KALAMAATMAG Telegram 421
بیهوده مشت به شیشه‌های این قطار می‌کوبی!
بیهوده صدایت را
به آن‌سوی پنجره پرتاب می‌کنی
ما
بازیگران یک فیلم صامتیم.



و نیز تقابل «پیروزی و شکست»  در سرود‌ه‌ای کوتاه از مجموعه‌ی سه‌گانه‌ی خاورمیانه که به گفتمانه‌ی جدیدی منجر می‌شود:

نشسته‌ام
باشب قمار می‌کنم
و هر چه می‌بَرم
تاریک‌تر می‌شوم!

شعر گروس، جشنواره‌ی باشکوه مکاشفات‌ ناب شاعرانه، و نمایشگاه دائمی لحظه‌های شگفت، و گاه دور از دسترس است، گاه از رهگذر گسست گفتمانی و گفتمانه‌سازی، و گاه زاییده‌ی ترفندها و تکنیک‌های هنری متنوّع دیگر.»




از یادداشت محمود معتقدی بر کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه:

 
«شب است و چهره‌ام بیش‌تر به جنگ رفته است
تا به مادرم

شب است
وآن‌که تاریکی را با هزار میخ به آسمان کوبیده
انتقام چه چیز را از ما می‌گیرد؟»
 

سخن بر سر روایت‌های «جنگ»، «عشق» و «تنهایی» (سه‌گانه خاورمیانه) از چشم شعر اینجا و اکنون است. گویی همه چیز در زمانه‌ی امروز، در این تریلوژی شاعرانه، خلاصه می‌شود. شاعر مدام در این گذرگاه، گرده عوض می‌کند. بیان دراماتیک این فضاهای تراژیک، گویی از سقوط ارزش‌هایی می‌گوید که صدای بسیاری از حادثه‌ها و قصه‌های ناتمام را، در گوشه و کنار این خط، همچنان به گوش می‌رسانَد.  
 شاعر، در این فضاهای پرحادثه و خونین، پیوسته به درون زندگی‌ها خم می‌شود و گاهی از درون؛ و زمانی هم از بیرون قضایا، حضور وقایع را به مدد شعر، صید می‌کند.
 
«دستی که آزادی را فهمیده است
دیگر
به بازوی انسان برنمی‌گردد»

یا:
می‌نویسم: زمان
و می‌خوانم: هر آنچه پیر نمی‌شود
ما را پیر کرده است

به کاغذی مچاله نگاه می‌کنم
که آرام در باد می‌چرخد
آیا زمین را هم
کسی نوشته است و
دور انداخته؟

گروس عبدالملکیان، شاعر با دانش شعر امروز، در این مجموعه، لحظه‌هایی از دشواری زمانه در عرصه‌ی ستم‌ و آتش‌ جنگ‌های نابرابر را به تصویر می‌کشد. و سعی می‌کند از منظری آسیب‌شناسانه، رنج تنهایی و زخم‌های عشق که محصول بی‌عدالتی و فروپاشی هستی انسانی در جهان امروز است را به شعر بدل کند. 
  
 او براستی از عشق، تا جنگ، تا تنهایی با چشم‌اندازی مردم‌شناسانه، از تلخی‌ها می‌گوید؛ و در این رهگذر می‌توان گفت: سرچشمه‌های تخیّلش با بهره‌گیری از ایجاز و زیرساخت آغازبندی، مسیر و پایان‌بندی شعرها، یک پازل بزرگ را بازاندیشی می‌کند.»

دکتر بهادر باقری (بخشی از مقاله بازتعریف سورئالیستی هستی):

«گروس عبدالملکیان، یکی از شاعران موفّق، اندیشمند، جدّی و صاحب سبک روزگار ماست که خوشبختانه آثارش به چندین زبان ترجمه شده و اخیراً انتشارات پنگوئن، یکی از معتبرترین ناشران ادبیّات جهان، ترجمه‌ی انگلیسی گزیده‌ای از اشعارش را منتشر کرده است و این اتّفاقی همایون برای شعر معاصر و جوشان ایران است.

خواندن شعر گروس همیشه برای من، تجربه‌ی شیرین و شگرفِ روبه‌رو شدن با دنیایی تازه و بُهت‌انگیز است؛ تصاویری از عوالم متناقض که با سازوکاری سورئالیستی گرد آمده‌اند و دنیایی بازتعریف شده که سوی دیگر، ژرف‌تر و فراواقعیّت خود را به من نشان می‌دهد. او شاعری کم‌گوی و گزیده‌گوی است و همنیشینی واژگانش را با وسواس فراوان هَرَس می‌کند و با همین سطرهای اندک‌یاب، چه تابلوهای تامل‌برانگیزی که پیشِ روی خواننده نمی‌نهد‌!

