Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/irbozorg/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
ایرانِ بزرگِ فرهنگی@irbozorg P.5874
IRBOZORG Telegram 5874
انتخابات، صندوقی که معجزه نمی‌کند!

دقّت کردن به این نکته بسیار مهم است که دولت ملّی مبتنی بر ارادهٔ نمایندگی از ملّت ساخته می‌شود؛ امّا «صندوق انتخابات»، در بهترین حالت، تنها و تنها، در واقع، نگهدارندهٔ سرمایهٔ اجتماعی آن دولت ملّی‌ست که هر بار به میانجی مشارکت شارژ و دشارژ می‌شود. هیچ‌وقت با میانجی انتخابات، یک دولت ملّی نمی‌تواند اوّلاً تاسیس بشود، دوّماً مستقر بشود، سوم این‌که در فازهای نخستین خود، بپاید.

جاهایی که اصلاً دولت ملّی وجود نداشته، طبیعتاً مسألهٔ Assemblée constituante یا در واقع مجلس مؤسسان خوب طبعا ضروری است که احتمالاً با Referendum همراه می‌شود و این اراده عمومی General will، اصطلاحاً، در مردم، میانِ دو گزینه و در مورد فرم حکومت بررسی می‌شود و بعد از آن فرآیند نوشتن قانون اساسی آغاز می‌شود.

منتها در مورد کشور ما، که کشوری‌ست که سنّت سیاسی دارد، صدبار که انقلاب نمی‌کنند، هربار که تاسیس نمی‌کنند.، یک بار مشروطه شد. دیگر انقلاب کافی است. چون سنّت سیاسی دارد و این نقش‌ها از پیش چیده شده است. اصلا به تعبیری، بزرگ‌ترین بحران پادشاهی در ایران طی ۸۰سال گذشته، زاده شدن ولیعهد، رضاشاه دوم بوده است. چون نقش ایشان از پیش تعبیه شده بوده است. بنابراین تنها اقدامی که می‌تواند به بحران یاد شده پایان ببخشد، استقرار شخصیّت حقیقی Body Natural ولیعهد در قالب نهاد شاهی Body Politic است.

بزرگ‌ترین خطای اطرافیان ولیعهد که برخی ازیشان واقعا وطن‌پرست اند، این است که گمان می‌برند که مسألهٔ انتخابات، امری تأسیسی است که البته منضم به وضع ایران، این آدرسی غلط است.

امّا حالا به هر دلیلی اگر شاهزاده با اِعراض از پذیرفتن نقش فوق، خویشتن را در مقام رهبر انتقال می‌بینند، باز این موضع نیز به لحاظ اقدامات عملی، پذیرفتنی است، منتها ولیعهد در گفتمان ملّی جایگاه دیگری دارد. اگر قرار بود که خجسته سروش به امر الهی بر ایشان ظاهر شوند، به نرمی در گوش ایشان می‌گفت:
«شما رهبر انقلاب نیستی، شما رهبر دولت ایرانی!»

منتها دستگاه اجرایی ولیعهد این‌گونه برنامه‌ریزی کرده‌اند که تنها بعد از اسقاط رژیم، ایشان به عنوان پادشاه یا رهبری یک جمهوری به قدرت برسند. خوب؛ فکر ما در مقام منتقد این است که مادامی که ایشان رسما در جایگاه نقش پادشاهی خود مستقر نشوند، آن ایمانی که قوّه‌ی محرّکه‌ی ایرانیان برای جنگی جهت اسقاط رژیم می‌تواند باشد، بر ملّت متجلّی نخواهد شد.

باز نکته این‌جاست که خطّ مشیِ ایشان اگر ناشی از جلب رضایت بین‌المللی است، می‌بایست بین رتوریک خارجی و داخلی ولیعهد تمایزی گذاشته شود. قبلا گفتیم که نیاز نیست که ولیعهد خود با گروه‌ها و دولت‌های خارجی گفتگو کنند. ایشان می‌بایست نمایندگانی جهت توجیه دول خارجی تعیین کنند. این سخنگویان می‌توانند تا دل‌شان بخواهد از مزایای صندوق رای با اتباع خارجی سخن بگویند. منتها ولیعهد در داخل می‌بایست شخصا با زبان فارسی با مردم ارتباط برقرار کنند.

رویای یکی شدن منفعت خارجی با مصلحت ملّی ایران، تا کنون جز مخدّری قوی جهت تحمیق ملّت ایران و به سود منافع ملّی خارجی نبوده است. باید میان سیاست‌هایی که به قیامی ملّی می‌انجامد با رتوریکی که مورد قبول دول خارجی است تمایز نهاده شود. خمینی با ملّت ایران خدعه کرد. ولیعهد می‌بایست با دول خارجی خدعَه کنند. در این راستا از هرگونه کمک خارجی باید استقبال کرد. منتها مرکز ثقل باید درون باشد. نه چون این‌هایی که منتظر اند اوّل اسرائیل حمله کند تا مردم به تبع آن قیام کنند.

با ارادهٔ ملّی است که دولت ملّی بنا می‌شود. چیزی که ورای هر گونه مجلسی‌ست، تبلور پیدا می‌کند. در واقعیّت با گسست وحشتناکی که در ۵۷ رخ داده، هیچ بنیادی نمی‌تواند حتّی به‌طور موقّت، جز با نوعی رجعت به نظم حقوقی گذشته ولو به‌طور force majeure رخ بدهد.

این را باید همهٔ ملّی‌گرایان بفهمند که نقشی که در این جنگ بر عهده‌ی ولیعهد است، بذاته نقش لیدر گذار نیست. بذاته نقش نگهدارندهٔ تمام هستی سیاسی ایرانیان در دوران معاصر، هستی پوزیتیو ایرانیان در یک سده‌ی گذشته‌، شاه مشروطه است. این باید تفهیم بشود ولو آن‌که تصمیم گرفته شود که در رتوریک عمومی بیان دیگری بیابد.

کلّ متن بالا را می‌شود در این پاراگراف خلاصه کرد:
«آن قبایی که بر تن ولیعهد است، فارغ از هر اراده‌ی مستقلّی، قبای یک سنّت تأسیسی‌ست. ایران پیشتر تأسیس شده؛ دولت ملّی را و نظام منضم به آن را از اوّل نمی‌توان تأسیس کرد. هر تصمیمی خلاف چنان سنگ خارایی، تداوم آشوب‌های سابق و استمرار انقلابی‌گری است.»



tgoop.com/irbozorg/5874
Create:
Last Update:

انتخابات، صندوقی که معجزه نمی‌کند!

دقّت کردن به این نکته بسیار مهم است که دولت ملّی مبتنی بر ارادهٔ نمایندگی از ملّت ساخته می‌شود؛ امّا «صندوق انتخابات»، در بهترین حالت، تنها و تنها، در واقع، نگهدارندهٔ سرمایهٔ اجتماعی آن دولت ملّی‌ست که هر بار به میانجی مشارکت شارژ و دشارژ می‌شود. هیچ‌وقت با میانجی انتخابات، یک دولت ملّی نمی‌تواند اوّلاً تاسیس بشود، دوّماً مستقر بشود، سوم این‌که در فازهای نخستین خود، بپاید.

جاهایی که اصلاً دولت ملّی وجود نداشته، طبیعتاً مسألهٔ Assemblée constituante یا در واقع مجلس مؤسسان خوب طبعا ضروری است که احتمالاً با Referendum همراه می‌شود و این اراده عمومی General will، اصطلاحاً، در مردم، میانِ دو گزینه و در مورد فرم حکومت بررسی می‌شود و بعد از آن فرآیند نوشتن قانون اساسی آغاز می‌شود.

منتها در مورد کشور ما، که کشوری‌ست که سنّت سیاسی دارد، صدبار که انقلاب نمی‌کنند، هربار که تاسیس نمی‌کنند.، یک بار مشروطه شد. دیگر انقلاب کافی است. چون سنّت سیاسی دارد و این نقش‌ها از پیش چیده شده است. اصلا به تعبیری، بزرگ‌ترین بحران پادشاهی در ایران طی ۸۰سال گذشته، زاده شدن ولیعهد، رضاشاه دوم بوده است. چون نقش ایشان از پیش تعبیه شده بوده است. بنابراین تنها اقدامی که می‌تواند به بحران یاد شده پایان ببخشد، استقرار شخصیّت حقیقی Body Natural ولیعهد در قالب نهاد شاهی Body Politic است.

بزرگ‌ترین خطای اطرافیان ولیعهد که برخی ازیشان واقعا وطن‌پرست اند، این است که گمان می‌برند که مسألهٔ انتخابات، امری تأسیسی است که البته منضم به وضع ایران، این آدرسی غلط است.

