سایت فرارو:پیله های اطلاعاتی رسانه های جدید
✍️دکتر حجت اله عباسی
✍️سیستم های توصیه گر رسانه های اجتماعی با داده کاوی اطلاعات کاربران و مدل سازی رفتار، مبادرت به شخصی سازی اطلاعات مورد نیاز آنها می کنند.
✍️کاربران رسانه های اجتماعی مانند گوگل، یوتیوب، توییتر، فیس بوک، اینستاگرام و دیگر رسانه ها در هر کنشگری در فضای وب، شاهد توصیه های شخصی سازی شده این رسانه ها برای فعالیت مورد نظر آنان هستند.
✍️سامانه های توصیه گر یا پیشنهادگر، با فیلترینگ داده های اطلاعاتی کاربران، از جمله شیوه های خرید محصولات، تماشای فیلم، انتخاب محتوا، بازانتشار مطالب، کامنت ها و و بطور کلی هر نوع کنش گری آنان را بطور دقیق رصد کرده و پس از گردآوری، تحلیل و مدل سازی می کنند.
✍️دادهکاوی اطلاعات کاربران، دوستان و نزدیکان آنها، با استفاده از "هوش مصنوعی" و "یادگیری ماشین" انجام می شود و سپس بر اساس تحلیل آنها، در بین حجم انبوه اطلاعات، مبادرت به پیش بینی متناسب با سلیقه و ارایه توصیه های لازم می کنند.
✍️سامانه های توصیه گر رسانه های اجتماعی در مراجعات کاربران متناسب با سطح علايق و سلایق، اطلاعات در اختيار آنها قرار مي دهند و پیله های اطلاعاتی شكل مي گيرد. فرایند فیلترینگ اطلاعات در این سامانه ها موجب شکل گیری پدیده "حباب فیلتر" شده و پیامد آن كاهش درك کاربران از پيچيدگي هاي جهان، ايده هاي جديد، كاناليزه شدن و انزواي اطلاعاتي است.
@media_managment
✍️دکتر حجت اله عباسی
✍️سیستم های توصیه گر رسانه های اجتماعی با داده کاوی اطلاعات کاربران و مدل سازی رفتار، مبادرت به شخصی سازی اطلاعات مورد نیاز آنها می کنند.
✍️کاربران رسانه های اجتماعی مانند گوگل، یوتیوب، توییتر، فیس بوک، اینستاگرام و دیگر رسانه ها در هر کنشگری در فضای وب، شاهد توصیه های شخصی سازی شده این رسانه ها برای فعالیت مورد نظر آنان هستند.
✍️سامانه های توصیه گر یا پیشنهادگر، با فیلترینگ داده های اطلاعاتی کاربران، از جمله شیوه های خرید محصولات، تماشای فیلم، انتخاب محتوا، بازانتشار مطالب، کامنت ها و و بطور کلی هر نوع کنش گری آنان را بطور دقیق رصد کرده و پس از گردآوری، تحلیل و مدل سازی می کنند.
✍️دادهکاوی اطلاعات کاربران، دوستان و نزدیکان آنها، با استفاده از "هوش مصنوعی" و "یادگیری ماشین" انجام می شود و سپس بر اساس تحلیل آنها، در بین حجم انبوه اطلاعات، مبادرت به پیش بینی متناسب با سلیقه و ارایه توصیه های لازم می کنند.
✍️سامانه های توصیه گر رسانه های اجتماعی در مراجعات کاربران متناسب با سطح علايق و سلایق، اطلاعات در اختيار آنها قرار مي دهند و پیله های اطلاعاتی شكل مي گيرد. فرایند فیلترینگ اطلاعات در این سامانه ها موجب شکل گیری پدیده "حباب فیلتر" شده و پیامد آن كاهش درك کاربران از پيچيدگي هاي جهان، ايده هاي جديد، كاناليزه شدن و انزواي اطلاعاتي است.
@media_managment
Forwarded from مطالعات فرهنگی و رسانه
"یادداشت شفاهی" درباره عکس سلفی
▫️یونس شکرخواه
داستان برمیگردد به #شبکههای_اجتماعی که پشت سر هم میآیند و میروند، مثلا #گوگل که تست کرد و موفق نبود و #فیسبوک که به موفقیت رسید یا همین #اینستاگرام که منبع انواع سلفیهاست با خرید فیسبوک آسیب دید و بسیاری با آن خداحافظی کردند. این نشان میدهد که این جنس بازارها ذائقهای است و زندگی حبابوار دارد. مثل حباب راحت شکل میگیرد، بزرگ میشود و همانقدر راحت میترکد. #عکس_سلفی هم از این ذائقهمحوری مستثنا نیست؛ از دید من یک تب است و ماندگار نخواهد بود. چرا که یک بازار اقتصادی را به طرف خود میکشد، مثل وسایلی که برای #سلفی گرفتن به فروش میروند که ساخت چین و آمریکا و کشورهای مختلف است. طبیعی است که همراه این تب و ذائقه همهگیر، صنعت هم وارد شود و بازارهای متعددی بهوجود آید ولی این، دلیلی بر ماندگاری این پدیده نیست. چراکه شبکههای اجتماعی مثل اتاقهای شیشهای شده که فروشندهها و بازاریابها را به دور خود جمع میکند.
- عکس سلفی یک تب است مانند تبهای دیگر که در فضاهای اجتماعی شکل میگیرد. مثلا در حال حاضر شما کمتر خاطرهنویسی و وبلاگنویسی میبینید. ما گورستان انبوهی از وبلاگهای مرده داریم، شما مطمئن باشید روزی خواهد آمد که گورستانی از اکانتهای بلااستفاده ا#ینستاگرام خواهیم داشت. شما اینها را تجربه میکنید و یکی از نمودهای این تجربه از بین رفتن تب عکس سلفی است.
- محدودیتهای شبکههای اجتماعی هرکدام بر اساس یک ایده است؛ شما در #توییتر به طرف نوشتن متنهای کوتاه و جملات قصار کشیده میشوید و از کاراکترهای محدودی فراتر نمیرود. در اینستاگرام بحث تصویر است و شما از طریق عکس حرف میزنید. اما میبینید به غلط در اینستاگرام کپشنهای طولانی مینویسند یا از دهها هشتگ استفاده میکنند؛ مثلا یک عکس از لیوان گرفتهاند و هشتگ ساختهاند به عنوان شبکه آبیاری! خب معلوم است که بیننده دیگر سراغ این فرد نمیآید.
- سلفی اصلی، سلفی #اسکار بود. یکسری سلبریتی دورهم جمع شدند و یکی از آنها آن عکس را ثبت کرد. آن اولین سلفی بود که ماندگار شد. به نظرم اگر عکس سلفی در این فضا موفق میشود به یک دلیل خاص است. ما همیشه یک فرد را از نگاه دوربینش دیدهایم و حالا دوست داریم خودش را ببینیم. آن تمبر کوچک اکانت، جوابگوی ما نیست. یعنی یک روز وقتی از آن فضا بیرون میآیید و حریم خصوصیتان را برای دیگران آشکار میکنید، برای یک بار جذاب است. اما وقتی با هویت واقعی در شبکههای مجازی اکانت دارید عکس سلفی چیز جذابی نیست.
- شاید اسم و اصطلاح سلفی که نو بود هم در فراگیر شدنش تاثیر گذاشت. مثلا اگر نامش سلفپرتره بود (چون از قبل یک صبغهای و سبکی در #عکاسی داشت) همهگیر نمیشد. آن نفر اولی که از خودش عکاسی کرد، شاید هیچ وقت فکر نمیکرد به یک اتفاق فراگیر تبدیل شود. اما اگر شما فکر کنید سلفی یک روند پایدار است، اصلا اینطور نیست و مثل هزار هزار اتفاق دیگر تبش سرد میشود.
