KHERADE_MONTAGHED Telegram 1105
🔵 "آن‌که قهرمان می‌دانستیم‌اش"

تاملی در فراز و فرود قهرمانان

وقتی جامعه‌ای مسئله‌هایش را با امکان‌های در دسترس و روند معمولی نمی‌تواند حل و فصل کند، وقتی نمی‌تواند زخم‌هایش را با فرایندهای تعبیه شده در ساختارها و قوانین جاری التیام بخشد. وقتی همه چیز مسئله می‌شود، و مردمان، خود را در حل آن‌ها عاجز می‌بینند، آن‌گاه جامعه آماده می‌شود تا "قهرمان" و راهبری را خلق کند.
احساس در بن‌بست بودن، زمینه‌ی ظهور "قهرمان" را فراهم می‌کند.
خاستگاه اصلی تولد "قهرمان"، از یک سو بحران‌های حل نشده و بن‌بست‌های انباشت شده است و از سوی دیگر، ناتوانی جامعه در رفع این بحران است. به سخن دیگر، "قهرمان"، نتیجه‌ی ناتوانی جامعه در برون رفت از تاریکی است که بر آنان سایه افکنده است. "ابرانسان" می‌آید تا با انسجام و وحدت میان نیروهای اجتماعی عبور از بحران را ممکن سازد. بنابر این "قهرمان" از تلاقی دو متغیر بحران اجتماعی و احساس ناتوانی در برون رفت از بحران، پدید می‌آید.

"قهرمان"، انسان خارق‌العاده‌ای نیست، بلکه این جامعه است که "قهرمان"  را خلق می‌کند، اما نه به صورت ارادی و آگاهانه، بلکه به صورت طبیعی و بدون آن که از پیش برای آن برنامه ریزی کرده باشد. قهرمان، همان انسان عادی است که از سوی جامعه، لباس قهرمانی به تن کرده و به منزله‌ی "انسانی برتر" و یا "منجی فراانسانی" در ذهنیت خسته‌ی جامعه طلوع می‌کند.

"قهرمان"، قهرمان نیست، مردمان درمانده از تغییر شرایط، از او قهرمان می‌سازند. این نیاز جامعه است که فردی را (که البته واجد برخی ویژگی‌های چشم‌گیر شخصی است)،  به مثابه‌ی "قهرمان"، بالا می‌کشد و او را بر تارک نگاه‌ها و توجهات اجتماعی می‌نشاند. پدیده‌ی برساخته‌ی اجتماعی است که تاریخ تولد و مرگ و فراز و فرودی دارد.

🔻 جامعه، "قهرمان"خویش را می‌سازد، برای آن‌که:

❗️۱. امید از دست رفته‌ی خود را برای تغییر، احیا کند.
❗️۲. بتواند انگیزه و اراده‌ی از دست رفته را بازسازی نماید.
❗️۳. پریشانی نظری و عملی را به وحدت و انسجام تبدیل کند.

❗️۴. در خود، این خوشبینی را ایجاد کند که اگر از دست ما کاری ساخته نیست، اما "ابرانسانی" قدرتمند، می‌تواند ما را از دریای حوادث عبور دهد.

امید به تغییر، اراده، وحدت و اعتماد به خویش، چهار عنصر اساسی است که در نهایت به خلق پدیده‌ی قهرمانی منجر می‌شود.

  برای عبور از خطر، "قهرمان و یا ابرانسان" ساخته می‌شود  اما برای آن که "قهرمان"، موفق شود، آن گاه، اطاعت و پیروی جمعی از او ضرورت می‌یابد. بدون اطاعت همگان از او، بن‌بستی شکسته نخواهد شد. اما برای آدمی،  اطاعت، امر گران‌باری است. از این رو، جامعه برای آن که "اطاعت" را برخود هموار و موجه کند، دست به ترفندی می‌برد. این که قهرمان را به  اوج رازآلود می‌برد، مقدسش می‌کند، توانایی‌اش را بیش از واقعیت، نشان می‌دهد. در باره فضیلت‌ها و مهارت‌هایش اغراق و افراط می‌کند.
چرا چنین می‌کند؟، زیر گویا آدمی نمی‌تواند از انسان عادی فرمان ببرد. اما از او که قهرمان‌ و صاحب قدرت و توانایی نظری و عملی‌اش می‌داند، آسان‌تر اطاعت می‌کند.

در حقیقت، علل روان‌شناختی اطاعت در میان مردمی که در کوران حوادث و گذر از گردنه‌های سخت و صعب العبور تغییرات، قرار دارند، آنان را به سوی پیروی خودخواسته و یا از سر ناچاری می‌کشاند.

