MARKAZASNADQOM Telegram 282
📌 آیت‌الله آمد
🔸 ورود امام خمینی به ایران به روایت شاهرخ مسکوب

🔷 [یادداشت در تاریخ 12 بهمن 1357:] امروز آیت‌الله آمد. اول پای تلویزیون لم دادیم و قهوه فرانسه به دست منتظر ماندیم تا هم بهترین دید را داشته باشیم و هم انبوه مردم را از چشم تیزبین دوربین ببینیم. با گیتا رفتیم به چهارراه پهلوی و در تقاطع شاهرضا-صبا مستقر شدیم. پیدا بود که دیدن آیت‌الله نه ممکن بود و نه هدف بود: از نظر هیئت ظاهر، به هر تقدیر یکی است چون دیگران. ولی مردم دیدن داشتند. همه جور از هر سن و صنفی، از هر طبقه و گروهی بود.

🔶 آرام، خوشحال، با چهره‌های باز و پاک شده از خاکستر تحقیر و توهینِ آن فرعون و دستگاهش که می‌خواست دمشان را بگیرد و بیرون بیندازد. از کودک و پیرزن چادری و بزرگ و کوچک، کسی نبود که نباشد. تجربه عجیبی بود که دیگر اتفاق نمی‌افتد. هرگز تهران را این‌جوری ندیده بودم و دیگر هرگز نخواهم دید. «خلق همه سر به سر نهال خدا» بودند با شاخه‌های زلال باران خورده، سبزِ سبز که مثل درخت‌های شاد راه می‌رفتند و بهار در دستشان بود و طراوت سرکش روییدن در دلشان. روی خاک گلگون و رنگارنگ دلهره و امید می‌خرامیدند. چه فکر فقیر و چه زبان الکنی دارم!

🔷 خمینی تهران را، ایران را فتح کرد. تا کنون نه کسی این‌طوری وارد تهران شده بود و نه تهران هرگز این‌طور آغوشش را به روی کسی باز کرده بود. شاید هیچ کسی این‌جوری به هیچ شهری پا نگذاشته بود. آن تهرانِ دودزده با خیابان‌های متراکم و اتوموبیل‌های شتابزده اما متوقف و عابران عبوس و عصبی، اکنون آرام و خندان و مصمم بود؛ خود را باز یافته بود و مثل دختری شاداب و معصوم تسلیم این «روح الله» شده بود.

🔶 شهر، درِ قلبش را به روی این مرد باز کرد و یحیای خود را در کُنه جانش جا داد. او شهر را - و ملت را - در خون جوانانش تعمید داده بود و اینک که شهر «پاک و صافی از چاه طبیعت» خود بیرون می‌آمد صفای پاک و آزادش را جشن می‌گرفت. کاش روح الله هرگز چون صلیبی بر دوش شهر (و کشور) نیفتد و در راه سربالا و سنگلاخ رستگاری و رستاخیز بار خاطرش نباشد، یارشاطر باشد. هرچند که در حقیقت هم اکنون شهر از گور خود برخاسته، از مرگ خروج کرده و به صحرای زندگی بازگشته است."

📚 روزها در راه، شاهرخ مسکوب، نشر خاوران، صفحه ۵۴.


@markazasnadqom



tgoop.com/markazasnadqom/282
Create:
Last Update:

📌 آیت‌الله آمد
🔸 ورود امام خمینی به ایران به روایت شاهرخ مسکوب

🔷 [یادداشت در تاریخ 12 بهمن 1357:] امروز آیت‌الله آمد. اول پای تلویزیون لم دادیم و قهوه فرانسه به دست منتظر ماندیم تا هم بهترین دید را داشته باشیم و هم انبوه مردم را از چشم تیزبین دوربین ببینیم. با گیتا رفتیم به چهارراه پهلوی و در تقاطع شاهرضا-صبا مستقر شدیم. پیدا بود که دیدن آیت‌الله نه ممکن بود و نه هدف بود: از نظر هیئت ظاهر، به هر تقدیر یکی است چون دیگران. ولی مردم دیدن داشتند. همه جور از هر سن و صنفی، از هر طبقه و گروهی بود.

🔶 آرام، خوشحال، با چهره‌های باز و پاک شده از خاکستر تحقیر و توهینِ آن فرعون و دستگاهش که می‌خواست دمشان را بگیرد و بیرون بیندازد. از کودک و پیرزن چادری و بزرگ و کوچک، کسی نبود که نباشد. تجربه عجیبی بود که دیگر اتفاق نمی‌افتد. هرگز تهران را این‌جوری ندیده بودم و دیگر هرگز نخواهم دید. «خلق همه سر به سر نهال خدا» بودند با شاخه‌های زلال باران خورده، سبزِ سبز که مثل درخت‌های شاد راه می‌رفتند و بهار در دستشان بود و طراوت سرکش روییدن در دلشان. روی خاک گلگون و رنگارنگ دلهره و امید می‌خرامیدند. چه فکر فقیر و چه زبان الکنی دارم!

🔷 خمینی تهران را، ایران را فتح کرد. تا کنون نه کسی این‌طوری وارد تهران شده بود و نه تهران هرگز این‌طور آغوشش را به روی کسی باز کرده بود. شاید هیچ کسی این‌جوری به هیچ شهری پا نگذاشته بود. آن تهرانِ دودزده با خیابان‌های متراکم و اتوموبیل‌های شتابزده اما متوقف و عابران عبوس و عصبی، اکنون آرام و خندان و مصمم بود؛ خود را باز یافته بود و مثل دختری شاداب و معصوم تسلیم این «روح الله» شده بود.

🔶 شهر، درِ قلبش را به روی این مرد باز کرد و یحیای خود را در کُنه جانش جا داد. او شهر را - و ملت را - در خون جوانانش تعمید داده بود و اینک که شهر «پاک و صافی از چاه طبیعت» خود بیرون می‌آمد صفای پاک و آزادش را جشن می‌گرفت. کاش روح الله هرگز چون صلیبی بر دوش شهر (و کشور) نیفتد و در راه سربالا و سنگلاخ رستگاری و رستاخیز بار خاطرش نباشد، یارشاطر باشد. هرچند که در حقیقت هم اکنون شهر از گور خود برخاسته، از مرگ خروج کرده و به صحرای زندگی بازگشته است."

📚 روزها در راه، شاهرخ مسکوب، نشر خاوران، صفحه ۵۴.


@markazasnadqom

BY مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم


Share with your friend now:
tgoop.com/markazasnadqom/282

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value. Telegram has announced a number of measures aiming to tackle the spread of disinformation through its platform in Brazil. These features are part of an agreement between the platform and the country's authorities ahead of the elections in October. Other crimes that the SUCK Channel incited under Ng’s watch included using corrosive chemicals to make explosives and causing grievous bodily harm with intent. The court also found Ng responsible for calling on people to assist protesters who clashed violently with police at several universities in November 2019. Deputy District Judge Peter Hui sentenced computer technician Ng Man-ho on Thursday, a month after the 27-year-old, who ran a Telegram group called SUCK Channel, was found guilty of seven charges of conspiring to incite others to commit illegal acts during the 2019 extradition bill protests and subsequent months. Step-by-step tutorial on desktop:
from us


Telegram مرکز اسناد انقلاب اسلامی قم
FROM American