- زمانی در گوگل، گذاشتن #آواتار مد شد و خیلی سر و صدا کرد، اما الان از آن خبری نیست و هیچ کس یادش نیست نام آن نرمافزار آواتارساز چه بود؟ سلفی هم مثل همان است. برای بعضی از پدیدهها، فراگیری الزاما به معنای پایداری نیست. مانند زندگی که خودش یک حباب است
▫️همشهری جوان - شماره ۴۵۵ - ۲۷ اردیبهشت ۹۳
@cultural_media_studies
▫️یونس شکرخواه
داستان برمیگردد به #شبکههای_اجتماعی که پشت سر هم میآیند و میروند، مثلا #گوگل که تست کرد و موفق نبود و #فیسبوک که به موفقیت رسید یا همین #اینستاگرام که منبع انواع سلفیهاست با خرید فیسبوک آسیب دید و بسیاری با آن خداحافظی کردند. این نشان میدهد که این جنس بازارها ذائقهای است و زندگی حبابوار دارد. مثل حباب راحت شکل میگیرد، بزرگ میشود و همانقدر راحت میترکد. #عکس_سلفی هم از این ذائقهمحوری مستثنا نیست؛ از دید من یک تب است و ماندگار نخواهد بود. چرا که یک بازار اقتصادی را به طرف خود میکشد، مثل وسایلی که برای #سلفی گرفتن به فروش میروند که ساخت چین و آمریکا و کشورهای مختلف است. طبیعی است که همراه این تب و ذائقه همهگیر، صنعت هم وارد شود و بازارهای متعددی بهوجود آید ولی این، دلیلی بر ماندگاری این پدیده نیست. چراکه شبکههای اجتماعی مثل اتاقهای شیشهای شده که فروشندهها و بازاریابها را به دور خود جمع میکند.
- عکس سلفی یک تب است مانند تبهای دیگر که در فضاهای اجتماعی شکل میگیرد. مثلا در حال حاضر شما کمتر خاطرهنویسی و وبلاگنویسی میبینید. ما گورستان انبوهی از وبلاگهای مرده داریم، شما مطمئن باشید روزی خواهد آمد که گورستانی از اکانتهای بلااستفاده ا#ینستاگرام خواهیم داشت. شما اینها را تجربه میکنید و یکی از نمودهای این تجربه از بین رفتن تب عکس سلفی است.
- محدودیتهای شبکههای اجتماعی هرکدام بر اساس یک ایده است؛ شما در #توییتر به طرف نوشتن متنهای کوتاه و جملات قصار کشیده میشوید و از کاراکترهای محدودی فراتر نمیرود. در اینستاگرام بحث تصویر است و شما از طریق عکس حرف میزنید. اما میبینید به غلط در اینستاگرام کپشنهای طولانی مینویسند یا از دهها هشتگ استفاده میکنند؛ مثلا یک عکس از لیوان گرفتهاند و هشتگ ساختهاند به عنوان شبکه آبیاری! خب معلوم است که بیننده دیگر سراغ این فرد نمیآید.
- سلفی اصلی، سلفی #اسکار بود. یکسری سلبریتی دورهم جمع شدند و یکی از آنها آن عکس را ثبت کرد. آن اولین سلفی بود که ماندگار شد. به نظرم اگر عکس سلفی در این فضا موفق میشود به یک دلیل خاص است. ما همیشه یک فرد را از نگاه دوربینش دیدهایم و حالا دوست داریم خودش را ببینیم. آن تمبر کوچک اکانت، جوابگوی ما نیست. یعنی یک روز وقتی از آن فضا بیرون میآیید و حریم خصوصیتان را برای دیگران آشکار میکنید، برای یک بار جذاب است. اما وقتی با هویت واقعی در شبکههای مجازی اکانت دارید عکس سلفی چیز جذابی نیست.
- شاید اسم و اصطلاح سلفی که نو بود هم در فراگیر شدنش تاثیر گذاشت. مثلا اگر نامش سلفپرتره بود (چون از قبل یک صبغهای و سبکی در #عکاسی داشت) همهگیر نمیشد. آن نفر اولی که از خودش عکاسی کرد، شاید هیچ وقت فکر نمیکرد به یک اتفاق فراگیر تبدیل شود. اما اگر شما فکر کنید سلفی یک روند پایدار است، اصلا اینطور نیست و مثل هزار هزار اتفاق دیگر تبش سرد میشود.
- زمانی در گوگل، گذاشتن #آواتار مد شد و خیلی سر و صدا کرد، اما الان از آن خبری نیست و هیچ کس یادش نیست نام آن نرمافزار آواتارساز چه بود؟ سلفی هم مثل همان است. برای بعضی از پدیدهها، فراگیری الزاما به معنای پایداری نیست. مانند زندگی که خودش یک حباب است
▫️همشهری جوان - شماره ۴۵۵ - ۲۷ اردیبهشت ۹۳
@cultural_media_studies
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🚦آیا کامنتهای ما در شبکههای اجتماعی میتواند زمینهساز برخورد قضایی با صاحب صفحه شود؟
📍در نشست نقد و اندیشه این سوال را از سرهنگ رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس #فتا پرسیدم.
🔸پ.ن ۱: وقتی دلخورید و شاکی و در صفحه دیگران اقدام به توهین و فحاشی به بعضی مقامات میکنید، بدانید و آگاه باشید که در صورت شکایت و تشخیص قاضی، صاحب صفحه میتواند احضار، بازداشت و زندانی شود.
🔸پ.ن۲: اینکه این شیوه درست است یا غلط، حتما جای بحث طولانی دارد اما پنهان شدن پشت نام و عکس ناشناس و فحاشی در صفحه دیگران نه اسمش شجاعت است، نه مبارزه. فقط ایجاد هزینه برای دیگران است.
✍️ احسان محمدی
@media_managment
📍در نشست نقد و اندیشه این سوال را از سرهنگ رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس #فتا پرسیدم.
🔸پ.ن ۱: وقتی دلخورید و شاکی و در صفحه دیگران اقدام به توهین و فحاشی به بعضی مقامات میکنید، بدانید و آگاه باشید که در صورت شکایت و تشخیص قاضی، صاحب صفحه میتواند احضار، بازداشت و زندانی شود.
🔸پ.ن۲: اینکه این شیوه درست است یا غلط، حتما جای بحث طولانی دارد اما پنهان شدن پشت نام و عکس ناشناس و فحاشی در صفحه دیگران نه اسمش شجاعت است، نه مبارزه. فقط ایجاد هزینه برای دیگران است.
✍️ احسان محمدی
@media_managment
🔸علوم اجتماعی چهگونه میتوند آموختههای خود را اشاعه دهد؟
بوردیو میگوید: جامعهشناسی حداقل از یک نظر با سایر علوم متفاوت است: از این علم انتظار میرود که از فیزیک، یا حتا از فلسفه و نشانهشناسی دردسترستر باشد. مردم از ابهام و پیچیدهگویی گریزاناند. بیشک در این حوزه، انحصار «صلاحیت» در اختیار متخصصان خطرناکتر از سایر حوزهها است. اگر جامعهشناسی میخواست دانشی تخصصی و مختص متخصصان باشد، ارزش یک ساعت وقت صرف کردن نداشت. ...
با این حال جامعهشناسی در تلاش خود برای اشاعهی آنچه آموخته نمیتواند چندان بر کسانی تکیه کند که شغلشان تولید روزانه و هفتگی مطالبِ روز، از قبیل «خشونت»، «جوانان»، «مواد مخدر»، «بازخیزش دین» و غیره است؛ مطالبی که البته غلط هم نیستاند و امروز دیگر تبدیل به موضوع انشاء دانشآموزان دبیرستانی شدهاند.
جامعهشناسی نیاز دارد تا در این راه یاری شود. زیرا اندیشههای واقعی از نیرویی ذاتی برخوردار نیستند. گفتار علمی خود گرفتار روابط قدرتی است که میخواهد افشایاش کند؛ چراکه گفتار علمی نیز تابع همان قوانین اشاعهی فرهنگی و بازنمای همان قوانین است. از سوی دیگر آنان که صلاحیت تملک چنین گفتاری را دارند، چندان علاقهای به این کار ندارند. خلاصه آن که در این مبارزه، همهی بلندگوها، مقالهنویسان، مردان سیاست، خبرنگاران، همهچیز علیه گفتار علمی است.
