tgoop.com/kalam_shia/810
Last Update:
نسبت و بینسبتی فلسفه اسلامی با نوافلاطونیان
دکتر سیدحمید طالبزاده
استاد فلسفه دانشگاه تهران
هر چند آنچه دکتر طالبزاده ارائه دادند متکفل عنوان ثبت شده نبود، و بهتر بود عنوانی از قبیل "وجود از منظر فارابی و ابنسینا، و مقایسه آن با ارسطو و نوافلاطونیها" درج میشد، اما با صرف نظر از این، چکیده آنچه ارائه دادند این بود که ارسطو چهار معنا از وجود بیان کرده بود، و فارابی سه معنا، و فارابی آن معنایی را که ارسطو نپذیرفته و کنار نهاده بود را مورد پذیرش و تأکید قرار داد. سپس دکتر طالبزاده اشاره به نظریه جدید و تأسیسی ابنسینا در این باره کرده و به تفاوت اساسیاش با آنچه فارابی بیان کرده بود تأکید کردند و اهمیت و جایگاه والای ابنسینا را گوشزد نمودند.
حال به فرض اینکه تمام مطالب دکتر طالبزاده را تصدیق کنیم _و اشارهای به مطالب فلوطین و پروکلوس در اینباره نکنیم_ آیا این یعنی بینسبتی معنای وجود در فلسفه اسلامی با فلسفه یونانی و نوافلاطونی؟
اگر چنین است پس باید به همان ملاک، از بینسبتی فلسفه ابنسینا با فلسفه فارابی نیز سخن گفت!
و به همین معنا از بینسبتی فلسفه ملاصدرا از فلسفه ابنسینا! و نیز از بینسبتی فلسفه ارسطو با افلاطون، و بینسبتی نوافلاطونیان با فلاسفه قدیم یونان، و بینسبتی فلسفه تک تک فلاسفه با یکدیگر!!
مطلب دیگر آنکه:
برخی فلاسفه یونان نزد فلاسفه اسلامی به عنوان حکمای الهی و پیامبر شناخته میشدند و سهروردی و ملاصدرا و ملاهادی سبزواری و همین فلاسفه معاصر مانند آقایان طباطبایی و حسنزاده آملی، ارسطو و برخی دیگر از فلاسفه یونان را پیامبران الهی میدانند!
اما معلوم نیست این جریان جدید که عموما تحت تأثیر آقای مطهری هستند به چه دلیل همّ و تلاش خود را بر این نهادهاند که فلسفه اسلامی را جدای از سنت یونانی و نوافلاطونی بدانند!
پرتلاشترین فرد این جریان، دکتر نصرالله حکمت هستند؛ ایشان از طرفی همانند نسل پیشین، مدعیاند ارسطو و افلاطون مطالب خود را از فرشته وحی دریافت کردهاند [اینجا]، و از سوی دیگر تلاششان این است که ثابت کنند فلاسفه اسلامی مطالب خود را از ارسطو و افلاطون نگرفتهاند!
و در واقع روی دیگر سخن و تلاش ایشان آن است که ثابت کنند فلاسفه اسلامی سخنان خود را از پیامبران الهی اخذ نکردهاند!!!
به نظر میرسد این جریان جدید که از آقای مطهری شروع شده _و با این ادعای اثبات نشده رقم خورد که فلسفه اسلامی دویست مسأله موجود در فلسفه یونان را تبدیل به هفتصد مسأله کرد_ باید تکلیف خود را حداقل با ادعای نبوت فلاسفه حل کند، و نمیتوان در عین داشتن ادعای نبوت برای کسی، ادعای تبعیت نکردن از وی را داشت و فلسفه خود را هم الهی دانست!
مطلب مرتبط دیگر با دکتر طالبزاده:
https://www.tgoop.com/kalam_shia/802
#تاریخ_فلسفه_اسلامی
@kalam_shia
BY |بررسیهای کلامی|
Share with your friend now:
tgoop.com/kalam_shia/810