KHERADE_MONTAGHED Telegram 1110
🔵  دارد تمام می‌شود

سال را می‌گویم، دارد تمام می‌شود. به پایان می‌رسد سالی که در آن خندیدیم، گریستیم، آرام بودیم، مضطرب شدیم. امید در جانم‌مان شکوفه زد، هر چند کم‌سو و ناامید و مایوس شدیم، هر چند سنگین و غم‌انگیز.

  سال رو به پایان است،
وقتی به پشت سر نگاه می‌کنیم، به خودمان می‌گوییم چه زود گذشت. اما وقتی به گذران لحظه‌ها و روزها نگاه می‌کنیم، احساس می‌کنیم چه دیر. و آدمی درونی پر از تناقض‌هایی حل نشده دارد. دو نگرش ناساز، هم‌زمان به یک‌دیگر تنه می‌زنند. از سویی احساس می‌کنیم، سال چه زود و با سرعت عبور کرد و تمام شد و از سویی دیگر احساس می‌کنیم روزهای پر رنج و اضطرابش چه دیر پایید.

غوطه خوردن در دریای مواج زندگی، به نحو طبیعی، در جای خودش، نفس آدمی را می‌گیرد، چه برسد به زندگی در این مُلک و دیار که در فراز و نشیب بسیار، همه را دچار سرگیجه کرده است. سرزمینی که می‌توانست آرام باشد و غروب آفتاب‌اش زیبا، سرزمینی که می‌توانست بیش از رنج، شادی در کوچه و پس‌کوچه‌هایش پرسه بزند، اما آن‌چه بر هم انباشت شده و می‌شود، نگرانی، بی‌قراری، اضطراب، رنج و فرسودگی است. فرسودگی، فقط مربوط به تن و جسم‌ نمی‌شود، در بن‌بست‌های دیرپا، دین، فرهنگ، سرمایه‌های اجتماعی، رضایت و شادی فرسوده می‌شوند. جان آدمی است که در کشاکش روزگار، فرسوده و تباه می‌شود. و ما نسلی هستیم که به چشم خویش، تباه شدن سرزمینی را می‌بینیم که وطن می‌نامندش.

سال‌ها از پی هم می‌آیند و می‌روند و زمان از دست می‌شود. فرصت‌ها می‌سوزند و دود آن، بر چشم مردمانی می‌رود که چشم به آینده دوخته‌اند. هم‌چون نیستانی که آتش در آن درگرفته است، روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها و اغراق نیست اگر بگویم قرن‌ها دود می‌شوند و به هوا می‌روند.

  سال‌ها از پی‌هم می‌آیند و می‌روند و ما از خودمان نمی‌پرسیم چرا نمی‌توانیم مسئله‌های تاریخی‌مان را حل کنیم. چرا هر زخمی که بر پیکر فرهنگ، سیاست و جامعه وارد می‌شود، دیگر بهبود نمی‌یابد. زخم‌ها از پی‌ زخم‌ها، و دردها در پی دردها می‌آیند و اما نمی‌روند. و نمی‌پرسیم چرا قدرت و توان ترمیم خود را از دست داده‌ایم؟

هیچ آیا از خود پرسیده‌ایم چرا نمی‌توانیم (هم در سطح فردی، هم در سطح کلان اجتماعی و حتی بین‌المللی) از زخم‌هایی که بر پیکر ما وارد شده عبور کنیم؟ این چه سرنوشتی است که آینده‌‌مان در اسارت گذشته و تاریخ پیشین است؟ چرا گذشته، مانع را آینده‌ی ماست؟

مگر نه این است که تماما آدمیان در طول تاریخ و در همه‌ی جوامع با مصیبت‌ها، مشقت‌ها، جنگ‌ها و....روبرو بوده‌اند، در این میان، چرا ما بار سنگین و دردناک تمامی تاریخ‌مان را بر دوش گرفته‌ایم و آیا وقت آن نرسیده که به جای خیره شدن به گذشته، سرمان را برگردانیم و آینده را بنگریم؟

چگونه می‌توانیم خویشتن خویش را و سرزمین‌مان را از نو مرمت کنیم؟ چگونه می‌توانیم زخم‌‌های تاریخی‌مان را التیام بخشیم تا بهبود یابند.؟