🖋بوردیو، «مسائل جامعهشناسی» ترجمه پیروز ایزدی، نشر نسل آفتاب، صص. ۷ و ۸ (با اندکی ویرایش و تلخیص)
🔰از کانال محمدرضا کلاهی
@media_managment
بوردیو میگوید: جامعهشناسی حداقل از یک نظر با سایر علوم متفاوت است: از این علم انتظار میرود که از فیزیک، یا حتا از فلسفه و نشانهشناسی دردسترستر باشد. مردم از ابهام و پیچیدهگویی گریزاناند. بیشک در این حوزه، انحصار «صلاحیت» در اختیار متخصصان خطرناکتر از سایر حوزهها است. اگر جامعهشناسی میخواست دانشی تخصصی و مختص متخصصان باشد، ارزش یک ساعت وقت صرف کردن نداشت. ...
با این حال جامعهشناسی در تلاش خود برای اشاعهی آنچه آموخته نمیتواند چندان بر کسانی تکیه کند که شغلشان تولید روزانه و هفتگی مطالبِ روز، از قبیل «خشونت»، «جوانان»، «مواد مخدر»، «بازخیزش دین» و غیره است؛ مطالبی که البته غلط هم نیستاند و امروز دیگر تبدیل به موضوع انشاء دانشآموزان دبیرستانی شدهاند.
جامعهشناسی نیاز دارد تا در این راه یاری شود. زیرا اندیشههای واقعی از نیرویی ذاتی برخوردار نیستند. گفتار علمی خود گرفتار روابط قدرتی است که میخواهد افشایاش کند؛ چراکه گفتار علمی نیز تابع همان قوانین اشاعهی فرهنگی و بازنمای همان قوانین است. از سوی دیگر آنان که صلاحیت تملک چنین گفتاری را دارند، چندان علاقهای به این کار ندارند. خلاصه آن که در این مبارزه، همهی بلندگوها، مقالهنویسان، مردان سیاست، خبرنگاران، همهچیز علیه گفتار علمی است.
🖋بوردیو، «مسائل جامعهشناسی» ترجمه پیروز ایزدی، نشر نسل آفتاب، صص. ۷ و ۸ (با اندکی ویرایش و تلخیص)
🔰از کانال محمدرضا کلاهی
@media_managment
Forwarded from مطالعات فرهنگی و رسانه
🚦 از پشت فیلتر زیباتر است: #اینستاگرام چگونه زندگیمان را دگرگون کرد؟
📍کارکنان اولیۀ اینستاگرام میخواستند چیزی شبیه یک گالری هنری آنلاین بسازند
🔸میشود به اینستاگرام همچون راهی برای گرامیداشتن زندگی نگاه کرد. اینستاگرام به ما میگوید زندگیِ همۀ ما ارزش تماشاکردن دارد و یادمان میاندازد به دنیای اطرافمان توجه کنیم؛ از ما میخواهد حواسمان به غروبی بینظیر باشد یا چشممان دنبال برگهای پاییزی بگردد که روی پیادهرو چیده شدهاند. درعینحال، اینستاگرام تجربۀ شخصی را خنثی و بیاهمیت میکند: لحظات خاص به شرطی ارزشمندند که بتوان آنها را به اشتراک گذاشت؛ صعود به قله ارزشی نخواهد داشت، مگر بتوانیم عکسی از بالای قله بگیریم. کتاب «بدون فیلتر» توضیح میدهد که اینستاگرام چطور نگاه ما را به زندگی دگرگون کرده است.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9886/
@cultural_media_studies
📍کارکنان اولیۀ اینستاگرام میخواستند چیزی شبیه یک گالری هنری آنلاین بسازند
🔸میشود به اینستاگرام همچون راهی برای گرامیداشتن زندگی نگاه کرد. اینستاگرام به ما میگوید زندگیِ همۀ ما ارزش تماشاکردن دارد و یادمان میاندازد به دنیای اطرافمان توجه کنیم؛ از ما میخواهد حواسمان به غروبی بینظیر باشد یا چشممان دنبال برگهای پاییزی بگردد که روی پیادهرو چیده شدهاند. درعینحال، اینستاگرام تجربۀ شخصی را خنثی و بیاهمیت میکند: لحظات خاص به شرطی ارزشمندند که بتوان آنها را به اشتراک گذاشت؛ صعود به قله ارزشی نخواهد داشت، مگر بتوانیم عکسی از بالای قله بگیریم. کتاب «بدون فیلتر» توضیح میدهد که اینستاگرام چطور نگاه ما را به زندگی دگرگون کرده است.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9886/
@cultural_media_studies
🔸وقتی مدرسه نابرابری را تثبیت می کند
🖋دکتر فردین علیخواه
از بعضی خانوادهها سؤال میکنم که برای تحصیل فرزندشان چقدر شهریه پرداخت میکنند، با شنیدن پاسخ بیاختیار سوت ممتدی میزنم! به زمین نگاه میکنم و سرم را به چپ و راست تکان میدهم. 5، 10، 15 ، 20 میلیون تومان برای یک سال! از کسانی که مبلغ بالاتری پرداخت کردهاند میپرسم که این پول را در ازای دریافت چه خدماتی پرداخت میکنید. میگویند: دو زبان خارجی یاد میدهند، معلم نقاشیشان فلانی است، موسیقی و حرکات موزون یاد میدهند، کلاسهای ورزششان در فلان باشگاه است، از انواع هنرها میتوانند یکی را انتخاب و فرد شناختهشدهای در آن هنر به آنها درس بدهد، غذایشان تحت نظر یک متخصص تغذیه است، آنها را به موزهها، گالریها و کتابفروشیها میبرند، وضعیت پزشکیشان مدام چک میشود، برنامههای مشترک هنری با حضور ما ترتیب میدهند، برایشان کلاس قصهگویی و شاهنامهخوانی برگزار میکنند و ...
بوردیو؛ جامعهشناس فرانسوی چند دهه قبل به نقد جدی نظام آموزشی فرانسه پرداخت. او معتقد بود که کارکرد نظام آموزشی آن است که دانش آموزان را برای زندگی پس از مدرسه یا دانشگاه توانمند کند و به آنها مهارتهای لازم برای فرهیخته بودن را بیاموزد. منظور او از فرهیختگی، کسب منشها و شیوههای درک جهان، و نیز مهارتهایی بود که با داشتن آنها افراد احساس نکنند که در مقایسه با سایرین چیزی کم دارند. مثلاً دانش آموزان پس از اتمام دوره تحصیل بتوانند به یک زبان خارجی حرف بزنند، وقتی یک تابلوی نقاشی دیدند بگویند که این تابلو در چه سبک نقاشی شده است، اگر به یک موسیقی گوش کردند بگویند که این موسیقی در چه سبکی است، نام سازهای موسیقی را بهدرستی بدانند، با مهارتهای اجتماعی نظیر ایجاد ارتباط اجتماعی و نیز رفتار در موقعیتهای اجتماعی مختلف نظیر رستوران یا گالریهای هنری آشنا باشند. درمجموع توانایی رمزگشایی از عرصه اجتماع و هنر را کسب کنند.
از نظر او همه دانش آموزان با توان و قابلیتهای یکسانی وارد نظام مدرسه نمیشوند. برخی از آنها از قبل دارای خانواده فرهیختهای هستند و روشن است که اگر در مدرسه چنین چیزهایی به دانش آموزان یاد داده شود تواناییها آنان صرفاً تکمیل خواهد شد چون از زمینههای لازم برخوردارند. ولی عدهای از دانش آموزان هم هستند که در خانواده اصلاً چنین چیزهایی را نیاموختهاند و به تعبیری خانواده فقیری داشتهاند. وظیفه نظام آموزشوپرورش آن است که روی این دانش آموزان بیشتر کار کند. به آنان بیشتر آموزش بدهد تا همپای دانش آموزان دسته اول شوند. امری که برخی آنرا تبعیض مثبت میدانند. نظام آموزشوپرورش باید وضعیت را عادلانه پیش ببرد تا درنهایت دانش آموزان با تواناییهای مشابهی دوره تحصیل را به اتمام برسانند.
