tgoop.com/khabarkooh/4079
Last Update:
آشنایی با نشریات کوهنوردی استان آذربایجانشرقی -قسمت ۱۲
دلنوشته های کوهنوردی-سیامک غضنفرزاده
وجودش سرشار عشق به سنگ و سنگنوردی بوده و هست، وقتی روی سنگ مورد علاقه اش (ایلان اوچان، قلوه سنگ) به سنگنوردی می پرداخت، هنر زیبا صعود کردن روی مسیر دیواره را به دوستانش نشان میداد!
در اوایل دهه هفتاد، من و خیلی از سنگنوردان تبریز اعتقاد داشتیم که ایشان کوهنوردی هستن، فراتر از زمان خویش!!
در سال ۱۳۶۴ شاگرد اول کلاس کارآموزی سنگنوردی در شهر اراک و پس از مدتی دوره های مربیگری کوهنوردی درجه ۳ و درجه ۲ را در دهه شصت با کسب عنوان شاگرد اولی طی نمود.
خیلی از بزرگان کوهنوردی الان کشور، شاگرد ایشان در دوره های مربیگری بودند، نظیر جلال چشم قصابانی، حمید اولنج، حسن نجاریان، حسن نجاتیان، حسن محمودنسب، ناصر بلوری، زنده یاد حمید صدیقیان، منصور و یعقوب آقایی و ....
بهار ۱۳۷۲ تصمیم گرفته بود که حتما در استان آذربایجانشرقی، ورزش صعودهای ورزشی (سنگنوردی داخل سالن) را پایه ریزی کند، بنابراین با توجه به اینکه قلم شیوا و قوی نیز داشت، شروع به فرهنگ سازی در مورد ورزش سنگنوردی داخل سالن کرد و نهایتا این تفکر منجر به احداث اولین دیواره سنگنوردی داخل سالن بکمک آقایان حاج علی جدیری و مسعود آقابالایی در بهمن ماه ۱۳۷۲ در ورزشگاه تلاش گردید.
چندین دلنوشته از سیامک غضنفرزاده هست که در اوایل دهه هفتاد منتشر شده است و هر کدامشان بر مبنای فکر، اندیشه و ایده جدیدی به رشته تحریر در آمده است و هر کدام تاثیر شگرفی در میان کوهنوردان آن دوره داشت، مانند:
۱. صعود ورزشی و ارتباط آن کوهنوردی
۲. در اندیشه غنای فرهنگی، رشد و شکوفائی ورزش کوهنوردی
۳. دانش، تجربه و آموزش
۴. فن حرکت در کوهنوردی
بعدها در اثر ناملایمات برخی افراد و مشکلاتی که برایش پیش آمد و یا شاید در تفکراتش، امید و اعتمادی برای فعالیت های گروهی و سازمانی نمانده بود، برای همین، قلم سیامک غضنفرزاده فقط و فقط برای خودش چرخید و حالا برای دلش می نویسد!!
بخشی از دلنوشته سیامک غضنفرزاده:
... آیا صرفا صعود کوهها و دیواره ها و رسیدن به بالای آنها، بدون کسب تجربه و انتقال آن و نیز بدون علو بخشیدن به طبایع انسانی و ارائه معیاری متعالی از پیکر و روان رشد یافته، مد نظر می باشد؟
کوهستان جهانی است که در آعوش خود توانسته به انسان درس استقامت، ایثار و شجاعت بیآموزد و انسان می آموزد که برای قهرمان شدن، نیازی نیست که کسی را زمین بزند یا مغلوب کند.
با مردم بودن، با آنان و در میانشان زندگی کردن، به حرف ها و دردهایشان گوش سپردن و قدم برداشتن برای آنان خود صراط قهرمانی است، تفاوت بسیار ظریف است!
باید این تفاوت را فهمید تا شعار راه و محور عمل قرار داد.
۱۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
محمد جدیری عباسی
@khabarkooh
@koohiran
BY خبرکوه - ویژه خبرهای تحلیلی کوتاه
Share with your friend now:
tgoop.com/khabarkooh/4079