KHERADE_MONTAGHED Telegram 1111
🔵  "خدا"، آن‌گونه که به نظر می‌رسد.


ما با پندار خدا روبرو هستیم، نه با خود خدا

  نکته‌ی اول:
تفکیک میان خدا، آن گونه که هست و خدا آن گونه که به نظر می‌رسد، اهمیت بالایی دارد. زیرا ما می‌توانیم در باره‌ی خدا، آن گونه که به نظر می‌رسد سخن بگوییم و بیندیشیم، اما در برابر خدا، آن گونه که هست، فقط می‌توان و باید سکوت کرد. ما با "نمود" خدا روبرو هستیم نه با " بود" خدا. ما با انعکاس سایه‌ی خدا بر معرفت انسانی‌مان مواجه می‌شویم و نه با او، آن چنان که هست. از این رو سخن گفتن از خدا، (با وام گرفتن از ایده‌ی افلاطون)، سخن گفتن از سایه‌ی خداست. اندیشیدن به خدایی است، آن گونه که به نظر می‌رسد. بنابراین فقط می‌توانیم "پندار خدا" را روایت کنیم.

نکته‌ی دوم:
وقتی از پندار خدا سخنی به میان می‌آید به این معناست که خدا، بر هریک از آدمیان به گونه‌ای متفاوت می‌تابد. از این رو خداشناسی خداباوران با یکدیگر متفاوت و در برخی موارد متضاد است. هر یک، پنداری از خدا دارند. و همین تفاوت و تضاد پندارها در ذهنیت مومنان، سبب می‌شود که به تعبیر حافظ ره افسانه زنند و جنگ هفتاد و دو ملت رخ دهد. نزد مولانا راز این تفاوت و تکثر پندارها این است که ما آدمیان در تاریکیِ این جهان با حقیقت روبرو می‌شویم. (داستان تماس با فیل در تاریکی را به یاد بیاورید).
اجمالا می‌توان گفت که همه‌ی این تصاویر و پندارها، نسبت به خدا، آن چنان که هست، از یک میزان اعتبار برخوردار نیستند. یکی بر دیگری ارجحیت دارد. اما این ارجحیت، بر ما چندان مکشوف نیست. زیرا نمی‌توان دوری و نزدیکی هر یک از پندارها را با خدایی که آن جا نشسته است، اندازه گیری کرد. بنابراین هیچ کس نمی‌تواند ادعای فهم درست و کامل از خدا داشته باشد و خود را بر حق و دیگران را تماما بر نهج باطل بداند. تنها کاری که می‌توان کرد این است که:
✔️ اولا، نسبت به پندارهای متفاوت نسبت به خدا رواداری نشان داد و یا دست کم با قائلان هر یک از این پندارها مدارا نمود.
✔️ ثانیا، درونی گشوده به هر یک از ادراک‌ها داشت و با  گفتگوی میان پندارها، مسیر معرفتی درست‌تری را انتخاب کرد.

نکته‌ی سوم:
شکل‌گیری پندار آدمیان از خدا، "فرایندی" است. به این معنا که خداباوران طی یک پروسه‌ی بعضا طولانی و تحت تاثیر علل و عوامل مختلفی، به فهمی از خدا می‌رسند. و گرچه اراده و تصمیم آنان در این که خدا را چگونه درک کنند، منشا اثر است اما بخش بزرگ همه‌ی پندارها، ذیل عواملی شکل می‌گیرد که عموما (و نه تماما)، از حیطه‌ی اختیار و اراده‌ آدمی خارج است. این که کدام علل و عوامل در فهم از خدا موثرند، بعدا خواهد آمد. اما بیان این نکته عجالتا ضرورت دارد که ما خدا را از "افقی" که در آن ایستاده‌ایم، تماشا می‌کنیم. چشم‌اندازی که از آن به خدا می‌نگریم و او را می‌بینیم و پنداری که از او در ذهن ما شکل می‌گیرد، تعیین کننده‌ی خدا‌شناسی ماست.

آدمیان هر یک، از چشم انداز و افق دید منحصر به فرد به هستی می‌نگرند. و همین انحصار در افق دید و یا پرسپکتیو است که سبب خلق پندارها می‌گردد. هیچ کس نمی‌تواند مدعی شود که از "هیچ کجا" به حقیقت می‌نگرد. هر یک از ما آدمیان، از "یک جایی" و افقی به هستی نگاه می‌کنیم. و درست همین افق و پرسپکتیو است که خط نگاه و کیفیت نگرش ما را تعیین می‌کند و باعث می‌شود با وجهی از حقیقت مواجه شویم و نه با تمام حقیقت.

