Notice: file_put_contents(): Write of 2537 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 10729 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/tgoop/post.php on line 50
مرثیه@marsiyeeh P.38373
MARSIYEEH Telegram 38373
#حضرت_علی_اکبر

می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
مثل لبخندی که شد ازدیده گریان درست

کوزه مجنون شکست و حال مجنون خوب شد
میکنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست

از پیمبر زاده ما یک پیمبر آمده
یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست

هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی
این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست

خانه ات آباد آقا!یوسف کنعان تو..
صد گلستان میکند از کلبه احزان درست

زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است
مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است

مینویسم هرچه احمد باز حیدر میشود
مینویسم هرقدَر الله! اکبر میشود

ساکن عرش است و عرش از او معلی میشود
کوثر محض است و آب از او مطهر میشود

هرکه یک دفعه نگاهش کرده با خود گفته است
شک ندارم این جوان روزی پیمبر میشود

هرزمان که بی نقاب از کوچه ای رد میشود
به هوای دیدنش در کوچه محشر میشود


در بقیع و در نجف سر میشود هرلحظه اش
روزگار هرکسی پایینِ پا سر میشود

با اذانش سُبحه و سجاده مستی میکنند
هم بلال و هم موذن زاده مستی میکنند

نام او باشد علی و هست زهرا بیشتر
تکیه بر این شاهزاده کرده بابا بیشتر

قدو بالای پسر ها دلخوشی مادر است
کیف کرد از دیدنش پس ام لیلا بیشتر

خَلق احمد خُلق احمد منطقش هم احمدیست
جبرییل از این شباهت میخورد جا بیشتر

ذوالفقار دست مولا دستبوس اکبر است
می‌دمد روی لبش انا فتحنا بیشتر

زهره از یل های شامی آب خواهد شد یقین
گر بگوید ذکر لاحول و لا.. را بیشتر

مثل جدش بی نظیر و مثل جدش لافتی ست
چرخش شمشیر او عینا شبیه مجتبی ست

عرش حق را نور بود و بر زمین هم نور شد
در کریمی چون عمویش مجتبی مشهور شد

جار میزد اسم حیدر را بروی ماذنه
چشم بدخواهش الی یوم القیامت کور شد

دستبوس عمه اش بود و رکاب عمه اش
بر حفاظت از حریم زینبی مامور شد

ای بقربان نمازش ای فدای گریه اش
در مناجات شبش سجاده کوه طور شد..

اذن میدان خواست زهرا را ببیند زودتر
با خودش میگفت مادر جان! زیارت جور شد!

راه افتاد و پدر گریه کنان پشت سرش
دست بر زیر محاسن برد بهر اکبرش

بر تن اکبر زره بر شانه بابا عبا
گریه میکرد از غمش حتی زره حتی عبا

تا که آقا دست سمتش برد از هم باز شد
جمع و جورش کرد آخرسر علی را باعبا

یک علی آمد به میدان !شد صدو ده تا علی!
یک عبا نه!لازم است اینجا صد و ده تا عبا

این جوانان بنی هاشم چه زجری میکشند
تا نگردد ناگهان سرریز از هرجا عبا..

خاکی است و خاکی است و خونی است و خونی است
چادر زهراست بر دوش جوانان یا عبا؟!

در محرم روضه ماه صفر را میبرند
یک نفر کشته شد اما دونفر را میبرند

سید پوریا هاشمی

@marsiyeeh



tgoop.com/marsiyeeh/38373
Create:
Last Update:

#حضرت_علی_اکبر

می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
مثل لبخندی که شد ازدیده گریان درست

کوزه مجنون شکست و حال مجنون خوب شد
میکنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست

از پیمبر زاده ما یک پیمبر آمده
یک ربیع الاول دیگر شد از شعبان درست

هم چراغ راه هم پشت وپناه است این علی
این چنین از ماهِ گردان شد بلاگردان درست

خانه ات آباد آقا!یوسف کنعان تو..
صد گلستان میکند از کلبه احزان درست

زین ولادت هم دل مولا و هم نوکر خوش است
مستی عشاق با ذکر علی اکبر خوش است

مینویسم هرچه احمد باز حیدر میشود
مینویسم هرقدَر الله! اکبر میشود

ساکن عرش است و عرش از او معلی میشود
کوثر محض است و آب از او مطهر میشود

هرکه یک دفعه نگاهش کرده با خود گفته است
شک ندارم این جوان روزی پیمبر میشود

هرزمان که بی نقاب از کوچه ای رد میشود
به هوای دیدنش در کوچه محشر میشود


در بقیع و در نجف سر میشود هرلحظه اش
روزگار هرکسی پایینِ پا سر میشود

با اذانش سُبحه و سجاده مستی میکنند
هم بلال و هم موذن زاده مستی میکنند

نام او باشد علی و هست زهرا بیشتر
تکیه بر این شاهزاده کرده بابا بیشتر

قدو بالای پسر ها دلخوشی مادر است
کیف کرد از دیدنش پس ام لیلا بیشتر

خَلق احمد خُلق احمد منطقش هم احمدیست
جبرییل از این شباهت میخورد جا بیشتر

ذوالفقار دست مولا دستبوس اکبر است
می‌دمد روی لبش انا فتحنا بیشتر

زهره از یل های شامی آب خواهد شد یقین
گر بگوید ذکر لاحول و لا.. را بیشتر

مثل جدش بی نظیر و مثل جدش لافتی ست
چرخش شمشیر او عینا شبیه مجتبی ست

عرش حق را نور بود و بر زمین هم نور شد
در کریمی چون عمویش مجتبی مشهور شد

جار میزد اسم حیدر را بروی ماذنه
چشم بدخواهش الی یوم القیامت کور شد

دستبوس عمه اش بود و رکاب عمه اش
بر حفاظت از حریم زینبی مامور شد

ای بقربان نمازش ای فدای گریه اش
در مناجات شبش سجاده کوه طور شد..

اذن میدان خواست زهرا را ببیند زودتر
با خودش میگفت مادر جان! زیارت جور شد!

راه افتاد و پدر گریه کنان پشت سرش
دست بر زیر محاسن برد بهر اکبرش

بر تن اکبر زره بر شانه بابا عبا
گریه میکرد از غمش حتی زره حتی عبا

تا که آقا دست سمتش برد از هم باز شد
جمع و جورش کرد آخرسر علی را باعبا

یک علی آمد به میدان !شد صدو ده تا علی!
یک عبا نه!لازم است اینجا صد و ده تا عبا

این جوانان بنی هاشم چه زجری میکشند
تا نگردد ناگهان سرریز از هرجا عبا..

خاکی است و خاکی است و خونی است و خونی است
چادر زهراست بر دوش جوانان یا عبا؟!

در محرم روضه ماه صفر را میبرند
یک نفر کشته شد اما دونفر را میبرند

سید پوریا هاشمی

@marsiyeeh

BY مرثیه


Share with your friend now:
tgoop.com/marsiyeeh/38373

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Over 33,000 people sent out over 1,000 doxxing messages in the group. Although the administrators tried to delete all of the messages, the posting speed was far too much for them to keep up. When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name. As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail. Unlimited number of subscribers per channel Judge Hui described Ng as inciting others to “commit a massacre” with three posts teaching people to make “toxic chlorine gas bombs,” target police stations, police quarters and the city’s metro stations. This offence was “rather serious,” the court said.
from us


Telegram مرثیه
FROM American