خانه کتابدار کودک و نوجوان

#گزارش_نشست_مستند

با حضور جمعی، از معلم پیش‌کسوت هشتادساله تا دانش‌آموزی دوازده ساله، مادر، پدر، همکار، دوست، خواهر، برادر کنار هم نشستیم، مستند "فریاد رو به باد" را دیدیم.

پس از آن کارگردانان سیاوش جمالی و عطا مهراد، در بخش‌های مختلف و پاسخ به سوالات جمع، از تجربه‌ی  تصمیم‌گیری برای ساختن، تغییراتِ آن و روزهای پس از آن گفتند.

میثم، که مستند درباره او ساخته شده بود، نیز از فراز و فرود حال‌‌اش از آن دوران تا اکنون گفت و رویاهایی که هنوز به آن‌ها فکر می‌کند. به رویاهایی که از تلاقی روحیه‌ی پدرش که تعزیه می‌نوشت، مادرش که ادب اولویت او بود، تا تناقض‌هاي عیان کوچه و خیابان و معلم و مدرسه و محله و درون خودش، ساخته می‌شد.
حاضران از شجاعت میثم گفتند که چطور توانسته بود خود را در برابر دوربین و قضاوت دیگری قرار دهد.

از کارگردانان پرسیدند که آیا شکست را روایت کرده‌اند یا پیروزی را؟ و اینکه هنوز نمی‌دانند شاهد کدام قهرمان هستند قهرمان شکست‌خورده یا پیروز شده؟ و عجیب که نمی‌شد لایه های درد و رنج را به پایانی چنین وضوح‌یافته نسبت داد، اما به جنگجو بودن چرا.

قرار نبود نقد مستند یاد بگیریم، قرار نبود با قهرمانانی عجیب و غریب آشنا شویم یا اثر هنری شگفت‌آوری ببینیم. اما انگار همه‌ی اینها هم بود و یا شد.
لحظه‌ی شگفت‌آور این بود، که چطور می‌شود به زیستی هنرمندانه فکر کرد؟ اینکه چطور می‌شود روابط و تناقض‌ها در اوجِ ناهمگونی، ترکیبی بسازند که هر چیزی خودش را در جایی از آن ترکیب، جای دهد.
هنر، نه چیزی ساخته شده در میدان هنر و برای تماشاچی، بلکه زیستنِ هنر. زیستنِ روابطی پر از رنج و درد برای خلقی نو ...

قدردان حضور همه‌ی همراهان در این نشست و مهمانان عزیز که فرصت این تجربه را فراهم کردند، هستیم.

#کتابخانه
#هنر
#یادگیری

@khanehketabdar

www.tgoop.com/khanehketabdar/3965

304 viewsedited  Jan 25 at 11:52

#گزارش_نشست_مستند

با حضور جمعی، از معلم پیش‌کسوت هشتادساله تا دانش‌آموزی دوازده ساله، مادر، پدر، همکار، دوست، خواهر، برادر کنار هم نشستیم، مستند "فریاد رو به باد" را دیدیم.

پس از آن کارگردانان سیاوش جمالی و عطا مهراد، در بخش‌های مختلف و پاسخ به سوالات جمع، از تجربه‌ی  تصمیم‌گیری برای ساختن، تغییراتِ آن و روزهای پس از آن گفتند.

میثم، که مستند درباره او ساخته شده بود، نیز از فراز و فرود حال‌‌اش از آن دوران تا اکنون گفت و رویاهایی که هنوز به آن‌ها فکر می‌کند. به رویاهایی که از تلاقی روحیه‌ی پدرش که تعزیه می‌نوشت، مادرش که ادب اولویت او بود، تا تناقض‌هاي عیان کوچه و خیابان و معلم و مدرسه و محله و درون خودش، ساخته می‌شد.
حاضران از شجاعت میثم گفتند که چطور توانسته بود خود را در برابر دوربین و قضاوت دیگری قرار دهد.

از کارگردانان پرسیدند که آیا شکست را روایت کرده‌اند یا پیروزی را؟ و اینکه هنوز نمی‌دانند شاهد کدام قهرمان هستند قهرمان شکست‌خورده یا پیروز شده؟ و عجیب که نمی‌شد لایه های درد و رنج را به پایانی چنین وضوح‌یافته نسبت داد، اما به جنگجو بودن چرا.

قرار نبود نقد مستند یاد بگیریم، قرار نبود با قهرمانانی عجیب و غریب آشنا شویم یا اثر هنری شگفت‌آوری ببینیم. اما انگار همه‌ی اینها هم بود و یا شد.
لحظه‌ی شگفت‌آور این بود، که چطور می‌شود به زیستی هنرمندانه فکر کرد؟ اینکه چطور می‌شود روابط و تناقض‌ها در اوجِ ناهمگونی، ترکیبی بسازند که هر چیزی خودش را در جایی از آن ترکیب، جای دهد.
هنر، نه چیزی ساخته شده در میدان هنر و برای تماشاچی، بلکه زیستنِ هنر. زیستنِ روابطی پر از رنج و درد برای خلقی نو ...

قدردان حضور همه‌ی همراهان در این نشست و مهمانان عزیز که فرصت این تجربه را فراهم کردند، هستیم.

#کتابخانه
#هنر
#یادگیری

@khanehketabdar

BY خانه کتابدار کودک و نوجوان