پس از عبور از بحران و به هنگام پایین آمدن از ارتفاعات سخت و دردناک اجتماعی و رسیدن به دشت هموار، بتدریج "قهرمان"، رنگ می‌بازد، زیرا علت وجودی‌اش را از دست می‌دهد. خودسپاری مردم به ابرانسانی که آنان را با ایجاد اتحاد به مقصد و مقصود رسانده، کاهش می‌یابد و به جای آن "فردیت" می‌نشیند. شبیه مسافری که به منزل رسیده باشد و دیگر نیازی به "راه‌بلد" ندارد.

پس از تغییر و به سامان شدن امور، اما مسئله‌ی جامعه نیز تغییر می‌کند. اگر تا پیش از تغییر، مسئله این بود که چگونه می‌توان از بن‌بست عبور کرد، پس از پیروزی، مسئله این می‌شود که چگونه می‌توان از "قهرمان" عبور کرد. این پرسش، گاهی دوره‌ی جدیدی از بحران است و آن، "بحران عبور از قهرمان" و بازگشت "خودهای" از دست رفته به جامعه است.

کسانی اما به علت دلبستگی‌، منافع و یا علت‌های دیگر می‌خواهند "ابرانسان"، برای همیشه تداوم یابد. می‌خواهند پدیده‌ای مقطعی و دوره‌ای را به موضوعی برای همه‌ی دوره‌ها و زمان‌ها تبدیل نمایند. اما لاجرم و جبرا دوره‌ی افول قهرمان، با بنیان نهادن ساختار و نظم جدید آغاز می‌شود.
آرام آرام، تمرد و نافرمانی در میان جماعت گسترش می‌یابد. این تمرد نه از سر خودخواهی و القا بیگانه و یا دشمنی این و آن، بلکه فرایندی کاملا طبیعی رخ می‌دهد. طبیعی است زیرا "قهرمان"، اساسا پدیده‌ای است که در میانه‌ی بحران و برای عبور از آن، خلق می‌شود و پس از چندی، کارکردش را از دست می‌دهد.


✍️ علی زمانیان ... ۱۵ / ۱۱ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed



tgoop.com/kherade_montaghed/1105
Create:
Last Update:

🔵 "آن‌که قهرمان می‌دانستیم‌اش"

تاملی در فراز و فرود قهرمانان

وقتی جامعه‌ای مسئله‌هایش را با امکان‌های در دسترس و روند معمولی نمی‌تواند حل و فصل کند، وقتی نمی‌تواند زخم‌هایش را با فرایندهای تعبیه شده در ساختارها و قوانین جاری التیام بخشد. وقتی همه چیز مسئله می‌شود، و مردمان، خود را در حل آن‌ها عاجز می‌بینند، آن‌گاه جامعه آماده می‌شود تا "قهرمان" و راهبری را خلق کند.
احساس در بن‌بست بودن، زمینه‌ی ظهور "قهرمان" را فراهم می‌کند.
خاستگاه اصلی تولد "قهرمان"، از یک سو بحران‌های حل نشده و بن‌بست‌های انباشت شده است و از سوی دیگر، ناتوانی جامعه در رفع این بحران است. به سخن دیگر، "قهرمان"، نتیجه‌ی ناتوانی جامعه در برون رفت از تاریکی است که بر آنان سایه افکنده است. "ابرانسان" می‌آید تا با انسجام و وحدت میان نیروهای اجتماعی عبور از بحران را ممکن سازد. بنابر این "قهرمان" از تلاقی دو متغیر بحران اجتماعی و احساس ناتوانی در برون رفت از بحران، پدید می‌آید.

"قهرمان"، انسان خارق‌العاده‌ای نیست، بلکه این جامعه است که "قهرمان"  را خلق می‌کند، اما نه به صورت ارادی و آگاهانه، بلکه به صورت طبیعی و بدون آن که از پیش برای آن برنامه ریزی کرده باشد. قهرمان، همان انسان عادی است که از سوی جامعه، لباس قهرمانی به تن کرده و به منزله‌ی "انسانی برتر" و یا "منجی فراانسانی" در ذهنیت خسته‌ی جامعه طلوع می‌کند.

"قهرمان"، قهرمان نیست، مردمان درمانده از تغییر شرایط، از او قهرمان می‌سازند. این نیاز جامعه است که فردی را (که البته واجد برخی ویژگی‌های چشم‌گیر شخصی است)،  به مثابه‌ی "قهرمان"، بالا می‌کشد و او را بر تارک نگاه‌ها و توجهات اجتماعی می‌نشاند. پدیده‌ی برساخته‌ی اجتماعی است که تاریخ تولد و مرگ و فراز و فرودی دارد.