اینک بیش از هر چیز به جنبش رهایی‌بخش از تاریخ و اسارت پیشینیان، محتاجیم. این سخن نه بدان معناست که به تاریخ بی‌نیازیم. البته که تاریخ، کلاس بزرگی برای آموختن است، و البته تجربه‌های پیشینیان، غنیمت گران‌بهایی است،
🔻 اما مقصود آن است که:
اولا،  زخم‌های تاریخی را معیار روابط، مناسبات و زندگی امروزمان قرار ندهیم. مراد ما در این‌‌جا، رهایی از زنجیرهایی است از جنس نفرت‌های انباشت شده و خاطرات تلخی که "اکنون‌مان‌" را از ما می‌ستاند.
ثانیا، برای حل مسئله‌های امروزی، به جای آن که سرمان را به پشت برگردانیم و راه حل را در مخروبه‌ی گذشته بیابیم، متاملانه با "عقل" مشورت کنیم و به یاری او مسیرمان را پیدا نماییم.
✔️ روزی باید از "صغارت تاریخی" بیرون بیاییم، بالغ شویم و برپای عقل خویش بایستیم. و بلوغ، یعنی ما معمار زندگی خویش شویم، بی آن‌که دیگری، دست‌مان را بگیرد.

  دارد تمام می‌شود،
اما این بار، منظور، تمام شدن سال نیست. تمام شدن فرصت‌های تاریخی برای رشد و توسعه است که به سرعت از دست می‌رود. تمام شدن امکان‌های زندگی است. جهان منتظر هیچ قومی نمی‌ماند. کاروانِ زمان، می‌گذرد و این مسافران‌اند که باید خود را با رفتن‌اش هماهنگ کنند.

  "دارد تمام شدن‌"هاست که ما را مضطرب کرده و می‌کند. زیرا به چشم خویش می‌بینیم سرمایه‌های این سرزمین، چگونه دور می‌شوند، محو می‌شوند. می‌سوزند و خاکسترشان را باد با خود می‌برد.
"زمان"، به منزله‌ی بهترین و مهمترین سرمایه، دارد تمام می‌شود. سال، رو به پایان است و همه‌چیز.

✍️ علی زمانیان ... ۱۰ / ۱۲ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed



tgoop.com/kherade_montaghed/1110
Create:
Last Update:

🔵  دارد تمام می‌شود

سال را می‌گویم، دارد تمام می‌شود. به پایان می‌رسد سالی که در آن خندیدیم، گریستیم، آرام بودیم، مضطرب شدیم. امید در جانم‌مان شکوفه زد، هر چند کم‌سو و ناامید و مایوس شدیم، هر چند سنگین و غم‌انگیز.

  سال رو به پایان است،
وقتی به پشت سر نگاه می‌کنیم، به خودمان می‌گوییم چه زود گذشت. اما وقتی به گذران لحظه‌ها و روزها نگاه می‌کنیم، احساس می‌کنیم چه دیر. و آدمی درونی پر از تناقض‌هایی حل نشده دارد. دو نگرش ناساز، هم‌زمان به یک‌دیگر تنه می‌زنند. از سویی احساس می‌کنیم، سال چه زود و با سرعت عبور کرد و تمام شد و از سویی دیگر احساس می‌کنیم روزهای پر رنج و اضطرابش چه دیر پایید.

غوطه خوردن در دریای مواج زندگی، به نحو طبیعی، در جای خودش، نفس آدمی را می‌گیرد، چه برسد به زندگی در این مُلک و دیار که در فراز و نشیب بسیار، همه را دچار سرگیجه کرده است. سرزمینی که می‌توانست آرام باشد و غروب آفتاب‌اش زیبا، سرزمینی که می‌توانست بیش از رنج، شادی در کوچه و پس‌کوچه‌هایش پرسه بزند، اما آن‌چه بر هم انباشت شده و می‌شود، نگرانی، بی‌قراری، اضطراب، رنج و فرسودگی است. فرسودگی، فقط مربوط به تن و جسم‌ نمی‌شود، در بن‌بست‌های دیرپا، دین، فرهنگ، سرمایه‌های اجتماعی، رضایت و شادی فرسوده می‌شوند. جان آدمی است که در کشاکش روزگار، فرسوده و تباه می‌شود. و ما نسلی هستیم که به چشم خویش، تباه شدن سرزمینی را می‌بینیم که وطن می‌نامندش.

سال‌ها از پی هم می‌آیند و می‌روند و زمان از دست می‌شود. فرصت‌ها می‌سوزند و دود آن، بر چشم مردمانی می‌رود که چشم به آینده دوخته‌اند. هم‌چون نیستانی که آتش در آن درگرفته است، روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها و اغراق نیست اگر بگویم قرن‌ها دود می‌شوند و به هوا می‌روند.