نظر بوردیو آن بود که نظام آموزشی فرانسه چنین نیست. درواقع نابرابری موجود در نظام آموزشی باعث میشود تا فقرا، با فرهنگ حاکم بر خانوادههای فقیر وارد و با همان فرهنگ خارج شوند. خانوادههایی که پولدارترند یا به تعبیر بوردیو سرمایه اقتصادی و فرهنگی بیشتری دارند فرزندان خود را به مدارس درجهیک میفرستند و خانوادههای کمدرآمد به مدارس ضعیف تر. نتیجه آنکه وارثان اقتصاد، هنر و سیاست همچنان وارث و مدعی این عرصه میمانند و وارثان فقر هم همچنان فقر را به نسل بعد از خود منتقل میکنند. نابرابری از طریق مدرسه مدام بازتولید میشود. بوردیو این امر را خشونت نمادین میداند. یعنی نظام آموزشوپرورش به شکل سمبلیک عدهای را از گردونه فرهیخته شدن و کسب مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی امروزی کنار میگذارد.
آنچه بوردیو چند دهه قبل در خصوص نظام آموزشی کشور فرانسه گفت ظاهراً به شکل زیرپوستی در کشور ما در حال وقوع است. متأسفانه در کشوری که در قانون اساسیاش بر آموزش رایگان تأکید شده است روزبهروز شاهد طبقاتی شدن امر آموزش هستیم. نکته جالب آنکه در مدارس دولتی هم شاهد طبقاتی شدن هستیم و مسئله فقط مدارس خصوصی/دولتی نیست. برخی از مدارس دولتی هم که در مناطق مرفه نشین شهرها قرار دارند با دریافت مستمر هزینه از والدین تلاش میکنند خدمات ویژهای به دانش آموزان ارائه دهند. و دراینبین آنچه مشهود است :
مدرسه در ایران بهتدریج تبدیل به سیستم تثبیت نابرابریهای اجتماعی میشود. ژنهای مرغوب که در خانوادههایی با سرمایه فرهنگی و اقتصادی بالا رشد میکنند به مدارس مطلوب میروند و میشوند وارثان اقتصاد و هنر، و ژنهای نامرغوب که والدین مرغوبی ندارند به مدارس ضعیف میروند و میشوند وارثان فقر!
سخن پایانی: مراقب باشیم. برخی از این مدارس چنین به والدین القاء می کنند که پدر و مادر خوب بودن یعنی کسی که چنین خدمات گران قیمتی را برای فرزندانش فراهم کند. در نوشته دیگری به این موضوع خواهم پرداخت.
@media_managment
🖋دکتر فردین علیخواه
از بعضی خانوادهها سؤال میکنم که برای تحصیل فرزندشان چقدر شهریه پرداخت میکنند، با شنیدن پاسخ بیاختیار سوت ممتدی میزنم! به زمین نگاه میکنم و سرم را به چپ و راست تکان میدهم. 5، 10، 15 ، 20 میلیون تومان برای یک سال! از کسانی که مبلغ بالاتری پرداخت کردهاند میپرسم که این پول را در ازای دریافت چه خدماتی پرداخت میکنید. میگویند: دو زبان خارجی یاد میدهند، معلم نقاشیشان فلانی است، موسیقی و حرکات موزون یاد میدهند، کلاسهای ورزششان در فلان باشگاه است، از انواع هنرها میتوانند یکی را انتخاب و فرد شناختهشدهای در آن هنر به آنها درس بدهد، غذایشان تحت نظر یک متخصص تغذیه است، آنها را به موزهها، گالریها و کتابفروشیها میبرند، وضعیت پزشکیشان مدام چک میشود، برنامههای مشترک هنری با حضور ما ترتیب میدهند، برایشان کلاس قصهگویی و شاهنامهخوانی برگزار میکنند و ...
بوردیو؛ جامعهشناس فرانسوی چند دهه قبل به نقد جدی نظام آموزشی فرانسه پرداخت. او معتقد بود که کارکرد نظام آموزشی آن است که دانش آموزان را برای زندگی پس از مدرسه یا دانشگاه توانمند کند و به آنها مهارتهای لازم برای فرهیخته بودن را بیاموزد. منظور او از فرهیختگی، کسب منشها و شیوههای درک جهان، و نیز مهارتهایی بود که با داشتن آنها افراد احساس نکنند که در مقایسه با سایرین چیزی کم دارند. مثلاً دانش آموزان پس از اتمام دوره تحصیل بتوانند به یک زبان خارجی حرف بزنند، وقتی یک تابلوی نقاشی دیدند بگویند که این تابلو در چه سبک نقاشی شده است، اگر به یک موسیقی گوش کردند بگویند که این موسیقی در چه سبکی است، نام سازهای موسیقی را بهدرستی بدانند، با مهارتهای اجتماعی نظیر ایجاد ارتباط اجتماعی و نیز رفتار در موقعیتهای اجتماعی مختلف نظیر رستوران یا گالریهای هنری آشنا باشند. درمجموع توانایی رمزگشایی از عرصه اجتماع و هنر را کسب کنند.
از نظر او همه دانش آموزان با توان و قابلیتهای یکسانی وارد نظام مدرسه نمیشوند. برخی از آنها از قبل دارای خانواده فرهیختهای هستند و روشن است که اگر در مدرسه چنین چیزهایی به دانش آموزان یاد داده شود تواناییها آنان صرفاً تکمیل خواهد شد چون از زمینههای لازم برخوردارند. ولی عدهای از دانش آموزان هم هستند که در خانواده اصلاً چنین چیزهایی را نیاموختهاند و به تعبیری خانواده فقیری داشتهاند. وظیفه نظام آموزشوپرورش آن است که روی این دانش آموزان بیشتر کار کند. به آنان بیشتر آموزش بدهد تا همپای دانش آموزان دسته اول شوند. امری که برخی آنرا تبعیض مثبت میدانند. نظام آموزشوپرورش باید وضعیت را عادلانه پیش ببرد تا درنهایت دانش آموزان با تواناییهای مشابهی دوره تحصیل را به اتمام برسانند.
نظر بوردیو آن بود که نظام آموزشی فرانسه چنین نیست. درواقع نابرابری موجود در نظام آموزشی باعث میشود تا فقرا، با فرهنگ حاکم بر خانوادههای فقیر وارد و با همان فرهنگ خارج شوند. خانوادههایی که پولدارترند یا به تعبیر بوردیو سرمایه اقتصادی و فرهنگی بیشتری دارند فرزندان خود را به مدارس درجهیک میفرستند و خانوادههای کمدرآمد به مدارس ضعیف تر. نتیجه آنکه وارثان اقتصاد، هنر و سیاست همچنان وارث و مدعی این عرصه میمانند و وارثان فقر هم همچنان فقر را به نسل بعد از خود منتقل میکنند. نابرابری از طریق مدرسه مدام بازتولید میشود. بوردیو این امر را خشونت نمادین میداند. یعنی نظام آموزشوپرورش به شکل سمبلیک عدهای را از گردونه فرهیخته شدن و کسب مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی امروزی کنار میگذارد.
آنچه بوردیو چند دهه قبل در خصوص نظام آموزشی کشور فرانسه گفت ظاهراً به شکل زیرپوستی در کشور ما در حال وقوع است. متأسفانه در کشوری که در قانون اساسیاش بر آموزش رایگان تأکید شده است روزبهروز شاهد طبقاتی شدن امر آموزش هستیم. نکته جالب آنکه در مدارس دولتی هم شاهد طبقاتی شدن هستیم و مسئله فقط مدارس خصوصی/دولتی نیست. برخی از مدارس دولتی هم که در مناطق مرفه نشین شهرها قرار دارند با دریافت مستمر هزینه از والدین تلاش میکنند خدمات ویژهای به دانش آموزان ارائه دهند. و دراینبین آنچه مشهود است :
مدرسه در ایران بهتدریج تبدیل به سیستم تثبیت نابرابریهای اجتماعی میشود. ژنهای مرغوب که در خانوادههایی با سرمایه فرهنگی و اقتصادی بالا رشد میکنند به مدارس مطلوب میروند و میشوند وارثان اقتصاد و هنر، و ژنهای نامرغوب که والدین مرغوبی ندارند به مدارس ضعیف میروند و میشوند وارثان فقر!
سخن پایانی: مراقب باشیم. برخی از این مدارس چنین به والدین القاء می کنند که پدر و مادر خوب بودن یعنی کسی که چنین خدمات گران قیمتی را برای فرزندانش فراهم کند. در نوشته دیگری به این موضوع خواهم پرداخت.