نکته‌ی چهارم:
پندار خداباوران از خدا، امر ثابت و بدون تغییر نیست. بلکه هر یک از خداباوران، بدون آن که خود، چندان نسبت به تغییر پندارشان آگاهی داشته باشند، دایما دچار تغییر و تحول در امر خداشناسی می‌شوند. درک خدا باور از خدا هم چونان جریان آبی است که در رودخانه‌ای خروشان، دایما با فراز و نشیب‌هایی روبرو می‌شود و مسیرش را تغییر می‌دهد. این تغییر الزاما به سوی تعالی نیست، گاهی به درجات پایین تر نزول می‌کند و گاهی نیز زایل می‌شود و از دست می‌رود. تغییر و دگرگونی در فهم از خدا، تابعی است از تغییر و دگرگونی در عواملی که درک خاصی از خدا را ایجاد کرده اند.

✔️ به زبان آماری، میان فهم از خدا (به عنوان متغیر وابسته)، و عوامل موجده‌ی فهم از خدا به عنوان متغیر مستقل، همبستگی وجود دارد. گرچه تناظر یک به یکی میان دگرگونی در متغیر مستقل و متغیر وابسته برقرار نیست، اما هرگاه متغیر مستقل، دچار تغییر و تحول گردد، خداشناسی خداباور نیز به تبع آن، دچار تغییر و تحول می‌گردد.

  نکته‌ی پنجم:
فارغ از این‌که نگرش افراد با چه درجه‌ی اعتبار مطابق با واقع است، اما، هر نگرش و برداشتی از خدا، وظیفه و رسالتی بردوش قائلان به آن نگرش می‌اندازد. به تعبیر دیگر، خداباور، مطابق با نگرشی که از خدا دارد، خود را مسئول و موظف به انجام وظایفی می‌داند. و همین امر سبب می‌گردد، ظواهر دین‌داری افراد متفاوت شود.

✍️ علی زمانیان ... ۱۹ / ۱۲ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed



tgoop.com/kherade_montaghed/1111
Create:
Last Update:

🔵  "خدا"، آن‌گونه که به نظر می‌رسد.


ما با پندار خدا روبرو هستیم، نه با خود خدا

  نکته‌ی اول:
تفکیک میان خدا، آن گونه که هست و خدا آن گونه که به نظر می‌رسد، اهمیت بالایی دارد. زیرا ما می‌توانیم در باره‌ی خدا، آن گونه که به نظر می‌رسد سخن بگوییم و بیندیشیم، اما در برابر خدا، آن گونه که هست، فقط می‌توان و باید سکوت کرد. ما با "نمود" خدا روبرو هستیم نه با " بود" خدا. ما با انعکاس سایه‌ی خدا بر معرفت انسانی‌مان مواجه می‌شویم و نه با او، آن چنان که هست. از این رو سخن گفتن از خدا، (با وام گرفتن از ایده‌ی افلاطون)، سخن گفتن از سایه‌ی خداست. اندیشیدن به خدایی است، آن گونه که به نظر می‌رسد. بنابراین فقط می‌توانیم "پندار خدا" را روایت کنیم.

نکته‌ی دوم:
وقتی از پندار خدا سخنی به میان می‌آید به این معناست که خدا، بر هریک از آدمیان به گونه‌ای متفاوت می‌تابد. از این رو خداشناسی خداباوران با یکدیگر متفاوت و در برخی موارد متضاد است. هر یک، پنداری از خدا دارند. و همین تفاوت و تضاد پندارها در ذهنیت مومنان، سبب می‌شود که به تعبیر حافظ ره افسانه زنند و جنگ هفتاد و دو ملت رخ دهد. نزد مولانا راز این تفاوت و تکثر پندارها این است که ما آدمیان در تاریکیِ این جهان با حقیقت روبرو می‌شویم. (داستان تماس با فیل در تاریکی را به یاد بیاورید).
اجمالا می‌توان گفت که همه‌ی این تصاویر و پندارها، نسبت به خدا، آن چنان که هست، از یک میزان اعتبار برخوردار نیستند. یکی بر دیگری ارجحیت دارد. اما این ارجحیت، بر ما چندان مکشوف نیست. زیرا نمی‌توان دوری و نزدیکی هر یک از پندارها را با خدایی که آن جا نشسته است، اندازه گیری کرد. بنابراین هیچ کس نمی‌تواند ادعای فهم درست و کامل از خدا داشته باشد و خود را بر حق و دیگران را تماما بر نهج باطل بداند. تنها کاری که می‌توان کرد این است که:
✔️ اولا، نسبت به پندارهای متفاوت نسبت به خدا رواداری نشان داد و یا دست کم با قائلان هر یک از این پندارها مدارا نمود.
✔️ ثانیا، درونی گشوده به هر یک از ادراک‌ها داشت و با  گفتگوی میان پندارها، مسیر معرفتی درست‌تری را انتخاب کرد.

