This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتخاب با ماست
خودمون رو به طوفان مشکلات ببازیم؛
یا اون رو فرصتی بدونیم برای شکوفایی استعدادهامون...
سجاد جعفری
@GomshodeVaghei
@mahfelekhodshenasi
خودمون رو به طوفان مشکلات ببازیم؛
یا اون رو فرصتی بدونیم برای شکوفایی استعدادهامون...
سجاد جعفری
@GomshodeVaghei
@mahfelekhodshenasi
خودشناسی ... خودت را ببین
انتخاب با ماست خودمون رو به طوفان مشکلات ببازیم؛ یا اون رو فرصتی بدونیم برای شکوفایی استعدادهامون... سجاد جعفری @GomshodeVaghei @mahfelekhodshenasi
👆👆
مشکلات لعنت خدا نیستند راه صعودند
کسی که خدای خودش را بشناسد به راحتی میتواند نقش مصایب و مشکلات را در این عالم درک کند.
حمیدرضا همتی
@mahfelekhodshenasi
مشکلات لعنت خدا نیستند راه صعودند
کسی که خدای خودش را بشناسد به راحتی میتواند نقش مصایب و مشکلات را در این عالم درک کند.
حمیدرضا همتی
@mahfelekhodshenasi
وقتی رابطه ات با خودت خوب بشه
رابطه ات با دیگران هم خوب میشه
پس بجای تغییر بقیه خودتو تغییر بده!
سعید_قاسمی
@mahfelekhodshenasi
رابطه ات با دیگران هم خوب میشه
پس بجای تغییر بقیه خودتو تغییر بده!
سعید_قاسمی
@mahfelekhodshenasi
شغل معنادار، کاری است که در انتهای روز احساس کنیم. در بیشتر لحظات، در بیداری زیست کردیم. یعنی به خود بودیم. بیخود نشدیم. با خدا(فهم) بودیم.
و متوجه این نکته مهم بودیم. در خواب تصمیم نگیریم. در خواب عمل نکنیم. و با اتصال و پیوستگی با فهم(حق)، انتخاب و زندگی کنیم.
شغل معنادار، باعث میشود با ارتباط آگاهانه با فهم، همیشه با شادی و خوشنودی و رضایت از خدا(عقل و فهم) زندگی کنیم.
@mahfelekhodshenasi
و متوجه این نکته مهم بودیم. در خواب تصمیم نگیریم. در خواب عمل نکنیم. و با اتصال و پیوستگی با فهم(حق)، انتخاب و زندگی کنیم.
شغل معنادار، باعث میشود با ارتباط آگاهانه با فهم، همیشه با شادی و خوشنودی و رضایت از خدا(عقل و فهم) زندگی کنیم.
@mahfelekhodshenasi
تا به حال کلمه Fomo به گوشتون خورده؟
این کلمه مخفف این اصطلاحه: Fear of missing out و معناش ترس از جا ماندن یا ترس از دست دادن میشه.
به بیان دقیقتر Fomo به اضطراب ناشی از این تصور مربوط میشه که فرد از دیگرانی که در حال تجربههای جالب و نو و لذتبخشند، جا مونده.
در واقع Fomo به ترس از دست دادن فرصتها گفته میشه.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که از سخنرانان انگیزشی گرفته تا بلاگرها و صاحبان مشاغل و تکنولوژی به ما میگن مدام چیزی رو تجربه کنیم.
در دنیای ما تجربه کردن چیزهای نو به یک استبداد تبدیل شده. مدام در گوش ما میخونن که زندگی کوتاهه. یه تتوی محبوب وجود داره که مخفف یه جمله ست، Yolo: You only live once یعنی تو فقط یه بار زندگی میکنی و همین باعث شده پنداری شکل بگیره که انجام دادن کاری که باعث افسوس بشه بهتر از حسرت کشیدن به خاطر انجام ندادن همون کاره.
وقتی ما مدام در معرض تجربه اضطراب حاصل از جا ماندن از تجربههای نو هستیم و مدام میخوایم حتی از خودمون هم جلو بزنیم دچار فرسودگی میشیم. در چنین حالتی، در این دور تند اتفاقی که میافته از دست رفتن زندگی ست. همین!
#کانال_قدرت_تغییر
@mahfelekhodshenasi
این کلمه مخفف این اصطلاحه: Fear of missing out و معناش ترس از جا ماندن یا ترس از دست دادن میشه.
به بیان دقیقتر Fomo به اضطراب ناشی از این تصور مربوط میشه که فرد از دیگرانی که در حال تجربههای جالب و نو و لذتبخشند، جا مونده.
در واقع Fomo به ترس از دست دادن فرصتها گفته میشه.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که از سخنرانان انگیزشی گرفته تا بلاگرها و صاحبان مشاغل و تکنولوژی به ما میگن مدام چیزی رو تجربه کنیم.
در دنیای ما تجربه کردن چیزهای نو به یک استبداد تبدیل شده. مدام در گوش ما میخونن که زندگی کوتاهه. یه تتوی محبوب وجود داره که مخفف یه جمله ست، Yolo: You only live once یعنی تو فقط یه بار زندگی میکنی و همین باعث شده پنداری شکل بگیره که انجام دادن کاری که باعث افسوس بشه بهتر از حسرت کشیدن به خاطر انجام ندادن همون کاره.
وقتی ما مدام در معرض تجربه اضطراب حاصل از جا ماندن از تجربههای نو هستیم و مدام میخوایم حتی از خودمون هم جلو بزنیم دچار فرسودگی میشیم. در چنین حالتی، در این دور تند اتفاقی که میافته از دست رفتن زندگی ست. همین!
#کانال_قدرت_تغییر
@mahfelekhodshenasi
خودشناسی یعنی خودت را پیدا کن و حساب خودت را از دلت و غیر خودت جدا کن.
بزرگترین مشکل انسان این است که به دنبال خودش در بیرون از خودش میگردد.
هیچ لذتی بالاتر از لذت اُنس با خود و شناخت خود نیست.
اگر از طریق خودشناسی خود را یافتی و با خود انس گرفتی، به مقام یقین رسیدی.
ادامه دارد ...
استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi
بزرگترین مشکل انسان این است که به دنبال خودش در بیرون از خودش میگردد.
هیچ لذتی بالاتر از لذت اُنس با خود و شناخت خود نیست.
اگر از طریق خودشناسی خود را یافتی و با خود انس گرفتی، به مقام یقین رسیدی.
ادامه دارد ...
استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عوالمی که درون انسان وجود دارد و آگاهی از این عوالم درونی، انسان را موجودی پیچیده ساخته است، او می تواند انتخاب کند در کدامیک از عوالم درونش زندگی کند اگر خود را جسمش بپندارد نهایتا تا ابد کودکی می ماند که در حواس پنجگانه زندگی می کند، اگر خود را روانش بپندارد نهایتا تا ابد در واژه ها و ذهنش دست و پا می زند و در برزخ گرفتار میشود، اما اگر خود را فهمش بداند و به آن ملتزم باشد راه نجات خود را میابد و می تواند با انتخاب اختیاری خود انسان عاقل بشود.
دکتر ایران صادقی ✍️
زوج درمانگر و سکستراپیست
مشاوره فردی و نوجوان
مربی خودشناسی
🔘 تلگرام
https://www.tgoop.com/dr_iransadeghi
🔘 اینستاگرام
http://www.instagram.com/dr_iransadeghi
🔘 سایت در پزشک خوب
https://ravandarman.com/doctor/34484-iran-sadeghi
@mahfelekhodshenasi
دکتر ایران صادقی ✍️
زوج درمانگر و سکستراپیست
مشاوره فردی و نوجوان
مربی خودشناسی
🔘 تلگرام
https://www.tgoop.com/dr_iransadeghi
🔘 اینستاگرام
http://www.instagram.com/dr_iransadeghi
🔘 سایت در پزشک خوب
https://ravandarman.com/doctor/34484-iran-sadeghi
@mahfelekhodshenasi
توی محیط کار با کسایی که از ما کاردرستتر هستند چطور کنار بیاییم؟ چطور با اون احساس عدم اعتماد به نفس و عدم اطمینان کنار بیاییم؟
کتاب infinite game نوشته سایمون سینگ راجع به یک کانسپت خوبی. صحبت میکنه به نام worthy rivals. سینک میگه ما دو جور بازی داریم توی زندگی. بازی اول قواعدش کاملا مشخصه، شروع و پایان مشخص داره و برنده و بازنده داره و در نتیجه هدف توش بردنه. مثل مسابقه ورزشی. اما یه سری دیگه بازیها پایانی ندارند، قوانین عوض میشن و واضح نیستند...این بازیها هدف توشون بردن نیست بلکه ادامه بازی هست...staying in the game.
سینک میگه تقریبا تمام چیزهای مهم زندگی مثل روابط، مسیر شغلی،...بازیهای بیانتها هستند. قرار نیست تموم بشن. اونی برد میکنه که بتونه ادامه بده.
حالا پس ما چطور در این بازهای بیانتها خودمون رو اداره کنیم؟ یکی از روشها نگاه کردن به این حریفان ارزشمند هستند.
فرق حریف ارزشمند با رقیب چیه؟ رقیب کسی هست که شما دارین سعی میکنین ازشون ببرین. این ذهنیت توی بازیهای محدود کاربرد داره.
اما حریفان ارزشمند - که شما ممکنه با قدر بودنشون ممکنه در شما احساس ناامنی ایجاد کنند - کمکتون میکنند که نقاط ضعفتون رو شناسایی کنید و در نتیجه کمکتون میکنند بازیکن بهتری در بازیهای بیانتها بشین.
چطور باید با حریف ارزشمند کنار اومد؟
به جای فرار ازشون به طرفشون برین. سعی کنین باهاشون پروژه بردارین. عامدانه در حوزه تاثیرشان قرار بگیرین و با این عذاب مبتدی بودن یا بدتر بودن در جنبههایی اوکی بشین چون اونوقت میتونین خیلی خودتون رو ارتقا بدین.
از تجربه شخصی میگم که کسی که خیلی بلده انقدر که شما رو اینسکیور میکنه میتونه همکار بسیار خوبی بشه و کلی کنارش رشد کنید.
من با کمک همین مدل ذهنی سه سال پیش رفتم به رییسم گفتم یک نفر رو که خیلی خوب بود و واقعا هر دفعه حرف میزد- انقدر سریعتر از من موضوعات رو میگرفت که من احساس حماقت میکردم - توی تیم استخدام کنه و واااااقعا برای رشد خودم خیلی خوب بوده.
پانتهآ وزیری
@mahfelekhodshenasi
کتاب infinite game نوشته سایمون سینگ راجع به یک کانسپت خوبی. صحبت میکنه به نام worthy rivals. سینک میگه ما دو جور بازی داریم توی زندگی. بازی اول قواعدش کاملا مشخصه، شروع و پایان مشخص داره و برنده و بازنده داره و در نتیجه هدف توش بردنه. مثل مسابقه ورزشی. اما یه سری دیگه بازیها پایانی ندارند، قوانین عوض میشن و واضح نیستند...این بازیها هدف توشون بردن نیست بلکه ادامه بازی هست...staying in the game.
سینک میگه تقریبا تمام چیزهای مهم زندگی مثل روابط، مسیر شغلی،...بازیهای بیانتها هستند. قرار نیست تموم بشن. اونی برد میکنه که بتونه ادامه بده.
حالا پس ما چطور در این بازهای بیانتها خودمون رو اداره کنیم؟ یکی از روشها نگاه کردن به این حریفان ارزشمند هستند.
فرق حریف ارزشمند با رقیب چیه؟ رقیب کسی هست که شما دارین سعی میکنین ازشون ببرین. این ذهنیت توی بازیهای محدود کاربرد داره.
اما حریفان ارزشمند - که شما ممکنه با قدر بودنشون ممکنه در شما احساس ناامنی ایجاد کنند - کمکتون میکنند که نقاط ضعفتون رو شناسایی کنید و در نتیجه کمکتون میکنند بازیکن بهتری در بازیهای بیانتها بشین.
چطور باید با حریف ارزشمند کنار اومد؟
به جای فرار ازشون به طرفشون برین. سعی کنین باهاشون پروژه بردارین. عامدانه در حوزه تاثیرشان قرار بگیرین و با این عذاب مبتدی بودن یا بدتر بودن در جنبههایی اوکی بشین چون اونوقت میتونین خیلی خودتون رو ارتقا بدین.
از تجربه شخصی میگم که کسی که خیلی بلده انقدر که شما رو اینسکیور میکنه میتونه همکار بسیار خوبی بشه و کلی کنارش رشد کنید.
من با کمک همین مدل ذهنی سه سال پیش رفتم به رییسم گفتم یک نفر رو که خیلی خوب بود و واقعا هر دفعه حرف میزد- انقدر سریعتر از من موضوعات رو میگرفت که من احساس حماقت میکردم - توی تیم استخدام کنه و واااااقعا برای رشد خودم خیلی خوب بوده.
پانتهآ وزیری
@mahfelekhodshenasi
مرا بپذیر! نه آنطور که تقدیری محتوم را پذیرا میشویم...آنطور بپذیر که انسانی را میپذیریم؛ با همه ضعفها و قوتهایش.
#خطاب_به_عشق
نامههای عاشقانه آلبر کامو و ماریا کاسارس📚
@mahfelekhodshenasi
#خطاب_به_عشق
نامههای عاشقانه آلبر کامو و ماریا کاسارس📚
@mahfelekhodshenasi
ریاکاری
گاو جهان را میدوشیم
و در همان حال
در گوشش زمزمه میکنیم:
"تو حقیقت نداری!"
▪️ریچارد ویلبر ( به نقل از فرهنگ گفتههای طنزآمیز، نشر فرهنگ معاصر، ص ۱۵۶.)
@mahfelekhodshenasi
گاو جهان را میدوشیم
و در همان حال
در گوشش زمزمه میکنیم:
"تو حقیقت نداری!"
▪️ریچارد ویلبر ( به نقل از فرهنگ گفتههای طنزآمیز، نشر فرهنگ معاصر، ص ۱۵۶.)
@mahfelekhodshenasi
گفت و گوی روانپزشک و یک خانم ۴۵ ساله:
-آقای دکتر پروپرانولول که برای تپش قلب به من دادید، فشارمو بالا میبره.
-مگه میشه خانم؟! امکان نداره.
فشارتون حتما به دلیل دیگهای بالا رفته. ربطی به دارو نداره. اصلا یکی از کاربردهای پروپرانولول کم کردن فشار خونه. مگه میشه یه داروی ضد فشار خون، فشار رو بالا ببره؟!
-ولی من خودم کاملا میفهمم وقتی پروپرانولول میخورم بدتر میشم و فشارم بالا میره.
- اگه مکانیسم اثر پروپرانولول را میدونستید این حرف رو نمیزدید. شما دانش پزشکی رو که نمیتونید زیر سوال ببرید! داروهاتون رو دوباره مینویسم.
پروپرانولول هم مثل قبل ادامه بدید. اگه سوالی ندارید، میتونید برید. مراجع بعدی منتظره.
آن خانم ماه آینده به مطب روانپزشک مراجعه میکند و یک نامه به دست دکتر میدهد. روانپزشک نامه را باز میکند و متوجه میشود از طرف همکار فوق تخصص غدد است. ماه گذشته بعد از بیرون آمدن از مطب روانپزشک بیمار برای فشار خونش به متخصص داخلی مراجعه میکند. او با شرح حال دقیقی که میگیرد احتمال بیماری فئوکروموسایتوما را برای بیمار مطرح میکند. آزمایشهای مربوطه را مینویسد و پس از مثبت شدن آنها، او را برای درمان تخصصیتر به فوق تخصص غدد ارجاع میدهد. پزشک غدد در نامه خطاب به روانپزشک نوشته است:
همکار محترم روانپزشک
بیمار شما به من مراجعه کردند. تشخیص ایشان فئوکروموسایتوما است. در این بیماری به دلیل آزاد شدن بیش از اندازهی کتکولآمینها از غدهی آدرنال (فوق کلیه) و تحریک بیش از اندازهی گیرندههای آلفا یک، عروق به شدت تنگ میشوند و فشار خون بیمار به صورت ناگهانی و نوساندار بالا میرود. در این بیماران گیرندههای بتا۲ در دیوارهی عروق با اثر گشادکنندگی خود تا حدی اثر گیرندههای آلفا۱ را جبران میکنند. در این بیماران که برای جلوگیری از افزایش خیلی زیاد فشار خون، بسیار وابسته به گیرندههای بتا۲ هستند، در صورت مهار آنها با پروپرانولول و داروهای مشابه، گیرندههای آلفا۱ بدون هیچ مقاومتی اثر تنگکنندگی خود را به شدت اعمال میکنند و باعث افزایش شدید فشار خون میشوند. لطفا برای ایشان به هیچ عنوان پروپرانولول و داروهای مشابه تجویز نفرمایید.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده، اما اگر این خانم به من مراجعه میکرد، من هم دقیقا همان پاسخ روانپزشک را به او میدادم و به او میگفتم امکان نداره پروپرانولول باعث افزایش فشار خون در کسی بشه و شرمندهی بیمارم میشدم.
دکتر حافظ باجغلی.. روانپزشک
@mahfelekhodshenasi
-آقای دکتر پروپرانولول که برای تپش قلب به من دادید، فشارمو بالا میبره.
-مگه میشه خانم؟! امکان نداره.
فشارتون حتما به دلیل دیگهای بالا رفته. ربطی به دارو نداره. اصلا یکی از کاربردهای پروپرانولول کم کردن فشار خونه. مگه میشه یه داروی ضد فشار خون، فشار رو بالا ببره؟!
-ولی من خودم کاملا میفهمم وقتی پروپرانولول میخورم بدتر میشم و فشارم بالا میره.
- اگه مکانیسم اثر پروپرانولول را میدونستید این حرف رو نمیزدید. شما دانش پزشکی رو که نمیتونید زیر سوال ببرید! داروهاتون رو دوباره مینویسم.
پروپرانولول هم مثل قبل ادامه بدید. اگه سوالی ندارید، میتونید برید. مراجع بعدی منتظره.
آن خانم ماه آینده به مطب روانپزشک مراجعه میکند و یک نامه به دست دکتر میدهد. روانپزشک نامه را باز میکند و متوجه میشود از طرف همکار فوق تخصص غدد است. ماه گذشته بعد از بیرون آمدن از مطب روانپزشک بیمار برای فشار خونش به متخصص داخلی مراجعه میکند. او با شرح حال دقیقی که میگیرد احتمال بیماری فئوکروموسایتوما را برای بیمار مطرح میکند. آزمایشهای مربوطه را مینویسد و پس از مثبت شدن آنها، او را برای درمان تخصصیتر به فوق تخصص غدد ارجاع میدهد. پزشک غدد در نامه خطاب به روانپزشک نوشته است:
همکار محترم روانپزشک
بیمار شما به من مراجعه کردند. تشخیص ایشان فئوکروموسایتوما است. در این بیماری به دلیل آزاد شدن بیش از اندازهی کتکولآمینها از غدهی آدرنال (فوق کلیه) و تحریک بیش از اندازهی گیرندههای آلفا یک، عروق به شدت تنگ میشوند و فشار خون بیمار به صورت ناگهانی و نوساندار بالا میرود. در این بیماران گیرندههای بتا۲ در دیوارهی عروق با اثر گشادکنندگی خود تا حدی اثر گیرندههای آلفا۱ را جبران میکنند. در این بیماران که برای جلوگیری از افزایش خیلی زیاد فشار خون، بسیار وابسته به گیرندههای بتا۲ هستند، در صورت مهار آنها با پروپرانولول و داروهای مشابه، گیرندههای آلفا۱ بدون هیچ مقاومتی اثر تنگکنندگی خود را به شدت اعمال میکنند و باعث افزایش شدید فشار خون میشوند. لطفا برای ایشان به هیچ عنوان پروپرانولول و داروهای مشابه تجویز نفرمایید.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده، اما اگر این خانم به من مراجعه میکرد، من هم دقیقا همان پاسخ روانپزشک را به او میدادم و به او میگفتم امکان نداره پروپرانولول باعث افزایش فشار خون در کسی بشه و شرمندهی بیمارم میشدم.
دکتر حافظ باجغلی.. روانپزشک
@mahfelekhodshenasi
خودشناسی ... خودت را ببین
گفت و گوی روانپزشک و یک خانم ۴۵ ساله: -آقای دکتر پروپرانولول که برای تپش قلب به من دادید، فشارمو بالا میبره. -مگه میشه خانم؟! امکان نداره. فشارتون حتما به دلیل دیگهای بالا رفته. ربطی به دارو نداره. اصلا یکی از کاربردهای پروپرانولول کم کردن فشار خونه. مگه…
تفاوت علم حصولی با علم حضوری (فهم ، عقل ، شعور)👆👆👆
آقای ۲۲ سالهای به دلیل افزایش میل جنسی به روانپزشک مراجعه میکند. شکایت اصلی او در تمام ویزیتهایش درد گاهگاهی بیضه و زیاد بودن میل جنسی است.
روانپزشک برایش توضیح میدهد که کم بودن میل جنسی غیر طبیعی است، زیاد بودنش نرمال است و درست نیست برای یک چیز نرمال دارو بخوری. او اصرار میکند که زیاد بودن این میل برایش آزاردهنده است و نیاز به دارو دارد. روانپزشک علی رغم میل درونیاش برای او داروی کاهشدهندهی میل جنسی مینویسد.
در یکی از ویزیتها به روانپزشکش میگوید شهوتم یکمی کمتر شده. درد بیضهام هم کمتر شده ولی باز هم بعضی شبها از درد بیضه بیدار میشم. آقای دکتر من فکر میکنم دچار تورشن (پیچش) بیضه شدم. پسرخالهم تورشن گرفت پارسال. روانپزشک به او توضیح میدهد که تورشن یک اورژانس پزشکی است. این طوری نیست که بعد از چند دقیقه خوب شود.
با این حال برای اینکه خیالت راحت شود بد نیست توسط یک اورولوژیست ویزیت شوی. یک نامه برای همکار اورولوژیست مینویسد و به بیمارش میدهد.
هفتهی آینده آقای جوان به مطب روانپزشک میآید و نامه را نشان میدهد:
همکار محترم روانپزشک،
با عرض سلام و تشکر از مشاوره، بیمار ویزیت شد. کشالهی ران و بیضهها ظاهر و اندازهی طبیعی دارند. هیچ علایمی از وجود توده در کشالهی ران، بیضه و کیسهی بیضه مشهود نبود. در معاینه درد بیضه وجود نداشت. از نظر اورولوژی ایشان سالم هستند. مشکل ایشان روان-تنی است. لطفا ادامهی درمان روانپزشکی را پیگیری بفرمایید.
روانپزشک خواندن نامه را که تمام میکند، رو به مراجعش میکند و میگوید من میدانستم مشکل بیضه نداری، صرفا برای اینکه خیالت راحت شود ارجاع دادم. سه ماه بعد آقای جوان لنگلنگان به مطب روانپزشک میآید.
-چی شده؟
-وسط والیبال همون درد همیشگی گرفت، این دفعه خیلی شدیدتر از قبل. دوستام میخواستن منو ببرن بیمارستان. گفتم نه چیزیم نیست. از شهوت زیاده. یکی از دوستام گفت وسط والیبال دچار شهوت زیاد شدی؟! این قدر درد داشتم که دیگه نفهمیدم چی شد. چشمم رو باز کردم دیدم تو اتاق ریکاوریام.
اورولوژیست اومد بالای سرم و گفت دچار تورشن (پیچش) بیضه شدی، عملت کردیم خوب شدی. بهش گفتم من چند ماهه این دردها رو دارم، خود به خود خوب میشدن. اورولوژیست گفت تمام اون دردها هم همین تورشن بودهاند. به او گفتم روانپزشک گفته تورشن نمیتونه خود به خود خوب بشه.
اورولوژیست طبق عادت معمول اورولوژیستها که اندکی شوخ (شما بخوانید بیادب!) هستند گفت سلام من را به روانپزشکت برسان و بگو سرش تو اعصاب و روان بیمارهاش باشه، نه جای دیگهشون و در کار بقیه دخالت نکنه. خیلی وقتها تورشنها گذرا هستند و به اون intermittent torsion گفته میشه. خلاصه سلام خیلی خاص خدمت شما و اورولوژیست قبلی رسوندن.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده. اما اگر این آقای جوان به من مراجعه میکرد، من هم همین برخورد را داشتم و یک درصد فکر نمیکردم مشکل مراجعم تورشن گاهگاهی بیضه باشد.
دکتر حافظ باجغلی... روانپزشک
@mahfelekhodshenasi
روانپزشک برایش توضیح میدهد که کم بودن میل جنسی غیر طبیعی است، زیاد بودنش نرمال است و درست نیست برای یک چیز نرمال دارو بخوری. او اصرار میکند که زیاد بودن این میل برایش آزاردهنده است و نیاز به دارو دارد. روانپزشک علی رغم میل درونیاش برای او داروی کاهشدهندهی میل جنسی مینویسد.
در یکی از ویزیتها به روانپزشکش میگوید شهوتم یکمی کمتر شده. درد بیضهام هم کمتر شده ولی باز هم بعضی شبها از درد بیضه بیدار میشم. آقای دکتر من فکر میکنم دچار تورشن (پیچش) بیضه شدم. پسرخالهم تورشن گرفت پارسال. روانپزشک به او توضیح میدهد که تورشن یک اورژانس پزشکی است. این طوری نیست که بعد از چند دقیقه خوب شود.
با این حال برای اینکه خیالت راحت شود بد نیست توسط یک اورولوژیست ویزیت شوی. یک نامه برای همکار اورولوژیست مینویسد و به بیمارش میدهد.
هفتهی آینده آقای جوان به مطب روانپزشک میآید و نامه را نشان میدهد:
همکار محترم روانپزشک،
با عرض سلام و تشکر از مشاوره، بیمار ویزیت شد. کشالهی ران و بیضهها ظاهر و اندازهی طبیعی دارند. هیچ علایمی از وجود توده در کشالهی ران، بیضه و کیسهی بیضه مشهود نبود. در معاینه درد بیضه وجود نداشت. از نظر اورولوژی ایشان سالم هستند. مشکل ایشان روان-تنی است. لطفا ادامهی درمان روانپزشکی را پیگیری بفرمایید.
روانپزشک خواندن نامه را که تمام میکند، رو به مراجعش میکند و میگوید من میدانستم مشکل بیضه نداری، صرفا برای اینکه خیالت راحت شود ارجاع دادم. سه ماه بعد آقای جوان لنگلنگان به مطب روانپزشک میآید.
-چی شده؟
-وسط والیبال همون درد همیشگی گرفت، این دفعه خیلی شدیدتر از قبل. دوستام میخواستن منو ببرن بیمارستان. گفتم نه چیزیم نیست. از شهوت زیاده. یکی از دوستام گفت وسط والیبال دچار شهوت زیاد شدی؟! این قدر درد داشتم که دیگه نفهمیدم چی شد. چشمم رو باز کردم دیدم تو اتاق ریکاوریام.
اورولوژیست اومد بالای سرم و گفت دچار تورشن (پیچش) بیضه شدی، عملت کردیم خوب شدی. بهش گفتم من چند ماهه این دردها رو دارم، خود به خود خوب میشدن. اورولوژیست گفت تمام اون دردها هم همین تورشن بودهاند. به او گفتم روانپزشک گفته تورشن نمیتونه خود به خود خوب بشه.
اورولوژیست طبق عادت معمول اورولوژیستها که اندکی شوخ (شما بخوانید بیادب!) هستند گفت سلام من را به روانپزشکت برسان و بگو سرش تو اعصاب و روان بیمارهاش باشه، نه جای دیگهشون و در کار بقیه دخالت نکنه. خیلی وقتها تورشنها گذرا هستند و به اون intermittent torsion گفته میشه. خلاصه سلام خیلی خاص خدمت شما و اورولوژیست قبلی رسوندن.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده. اما اگر این آقای جوان به من مراجعه میکرد، من هم همین برخورد را داشتم و یک درصد فکر نمیکردم مشکل مراجعم تورشن گاهگاهی بیضه باشد.
دکتر حافظ باجغلی... روانپزشک
@mahfelekhodshenasi
Darling, heaven is the company of intimate friends An unbecoming fellow is indeed a fiend.
یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار نامتناسب جهنم است
Every breath you take in beloved company Cherish it for that's the fruit of harmony.
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است
Not every one with eyes, ears and mouth is human Many a beast there are seeming like sons of Adam.
نه هرکه چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
بس دیو را که صورت فرزند آدم است
Human is she who is tempered with grace Or fine in the face, the rest is a wasted race.
آن است آدمی که در او حُسنِ سیرتی
یا لطف صورتیست، دگر حشو عالم است
Never have I envied anything so much But for two affable faces that come in touch.
هرگز حسد نبرده و حسرت نخوردهام
جز بر دو روی یار موافق که در هم است
And the heartless one who turns blind to faces fair Advise him not, for he turns a deaf ear.