@media_managment
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم !
بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این میارزد که خودمان باشیم.
تا زمانی که رفتار ما و تصمیمهای ما به کسی آسیبی نمیزند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردنِ دیگران بر باد رفته اند ... (اریک فروم)
@media_managment
بگذار بگویند غیرمنطقی یا غیراجتماعی هستیم؛ اما به این میارزد که خودمان باشیم.
تا زمانی که رفتار ما و تصمیمهای ما به کسی آسیبی نمیزند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم؛ چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردنِ دیگران بر باد رفته اند ... (اریک فروم)
@media_managment
Forwarded from مطالعات فرهنگی و رسانه
اولین پیمایش و داده تجربی در مورد اربعین 99
از پیش از شروع محرم، بحث در مورد اربعین امسال امکان یا عدم امکان حضور ایرانیان در آن یا اساساً امکان برگزاری آن شروع و شدت گرفته است.
سوال این بود که اربعین امسال برگزار میشود یا نه؟
اگر در میان عراقیان برگزار شود، تکلیف ایرانیان چیست؟ چه تصمیمی باید در این مورد گرفت؟
هرچند روند شیوع و آمارهای ابتلای جدید در هفتههای آینده میتواند شرایط را مشخص کند،
اما پاسخ به نحوه تصمیم گیری و سیاستگذاری در این مورد بدون توجه به نظر مردم و زایرانی که هر سال بیش از سال قبل میل به قدم گذاشتن در مسیر پیاده روی دارند، غیر منطقی بوده است.
بنابراین پیمایشی به پیشنهاد من انجام شد تا قبل از هر تصمیم بدون شناخت از طرف نهادهای سیاستگذار یا هر اقدام نسنجیده از طرف گروه های غیر رسمی برای تحریک مردم به حضور در اربعین، نظر خود مردم بررسی شود.
این پیمایش به شیوه تلفنی در یک نمونه هفتصد نفری از زایران اربعین سال قبل انجام شده است. نمونه ها به طور تصادفی از بانک شماره های تلفن زایران انتخاب شده اند.
نتایج جالب توجهی به دست آمده که مهم ترین آنها در این جا ارایه شده است.
۲۰.۷درصد
گفته اند که در صورت ادامه شدت شیوع کرونا در ایران و عراق بازهم قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
۲۰.۱ درصد
گفته اند که در صورت کم شدن شدت شیوع کرونا در ایران و ادامه شدت آن در عراق بازهم قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
۲۶.۴ درصد
گفته اند که در صورت ادامه شدت شیوع کرونا در ایران و کم شدن شدت آن در عراق بازهم قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
و اما
۴۲.۲درصد
گفته اند که در صورت کم شدن شدت شیوع کرونا هم در ایران و هم در عراق قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
اما حتی در این شرایط هم بیش از نیمی از افراد در مورد حضور در اربعین به شدت تردید دارند.
در عین حال در شرایطی که احتمالا ستاد اربعین کشور رسماً اعلام کند که هیچ زایر ایرانی به طور رسمی به اربعین اعزام نخواهدشد، بازهم
۴.۶ درصد
گفته اند که حتی به صورت غیر قانونی و انفرادی هم در پیادهروی اربعین شرکت خواهند کرد.
این نتایج میتواند تلنگر مهمی به آنهایی باشد که بدون محاسبه پیامدهای گفتار و رفتار خود از جمله برنامههایی که در رسانه های خود پخش میکنند، مردم را تحریک به حضور در پیادهروی اربعین میکنند.
این پیامدها میتواند فراتر از پیامدهای سلامت مردم ایران و عراق، تا مسایل سیاسی و امنیتی نیز امتداد پیدا کند.
@cultural_media_managment
از پیش از شروع محرم، بحث در مورد اربعین امسال امکان یا عدم امکان حضور ایرانیان در آن یا اساساً امکان برگزاری آن شروع و شدت گرفته است.
سوال این بود که اربعین امسال برگزار میشود یا نه؟
اگر در میان عراقیان برگزار شود، تکلیف ایرانیان چیست؟ چه تصمیمی باید در این مورد گرفت؟
هرچند روند شیوع و آمارهای ابتلای جدید در هفتههای آینده میتواند شرایط را مشخص کند،
اما پاسخ به نحوه تصمیم گیری و سیاستگذاری در این مورد بدون توجه به نظر مردم و زایرانی که هر سال بیش از سال قبل میل به قدم گذاشتن در مسیر پیاده روی دارند، غیر منطقی بوده است.
بنابراین پیمایشی به پیشنهاد من انجام شد تا قبل از هر تصمیم بدون شناخت از طرف نهادهای سیاستگذار یا هر اقدام نسنجیده از طرف گروه های غیر رسمی برای تحریک مردم به حضور در اربعین، نظر خود مردم بررسی شود.
این پیمایش به شیوه تلفنی در یک نمونه هفتصد نفری از زایران اربعین سال قبل انجام شده است. نمونه ها به طور تصادفی از بانک شماره های تلفن زایران انتخاب شده اند.
نتایج جالب توجهی به دست آمده که مهم ترین آنها در این جا ارایه شده است.
۲۰.۷درصد
گفته اند که در صورت ادامه شدت شیوع کرونا در ایران و عراق بازهم قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
۲۰.۱ درصد
گفته اند که در صورت کم شدن شدت شیوع کرونا در ایران و ادامه شدت آن در عراق بازهم قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
۲۶.۴ درصد
گفته اند که در صورت ادامه شدت شیوع کرونا در ایران و کم شدن شدت آن در عراق بازهم قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
و اما
۴۲.۲درصد
گفته اند که در صورت کم شدن شدت شیوع کرونا هم در ایران و هم در عراق قطعا یا احتمالا در پیادهروی اربعین شرکت میکنند.
اما حتی در این شرایط هم بیش از نیمی از افراد در مورد حضور در اربعین به شدت تردید دارند.
در عین حال در شرایطی که احتمالا ستاد اربعین کشور رسماً اعلام کند که هیچ زایر ایرانی به طور رسمی به اربعین اعزام نخواهدشد، بازهم
۴.۶ درصد
گفته اند که حتی به صورت غیر قانونی و انفرادی هم در پیادهروی اربعین شرکت خواهند کرد.
این نتایج میتواند تلنگر مهمی به آنهایی باشد که بدون محاسبه پیامدهای گفتار و رفتار خود از جمله برنامههایی که در رسانه های خود پخش میکنند، مردم را تحریک به حضور در پیادهروی اربعین میکنند.
این پیامدها میتواند فراتر از پیامدهای سلامت مردم ایران و عراق، تا مسایل سیاسی و امنیتی نیز امتداد پیدا کند.
@cultural_media_managment
از هر آدمی به اندازه شعورش انتظار داشته باشید!
حداقل اینطوری کمتر عذاب می کشید...!
میشل فوکو
@media_managment
حداقل اینطوری کمتر عذاب می کشید...!
میشل فوکو
@media_managment
Forwarded from محمد هادی بیات - Mohammad Hadi Bayat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
درباره فناوری نسل پنجم اینترنت
بخش هایی از این مصاحبه از شبکه خبر پخش شده که الان نسخه کاملش رو خدمتتون میفرستم...
@mhbayat
بخش هایی از این مصاحبه از شبکه خبر پخش شده که الان نسخه کاملش رو خدمتتون میفرستم...