نکته‌ی سوم:
شکل‌گیری پندار آدمیان از خدا، "فرایندی" است. به این معنا که خداباوران طی یک پروسه‌ی بعضا طولانی و تحت تاثیر علل و عوامل مختلفی، به فهمی از خدا می‌رسند. و گرچه اراده و تصمیم آنان در این که خدا را چگونه درک کنند، منشا اثر است اما بخش بزرگ همه‌ی پندارها، ذیل عواملی شکل می‌گیرد که عموما (و نه تماما)، از حیطه‌ی اختیار و اراده‌ آدمی خارج است. این که کدام علل و عوامل در فهم از خدا موثرند، بعدا خواهد آمد. اما بیان این نکته عجالتا ضرورت دارد که ما خدا را از "افقی" که در آن ایستاده‌ایم، تماشا می‌کنیم. چشم‌اندازی که از آن به خدا می‌نگریم و او را می‌بینیم و پنداری که از او در ذهن ما شکل می‌گیرد، تعیین کننده‌ی خدا‌شناسی ماست.

آدمیان هر یک، از چشم انداز و افق دید منحصر به فرد به هستی می‌نگرند. و همین انحصار در افق دید و یا پرسپکتیو است که سبب خلق پندارها می‌گردد. هیچ کس نمی‌تواند مدعی شود که از "هیچ کجا" به حقیقت می‌نگرد. هر یک از ما آدمیان، از "یک جایی" و افقی به هستی نگاه می‌کنیم. و درست همین افق و پرسپکتیو است که خط نگاه و کیفیت نگرش ما را تعیین می‌کند و باعث می‌شود با وجهی از حقیقت مواجه شویم و نه با تمام حقیقت.

نکته‌ی چهارم:
پندار خداباوران از خدا، امر ثابت و بدون تغییر نیست. بلکه هر یک از خداباوران، بدون آن که خود، چندان نسبت به تغییر پندارشان آگاهی داشته باشند، دایما دچار تغییر و تحول در امر خداشناسی می‌شوند. درک خدا باور از خدا هم چونان جریان آبی است که در رودخانه‌ای خروشان، دایما با فراز و نشیب‌هایی روبرو می‌شود و مسیرش را تغییر می‌دهد. این تغییر الزاما به سوی تعالی نیست، گاهی به درجات پایین تر نزول می‌کند و گاهی نیز زایل می‌شود و از دست می‌رود. تغییر و دگرگونی در فهم از خدا، تابعی است از تغییر و دگرگونی در عواملی که درک خاصی از خدا را ایجاد کرده اند.

✔️ به زبان آماری، میان فهم از خدا (به عنوان متغیر وابسته)، و عوامل موجده‌ی فهم از خدا به عنوان متغیر مستقل، همبستگی وجود دارد. گرچه تناظر یک به یکی میان دگرگونی در متغیر مستقل و متغیر وابسته برقرار نیست، اما هرگاه متغیر مستقل، دچار تغییر و تحول گردد، خداشناسی خداباور نیز به تبع آن، دچار تغییر و تحول می‌گردد.

  نکته‌ی پنجم:
فارغ از این‌که نگرش افراد با چه درجه‌ی اعتبار مطابق با واقع است، اما، هر نگرش و برداشتی از خدا، وظیفه و رسالتی بردوش قائلان به آن نگرش می‌اندازد. به تعبیر دیگر، خداباور، مطابق با نگرشی که از خدا دارد، خود را مسئول و موظف به انجام وظایفی می‌داند. و همین امر سبب می‌گردد، ظواهر دین‌داری افراد متفاوت شود.

✍️ علی زمانیان ... ۱۹ / ۱۲ / ۱۴۰۳
@kherade_montaghed

BY خرد منتقد


Share with your friend now:
tgoop.com/kherade_montaghed/1111

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The best encrypted messaging apps The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot. Add up to 50 administrators End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance. A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP.
from us


Telegram خرد منتقد
FROM American