وان سنگدل که دیده بدوزد ز روی خوب
پندش مده که جهل در او نیک محکم است
No repose in the whole world, all concur, Except in the company of a tender friend.
آرام نیست در همه عالم بهاتفاق
ور هست در مجاورتِ یارِ مَحْرَم است
Life is fine, wealth is dear, the body is noble Yet a true companion has priority to all.
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
The miser worries after wealth all year long Sa'adi delights in the friend's visage all along!
مُمسِک برای مال همهساله تنگدل
سعدی به روی دوست همهروزه خرم است
سعدی
- اما بعد:
وقتی دوستی خوب در زندگیتان پیدا کردید، قدرش را بدانید. مصاحبت یار همفاز از بزرگترین موهبتهاست.
کانال پانویس
#سایت_پانویس
@mahfelekhodshenasi
@PanevisDotCom
یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار نامتناسب جهنم است
Every breath you take in beloved company Cherish it for that's the fruit of harmony.
هر دم که در حضور عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است
Not every one with eyes, ears and mouth is human Many a beast there are seeming like sons of Adam.
نه هرکه چشم و گوش و دهان دارد آدمیست
بس دیو را که صورت فرزند آدم است
Human is she who is tempered with grace Or fine in the face, the rest is a wasted race.
آن است آدمی که در او حُسنِ سیرتی
یا لطف صورتیست، دگر حشو عالم است
Never have I envied anything so much But for two affable faces that come in touch.
هرگز حسد نبرده و حسرت نخوردهام
جز بر دو روی یار موافق که در هم است
And the heartless one who turns blind to faces fair Advise him not, for he turns a deaf ear.
وان سنگدل که دیده بدوزد ز روی خوب
پندش مده که جهل در او نیک محکم است
No repose in the whole world, all concur, Except in the company of a tender friend.
آرام نیست در همه عالم بهاتفاق
ور هست در مجاورتِ یارِ مَحْرَم است
Life is fine, wealth is dear, the body is noble Yet a true companion has priority to all.
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدم است
The miser worries after wealth all year long Sa'adi delights in the friend's visage all along!
مُمسِک برای مال همهساله تنگدل
سعدی به روی دوست همهروزه خرم است
سعدی
- اما بعد:
وقتی دوستی خوب در زندگیتان پیدا کردید، قدرش را بدانید. مصاحبت یار همفاز از بزرگترین موهبتهاست.
کانال پانویس
#سایت_پانویس
@mahfelekhodshenasi
@PanevisDotCom
یک خانم ۳۵ ساله به دلیل افسردگی از یک سال پیش به روانپزشک مراجعه میکند. در یکی از جلسات به دکتر میگوید مدتی است در پستان سمت راستش یک توده احساس میکند ولی از ترس اینکه چیز مهمی باشد به دکتر مراجعه نکرده است. روانپزشک از او میپرسد این توده متحرک است یا چسبیده است؟
- توده چسبیده است و نوک سینهام هم فرو رفته است.
روانپزشک وقتی میشنود که بیمار به فرورفتگی نوک سینه اشاره میکند چهرهاش در هم میرود و با اینکه سعی میکند نگرانیاش را نشان ندهد، قویا تشخیص سرطان پستان به ذهنش میآید.
همان موقع برای او درخواست ماموگرافی میکند. روز بعد خانم با حالت آشفته به مطب روانپزشک مراجعه میکند و نتیجهی ماموگرافی را به روانپزشک نشان میدهد:
-رادیولوژیست گفت من اتفاق خوبی در ماموگرافی نمیبینم. اومدم پیش شما که یک دکتر خوب که مورد اعتمادتون باشه به من معرفی کنید.
روانپزشک طبق عادت معمول پزشکان اول نیمنگاهی به نتیجهی ماموگرافی میاندازد و بعد عکس ماموگرافی را با دقت میبیند. یک توده با حاشیهی نامنظم، چسبیده، با رسوبات کلسیم (کلسیفیکاسیون) مشاهده میکند.
روانپزشک پیش خودش مطمئن میشود که بیمارش سرطان بدخیم پستان دارد. تودهی ثابت، همراه با تورفتگی نوک سینه، حاشیهی نامنظم و کلسیفیکاسیون در ماموگرافی! یاد طنز تلخ یکی از استادانش وقتی دانشجوی پزشکی بود میافتد که در این موارد میگفت " آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری".
بیمار به روانپزشک میگوید میشه با من صادق باشید؟ لطفا چیزی که هست را به من بگید. روانپزشک میگوید، بله، همان طور که رادیولوژیست هم گفته اتفاق خوبی دیده نمیشه و شما سرطان بدخیم پستان دارید.
در درجهی اول باید توسط یک جراح عمومی ویزیت شوید و همزمان برای کنار آمدن با بیماری رواندرمانی را شروع کنید.
یک نامه برای یکی از همکارانش که جراح عمومی است مینویسد و به دست خانم میدهد. او با چشمان گریان و مضطرب از مطب بیرون میرود.
دو هفته بعد آن خانم با یک نامه به مطب روانپزشک میآید. او نامه را باز میکند و نامهی همکار جراح را میخواند:
با عرض سلام به همکار محترم روانپزشک،
با عرض تشکر از مشاورهی شما. بیمار را بیوپسی کردم. فقط نکروز چربی دارد و هیچ مشکل دیگری مشهود نبود. نکروز چربی میتواند از نظر علایم بالینی (فرورفتگی نوک سینه، چسبندگی و حاشیهی نامنظم) و کلسیفیکاسیون در ماموگرافی کاملا شبیه بدخیمی باشد. تنها راه تشخیص آن بیوپسی است.
خوشبختانه مراجع شما بدخیمی ندارد و فقط مشکلش نکروز چربی است. علت نکروز چربی تصادفی بوده که ایشان چند ماه پیش در حین رانندگی داشته و کمربند ایمنی به سینهاش فشار وارد کرده است.
