tgoop.com/irbozorg/5888
Last Update:
هر پدیدهای که در افغانستان یک تار مویی ارتباط با مصادیق فرهنگی، زبانی، تاریخی و تمدن گسترده پارسی داشته باشد، به صورت بالقوه و بالفعل در فهرست عصبیتهای قبیلوی/افغانی جا خوش میکند و نظریهپردازان و متفکران روشنفکر و کهنهفکر هژمونیطلب را وا میدارد تا برای سیاهنمایی آن همواره از ملاهای جاهل کمال بهره برده شود تا با تمام توان آن را تحریم کنند. در کنار اینکه این رسوم ضد ارزشهای ملی و عنعنوی افغانی و صادراتی از فرهنگ بیگانگانی چون ایرانیان* نیز معرفی میشود. یلدا، سده، مهرگان، نوروز و امثالهم سورها و جشنهایی بودهاند اصیل که به دلایل فوق مورد قهر و غضب قرار گرفتهاند. بر ماست که ریشه عداوت با این رسوم را درک کنیم و بدانیم در یک مورد دین اسلام حاضر شد تا چهار ماه حرام را در این دین بهخاطر رسوم و قراردادهای اجتماعی و تجاری اعراب قبل از اسلام، تکریم کند- و امکان دارد مسائلی ازین دست فراوان باشد- چگونه رسوم مردم سرزمینهای دیگر مجبور و محکوم به فناست؟ منطقی نیست! جز عصبیت قبیلوی و ضدیت فرهنگی چه از مخرج عرب یا عجم نیست، نبوده و نخواهد بود و اتفاقا این رسوم دیگر کاملا جنبه شادی و سرگرمی داشته و رویه و تعلق مذهبی یا دینی- اگر هم داشته- از دست داده است. از آن بین شبنشینی چله/یلدا مصادیق دینی چون صله رحم، همدلی و شادمانی را تقویت و به انسانها پایداری در تاریکی و انتظار طلوع دوباره مهر یا خورشید را نوید داده و مشعل دانشآموزی و ادبپروری را در دل تاریکی روشن میکند. ما با گرامیداشت تمدن و فرهنگ و زبان و تاریخ خویش خودمان را و هویت سرکوبشدهمان را بازمییابیم. بخشی از محافظهکاری و جبن تاریخی ما فقط با گرامیداشت مصادیق فرهنگی، تاریخی و تمدن باشکوه پارسی قابل ترمیم است. با تکریم یک رسم در ظاهر کوچک، تمامقد در مقابل جهل و عقبگرایی و تعصب قبیلوی میایستیم تا ایستادن در مقابل ستمهای تاریخی گذشته، اکنون و آینده را تمرین کنیم. ما نهتنها یلدا و نوروز بلکه تمام تقویم خویش را تکریم میکنیم. یلدای شما مبارک و امیدوارم به زودی این شب دیجور مملکت ما را صبحی روشن نیز در پی باشد.
* ایرانی در قاموس قبیله مترادف غیر است.
Sarema Afzali
BY ایرانِ بزرگِ فرهنگی
Share with your friend now:
tgoop.com/irbozorg/5888