در شعر گروس، آن مواردی که ذیل مقوله‌ی «تعریف شاعرانه یا سورئال هستی» قرار می‌گیرند. غالباً با سازوکار تشبیه بلیغ ساخته شده‌اند؛ یعنی تشبیهی که در آن، ادات و وجه‌شبه حذف شده و تنها مشبّه و مشبّهُ‌بِه‌ ذکر شده است. بیشتر مشّبهُ‌به‌ها در شعر او نیز از نوع حسّی هستند تا درک و احساس دقیق و ملموس‌تری برای خواننده به ارمغان آورند.
نکته مهّم این‌که تقریباً تمام این تشبیه‌‌ها بکر، شخصی و بی‌سابقه در سنّت شعر فارسی‌اند و دو یا چند دنیای دور از هم و متباین را در بافتاری تازه کنار هم قرار می‌دهد و هنرمندانه ذهن خواننده را متقاعد می‌کند که این دیگری همان است. این گزاره‌های شاعرانه در بسیاری از اشعار وی حکم ضربه‌پایانی را دارد که در ذهن و زبان خواننده رسوخ می‌کند و بُعدی فلسفی و هستی‌شناختی به شعرِ وی می‌دهد.

دیگر اینکه یکی از شگردهای هنری این شاعر، نگاهِ ماکروسکوپی به هستی است. اگر دقّت کنید؛ همه‌ی مفاهیم یا پدیده‌های سترگ، انبوه، گسترده و تقریباً تعریف‌ناپذیر، به چیزهایی کوچک و عینی تشبیه شده‌اند و گویی عظمت چندانی در نظر او ندارند و یادآور تعبیراتی مولانایی‌اند که:

«این جهان همچون درخت است ای کرام
ما بر او چون میوه‌های نیم‌خام»

در شعر او زمین به انار خشکیده یا کاغذ مچاله شده، ماه به دهانِ زنی زیبا، برف به تکّه‌هایِ خودکشیِ ابر؛ و ابر به روزی که شاعر آن را دود کرده است، تشبیه شده است.



tgoop.com/kalamaatmag/421
Create:
Last Update:

بیهوده مشت به شیشه‌های این قطار می‌کوبی!
بیهوده صدایت را
به آن‌سوی پنجره پرتاب می‌کنی
ما
بازیگران یک فیلم صامتیم.



و نیز تقابل «پیروزی و شکست»  در سرود‌ه‌ای کوتاه از مجموعه‌ی سه‌گانه‌ی خاورمیانه که به گفتمانه‌ی جدیدی منجر می‌شود:

نشسته‌ام
باشب قمار می‌کنم
و هر چه می‌بَرم
تاریک‌تر می‌شوم!

شعر گروس، جشنواره‌ی باشکوه مکاشفات‌ ناب شاعرانه، و نمایشگاه دائمی لحظه‌های شگفت، و گاه دور از دسترس است، گاه از رهگذر گسست گفتمانی و گفتمانه‌سازی، و گاه زاییده‌ی ترفندها و تکنیک‌های هنری متنوّع دیگر.»




از یادداشت محمود معتقدی بر کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه:

 
«شب است و چهره‌ام بیش‌تر به جنگ رفته است
تا به مادرم

شب است
وآن‌که تاریکی را با هزار میخ به آسمان کوبیده
انتقام چه چیز را از ما می‌گیرد؟»
 

سخن بر سر روایت‌های «جنگ»، «عشق» و «تنهایی» (سه‌گانه خاورمیانه) از چشم شعر اینجا و اکنون است. گویی همه چیز در زمانه‌ی امروز، در این تریلوژی شاعرانه، خلاصه می‌شود. شاعر مدام در این گذرگاه، گرده عوض می‌کند. بیان دراماتیک این فضاهای تراژیک، گویی از سقوط ارزش‌هایی می‌گوید که صدای بسیاری از حادثه‌ها و قصه‌های ناتمام را، در گوشه و کنار این خط، همچنان به گوش می‌رسانَد.  
 شاعر، در این فضاهای پرحادثه و خونین، پیوسته به درون زندگی‌ها خم می‌شود و گاهی از درون؛ و زمانی هم از بیرون قضایا، حضور وقایع را به مدد شعر، صید می‌کند.
 