روانپزشک که نامه را به پایان میرساند، رو به بیمارش میکند و با یک لبخند مراتب خوشحالی خودش را نشان میدهد. بیمار میگوید از اینکه مشکلی ندارد خیلی خوشحال است، اما از روانپزشکش انتظار نداشته او را برای یک مشکل ساده این قدر بترساند. شما حتی احتمال اینکه شاید این توده خوشخیم باشد را مطرح نکردید.
روانپزشک عرق شرم را از پیشانیاش پاک میکند و میگوید واقعیتش اینه که حتی یک درصد فکر نمیکردم یک توده با این مشخصات خوشخیم باشد.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده، ولی اگر این خانم به من مراجعه میکرد، من هم حتی یک درصد احتمال نمیدادم که این توده با این علایم یک نکروز چربی ساده باشد.
پ.ن: به مناسبت شب یلدا خواستم
یک کیس happy ended بنویسم. برای شما سلامتی آرزو میکنم. یلداتون مبارک🌹
دکتر حافظ باجغلی... روانپزشک
@mahfelekhodshenasi
- توده چسبیده است و نوک سینهام هم فرو رفته است.
روانپزشک وقتی میشنود که بیمار به فرورفتگی نوک سینه اشاره میکند چهرهاش در هم میرود و با اینکه سعی میکند نگرانیاش را نشان ندهد، قویا تشخیص سرطان پستان به ذهنش میآید.
همان موقع برای او درخواست ماموگرافی میکند. روز بعد خانم با حالت آشفته به مطب روانپزشک مراجعه میکند و نتیجهی ماموگرافی را به روانپزشک نشان میدهد:
-رادیولوژیست گفت من اتفاق خوبی در ماموگرافی نمیبینم. اومدم پیش شما که یک دکتر خوب که مورد اعتمادتون باشه به من معرفی کنید.
روانپزشک طبق عادت معمول پزشکان اول نیمنگاهی به نتیجهی ماموگرافی میاندازد و بعد عکس ماموگرافی را با دقت میبیند. یک توده با حاشیهی نامنظم، چسبیده، با رسوبات کلسیم (کلسیفیکاسیون) مشاهده میکند.
روانپزشک پیش خودش مطمئن میشود که بیمارش سرطان بدخیم پستان دارد. تودهی ثابت، همراه با تورفتگی نوک سینه، حاشیهی نامنظم و کلسیفیکاسیون در ماموگرافی! یاد طنز تلخ یکی از استادانش وقتی دانشجوی پزشکی بود میافتد که در این موارد میگفت " آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری".
بیمار به روانپزشک میگوید میشه با من صادق باشید؟ لطفا چیزی که هست را به من بگید. روانپزشک میگوید، بله، همان طور که رادیولوژیست هم گفته اتفاق خوبی دیده نمیشه و شما سرطان بدخیم پستان دارید.
در درجهی اول باید توسط یک جراح عمومی ویزیت شوید و همزمان برای کنار آمدن با بیماری رواندرمانی را شروع کنید.
یک نامه برای یکی از همکارانش که جراح عمومی است مینویسد و به دست خانم میدهد. او با چشمان گریان و مضطرب از مطب بیرون میرود.
دو هفته بعد آن خانم با یک نامه به مطب روانپزشک میآید. او نامه را باز میکند و نامهی همکار جراح را میخواند:
با عرض سلام به همکار محترم روانپزشک،
با عرض تشکر از مشاورهی شما. بیمار را بیوپسی کردم. فقط نکروز چربی دارد و هیچ مشکل دیگری مشهود نبود. نکروز چربی میتواند از نظر علایم بالینی (فرورفتگی نوک سینه، چسبندگی و حاشیهی نامنظم) و کلسیفیکاسیون در ماموگرافی کاملا شبیه بدخیمی باشد. تنها راه تشخیص آن بیوپسی است.
خوشبختانه مراجع شما بدخیمی ندارد و فقط مشکلش نکروز چربی است. علت نکروز چربی تصادفی بوده که ایشان چند ماه پیش در حین رانندگی داشته و کمربند ایمنی به سینهاش فشار وارد کرده است.
روانپزشک که نامه را به پایان میرساند، رو به بیمارش میکند و با یک لبخند مراتب خوشحالی خودش را نشان میدهد. بیمار میگوید از اینکه مشکلی ندارد خیلی خوشحال است، اما از روانپزشکش انتظار نداشته او را برای یک مشکل ساده این قدر بترساند. شما حتی احتمال اینکه شاید این توده خوشخیم باشد را مطرح نکردید.
روانپزشک عرق شرم را از پیشانیاش پاک میکند و میگوید واقعیتش اینه که حتی یک درصد فکر نمیکردم یک توده با این مشخصات خوشخیم باشد.
پ.ن: این اتفاق برای من نیفتاده، ولی اگر این خانم به من مراجعه میکرد، من هم حتی یک درصد احتمال نمیدادم که این توده با این علایم یک نکروز چربی ساده باشد.
پ.ن: به مناسبت شب یلدا خواستم
یک کیس happy ended بنویسم. برای شما سلامتی آرزو میکنم. یلداتون مبارک🌹
دکتر حافظ باجغلی... روانپزشک
@mahfelekhodshenasi
Forwarded from خلاصه برنامههای گنج حضور
گر همان عیبت نبود، ایمن مباش
بوک آن عیب از تو گردد نیز فاش
(مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ٣٠٣۸)
📝✨
اگر آن عیب یا آن همانیدگیهایی را که در دیگران میبینی در خودت نیافتی و خیال کردی آن عیب در تو وجود ندارد، خاطرجمع نباش. چهبسا همان عیب در آینده از تو نیز سربزند.
0958✨001
بوک آن عیب از تو گردد نیز فاش
(مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ٣٠٣۸)
📝✨
اگر آن عیب یا آن همانیدگیهایی را که در دیگران میبینی در خودت نیافتی و خیال کردی آن عیب در تو وجود ندارد، خاطرجمع نباش. چهبسا همان عیب در آینده از تو نیز سربزند.