@mhbayat
برنامه هایی که برای تولید محتوا و فعالیت در اینستاگرام نیاز دارید
برای دانلود و نصب نرم افزار در پلی استور گوگل برای سیستم عامل اندروید روی هر کدام از نام ها می توانید کلیک کنید
ویرایش ویدیو
Video Editor & Video Maker - InShot
KineMaster - Video Editor, Video Maker
ویرایش عکس
Snapseed
PicsArt Photo Editor: Pic, Video & Collage Maker
ویرایش و ساخت استوری
StoryArt - Insta story editor for Instagram
mojo - Create animated Stories for Instagram
تولید عکسهای اسلایدی
Panorama for Instagram: InSwipe
PanoramaCrop for Instagram
ارسال مجدد پست
Repost for Instagram - Regrann
Repost for Instagram
با توجه به اینکه آموزش ها بعضا در دو پیج و کانال مستقلا قرار میگیرد، برای استفاده از همه محتواهای آموزشی، ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید
@media_managment
برای دانلود و نصب نرم افزار در پلی استور گوگل برای سیستم عامل اندروید روی هر کدام از نام ها می توانید کلیک کنید
ویرایش ویدیو
Video Editor & Video Maker - InShot
KineMaster - Video Editor, Video Maker
ویرایش عکس
Snapseed
PicsArt Photo Editor: Pic, Video & Collage Maker
ویرایش و ساخت استوری
StoryArt - Insta story editor for Instagram
mojo - Create animated Stories for Instagram
تولید عکسهای اسلایدی
Panorama for Instagram: InSwipe
PanoramaCrop for Instagram
ارسال مجدد پست
Repost for Instagram - Regrann
Repost for Instagram
با توجه به اینکه آموزش ها بعضا در دو پیج و کانال مستقلا قرار میگیرد، برای استفاده از همه محتواهای آموزشی، ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید
@media_managment
Instagram
فناوری ، رسانه و مدیریت
. برنامه هایی که برای تولید محتوا و فعالیت در اینستاگرام نیاز دارید . . ویرایش ویدیو . Video Editor & Video Maker - InShot . KineMaster - Video Editor, Video Maker . . ویرایش عکس . Snapseed . PicsArt Photo Editor: Pic, Video & Collage Maker . . ویرایش و ساخت…
دوره جدید و رایگان آموزش درآمدزایی از طریق تولید محتوای دیجیتال در شبکه های اجتماعی
بنا داریم در صورت استقبال مخاطبان، آموزش های تخصصی مرتبط با فنون تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، علی الخصوص اینستاگرام و تلگرام را برای شما به اشتراک بگذاریم.
با معرفی کانال به دوستان خود ما را برای انتشار محتواهای کاربردی و مفید یاری کنید
https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADuvkHsjwwR1odmsXQ
بنا داریم در صورت استقبال مخاطبان، آموزش های تخصصی مرتبط با فنون تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، علی الخصوص اینستاگرام و تلگرام را برای شما به اشتراک بگذاریم.
با معرفی کانال به دوستان خود ما را برای انتشار محتواهای کاربردی و مفید یاری کنید
https://www.tgoop.com/joinchat-AAAAADuvkHsjwwR1odmsXQ
Forwarded from مطالعات فرهنگی و رسانه
اولویت_های_پژوهشگاه_فرهنگ،_هنر_و_ارتباطات_در_سال_99.pdf
638.3 KB
🔴 اولویتهای پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال ۹۹ اعلام شد
♦️برخی از این اولویتها و محورهای موضوعی عبارتند از: فرهنگ و مسائل کنونی جامعۀ ایران، فهم فرهنگ معاصر ایران (رویکردها، مسائل و مفاهیم)، مصرف فرهنگی در ایران، فرهنگ عمومی، سیاست فرهنگی در ایران، کتاب و نشر، اقتصاد فرهنگ، مطالعات دینی فرهنگ، ادبیات، سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطات، مطالعات فضای مجازی و رسانههای اجتماعی و مطالعات ارتباطات انسانی، اقتصاد هنر در دوران بحران کرونا، سینما، تئاتر، اخلاق و آسیبهای اجتماعی و مسائل و موضوعات نوپدید در حوزه موسیقی.
@cultural_media_studies
♦️برخی از این اولویتها و محورهای موضوعی عبارتند از: فرهنگ و مسائل کنونی جامعۀ ایران، فهم فرهنگ معاصر ایران (رویکردها، مسائل و مفاهیم)، مصرف فرهنگی در ایران، فرهنگ عمومی، سیاست فرهنگی در ایران، کتاب و نشر، اقتصاد فرهنگ، مطالعات دینی فرهنگ، ادبیات، سیاستگذاری و برنامهریزی ارتباطات، مطالعات فضای مجازی و رسانههای اجتماعی و مطالعات ارتباطات انسانی، اقتصاد هنر در دوران بحران کرونا، سینما، تئاتر، اخلاق و آسیبهای اجتماعی و مسائل و موضوعات نوپدید در حوزه موسیقی.
@cultural_media_studies
مایل هستید کدام بخش از آموزش های رایگان در ابتدا ارائه شود؟
Anonymous Poll
40%
مبانی تولید محتوا در شبکه های اجتماعی
15%
کلیات تولید محتوا در شبکه اجتماعی اینستاگرام
6%
کلیات تولید محتوا در پیام رسان تلگرام
8%
کلیات تولید محتوای دیجیتال در فضای مجازی
13%
مبانی دیجیتال مارکتینگ و کسب و کار دیجیتال
16%
مقدمات سواد رسانه ای
2%
سایر سرفصل ها
Forwarded from مطالعات فرهنگی و رسانه
ده دستور براي نگارش علمي و جذاب
بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پيام موضوع تأمل شود. حتي بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود. در حقیقت در يك نوشتار بايد حداقل به يك پرسش اصلي پاسخ داد.
بهترين و مطمئنترين كار براي جلب توجه خوانندهها بيان مطالب به صورت صريح، قطعي و مشخص است.
خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در يك مقاله را در محل مخصوص آن پيدا كنند.
عنوان، مهمترين عبارت يك مقاله است. اگر خوانندهاي اهميت نوشتهاي را از عنوان آن برداشت نكند به خواندن آن ادامه نميدهد.
چکیده مقاله نيز داراي اهميتي تقريباً مساوي با عنوان است، گاهي تنها بر اساس چکیده مقاله يك خواننده تصميم ميگيرد مقاله را بخواند يا آن را نخواند
بين بررسي متون و مقدمه مقاله اختلاف زيادي وجود دارد، در مقدمه باید يك تاريخچه كوتاه كه اهميت مطالعه را عنوان ميكند و اطلاعات قبلي موجود در اين زمينه را بيان كرده و نقايص موجود را نمايان ميسازد، و زمینه چینی برای تحقیق عموماً در مقدمه آورده ميشوند.
قسمت مواد و روشها در مقاله بايد به طور تخصصي و با جزئيات كامل مطرح شوند. به نحوي كه محققان ديگر نيز بتوانند آن را انجام دهند.
نتايج بايد با يك نظم و توالي منظم ارايه شوند، بيان نتايج بايد از توالي منطقي پيروي كند و نه از ترتيب زماني. در غير اين صورت درك آنها مانند چيدن قطعات پازل در كنار هم است كه ميتواند بسيار گيجكننده باشد.
دانشمندان از ميان حجم زيادي از مقالات در صورتي كه به عنوان آنها علاقهمند باشند يا پرسش و پاسخهاي مهمي را در برداشته باشند، مطالعه ميكنند و هر قدر يك مطلب بهتر و منطقيتر نوشته شود خوانندگان بيشتري را جذب ميكند و بيشتر مورد ارجاع ساير مقالات واقع ميشود.
دو نكته هنگام مقالهنويسي بسيار مهم است: پيام اصلي مقاله و خواننده مقاله، اگر نویسنده به خوانندهها بيتوجهي كند، خوانندهها نيز به نوشتههاي او بيتوجهی میکنند
#پژوهش
#روش_تحقیق
#سید_محمد_الحسینی
@cultural_media_studies
بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پيام موضوع تأمل شود. حتي بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود. در حقیقت در يك نوشتار بايد حداقل به يك پرسش اصلي پاسخ داد.
بهترين و مطمئنترين كار براي جلب توجه خوانندهها بيان مطالب به صورت صريح، قطعي و مشخص است.
خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در يك مقاله را در محل مخصوص آن پيدا كنند.
عنوان، مهمترين عبارت يك مقاله است. اگر خوانندهاي اهميت نوشتهاي را از عنوان آن برداشت نكند به خواندن آن ادامه نميدهد.
چکیده مقاله نيز داراي اهميتي تقريباً مساوي با عنوان است، گاهي تنها بر اساس چکیده مقاله يك خواننده تصميم ميگيرد مقاله را بخواند يا آن را نخواند
بين بررسي متون و مقدمه مقاله اختلاف زيادي وجود دارد، در مقدمه باید يك تاريخچه كوتاه كه اهميت مطالعه را عنوان ميكند و اطلاعات قبلي موجود در اين زمينه را بيان كرده و نقايص موجود را نمايان ميسازد، و زمینه چینی برای تحقیق عموماً در مقدمه آورده ميشوند.
قسمت مواد و روشها در مقاله بايد به طور تخصصي و با جزئيات كامل مطرح شوند. به نحوي كه محققان ديگر نيز بتوانند آن را انجام دهند.
نتايج بايد با يك نظم و توالي منظم ارايه شوند، بيان نتايج بايد از توالي منطقي پيروي كند و نه از ترتيب زماني. در غير اين صورت درك آنها مانند چيدن قطعات پازل در كنار هم است كه ميتواند بسيار گيجكننده باشد.
دانشمندان از ميان حجم زيادي از مقالات در صورتي كه به عنوان آنها علاقهمند باشند يا پرسش و پاسخهاي مهمي را در برداشته باشند، مطالعه ميكنند و هر قدر يك مطلب بهتر و منطقيتر نوشته شود خوانندگان بيشتري را جذب ميكند و بيشتر مورد ارجاع ساير مقالات واقع ميشود.
دو نكته هنگام مقالهنويسي بسيار مهم است: پيام اصلي مقاله و خواننده مقاله، اگر نویسنده به خوانندهها بيتوجهي كند، خوانندهها نيز به نوشتههاي او بيتوجهی میکنند
#پژوهش
#روش_تحقیق
#سید_محمد_الحسینی
@cultural_media_studies
💢چرا سلبریتی صلاحیت اظهارنظر درباره هرچیزی را ندارد؟
♨️موضوع دخالت سلبریتی ها در همه امور را با معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانهای در میان گذاشتیم و او در این باره گفت: اینکه سلبریتیها به خود این اجازه را میدهند درباره هر موضوعی اظهارنظر کنند برمیگردد به اینکه متاسفانه ما وارد لایه دوم و پنهان و البته ناپسندتر سلبریتی یعنی «#سلبریتیسم» شدیم.
♨️این لایه و ورود به آن است که سبب میشود افراد چهره که اصطلاحا آنها را سلبریتی میشناسند پا را کمی فراتر گذاشته و درباره موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صحبت کنند و دردآورش اینجاست که اکثرا هم بعد از این اظهارنظرها، پاس حرفشان نمیمانند و مسوولیت تهییج و فراخوانی مخاطبان به کنشهای مختلف را برعهده نمیگیرند و جالبتر اینکه خودشان هم نقش مدعی و طلبکار را بازی میکنند.
♨️شما کمتر میبینید که در یک جامعه مبتنی بر خرد، افراد درباره همه چیز به خود اجازه اظهار نظر بدهند چراکه تخصص گرایی نقطه عطف این جوامع است. اما اینجا سلبریتی ما درباره قیمت پوشک بچه، آب معدنی، انتخابات ریاست جمهوری، هشتگسازیها و هشتگ بازیها و ... وارد میشود و چه بسا همین بی محابا اظهارنظر کردنها هزینههای جدی برای کشور و افکار عمومی ایجاد کند.
♨️این رفتار را اگر نخواهیم بدبینانه نگاه و بررسی کنیم به میل شدید این افراد به دیده شدن به هر قیمیت باز میگردد چراکه شاهد بودیم این افراد در پارهای از موارد از اصل و اساس یک موضوع نیز مطلع نبودند اما به جهت اینکه میدانستند موجی است که سبب دیده شدن و بقای انها میشود، به موضوع ورود پیدا کردند و هزینه تراشی رخ داده است.
♨️به هر حال این پدیده سلبریتیسم خطرناک است و همه باید بر این موضوع تاکید کنیم که هیچ کسی حق اظهارنظر معنادار و بی قاعده در حوزه ای که تخصصی در آن ندارد، را نداشته باشد. اگر قرار هست کنشی را حمایت یا تبلیغ کنند باید در آن زمینه از اندک تخصصی برخوردار باشند . صرف شهرت به معنای داشتن صلاحیت برای اظهارنظر های غیرکارشناسی نیست.
♨️سلبریتیها باید حواسشان باشد که مصداق #مشغولسازی و #غافلسازی نباشند که متاسفانه امروز شاهدیم برخی از اظهارات این قشر در همین راستاست.
⬅️در لینک زیر با تصاویر و مثالها درباره نوع کنشگری سلبریتیها توضیح داده شده است.
➡️http://fna.ir/f03dky
@media_managment
♨️موضوع دخالت سلبریتی ها در همه امور را با معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانهای در میان گذاشتیم و او در این باره گفت: اینکه سلبریتیها به خود این اجازه را میدهند درباره هر موضوعی اظهارنظر کنند برمیگردد به اینکه متاسفانه ما وارد لایه دوم و پنهان و البته ناپسندتر سلبریتی یعنی «#سلبریتیسم» شدیم.
♨️این لایه و ورود به آن است که سبب میشود افراد چهره که اصطلاحا آنها را سلبریتی میشناسند پا را کمی فراتر گذاشته و درباره موضوعات مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صحبت کنند و دردآورش اینجاست که اکثرا هم بعد از این اظهارنظرها، پاس حرفشان نمیمانند و مسوولیت تهییج و فراخوانی مخاطبان به کنشهای مختلف را برعهده نمیگیرند و جالبتر اینکه خودشان هم نقش مدعی و طلبکار را بازی میکنند.
♨️شما کمتر میبینید که در یک جامعه مبتنی بر خرد، افراد درباره همه چیز به خود اجازه اظهار نظر بدهند چراکه تخصص گرایی نقطه عطف این جوامع است. اما اینجا سلبریتی ما درباره قیمت پوشک بچه، آب معدنی، انتخابات ریاست جمهوری، هشتگسازیها و هشتگ بازیها و ... وارد میشود و چه بسا همین بی محابا اظهارنظر کردنها هزینههای جدی برای کشور و افکار عمومی ایجاد کند.
♨️این رفتار را اگر نخواهیم بدبینانه نگاه و بررسی کنیم به میل شدید این افراد به دیده شدن به هر قیمیت باز میگردد چراکه شاهد بودیم این افراد در پارهای از موارد از اصل و اساس یک موضوع نیز مطلع نبودند اما به جهت اینکه میدانستند موجی است که سبب دیده شدن و بقای انها میشود، به موضوع ورود پیدا کردند و هزینه تراشی رخ داده است.
♨️به هر حال این پدیده سلبریتیسم خطرناک است و همه باید بر این موضوع تاکید کنیم که هیچ کسی حق اظهارنظر معنادار و بی قاعده در حوزه ای که تخصصی در آن ندارد، را نداشته باشد. اگر قرار هست کنشی را حمایت یا تبلیغ کنند باید در آن زمینه از اندک تخصصی برخوردار باشند . صرف شهرت به معنای داشتن صلاحیت برای اظهارنظر های غیرکارشناسی نیست.
♨️سلبریتیها باید حواسشان باشد که مصداق #مشغولسازی و #غافلسازی نباشند که متاسفانه امروز شاهدیم برخی از اظهارات این قشر در همین راستاست.
⬅️در لینک زیر با تصاویر و مثالها درباره نوع کنشگری سلبریتیها توضیح داده شده است.
➡️http://fna.ir/f03dky
@media_managment
فارس
آدرس غلط سلبریتیهای هشتگزن به مردم/ حرفهای اضافهای که مسؤولیت ندارد!
سلبریتیها در کشور ما وظیفه خود میدانند در هر امر تخصصی و غیرتخصصی ورود کنند و با اظهارنظرهای نادرست خود، هوادارانشان را به مسیرهای اشتباه سوق دهند و مسؤولیت آن را هم نپذیرند.
🔴 شش عادت بد در مکالمات و چگونگی رفع آنها
شاید متعجب شوید که در مورد بسیاری از افراد، گفته های آنها نیست که آنها را عقب نگاه می دارد، بلکه کارهایی است که انجام می دهند. در اینجا به 6 عادت بد می پردازیم که به ارتباطات شخصی صدمه می زنند:
1. قطع کردن صحبت دیگران
2. از این شاخه به آن شاخه پریدن
3. تکرار مداوم یک سری حرف های تکراری در طول مکالمه
4. ناتمام گذاشتن حرفهای طرف مقابل
5. وراجی کردن و بحث در طول مکالمه
6. نگاه کردن به گوشی در طول مکالمات
✅گرچه این شش عادتِ مخرب، اَشکال متفاوتی دارند، ولی همگی آنها نتیجۀ یک چیز هستند: گوش ندادن!
⭕️بسیار خوب، راه حل غلبه بر این شش عادت بد در مکالمات چیست؟
🔹درخصوص نحوۀ تعاملاتتان صادق باشید
اگر شما شخصی کلامی هستید، به اشخاص درونگراتر توضیح دهید که پیش از مشخص کردن موضعتان درخصوص یک موضوع نیاز دارید که آن را به طور کامل مورد بحث قرار دهید. اگر ترجیح می دهید که افراد توضیحات خود را به جای شرح مبسوط در قالب نکات کلیدی مطرح کنند، این را به آنها یادآوری کنید.
🔹 به مکالمه متعهد باشید
گوشی موبایل خود را از روی میز و از دسترستان دور سازید. در طول مدت زمان مکالمه، تماس چشمی خود را حفظ کرده و نسبت به بدن زبان، تون صدا، و کلمات ادا شده توسط گوینده حساسیت نشان دهید.
🔹 مکث کردن را تمرین کنید
اگر عادت دارید صحبت دیگران را پیش از پایان قطع کنید، سعی کنید با شمردن تا 5، پیش از هر گونه واکنش، خود را به چالش بکشید. این کار به شما اطمینان می دهد که شخص مقابلتان بازگو کردن افکار خود را تمام کرده و شما می توانید عقاید خود را مطرح کنید.
🔹 مطالب شنیده شده را خلاصه کرده و سپس سؤالاتی را مطرح سازید
با تکرار کردن سخنان طرف مقابل، وی را متوجه سازید که حرف هایش را فهمیده اید. «چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم، x,y,z است. آیا درست متوجه شده ام؟» آنگاه منتظر تأیید یا حرکت سر باشید. سؤالات برای نشان دادن حضور شما در مکالمه بسیار مفید هستند.
🔹افکار خود را منسجم سازید
از مکث کردن برای سازماندهی افکارتان استفاده کنید تا بتوانید موجز و روشن صحبت کنید. به صحبت های خود گوش دهید و وقتی متوجه تکراری بودن حرف هایتان شدید، افکارتان را مهار سازید.
🔹از نشانه های بصری بهره بجویید
شیئی را به عنوان نماد هدف خود برای تبدیل شدن به یک شنوندۀ مؤثر بر روی میزتان قرار دهید تا هدفتان را به شما یادآوری کند. من به شخصه یک کریستال صورتی با برش های بسیار را روی میزم قرار داده ام. هر بار که آن را می بینم به خاطر می آورم که باید به وجوه مختلف صحبت های طرف مقابلم گوش دهم.
🔹 اجازه دهید دیگران اول صحبت کنند
اگر از دسته کسانی هستید که تمام زمان مکالمه را اشغال می کنید، به دیگران اجازه دهید اول برنامه هایشان را مطرح کنند و سپس به سراغ ایده های خود بروید. همچنین می توانید مدت زمان صحبتتان در طول جلسات را مدنظر داشته باشید تا بدین ترتیب پیشرفت خود در واگذار کردن زمین به طرف مقابل را اندازه بگیرید.
✅زمانیکه فرآیند بهبود عمدی تعاملات بین شخصی خود را آغاز می کنید، از اعضای تیمتان بپرسید که آیا تغییری را در نحوۀ رفتار شما متوجه شده اند یا خیر. پرسیدن این سؤال این علامت را به دیگران می دهد که شما در حال بهبود عادات ارتباطی خود هستید و همچنین باعث می شود در مورد تغییرات مثبت در شما نیز اندیشه کنند.
@media_managment
شاید متعجب شوید که در مورد بسیاری از افراد، گفته های آنها نیست که آنها را عقب نگاه می دارد، بلکه کارهایی است که انجام می دهند. در اینجا به 6 عادت بد می پردازیم که به ارتباطات شخصی صدمه می زنند:
1. قطع کردن صحبت دیگران
2. از این شاخه به آن شاخه پریدن
3. تکرار مداوم یک سری حرف های تکراری در طول مکالمه
4. ناتمام گذاشتن حرفهای طرف مقابل
5. وراجی کردن و بحث در طول مکالمه
6. نگاه کردن به گوشی در طول مکالمات
✅گرچه این شش عادتِ مخرب، اَشکال متفاوتی دارند، ولی همگی آنها نتیجۀ یک چیز هستند: گوش ندادن!
⭕️بسیار خوب، راه حل غلبه بر این شش عادت بد در مکالمات چیست؟
🔹درخصوص نحوۀ تعاملاتتان صادق باشید
اگر شما شخصی کلامی هستید، به اشخاص درونگراتر توضیح دهید که پیش از مشخص کردن موضعتان درخصوص یک موضوع نیاز دارید که آن را به طور کامل مورد بحث قرار دهید. اگر ترجیح می دهید که افراد توضیحات خود را به جای شرح مبسوط در قالب نکات کلیدی مطرح کنند، این را به آنها یادآوری کنید.
🔹 به مکالمه متعهد باشید
گوشی موبایل خود را از روی میز و از دسترستان دور سازید. در طول مدت زمان مکالمه، تماس چشمی خود را حفظ کرده و نسبت به بدن زبان، تون صدا، و کلمات ادا شده توسط گوینده حساسیت نشان دهید.
🔹 مکث کردن را تمرین کنید
اگر عادت دارید صحبت دیگران را پیش از پایان قطع کنید، سعی کنید با شمردن تا 5، پیش از هر گونه واکنش، خود را به چالش بکشید. این کار به شما اطمینان می دهد که شخص مقابلتان بازگو کردن افکار خود را تمام کرده و شما می توانید عقاید خود را مطرح کنید.
🔹 مطالب شنیده شده را خلاصه کرده و سپس سؤالاتی را مطرح سازید
با تکرار کردن سخنان طرف مقابل، وی را متوجه سازید که حرف هایش را فهمیده اید. «چیزی که من از صحبت های شما متوجه شدم، x,y,z است. آیا درست متوجه شده ام؟» آنگاه منتظر تأیید یا حرکت سر باشید. سؤالات برای نشان دادن حضور شما در مکالمه بسیار مفید هستند.
🔹افکار خود را منسجم سازید
از مکث کردن برای سازماندهی افکارتان استفاده کنید تا بتوانید موجز و روشن صحبت کنید. به صحبت های خود گوش دهید و وقتی متوجه تکراری بودن حرف هایتان شدید، افکارتان را مهار سازید.
🔹از نشانه های بصری بهره بجویید
شیئی را به عنوان نماد هدف خود برای تبدیل شدن به یک شنوندۀ مؤثر بر روی میزتان قرار دهید تا هدفتان را به شما یادآوری کند. من به شخصه یک کریستال صورتی با برش های بسیار را روی میزم قرار داده ام. هر بار که آن را می بینم به خاطر می آورم که باید به وجوه مختلف صحبت های طرف مقابلم گوش دهم.
🔹 اجازه دهید دیگران اول صحبت کنند
اگر از دسته کسانی هستید که تمام زمان مکالمه را اشغال می کنید، به دیگران اجازه دهید اول برنامه هایشان را مطرح کنند و سپس به سراغ ایده های خود بروید. همچنین می توانید مدت زمان صحبتتان در طول جلسات را مدنظر داشته باشید تا بدین ترتیب پیشرفت خود در واگذار کردن زمین به طرف مقابل را اندازه بگیرید.
✅زمانیکه فرآیند بهبود عمدی تعاملات بین شخصی خود را آغاز می کنید، از اعضای تیمتان بپرسید که آیا تغییری را در نحوۀ رفتار شما متوجه شده اند یا خیر. پرسیدن این سؤال این علامت را به دیگران می دهد که شما در حال بهبود عادات ارتباطی خود هستید و همچنین باعث می شود در مورد تغییرات مثبت در شما نیز اندیشه کنند.
@media_managment