tgoop.com/kalam_shia/777
Last Update:
الجمع | اثولوجیا | فارابی
اینکه فارابی ظاهرا در هیچ کدام از آثارش _به جز الجمع_ [حسب جست و جو در نرم افزار فارابی] از نسبت دادن اثولوجیا به ارسطو سخنی نگفته است، شاید در نگاه اول میتواند مؤید دیگری بر آن باشد که رساله الجمعِ موجود، از فارابی نیست و فارابی در نسبت دادن اثولوجیا به ارسطو در دام حلقه کندی نیفتاده است. [هرچند که بدون نسبت دادن آن به ارسطو، و بدون نام بردن از اثولوجیا از مطالب آن بسیار استفاده کرده است]
البته از نگاه دیگر میتوان تمامی این شبهات را _حتی اشکالات اساسی مروان راشد را_ پاسخ داد و تمام قد از انتساب الجمع به فارابی دفاع کرد؛ یعنی نگاهی که میداند الجمع نه یک اثر علمی، بلکه بیشتر یک نگارش با کارکرد سیاسی است که مخصوص آن زمان بود و دیگر هیچ ارزش علمی برای جامعه امروز ندارد و فارغ از اوضاع دینی_سیاسی آن زمان، حتی برای جامعه علمی بسیار مضر است، و همین مطالبِ واضح البطلانِ علمیِ موجود در الجمع باعث شده است که در سنت فلسفی امروزی هیچ اعتنایی به محتوای آن نشود، بلکه دوست و دشمن از بطلان محتوای آن سخن بگویند.
نگاهی که میداند فارابی صرفا بخاطر ترس از تکفیر شدن فلاسفه، به فکر الجمع افتاده است.
چنانکه گوتاس اشاره کرده است، کندی در زمان خود متهم به وارد کردن کفر و الحاد در دین اسلام بود، و نیز چنانکه دکتر محقق و دیگران بیان کردهاند فارابی و ابنسینا تا مدتها نماد کفر و الحاد شناخته میشدند، و فارابی در اشعار برخی شعرا ننگ روزگار به شمار میرفت [به دلیل پرداختن به فلسفه]
حال به چند مورد از اشکالات مخالفین انتساب "الجمع بین رأی الحکیمین" به فارابی نگاهی میاندازیم
فارابی قائل به قدم عالم است اما در الجمع سعی دارد بگویید ارسطو نیز مانند افلاطون حدوث عالم را میپذیرد
فارابی منکر علم خدا به جزئیات عالم است، اما در الجمع از این مطلب دفاع میکند
فارابی خود منکر نظریه مثل است، ولی در الجمع با دلایل بسیار سطحی سعی دارد حتی ارسطو را نیز موافق افلاطون در نظریه مثل بداند!
هیچ کدام از این جمعهایِ عجیبِ رساله الجمع اکنون خریداری ندارد و همه میدانند عقاید ارسطو غیر از آن چیزی است که فارابی در صدد اثباتش میباشد.
مجموع این اشکالات به همراه مطالب دیگری، عدهای را بر آن داشته تا در انتساب الجمع به فارابی تشکیک کنند.
و برخی نیز فارابی را به فارابی۱ و فارابی۲ تقسیم نمایند.
اما اگر از این نگاه سطحی در تقسیم فارابی عبور کنیم و در نظر داشته باشیم که حتی فارابی۱ آنقدر نسبت به فلسفه ارسطو جاهل نبود که نداند او بشدت منکر حدوث عالم و مثل و... است، میتوان به این نتیجه رسید که الجمع یک اثر سیاسی برای ساکت کردن منتقدین فلسفه بود.
و به نظر میرسد جز با این مدل و نگاه به الجمع فارابی، نتوان درباره آن به نتیجه رسید؛ زیرا هر چند که تقریبا نخستین بار مروان راشد درباره تناقضات موجود در الجمع فارابی با سایر آثار وی بحث کرد اما این مدلِ پیشنهادی که الجمع متعلق به یحیی بن عدی _شاگرد فارابی_ یا شخص دیگری از مکتب عدی باشد درست است که بخشی از تناقضات را حل خواهد کرد ولی هر چند که با تکلف بتوانیم یحیی بن عدی را قائل به عالم بودن خداوند به جزئیات و... بدانیم ولی بخشی از همان سؤالات همچنان باقی خواهد بود که چطور یحیی بن عدی که در تسلط به فلسفه یونان _به دلیل آنکه خود یکی از مترجمین نهضت ترجمه بود_ چه بسا آگاهتر از فارابی بوده اعتقاد داشته باشد که ارسطو هم قائل به نظریه مثل و یا قائل به حدوث عالم بود؟!
در مقاله "چرایی تألیف رساله الجمع توسط فارابی؛ یک اشتباه تاریخی یا ایدهای بزرگتر؟" درباره اینکه اساسا چرا باید در آن برهه زمانی، فلاسفه جغرافیای اسلام برای الجمعنویسی تلاش میکردند مقدار بیشتری سخن میگوییم انشاءالله.
#تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia
BY |بررسیهای کلامی|
Share with your friend now:
tgoop.com/kalam_shia/777