«دستی که آزادی را فهمیده است
دیگر
به بازوی انسان برنمی‌گردد»

یا:
می‌نویسم: زمان
و می‌خوانم: هر آنچه پیر نمی‌شود
ما را پیر کرده است

به کاغذی مچاله نگاه می‌کنم
که آرام در باد می‌چرخد
آیا زمین را هم
کسی نوشته است و
دور انداخته؟

گروس عبدالملکیان، شاعر با دانش شعر امروز، در این مجموعه، لحظه‌هایی از دشواری زمانه در عرصه‌ی ستم‌ و آتش‌ جنگ‌های نابرابر را به تصویر می‌کشد. و سعی می‌کند از منظری آسیب‌شناسانه، رنج تنهایی و زخم‌های عشق که محصول بی‌عدالتی و فروپاشی هستی انسانی در جهان امروز است را به شعر بدل کند. 
  
 او براستی از عشق، تا جنگ، تا تنهایی با چشم‌اندازی مردم‌شناسانه، از تلخی‌ها می‌گوید؛ و در این رهگذر می‌توان گفت: سرچشمه‌های تخیّلش با بهره‌گیری از ایجاز و زیرساخت آغازبندی، مسیر و پایان‌بندی شعرها، یک پازل بزرگ را بازاندیشی می‌کند.»

دکتر بهادر باقری (بخشی از مقاله بازتعریف سورئالیستی هستی):

«گروس عبدالملکیان، یکی از شاعران موفّق، اندیشمند، جدّی و صاحب سبک روزگار ماست که خوشبختانه آثارش به چندین زبان ترجمه شده و اخیراً انتشارات پنگوئن، یکی از معتبرترین ناشران ادبیّات جهان، ترجمه‌ی انگلیسی گزیده‌ای از اشعارش را منتشر کرده است و این اتّفاقی همایون برای شعر معاصر و جوشان ایران است.

خواندن شعر گروس همیشه برای من، تجربه‌ی شیرین و شگرفِ روبه‌رو شدن با دنیایی تازه و بُهت‌انگیز است؛ تصاویری از عوالم متناقض که با سازوکاری سورئالیستی گرد آمده‌اند و دنیایی بازتعریف شده که سوی دیگر، ژرف‌تر و فراواقعیّت خود را به من نشان می‌دهد. او شاعری کم‌گوی و گزیده‌گوی است و همنیشینی واژگانش را با وسواس فراوان هَرَس می‌کند و با همین سطرهای اندک‌یاب، چه تابلوهای تامل‌برانگیزی که پیشِ روی خواننده نمی‌نهد‌!

در شعر گروس، آن مواردی که ذیل مقوله‌ی «تعریف شاعرانه یا سورئال هستی» قرار می‌گیرند. غالباً با سازوکار تشبیه بلیغ ساخته شده‌اند؛ یعنی تشبیهی که در آن، ادات و وجه‌شبه حذف شده و تنها مشبّه و مشبّهُ‌بِه‌ ذکر شده است. بیشتر مشّبهُ‌به‌ها در شعر او نیز از نوع حسّی هستند تا درک و احساس دقیق و ملموس‌تری برای خواننده به ارمغان آورند.
نکته مهّم این‌که تقریباً تمام این تشبیه‌‌ها بکر، شخصی و بی‌سابقه در سنّت شعر فارسی‌اند و دو یا چند دنیای دور از هم و متباین را در بافتاری تازه کنار هم قرار می‌دهد و هنرمندانه ذهن خواننده را متقاعد می‌کند که این دیگری همان است. این گزاره‌های شاعرانه در بسیاری از اشعار وی حکم ضربه‌پایانی را دارد که در ذهن و زبان خواننده رسوخ می‌کند و بُعدی فلسفی و هستی‌شناختی به شعرِ وی می‌دهد.

دیگر اینکه یکی از شگردهای هنری این شاعر، نگاهِ ماکروسکوپی به هستی است. اگر دقّت کنید؛ همه‌ی مفاهیم یا پدیده‌های سترگ، انبوه، گسترده و تقریباً تعریف‌ناپذیر، به چیزهایی کوچک و عینی تشبیه شده‌اند و گویی عظمت چندانی در نظر او ندارند و یادآور تعبیراتی مولانایی‌اند که:

«این جهان همچون درخت است ای کرام
ما بر او چون میوه‌های نیم‌خام»

در شعر او زمین به انار خشکیده یا کاغذ مچاله شده، ماه به دهانِ زنی زیبا، برف به تکّه‌هایِ خودکشیِ ابر؛ و ابر به روزی که شاعر آن را دود کرده است، تشبیه شده است.

BY مجله‌ ادبی-هنری کلمات


Share with your friend now:
tgoop.com/kalamaatmag/421

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. Channel login must contain 5-32 characters It’s yet another bloodbath on Satoshi Street. As of press time, Bitcoin (BTC) and the broader cryptocurrency market have corrected another 10 percent amid a massive sell-off. Ethereum (EHT) is down a staggering 15 percent moving close to $1,000, down more than 42 percent on the weekly chart.
from us


Telegram مجله‌ ادبی-هنری کلمات
FROM American