tgoop.com/nashrenow/6255
Last Update:
هوا داشت تاریک میشد، و مارسلو از این تاریکی آسودهخاطر گشت. «تمدن ما بیمار و در حال احتضار است. مسئله تنها بر سر بهرهکشی و فقر نیست: فقر روحی هم هست، مارسلو. و یقین دارم که تو هم با من موافقی. ما دربارۀ اینکه به هر کسی در جهان یک یخچال بدهند صحبت نمیکنیم؛ از امکان آفریدن نوع تازهای از انسان میگوییم. و ضمناً وظیفۀ نویسنده نوشتن حقیقت است، نه کمک به زوال و انحطاط با دروغ.»
مارسلو همچنان خاموش بود و اس. اوقاتش تلختر میشد. به لحاظ نظری، او اینها را قویاً احساس میکرد ولی نیمۀ مقید اخلاقگرا و حتی بورژوایی وجودش شاید او را آزار میداد: موجودات بینوای کور! اینجور چیزی. خُب حالا چه انتظاری داشت؟ میخواست مارسلو برای اینکه او مایههای ترس و دهشت را کشف کرده است برایش هورا بکشد؟
□ فرشتۀ ظلمت| ارنستو ساباتو | ترجمