
منبع...
👍5
مطالعهای جدید نشان داده است که سلولهای دندریتیک نوع 1 (cDC1) تشکیل، نگهداری و عملکرد ساختارهای لنفوئیدی ثالثیه (TLS) را در سرطان کنترل میکنند. به نظر می رسد هدفگیری سلولهای cDC1 برای تقویت عملکرد TLS و بهبود روشهای درمانی ایمونوتراپی بسیار ضروری به نظر می رسد.
در این مطالعه، با استفاده از روشهای ترانسکریپتوم مکانی (spatial transcriptomics) و تصویربرداری چندگانه در انواع مختلف تومورهای انسانی، دکتر میریام مراد و همکارانش به تجمع سلولهای دندریتیک بالغ (DC) با بیان بالای CCR7 در TLS پی بردند و نقش سلولهای DC را در تشکیل و نگهداری TLS در تومورهای جامد بررسی کردند.
برای این منظور، آنها مدل جدیدی از سرطان ریه سلول غیرکوچک (NSCLC) در موشها توسعه دادند که TLS بالغی تشکیل میدهد. این TLS شامل فولیکولهای B با مراکز زایشی، مناطق T با سلولهای T کمکی فولیکولی (TFH)، و سلولهای CD8+ پیشساز (Tpex) است. آنها نشان دادند که در مراحل اولیه رشد تومور، تشکیل TLS به بلوغ سلولهای cDC1 تحت تأثیر IFNγ، مهاجرت آنها به گرههای لنفاوی تخلیهکننده تومور (tdLN)، و جذب سلولهای T فعالشده به محل تومور وابسته است.
با پیشرفت تومور، نگهداری TLS مستقل از خروج سلولهای T از tdLN میشود و این همزمان با کاهش قابلتوجه مهاجرت cDC1 به tdLN است. در عوض، cDC1 بالغ در هابهای استرومایی غنی از لیگاند CCR7 درون تومور تجمع مییابد. جالب اینجاست که حذف زمانبندیشده cDC1 یا اختلال در مهاجرت آنها به این هابهای استرومایی پس از تشکیل TLS، باعث اختلال در نگهداری TLS میشود. بهویژه، ارائه آنتیژن توسط cDC1 به سلولهای CD4+ و CD8+ و حفظ سیگنالدهی CD40 برای نگهداری TLS، حفظ سلولهای TFH، تشکیل مراکز زایشی، و تولید آنتیبادیهای IgG اختصاصی تومور حیاتی است.
این یافتهها نقش کلیدی cDC1 بالغ در تشکیل و نگهداری TLS عملکردی در ضایعات توموری را برجسته میکنند و پتانسیل درمانهای هدفمند مبتنی بر cDC1 را بهعنوان راهبردی امیدوارکننده برای تقویت عملکرد TLS و بهبود ایمنی ضدتومور در بیماران سرطانی نشان میدهند.
لینک به کانال بیوانفورماتیک محققان ایرانی
کپی برداری از این متن و انتشار آن با ذکر منبع نام کانال مجاز است.
اطلاعات تکمیلی:
ساختارهای لنفوئیدی ثالثیه (Tertiary Lymphoid Structures یا TLS) تجمعات سازمانیافتهای از سلولهای ایمنی هستند که در محلهای التهاب مزمن، از جمله در بافتهای مبتلا به سرطان، عفونتهای طولانیمدت یا بیماریهای خودایمنی تشکیل میشوند. این ساختارها از نظر سازماندهی شبیه گرههای لنفاوی هستند و شامل نواحی مجزای سلولهای T و B، فولیکولهای B با مراکز زایشی، و سلولهای دندریتیک بالغ میباشند. TLS بهطور طبیعی در بافتهایی که بهطور معمول گره لنفاوی ندارند، شکل میگیرند و نقش مهمی در تقویت پاسخ ایمنی موضعی ایفا میکنند. در سرطان، وجود TLS معمولاً با پیشآگهی بهتر و پاسخ قویتر به ایمونوتراپی همراه است، زیرا این ساختارها تولید آنتیبادیها و فعالسازی سلولهای ایمنی را تسهیل میکننددر سرطان، TLS با پیشآگهی بهتر و پاسخ قویتر به ایمونوتراپی مرتبط است و آنها را به اهداف درمانی جذابی تبدیل کرده است. با این حال، مکانیسمهای تنظیمکننده تشکیل و نگهداری TLS در سرطان بهطور کامل درک نشدهاند.
در این مطالعه، با استفاده از روشهای ترانسکریپتوم مکانی (spatial transcriptomics) و تصویربرداری چندگانه در انواع مختلف تومورهای انسانی، دکتر میریام مراد و همکارانش به تجمع سلولهای دندریتیک بالغ (DC) با بیان بالای CCR7 در TLS پی بردند و نقش سلولهای DC را در تشکیل و نگهداری TLS در تومورهای جامد بررسی کردند.
برای این منظور، آنها مدل جدیدی از سرطان ریه سلول غیرکوچک (NSCLC) در موشها توسعه دادند که TLS بالغی تشکیل میدهد. این TLS شامل فولیکولهای B با مراکز زایشی، مناطق T با سلولهای T کمکی فولیکولی (TFH)، و سلولهای CD8+ پیشساز (Tpex) است. آنها نشان دادند که در مراحل اولیه رشد تومور، تشکیل TLS به بلوغ سلولهای cDC1 تحت تأثیر IFNγ، مهاجرت آنها به گرههای لنفاوی تخلیهکننده تومور (tdLN)، و جذب سلولهای T فعالشده به محل تومور وابسته است.
با پیشرفت تومور، نگهداری TLS مستقل از خروج سلولهای T از tdLN میشود و این همزمان با کاهش قابلتوجه مهاجرت cDC1 به tdLN است. در عوض، cDC1 بالغ در هابهای استرومایی غنی از لیگاند CCR7 درون تومور تجمع مییابد. جالب اینجاست که حذف زمانبندیشده cDC1 یا اختلال در مهاجرت آنها به این هابهای استرومایی پس از تشکیل TLS، باعث اختلال در نگهداری TLS میشود. بهویژه، ارائه آنتیژن توسط cDC1 به سلولهای CD4+ و CD8+ و حفظ سیگنالدهی CD40 برای نگهداری TLS، حفظ سلولهای TFH، تشکیل مراکز زایشی، و تولید آنتیبادیهای IgG اختصاصی تومور حیاتی است.
این یافتهها نقش کلیدی cDC1 بالغ در تشکیل و نگهداری TLS عملکردی در ضایعات توموری را برجسته میکنند و پتانسیل درمانهای هدفمند مبتنی بر cDC1 را بهعنوان راهبردی امیدوارکننده برای تقویت عملکرد TLS و بهبود ایمنی ضدتومور در بیماران سرطانی نشان میدهند.
لینک به کانال بیوانفورماتیک محققان ایرانی
کپی برداری از این متن و انتشار آن با ذکر منبع نام کانال مجاز است.
bioRxiv
Dendritic cells type 1 control the formation, maintenance, and function of tertiary lymphoid structures in cancer
Tertiary lymphoid structures (TLS) are organized immune cell aggregates that arise in chronic inflammatory conditions. In cancer, TLS are associated with better prognosis and enhanced response to immunotherapy, making these structures attractive therapeutic…
👍4
مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (Immune Checkpoint Inhibitors یا ICIs) ابزارهای قدرتمندی در ایمونوتراپی سرطان هستند که با تقویت پاسخ سیستم ایمنی بدن علیه تومورها، نتایج درمانی چشمگیری به همراه دارند. با این حال، این درمانها اغلب با عوارض جانبی مرتبط با سیستم ایمنی (irAEs) همراه هستند که میتوانند اندامهای مختلف بدن را تحت تأثیر قرار دهند و چالشهایی در استفاده گسترده از آنها ایجاد کنند.
