KHERADE_MONTAGHED Telegram 1117
🔵 از "تعلیق سیاست" تا "سیاست تعلیق"

پایان بازیِ "سیاست تعلیق"

ساموئل هانتینگتون در کتاب "سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی" به موضوع کارآمدی حکومت‌ها و توانایی آن‌ها در مدیریت تنش‌های داخلی و بین‌المللی پرداخته است. هانتینگتون معتقد است،

 از معیارهای اصلی کارآمدی یک نظام سیاسی
:

الف) توانایی در مدیریت مشارکت سیاسی و حل منازعات داخلی است.
او به‌ویژه بر این نکته تأکید دارد که حکومت‌های کارآمد باید بتوانند تنش‌ها را قبل از آن‌که به بحران تبدیل شوند، حل کنند.

ب) سرعت حل و فصل تنش‌ها و خصومات بین‌المللی.
برای همه‌ی نظام سیاسی در تمامی ادوار تاریخی، همواره تنش‌ها و مسئله‌های داخلی و خارجی ایجاد می‌شود. اما مهم این است که حاکمانِ در قدرت، در چه مدت زمانی می‌توانند تنش‌ را کاهش دهند، مسئله را حل کنند و اجازه ندهند مسئله، به مشکل و سپس به بحران تبدیل شود.

در واقع، معیاری را که هانتینگتین برای سنجش کارآمدی نظام‌های سیاسی معرفی می‌کند، این است که مناقشات داخلی و تنش‌های بین‌المللی، در چه بازه‌ی زمانی رفع و حل می‌شود. او معتقد است که زمانبندی و ظرفیت پاسخگویی حکومت‌ها به بحران‌ها، تعیین‌کننده ثبات یا فروپاشی آن‌هاست. از نظر او، حکومت‌های با نهادهای ضعیف، معمولاً واکنش‌های دیرهنگام یا نامتناسبی به چالش‌ها نشان می‌دهند، درحالی‌که نظام‌های سیاسی نهادینه‌شده می‌توانند بحران‌ها را به‌موقع و به نحو مؤثر مدیریت کنند.
آن چه سبب می‌شود که حکومت رو به "تعلیق مسئله‌هایش" بیاورد، این است که پیش از این، سیاست به محاق رفته و در تعلیق بوده است.

 مختصات مشترک این دسته از نظام‌ها عبارت است از:

✔️ضعف نهادینه‌شدن سیاست،
✔️کاهش مشارکت سیاسی شهروندان،
✔️فقدان آزادی
✔️سرکوب نهادهای مدنی،
✔️کاهش عقلانیت سیاسی

این عوامل در نهایت به کاهش ظرفیت حکمرانی در توانایی حل مناقشات می‌انجامد. و هنگامی‌ نظام سیاسی، توانایی‌اش را در حل و فصل تنش‌ها از دست می‌دهد و نمی‌تواند در زمان مطلوب، تصمیم کارآمدی را اتخاذ نماید، آن گاه رو به تعلیق مسئله ها می‌برد.

در این دیدگاه، ثبات سیاسی وابسته به میزان نهادینه‌شدن ساختارهای حکومتی است. نظام‌هایی که نهادهای سیاسی قوی ندارند (مانند احزاب ضعیف، بوروکراسی ناکارآمد، یا قوه قضائیه وابسته) معمولا:

✔️در مدیریت بحران‌ها کند عمل می‌کنند.
✔️در برابر تغییرات اجتماعی انعطاف‌ناپذیرند.
✔️تصمیم‌گیری‌هایشان بیشتر واکنشی است تا پیشگیرانه.

در نتیجه، چنین نظام‌هایی مجبور می‌شوند رو به سیاست تعلیق ببرند. "سیاست تعلیق"، همان "سیاست خرید زمان" است. تاکتیکی که در آن حکومت‌ها یا بازیگران سیاسی به‌جای حل ریشه‌ای مشکلات، از تأخیر، انحراف توجه، یا اقدامات موقتی استفاده می‌کنند. اما هنگامی که تاکتیک خرید زمان و محول کردن حل مسئله به آینده‌ی نامعلوم، به یک استراتژی مبنایی تبدیل می‌شود، آن‌گاه سیاست به مثابه کنش عقلانی فرو می‌ریزد و به جای آن، تاخیر، تعلل و نادیده گرفتن امور می‌نشیند.

 عدم تصمیم‌گیریِ به موقع، در نهایت:

۱. به انباشت مشکلات حل نشده و انباشت نارضایتی منتهی می‌شود.
۲. اعتماد عمومی دچار فرسایش شدید می‌شود
۳. و سبب تشدید خشونت می‌گردد. زیرا وقتی معترضان دریابند که حکومت قصد واقعی برای تغییر ندارد، ممکن است به اشکال رادیکال‌‌تری از کنش روی بیاورند.

سیاست "تعلیق تصمیم‌گیری"، به نحو سمبلیک، همان بازی موش و گربه است. یعنی فرآیند طولانی‌کردن یا نمایشی شدن بحران‌ها، بدون حل ریشه‌ای آن‌ها است. با این تفاوت که در بازی موش و گربه، بازی هیچ‌گاه به پایان قطعی نمی‌رسد. اما در "سیاست تعلیق"، تصمیم‌گیری، حکومت و بحران در یک چرخهٔ بی‌پایان قرار می‌گیرند. به نحوی که بحران فقط به تعویق می‌افتد، اما حل نمی‌شود و دوباره سر باز می‌زند. نوعی نمایش جنگ و گریز، در میانه ی آری و نه گفتن. چیزی شبیه آن چه در فرهنگ ایرانی به آن "کج‌دار و مریز" می‌گویند. بازی موش و گربه بی‌پایان است، اما در واقعیت سیاسی، بحران‌های انباشته‌شده سرانجام در قالب انقلاب‌ها یا فروپاشی نظام‌ مستقر به نمایش درمی‌آید و پایان غم‌انگیزی را رقم می‌زند.

✔️ "سیاست تعلیق" یا انجماد موقت موقعیت و فقدان تصمیم‌گیری موًثر و کارآمد، ممکن است به صورت مقطعی، موردی و کوتاه مدت به کار آید، اما وقتی از این تاکتیک، به منزله‌ی یک استراتژی دراز مدت در مقابل همه‌ی مسئله‌ها استفاده می‌شود، به ضد خودش تبدیل می‌گردد، و نظام را در بدترین شرایط و سخت‌ترین موقعیت‌ها قرار می‌دهد. به نحوی که جز کرنش و شکست در برابر واقعیتی که از آن می‌گریخت، راهی نمی‌ماند.

(تفاوت ترامپ با روسای پیشین امریکا در مواجهه‌ی با ایران، این است که ترامپ، "سیاست ضد تعلیق" را در پیش‌گرفته است، به همین علت است که نظام به مشکل لاینحل برخورده است)

✍️ علی زمانیان ... ۰۸ / ۰۱ / ۱۴۰۴
@kherade_montaghed



tgoop.com/kherade_montaghed/1117
Create:
Last Update:

🔵 از "تعلیق سیاست" تا "سیاست تعلیق"

پایان بازیِ "سیاست تعلیق"

ساموئل هانتینگتون در کتاب "سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی" به موضوع کارآمدی حکومت‌ها و توانایی آن‌ها در مدیریت تنش‌های داخلی و بین‌المللی پرداخته است. هانتینگتون معتقد است،

 از معیارهای اصلی کارآمدی یک نظام سیاسی
:

الف) توانایی در مدیریت مشارکت سیاسی و حل منازعات داخلی است.
او به‌ویژه بر این نکته تأکید دارد که حکومت‌های کارآمد باید بتوانند تنش‌ها را قبل از آن‌که به بحران تبدیل شوند، حل کنند.

ب) سرعت حل و فصل تنش‌ها و خصومات بین‌المللی.
برای همه‌ی نظام سیاسی در تمامی ادوار تاریخی، همواره تنش‌ها و مسئله‌های داخلی و خارجی ایجاد می‌شود. اما مهم این است که حاکمانِ در قدرت، در چه مدت زمانی می‌توانند تنش‌ را کاهش دهند، مسئله را حل کنند و اجازه ندهند مسئله، به مشکل و سپس به بحران تبدیل شود.

در واقع، معیاری را که هانتینگتین برای سنجش کارآمدی نظام‌های سیاسی معرفی می‌کند، این است که مناقشات داخلی و تنش‌های بین‌المللی، در چه بازه‌ی زمانی رفع و حل می‌شود. او معتقد است که زمانبندی و ظرفیت پاسخگویی حکومت‌ها به بحران‌ها، تعیین‌کننده ثبات یا فروپاشی آن‌هاست. از نظر او، حکومت‌های با نهادهای ضعیف، معمولاً واکنش‌های دیرهنگام یا نامتناسبی به چالش‌ها نشان می‌دهند، درحالی‌که نظام‌های سیاسی نهادینه‌شده می‌توانند بحران‌ها را به‌موقع و به نحو مؤثر مدیریت کنند.
آن چه سبب می‌شود که حکومت رو به "تعلیق مسئله‌هایش" بیاورد، این است که پیش از این، سیاست به محاق رفته و در تعلیق بوده است.

 مختصات مشترک این دسته از نظام‌ها عبارت است از:

✔️ضعف نهادینه‌شدن سیاست،
✔️کاهش مشارکت سیاسی شهروندان،
✔️فقدان آزادی
✔️سرکوب نهادهای مدنی،
✔️کاهش عقلانیت سیاسی

این عوامل در نهایت به کاهش ظرفیت حکمرانی در توانایی حل مناقشات می‌انجامد. و هنگامی‌ نظام سیاسی، توانایی‌اش را در حل و فصل تنش‌ها از دست می‌دهد و نمی‌تواند در زمان مطلوب، تصمیم کارآمدی را اتخاذ نماید، آن گاه رو به تعلیق مسئله ها می‌برد.

در این دیدگاه، ثبات سیاسی وابسته به میزان نهادینه‌شدن ساختارهای حکومتی است. نظام‌هایی که نهادهای سیاسی قوی ندارند (مانند احزاب ضعیف، بوروکراسی ناکارآمد، یا قوه قضائیه وابسته) معمولا:

✔️در مدیریت بحران‌ها کند عمل می‌کنند.
✔️در برابر تغییرات اجتماعی انعطاف‌ناپذیرند.
✔️تصمیم‌گیری‌هایشان بیشتر واکنشی است تا پیشگیرانه.

در نتیجه، چنین نظام‌هایی مجبور می‌شوند رو به سیاست تعلیق ببرند. "سیاست تعلیق"، همان "سیاست خرید زمان" است. تاکتیکی که در آن حکومت‌ها یا بازیگران سیاسی به‌جای حل ریشه‌ای مشکلات، از تأخیر، انحراف توجه، یا اقدامات موقتی استفاده می‌کنند. اما هنگامی که تاکتیک خرید زمان و محول کردن حل مسئله به آینده‌ی نامعلوم، به یک استراتژی مبنایی تبدیل می‌شود، آن‌گاه سیاست به مثابه کنش عقلانی فرو می‌ریزد و به جای آن، تاخیر، تعلل و نادیده گرفتن امور می‌نشیند.

 عدم تصمیم‌گیریِ به موقع، در نهایت:

۱. به انباشت مشکلات حل نشده و انباشت نارضایتی منتهی می‌شود.
۲. اعتماد عمومی دچار فرسایش شدید می‌شود
۳. و سبب تشدید خشونت می‌گردد. زیرا وقتی معترضان دریابند که حکومت قصد واقعی برای تغییر ندارد، ممکن است به اشکال رادیکال‌‌تری از کنش روی بیاورند.

سیاست "تعلیق تصمیم‌گیری"، به نحو سمبلیک، همان بازی موش و گربه است. یعنی فرآیند طولانی‌کردن یا نمایشی شدن بحران‌ها، بدون حل ریشه‌ای آن‌ها است. با این تفاوت که در بازی موش و گربه، بازی هیچ‌گاه به پایان قطعی نمی‌رسد. اما در "سیاست تعلیق"، تصمیم‌گیری، حکومت و بحران در یک چرخهٔ بی‌پایان قرار می‌گیرند. به نحوی که بحران فقط به تعویق می‌افتد، اما حل نمی‌شود و دوباره سر باز می‌زند. نوعی نمایش جنگ و گریز، در میانه ی آری و نه گفتن. چیزی شبیه آن چه در فرهنگ ایرانی به آن "کج‌دار و مریز" می‌گویند. بازی موش و گربه بی‌پایان است، اما در واقعیت سیاسی، بحران‌های انباشته‌شده سرانجام در قالب انقلاب‌ها یا فروپاشی نظام‌ مستقر به نمایش درمی‌آید و پایان غم‌انگیزی را رقم می‌زند.

✔️ "سیاست تعلیق" یا انجماد موقت موقعیت و فقدان تصمیم‌گیری موًثر و کارآمد، ممکن است به صورت مقطعی، موردی و کوتاه مدت به کار آید، اما وقتی از این تاکتیک، به منزله‌ی یک استراتژی دراز مدت در مقابل همه‌ی مسئله‌ها استفاده می‌شود، به ضد خودش تبدیل می‌گردد، و نظام را در بدترین شرایط و سخت‌ترین موقعیت‌ها قرار می‌دهد. به نحوی که جز کرنش و شکست در برابر واقعیتی که از آن می‌گریخت، راهی نمی‌ماند.

(تفاوت ترامپ با روسای پیشین امریکا در مواجهه‌ی با ایران، این است که ترامپ، "سیاست ضد تعلیق" را در پیش‌گرفته است، به همین علت است که نظام به مشکل لاینحل برخورده است)

✍️ علی زمانیان ... ۰۸ / ۰۱ / ۱۴۰۴
@kherade_montaghed

BY خرد منتقد


Share with your friend now:
tgoop.com/kherade_montaghed/1117

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression." So far, more than a dozen different members have contributed to the group, posting voice notes of themselves screaming, yelling, groaning, and wailing in various pitches and rhythms. Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. Private channels are only accessible to subscribers and don’t appear in public searches. To join a private channel, you need to receive a link from the owner (administrator). A private channel is an excellent solution for companies and teams. You can also use this type of channel to write down personal notes, reflections, etc. By the way, you can make your private channel public at any moment. Among the requests, the Brazilian electoral Court wanted to know if they could obtain data on the origins of malicious content posted on the platform. According to the TSE, this would enable the authorities to track false content and identify the user responsible for publishing it in the first place.
from us


Telegram خرد منتقد
FROM American