🔻 جامعه، "قهرمان"خویش را می‌سازد، برای آن‌که:

❗️۱. امید از دست رفته‌ی خود را برای تغییر، احیا کند.
❗️۲. بتواند انگیزه و اراده‌ی از دست رفته را بازسازی نماید.
❗️۳. پریشانی نظری و عملی را به وحدت و انسجام تبدیل کند.

❗️۴. در خود، این خوشبینی را ایجاد کند که اگر از دست ما کاری ساخته نیست، اما "ابرانسانی" قدرتمند، می‌تواند ما را از دریای حوادث عبور دهد.

امید به تغییر، اراده، وحدت و اعتماد به خویش، چهار عنصر اساسی است که در نهایت به خلق پدیده‌ی قهرمانی منجر می‌شود.

  برای عبور از خطر، "قهرمان و یا ابرانسان" ساخته می‌شود  اما برای آن که "قهرمان"، موفق شود، آن گاه، اطاعت و پیروی جمعی از او ضرورت می‌یابد. بدون اطاعت همگان از او، بن‌بستی شکسته نخواهد شد. اما برای آدمی،  اطاعت، امر گران‌باری است. از این رو، جامعه برای آن که "اطاعت" را برخود هموار و موجه کند، دست به ترفندی می‌برد. این که قهرمان را به  اوج رازآلود می‌برد، مقدسش می‌کند، توانایی‌اش را بیش از واقعیت، نشان می‌دهد. در باره فضیلت‌ها و مهارت‌هایش اغراق و افراط می‌کند.
چرا چنین می‌کند؟، زیر گویا آدمی نمی‌تواند از انسان عادی فرمان ببرد. اما از او که قهرمان‌ و صاحب قدرت و توانایی نظری و عملی‌اش می‌داند، آسان‌تر اطاعت می‌کند.

در حقیقت، علل روان‌شناختی اطاعت در میان مردمی که در کوران حوادث و گذر از گردنه‌های سخت و صعب العبور تغییرات، قرار دارند، آنان را به سوی پیروی خودخواسته و یا از سر ناچاری می‌کشاند.

پس از عبور از بحران و به هنگام پایین آمدن از ارتفاعات سخت و دردناک اجتماعی و رسیدن به دشت هموار، بتدریج "قهرمان"، رنگ می‌بازد، زیرا علت وجودی‌اش را از دست می‌دهد. خودسپاری مردم به ابرانسانی که آنان را با ایجاد اتحاد به مقصد و مقصود رسانده، کاهش می‌یابد و به جای آن "فردیت" می‌نشیند. شبیه مسافری که به منزل رسیده باشد و دیگر نیازی به "راه‌بلد" ندارد.

پس از تغییر و به سامان شدن امور، اما مسئله‌ی جامعه نیز تغییر می‌کند. اگر تا پیش از تغییر، مسئله این بود که چگونه می‌توان از بن‌بست عبور کرد، پس از پیروزی، مسئله این می‌شود که چگونه می‌توان از "قهرمان" عبور کرد. این پرسش، گاهی دوره‌ی جدیدی از بحران است و آن، "بحران عبور از قهرمان" و بازگشت "خودهای" از دست رفته به جامعه است.

کسانی اما به علت دلبستگی‌، منافع و یا علت‌های دیگر می‌خواهند "ابرانسان"، برای همیشه تداوم یابد. می‌خواهند پدیده‌ای مقطعی و دوره‌ای را به موضوعی برای همه‌ی دوره‌ها و زمان‌ها تبدیل نمایند. اما لاجرم و جبرا دوره‌ی افول قهرمان، با بنیان نهادن ساختار و نظم جدید آغاز می‌شود.
آرام آرام، تمرد و نافرمانی در میان جماعت گسترش می‌یابد. این تمرد نه از سر خودخواهی و القا بیگانه و یا دشمنی این و آن، بلکه فرایندی کاملا طبیعی رخ می‌دهد. طبیعی است زیرا "قهرمان"، اساسا پدیده‌ای است که در میانه‌ی بحران و برای عبور از آن، خلق می‌شود و پس از چندی، کارکردش را از دست می‌دهد.


✍️ علی زمانیان ... ۱۵ / ۱۱ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed

BY خرد منتقد


Share with your friend now:
tgoop.com/kherade_montaghed/1105

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Concise In the next window, choose the type of your channel. If you want your channel to be public, you need to develop a link for it. In the screenshot below, it’s ”/catmarketing.” If your selected link is unavailable, you’ll need to suggest another option. Channel login must contain 5-32 characters Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators. Polls
from us


Telegram خرد منتقد
FROM American