tgoop.com/kherade_montaghed/1102
Last Update:
🔵 صلح بر روی کاغذ یا صلح، روی زمین واقعیت؟
نقدی بر گفتار "ملکیان" در باب صلح
اخیرا فایل صوتی از استاد گرانمایه، مصطفی ملکیان، با عنوان "صلح ایرانی"، (در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳)، منتشر شده است.
✅ ملکیان در این سخنرانی، علاوه بر طرح مباحثی در باب صلح، دو مدعا دارد که از آن دو، در این پاره نوشته، یکی مورد وارسی و نقد قرار میگیرد.
🔻دو مدعای ملکیان در توضیح "صلح ایرانی" این است:
❗۱. "صلح از درون می آید".
به این معنا که برای دستیابی به صلح و گسترش آن، نباید از نهادهای اجتماعی انتظاری داشت؛ بلکه این آدمیان هستند که اگر ویژگیهایی داشته باشند، "صلح"، ایجاد خواهد شد و اگر فاقد آن باشند، صلحی در میان نخواهد بود. بهتعبیر دیگر، این فرد است که باید از او انتظار صلح داشت نه نهادها.
بهدیگر سخن، اگر قرار است به صلح برسیم، باید تک تک افراد، صلحطلب شوند.
❗۲. مدعای دوم ایشان این است که صلحِ دائم، تام و تمام وقتی دست یافتنی است که میان انسانها تضاد منافعی وجود نداشته باشد. از اینرو اگر بخواهیم صلحی پایدار و تمام عیار داشته باشیم افراد نباید از هیچ حیثی، دچار تضاد منافع باشند. به باور ملکیان صلحِ تمام، حاصل اشتراک منافع به تمام معناست.
✅ گرچه مدعای اول از منظر جامعهشناختی مورد مناقشه و اختلاف است اما مکتوب حاضر، صرفا ناظر است به مدعای دوم.
برای نقد رأی "ملکیان" در باب صلح، ابتدا لازم است دو رویکرد بنیادین را در مواجهه با مسئله از یکدیگر تفکیک کنیم و نسبت به دو نوع مواجهه و دو سنخ راه حلی که هر یک دارای مشخصاتی هستند، تامل نماییم.
🔻 دو رویکرد در راهحلیابی عبارت است از:
❗️۱. رویکرد اول این است که برای حل مشکل، علت را بیابیم و آن علت را درمان کرده و یا از میان برداریم. به عنوان مثال، وقتی "ملکیان"، علتِ ستیز و جنگ را در تضاد منافع میان آدمیان تشخیص میدهد، آنگاه به هنگام ارائهی راه حل، به این نتیجه میرسد که برای دستیابی به صلح تام و تمام، باید کاری کرد که تضاد منافع از میان برود. وقتی تضاد منافعی در میان نبود؛ لاجرم، صلح نمایان خواهد شد.
این رویکرد را میتوان "رویکرد مبارزه با علت"، نام نهاد. یعنی برای بهبود، لازم است علت را حذف کرد. وقتی علتی در کار نباشد، طبیعتا معلولی هم نخواهد بود.
❗️۲. رویکرد دوم در راهحلیابی این است که وقتی نمیتوان علت را علاج کرد و یا آن را از میان برد، پس باید به کنترل، محدودسازی و خنثیسازی آن اهتمام ورزید. این رویکرد را میتوان "رویکرد مدیریت علت" نام نهاد. در این نوع مواجهه با پدیدهی "تضاد منافع"، نه از میان بردن آن، بلکه تلاش برای عقلانیسازی و حذف خشونت از روابط و کانالیزه کردن تضاد منافع در رفتار مدنی است.
رویکرد دوم میپذیرد که همواره و تا همیشه میان آدمیان، تضاد منافع وجود داشته و خواهد داشت؛ آن را نمیتوان حذف کرد، پس باید آن را مدیریت عقلانی و مسالمتآمیز نمود.
✅ "ملکیان"، اولا، علتالعلل فقدان صلح را "تضاد منافع" میداند. این ایده همان چیزی است که "مارکس"، گفته بود. "مارکس" تمام تاریخ جوامع را تاریخ نبردهای طبقاتی بر سر منافع میدانست. در اندیشهی مارکس، جدالها از خاکِ تضاد منافع میروید. اما آیا پیکار و ستیز، صرفا یک علت دارد و آن تضاد منافع است؟
ثانیا، و گویا "ملکیان"، حذف "تضاد منافع" را امکانپذیر میداند. از اینرو توصیه میکند در تربیت کودکان، باید شیوهای بکار برد که حس رقابت اساسا در آنها رخ ندهد.
✅ نقد اصلی، ناظر است به تصوری که "ملکیان" از تضاد منافع و رقابت میان آدمیان دارد. در این تصور، "تضاد منافع"، امری زائد و حذفشدنی است و میتوان با آن مبارزه کرد. اما کسی مانند "رابرت اِزرا پارک"،
(جامعهشناس امریکایی)، چهار فراگرد اجتماعی عام و همیشگی را در جوامع بازشناخته و چنین معرفی میکند:
"رقابت، کشمکش، توافق و همرنگی".
از نظر "ازرا پارک"، "رقابت یک صورت بنیادی و عامِ کنش متقابل اجتماعی است"، و نمیتوان آن را حذف کرد. تنها کاری که میتوان انجام داد این است که از این چهار فراگرد، خشونتزدایی نمود و صحنهی روابط و تعاملات اجتماعی را از آنها پاک کرد.
✍️ علی زمانیان ... ۰۶ / ۱۱ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed
ادامه👇👇👇
BY خرد منتقد
Share with your friend now:
tgoop.com/kherade_montaghed/1102