ترجمه و تدوین: ح. رسولی، دانشجوی دکتری بیوتکنولوژی دانشگاه تربیت مدرس تهران
29 دسامبر 2024
ادامه مطلب
ترجمه و تدوین: ح. رسولی، دانشجوی دکتری بیوتکنولوژی دانشگاه تربیت مدرس تهران
29 دسامبر 2024
ادامه مطلب
👍3🔥2👏1
آکادمی بیوانفورماتیک محققان ایرانی
مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (Immune Checkpoint Inhibitors یا ICIs) ابزارهای قدرتمندی در ایمونوتراپی سرطان هستند که با تقویت پاسخ سیستم ایمنی بدن علیه تومورها، نتایج درمانی چشمگیری به همراه دارند. با این حال، این درمانها اغلب با عوارض جانبی مرتبط با سیستم…
مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (Immune Checkpoint Inhibitors یا ICIs) ابزارهای قدرتمندی در ایمونوتراپی سرطان هستند که با تقویت پاسخ سیستم ایمنی بدن علیه تومورها، نتایج درمانی چشمگیری به همراه دارند. با این حال، این درمانها اغلب با عوارض جانبی مرتبط با سیستم ایمنی (irAEs) همراه هستند که میتوانند اندامهای مختلف بدن را تحت تأثیر قرار دهند و چالشهایی در استفاده گسترده از آنها ایجاد کنند.
برای کاهش این سمیتها، هدفگیری مسیرهای مولکولی خاص که در پاتوژنز irAEs نقش دارند، یک رویکرد امیدوارکننده است. این مسیرها شامل سیگنالدهی سیتوکینهایی مانند IL-6، IL-17، IL-4، IFN-γ، IL-1β، و TNF-α، تعاملات اینتگرینی (مانند ITGA4 و ITGB7)، و عوامل مرتبط با میکروبیوم هستند. تحقیقات نشان میدهد که تعدیل این مسیرها، بهویژه با استفاده از آنتیبادیهای اختصاصی، میتواند التهاب ناشی از ICIs را کاهش دهد، در حالی که اثربخشی ضدتوموری این درمانها حفظ میشود. این رویکرد، تعادل میان کنترل سمیت و حفظ پاسخ ایمنی ضدتوموری را ممکن میسازد.
اخیرا مقاله ای چاپ شده است که در آن نقش ICIs ها را در ایمنوتراپی به صورت چشمگیری هایلایت کرده است. براساس اطلاعات این مقاله مروری مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (ICIs) تحول بزرگی در درمان سرطان ایجاد کردهاند، اما اغلب با عوارض جانبی مرتبط با سیستم ایمنی (irAEs) همراه هستند. این مقاله مروری جدید، یافتههای مطالعات پیشبالینی و بالینی را ترکیب کرده و به بررسی مکانیسمهای مولکولی دخیل در irAEs در سیستمهای مختلف بدن میپردازد.
@irbioinformatics
این مقاله نقش سلولهای ایمنی کلیدی، از جمله زیرمجموعههای سلولهای T و سلولهای میلوئیدی، در پاتوژنز irAEها را تحلیل میکند. همچنین، سیگنالدهی سیتوکینها (مانند IL-6، IL-17، IL-4، IFN-γ، IL-1β، و TNF-α)، تعاملات مبتنی بر اینتگرین (مانند زیرواحدهای ITGA4 و ITGB7)، و عوامل مرتبط با میکروبیوم که در ایجاد این عوارض نقش دارند، بهطور عمیق بررسی میشوند.
@irbioinformatics
بررسی این مسیرهای قابلتعدیل، فرصتهای جدیدی برای کاهش irAEs ارائه میدهد، از جمله استفاده از آنتیبادیهای موجود که مولکولهای التهابی کلیدی را در انواع مختلف تومورها هدف قرار میدهند، در حالی که اثربخشی ضدتوموری ICIs حفظ میشود.
