tgoop.com/khamooshane/3716
Last Update:
گزیده از مقاله «چرا همه چیز در همه جای جهان شبیه هم شده است ؟»
🎯 چرا همهچیز در همهجای جهان شبیه هم شده است؟
— این روزها وقتی از داخل کافهای عکس میگیرید، نمیشود فهمید نیویورک است یا توکیو
📍حرف زدن از اینکه همۀ اینفلوئنسرهای اینستاگرامی مثل هماند، حالا دیگر چندان نکتۀ تازهای به شمار نمیرود. اما اگر آنچه در پلتفرمی مثل اینستاگرام رخ داده است، در واقع نشانهای باشد از نوعی «همسانسازی» بسیار عظیمتر که فراتر از مرزهای دیجیتال در حال رخدادن است، چه؟ کافی است نگاهی به دور و بر خودمان بیندازیم. به فضاهای شهری، فروشگاههای محلی، منوی رستورانها، یا هر چیز دیگری که بدونِ برنامهریزی یا اجبار، عین نمونههای دیگرش در همهجای دنیا شده است.
------------------------------------------
اما اگر این مکانها تا این حد شبیه هم بودند، اصالتشان دقیقاً در چه بود؟ چیزی که من در آخر نتیجه گرفتم این بود که همهٔ آنها اصالتاً به شبکۀ جدید جغرافیای دیجیتال متصل بودند و لحظهبهلحظه در بستر شبکههای اجتماعی به هم گره میخوردند. در واقع اعتبار و اصالت آنها به اینترنت، بهویژه فیدهای الگوریتمی اینترنتِ دهۀ ۲۰۱۰ برمیگشت.
در سال ۲۰۱۶ مقالهای نوشتم با عنوان «به ایراسپیس خوش آمدید» و در این مقاله به اولین برداشتهایم از این پدیدۀ همسانی اشاره کردم. واژهٔ ایراسپیس را از خودم ساختم و مرادم جغرافیای سیالی بود که پلتفرمهای دیجیتال برایمان ساختهاند، جغرافیایی که در آن میتوان بین مکانها حرکت کرد، بدون اینکه از مرزهای آن اپلیکیشن خارج شد یا از حباب زیباییشناسیِ عام آن بیرون آمد. این واژه تا حدی به تقلید از واژۀ ایر بیانبی ساخته شد، اما از حس غیرواقعیبودن و درهوابودن این مکانها نیز الهام گرفت. این مکانها آنقدر بیجغرافیا بودند که میتوانستند در هوا شناور باشند و در هر زمینی فرود آیند. وقتی در یکی از این مکانها بودید انگار میتوانستید در هر جای دیگر دنیا باشید.
نظریهٔ من این بود که از طریق اینگونه اپلیکیشنها برای تمام مکانهای فیزیکی دنیا راهی باز شده تا شبیه یکدیگر شوند. در مورد کافیشاپها رشد اینستاگرام به کافهدارها و کافهکارهای کل دنیا این امکان را داد که یکدیگر را لحظهبهلحظه دنبال کنند و بهتدریج، از طریق پیشنهادات الگوریتمی اینستاگرام، بیشتر و بیشتر به محتواهای مشابه دست یابند. سلیقۀ شخصی یک کافهدار در فلان جای دنیا به سمتوسوی سلیقۀ باقی کافهدارها میرفت و در نهایت با هم ادغام میشدند. از سمت مشتریان هم برنامههایی همچون یلپ، فوراسکویر و گوگلمپ بودند که افرادی مثل من را که از دنبالکنندههای کافههای معروف بودیم و مدام در معرض عناصر زیباییشناختی آنها در اینستاگرام قرار داشتیم بهسمت کافههایی سوق میدادند که براساس مطابقت با همین معیارهای اینستاگرامی در صدر نتایج جستجو میدرخشیدند یا روی نقشهٔ گوگلمپ چشم و دلمان را میربودند.
ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/a40414
📌 آنچه خواندید در شمارهٔ ۳۱ مجلهٔ ترجمان منتشر شده است. برای خواندن مطالبی مشابه میتوانید شمارۀ سیویکم مجلهٔ ترجمان را خریداری کنید.
BY خموشانه
Share with your friend now:
tgoop.com/khamooshane/3716