tgoop.com/mahipub/2075
Last Update:
نیکخوی، نیکاندام و برنا، خوشرو، دلاور، چالاک: سیاوش نخستین قهرمان چوگان در سرگذشت جهان است. در روزگاری که باید در مرز میان اسطوره و تاریخ جایش داد، سیاوش همراه دلیران ایرانی در تورانزمین به میدان رفت تا با پادشاه ترکان چوگان ببازد. چون دو گروه پا به میدان نهادند، غریو از مردمان برخاست، کوس و طبل و سنج و کرنا آواز برآوردند. دو گروه اسب تاختند و گوی زدند. سیاوش گوی را چنان زخمه زد که از دیدهها پنهان شد. شاه گوی دیگری به سویش افکند. قهرمانِ آدابدان نخست به گوی بوسه زد و باز از مردم غریو شادی برخاست و سپس گوی را به خم چوگان چنان به آسمان افکند که دیگر بازنگشت: «گویی سپهرش برکشید»، اما این همه دلاوری و رادمردیْ تخم کینه و حسد در دل ترکان افکند، چندانکه سرانجام قصد جانش کردند. در آن روز که خواستند سر از تنش باز کنند، طشتی زرین نهادند تا خون او به زمین نریزد و درخت کین نروید، اما خون او به زمین ریخت و از جایش پر سیاوشان رویید. داستان کین سیاوش سراسر ایران، از سیستان تا فرارودان، را فراگرفت و همگان در سوگ او زار گریستند و جامه دریدند. آنگاه کین سیاوش از فضای اسطورهها به درون تاریخ گام نهاد و نماد ایراندوستی شد.
این داستان، که بهتر از هر روایت تاریخی بر هویت ملی ایرانی دلالت دارد و از سیاوش و یارانش نماد ایراندوستی ساخته، آغاز تاریخ چوگان را به زمانی چنان دور میبرد که از دسترس اقوام دیگرِ جهانْ خارج میسازد.
🔸تاریخ چوگان
نوشتهی آذرتاش آذرنوش
۲۰۰ صفحه
وزیری شومیز
🔸سفارش از طریق وبسایت نشر ماهی
www.nashremahi.com
BY نشر ماهی | mahipub
Share with your friend now:
tgoop.com/mahipub/2075