0958✨001
Forwarded from خلاصه برنامههای گنج حضور
غزل اصلی_ بیت ششم:
ای مگس دل، با لبِ شِکّر مپیچ
چشم بادام است، از بادام ترس
(مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۲۰۹)
📝✨
«مگسدل» اشاره به انسانی است که منذهنی درست میکند و مانند مگسی روی همانیدگیها مینشیند و شیرهٔ آنها را میمکد.
«لب شکّر» یعنی لب لعل، لب شیرین که هم زیباست و هم زیبا سخن میگوید.
«لبشکر» و «چشمبادام» هر دو کنایه از همانیدگیها و هر آن چیزیست که ذهن آن را دلخواه نشان میدهد.
«با دام» یعنی دارای دام.
✨✨✨
ای مگس دل، با لبِ شِکّر مپیچ:
ای انسانی که در ذهن در هر لحظه با پریدن از یک فکر همانیده به فکر همانیدهٔ بعدی، مانند مگس روی هزارجور همانیدگی مینشینی، دور و بر هرآنچه ذهنت آن را شیرین و زیبا نشان میدهد، مرو. چون ممکن است به دام آن بیفتی و با آن هم همانیده شوی.
چشم بادام است، از بادام ترس:
هر چیز اینجهانی که در دید ذهن زیبا و چشمبادام است، درعینحال برای انسان به عنوان امتداد خداوند، یک دام است. مراقب باش در دام آن نیفتی.
0958✨006
ای مگس دل، با لبِ شِکّر مپیچ
چشم بادام است، از بادام ترس
(مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۱۲۰۹)
📝✨
«مگسدل» اشاره به انسانی است که منذهنی درست میکند و مانند مگسی روی همانیدگیها مینشیند و شیرهٔ آنها را میمکد.
«لب شکّر» یعنی لب لعل، لب شیرین که هم زیباست و هم زیبا سخن میگوید.
«لبشکر» و «چشمبادام» هر دو کنایه از همانیدگیها و هر آن چیزیست که ذهن آن را دلخواه نشان میدهد.
«با دام» یعنی دارای دام.
✨✨✨
ای مگس دل، با لبِ شِکّر مپیچ:
ای انسانی که در ذهن در هر لحظه با پریدن از یک فکر همانیده به فکر همانیدهٔ بعدی، مانند مگس روی هزارجور همانیدگی مینشینی، دور و بر هرآنچه ذهنت آن را شیرین و زیبا نشان میدهد، مرو. چون ممکن است به دام آن بیفتی و با آن هم همانیده شوی.
چشم بادام است، از بادام ترس:
هر چیز اینجهانی که در دید ذهن زیبا و چشمبادام است، درعینحال برای انسان به عنوان امتداد خداوند، یک دام است. مراقب باش در دام آن نیفتی.
0958✨006
بادکنک
تا وقتی منِ انسان از درون، بطور ریشهای، در خلوت، با جدیت تحولی پیدا نکنم، شب یلدا و انواع عید و بروز احساساتهای مناسبتی با تمام شلوغپلوغ کردنها و شورگرفتیهایشان چیزی جز دلخوشکنک، هیجانیکنک، جوگیرکنک و تخدیرکنک نیستند.
نویسنده: پانویس
@mahfelekhodshenasi
@Panevisdotcom
تا وقتی منِ انسان از درون، بطور ریشهای، در خلوت، با جدیت تحولی پیدا نکنم، شب یلدا و انواع عید و بروز احساساتهای مناسبتی با تمام شلوغپلوغ کردنها و شورگرفتیهایشان چیزی جز دلخوشکنک، هیجانیکنک، جوگیرکنک و تخدیرکنک نیستند.
نویسنده: پانویس
@mahfelekhodshenasi
@Panevisdotcom
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
متاسفانه در دنیای دین زدگی یا ضد دینی اکنون آدما به خاطر حب و بغضشون نسبت به کلمه دین و مذهب و خیلی چیزهای دیگه در واژه ها خودشون رو به شدت گم کردند، و می گن دین و مذهب مهم نیست، اخلاق مهمه، انسانیت مهمه، در حالیکه نهایت سلامتی ما اینه که به صلح برسیم،یعنی همه چیز در درون ما جای درست خودش را پیدا کند و با هیچ چیزی در درون و بیرون سر جنگ نداشته باشیم که ما به این توانمندی می گوییم عقل،خدا یا فهم، و هر مسیری که ما را به این هدف برساند می گوییم راه، مسیر یا دین یا مذهب با این حساب حالا کسی که نمی تواند جای درست کلمه دین، مذهب و انسانیت و اخلاق را در درون خود در جای درست خودش قرار دهد چه طور می تواند عدل را در خود ایجاد کند و با همه چیز در درون و بیرون به صلح برسد!؟
چه کسی می تواند با راه یا جاده یا مسیر یا دین یا مذهب که همه یک معنی دارند مشکل داشته باشد؟!
می تواند بگوید راهی که ما را به صلح نمی رساند دین درستی نیست یعنی ما تعصبی به راه نداریم اما نسبت به مقصد تعصب داریم و این درست است.
دکتر ایران صادقی ✍️
زوج درمانگر و سکستراپیست
🔘 سایت
https://ravandarman.com/doctor/34484-iran-sadeghi
@mahfelekhodshenasi
چه کسی می تواند با راه یا جاده یا مسیر یا دین یا مذهب که همه یک معنی دارند مشکل داشته باشد؟!
می تواند بگوید راهی که ما را به صلح نمی رساند دین درستی نیست یعنی ما تعصبی به راه نداریم اما نسبت به مقصد تعصب داریم و این درست است.
دکتر ایران صادقی ✍️
زوج درمانگر و سکستراپیست
🔘 سایت
https://ravandarman.com/doctor/34484-iran-sadeghi
@mahfelekhodshenasi