اطلاعات تکمیلی:
عوارض جانبی مرتبط با سیستم ایمنی (Immune-Related Adverse Events یا irAEs) به واکنشهای ناخواسته و التهابی گفته میشود که در اثر تقویت بیش از حد سیستم ایمنی توسط درمانهای ایمونوتراپی، بهویژه مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (ICIs)، ایجاد میشوند. این عوارض زمانی رخ میدهند که سیستم ایمنی به اشتباه به بافتها و اندامهای سالم بدن حمله کند.
عمدتا irAEs میتوانند اندامهای مختلفی مانند پوست، ریهها، رودهها، غدد درونریز (مانند تیروئید)، کبد، و قلب را تحت تأثیر قرار دهند. شدت این عوارض از خفیف تا شدید متغیر است و در برخی موارد میتواند زندگی بیمار را به خطر بیندازد. درمان irAEs معمولاً شامل قطع موقت ایمونوتراپی، استفاده از استروئیدها یا سایر داروهای سرکوبکننده ایمنی است. درک بهتر مکانیسمهای مولکولی ایجاد این عوارض میتواند به توسعه درمانهای هدفمند برای کاهش irAEs و بهبود ایمنی و اثربخشی ایمونوتراپی کمک کند. منبع
برای کاهش این سمیتها، هدفگیری مسیرهای مولکولی خاص که در پاتوژنز irAEs نقش دارند، یک رویکرد امیدوارکننده است. این مسیرها شامل سیگنالدهی سیتوکینهایی مانند IL-6، IL-17، IL-4، IFN-γ، IL-1β، و TNF-α، تعاملات اینتگرینی (مانند ITGA4 و ITGB7)، و عوامل مرتبط با میکروبیوم هستند. تحقیقات نشان میدهد که تعدیل این مسیرها، بهویژه با استفاده از آنتیبادیهای اختصاصی، میتواند التهاب ناشی از ICIs را کاهش دهد، در حالی که اثربخشی ضدتوموری این درمانها حفظ میشود. این رویکرد، تعادل میان کنترل سمیت و حفظ پاسخ ایمنی ضدتوموری را ممکن میسازد.
اخیرا مقاله ای چاپ شده است که در آن نقش ICIs ها را در ایمنوتراپی به صورت چشمگیری هایلایت کرده است. براساس اطلاعات این مقاله مروری مهارکنندههای نقاط کنترلی ایمنی (ICIs) تحول بزرگی در درمان سرطان ایجاد کردهاند، اما اغلب با عوارض جانبی مرتبط با سیستم ایمنی (irAEs) همراه هستند. این مقاله مروری جدید، یافتههای مطالعات پیشبالینی و بالینی را ترکیب کرده و به بررسی مکانیسمهای مولکولی دخیل در irAEs در سیستمهای مختلف بدن میپردازد.
@irbioinformatics
این مقاله نقش سلولهای ایمنی کلیدی، از جمله زیرمجموعههای سلولهای T و سلولهای میلوئیدی، در پاتوژنز irAEها را تحلیل میکند. همچنین، سیگنالدهی سیتوکینها (مانند IL-6، IL-17، IL-4، IFN-γ، IL-1β، و TNF-α)، تعاملات مبتنی بر اینتگرین (مانند زیرواحدهای ITGA4 و ITGB7)، و عوامل مرتبط با میکروبیوم که در ایجاد این عوارض نقش دارند، بهطور عمیق بررسی میشوند.
@irbioinformatics
بررسی این مسیرهای قابلتعدیل، فرصتهای جدیدی برای کاهش irAEs ارائه میدهد، از جمله استفاده از آنتیبادیهای موجود که مولکولهای التهابی کلیدی را در انواع مختلف تومورها هدف قرار میدهند، در حالی که اثربخشی ضدتوموری ICIs حفظ میشود.
Spandidos-Publications
Factors associated with immune‑related severe adverse events (Review)
Immune checkpoint inhibitors (ICIs) are frequently used in cancer treatment. Despite their clinical benefits, they can also cause a wide range of immune‑related adverse events (ir‑AEs). The overall incidence of irAEs in cancer patients treated with immunotherapy…
👍4🔥1