امّا حالا به هر دلیلی اگر شاهزاده با اِعراض از پذیرفتن نقش فوق، خویشتن را در مقام رهبر انتقال می‌بینند، باز این موضع نیز به لحاظ اقدامات عملی، پذیرفتنی است، منتها ولیعهد در گفتمان ملّی جایگاه دیگری دارد. اگر قرار بود که خجسته سروش به امر الهی بر ایشان ظاهر شوند، به نرمی در گوش ایشان می‌گفت:
«شما رهبر انقلاب نیستی، شما رهبر دولت ایرانی!»

منتها دستگاه اجرایی ولیعهد این‌گونه برنامه‌ریزی کرده‌اند که تنها بعد از اسقاط رژیم، ایشان به عنوان پادشاه یا رهبری یک جمهوری به قدرت برسند. خوب؛ فکر ما در مقام منتقد این است که مادامی که ایشان رسما در جایگاه نقش پادشاهی خود مستقر نشوند، آن ایمانی که قوّه‌ی محرّکه‌ی ایرانیان برای جنگی جهت اسقاط رژیم می‌تواند باشد، بر ملّت متجلّی نخواهد شد.

باز نکته این‌جاست که خطّ مشیِ ایشان اگر ناشی از جلب رضایت بین‌المللی است، می‌بایست بین رتوریک خارجی و داخلی ولیعهد تمایزی گذاشته شود. قبلا گفتیم که نیاز نیست که ولیعهد خود با گروه‌ها و دولت‌های خارجی گفتگو کنند. ایشان می‌بایست نمایندگانی جهت توجیه دول خارجی تعیین کنند. این سخنگویان می‌توانند تا دل‌شان بخواهد از مزایای صندوق رای با اتباع خارجی سخن بگویند. منتها ولیعهد در داخل می‌بایست شخصا با زبان فارسی با مردم ارتباط برقرار کنند.

رویای یکی شدن منفعت خارجی با مصلحت ملّی ایران، تا کنون جز مخدّری قوی جهت تحمیق ملّت ایران و به سود منافع ملّی خارجی نبوده است. باید میان سیاست‌هایی که به قیامی ملّی می‌انجامد با رتوریکی که مورد قبول دول خارجی است تمایز نهاده شود. خمینی با ملّت ایران خدعه کرد. ولیعهد می‌بایست با دول خارجی خدعَه کنند. در این راستا از هرگونه کمک خارجی باید استقبال کرد. منتها مرکز ثقل باید درون باشد. نه چون این‌هایی که منتظر اند اوّل اسرائیل حمله کند تا مردم به تبع آن قیام کنند.

با ارادهٔ ملّی است که دولت ملّی بنا می‌شود. چیزی که ورای هر گونه مجلسی‌ست، تبلور پیدا می‌کند. در واقعیّت با گسست وحشتناکی که در ۵۷ رخ داده، هیچ بنیادی نمی‌تواند حتّی به‌طور موقّت، جز با نوعی رجعت به نظم حقوقی گذشته ولو به‌طور force majeure رخ بدهد.

این را باید همهٔ ملّی‌گرایان بفهمند که نقشی که در این جنگ بر عهده‌ی ولیعهد است، بذاته نقش لیدر گذار نیست. بذاته نقش نگهدارندهٔ تمام هستی سیاسی ایرانیان در دوران معاصر، هستی پوزیتیو ایرانیان در یک سده‌ی گذشته‌، شاه مشروطه است. این باید تفهیم بشود ولو آن‌که تصمیم گرفته شود که در رتوریک عمومی بیان دیگری بیابد.

کلّ متن بالا را می‌شود در این پاراگراف خلاصه کرد:
«آن قبایی که بر تن ولیعهد است، فارغ از هر اراده‌ی مستقلّی، قبای یک سنّت تأسیسی‌ست. ایران پیشتر تأسیس شده؛ دولت ملّی را و نظام منضم به آن را از اوّل نمی‌توان تأسیس کرد. هر تصمیمی خلاف چنان سنگ خارایی، تداوم آشوب‌های سابق و استمرار انقلابی‌گری است.»

BY ایرانِ بزرگِ فرهنگی


Share with your friend now:
tgoop.com/irbozorg/5874

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Clear To view your bio, click the Menu icon and select “View channel info.” Among the requests, the Brazilian electoral Court wanted to know if they could obtain data on the origins of malicious content posted on the platform. According to the TSE, this would enable the authorities to track false content and identify the user responsible for publishing it in the first place. As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail.
from us


Telegram ایرانِ بزرگِ فرهنگی
FROM American