  سال‌ها از پی‌هم می‌آیند و می‌روند و ما از خودمان نمی‌پرسیم چرا نمی‌توانیم مسئله‌های تاریخی‌مان را حل کنیم. چرا هر زخمی که بر پیکر فرهنگ، سیاست و جامعه وارد می‌شود، دیگر بهبود نمی‌یابد. زخم‌ها از پی‌ زخم‌ها، و دردها در پی دردها می‌آیند و اما نمی‌روند. و نمی‌پرسیم چرا قدرت و توان ترمیم خود را از دست داده‌ایم؟

هیچ آیا از خود پرسیده‌ایم چرا نمی‌توانیم (هم در سطح فردی، هم در سطح کلان اجتماعی و حتی بین‌المللی) از زخم‌هایی که بر پیکر ما وارد شده عبور کنیم؟ این چه سرنوشتی است که آینده‌‌مان در اسارت گذشته و تاریخ پیشین است؟ چرا گذشته، مانع را آینده‌ی ماست؟

مگر نه این است که تماما آدمیان در طول تاریخ و در همه‌ی جوامع با مصیبت‌ها، مشقت‌ها، جنگ‌ها و....روبرو بوده‌اند، در این میان، چرا ما بار سنگین و دردناک تمامی تاریخ‌مان را بر دوش گرفته‌ایم و آیا وقت آن نرسیده که به جای خیره شدن به گذشته، سرمان را برگردانیم و آینده را بنگریم؟

چگونه می‌توانیم خویشتن خویش را و سرزمین‌مان را از نو مرمت کنیم؟ چگونه می‌توانیم زخم‌‌های تاریخی‌مان را التیام بخشیم تا بهبود یابند.؟

اینک بیش از هر چیز به جنبش رهایی‌بخش از تاریخ و اسارت پیشینیان، محتاجیم. این سخن نه بدان معناست که به تاریخ بی‌نیازیم. البته که تاریخ، کلاس بزرگی برای آموختن است، و البته تجربه‌های پیشینیان، غنیمت گران‌بهایی است،
🔻 اما مقصود آن است که:
اولا،  زخم‌های تاریخی را معیار روابط، مناسبات و زندگی امروزمان قرار ندهیم. مراد ما در این‌‌جا، رهایی از زنجیرهایی است از جنس نفرت‌های انباشت شده و خاطرات تلخی که "اکنون‌مان‌" را از ما می‌ستاند.
ثانیا، برای حل مسئله‌های امروزی، به جای آن که سرمان را به پشت برگردانیم و راه حل را در مخروبه‌ی گذشته بیابیم، متاملانه با "عقل" مشورت کنیم و به یاری او مسیرمان را پیدا نماییم.
✔️ روزی باید از "صغارت تاریخی" بیرون بیاییم، بالغ شویم و برپای عقل خویش بایستیم. و بلوغ، یعنی ما معمار زندگی خویش شویم، بی آن‌که دیگری، دست‌مان را بگیرد.

  دارد تمام می‌شود،
اما این بار، منظور، تمام شدن سال نیست. تمام شدن فرصت‌های تاریخی برای رشد و توسعه است که به سرعت از دست می‌رود. تمام شدن امکان‌های زندگی است. جهان منتظر هیچ قومی نمی‌ماند. کاروانِ زمان، می‌گذرد و این مسافران‌اند که باید خود را با رفتن‌اش هماهنگ کنند.

  "دارد تمام شدن‌"هاست که ما را مضطرب کرده و می‌کند. زیرا به چشم خویش می‌بینیم سرمایه‌های این سرزمین، چگونه دور می‌شوند، محو می‌شوند. می‌سوزند و خاکسترشان را باد با خود می‌برد.
"زمان"، به منزله‌ی بهترین و مهمترین سرمایه، دارد تمام می‌شود. سال، رو به پایان است و همه‌چیز.

✍️ علی زمانیان ... ۱۰ / ۱۲ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed

BY خرد منتقد


Share with your friend now:
tgoop.com/kherade_montaghed/1110

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

"Doxxing content is forbidden on Telegram and our moderators routinely remove such content from around the world," said a spokesman for the messaging app, Remi Vaughn. In the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram, members are only allowed to post voice notes of themselves screaming. Anything else will result in an instant ban from the group, which currently has about 75 members. With the administration mulling over limiting access to doxxing groups, a prominent Telegram doxxing group apparently went on a "revenge spree." For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. How to Create a Private or Public Channel on Telegram?
from us


Telegram خرد منتقد
FROM American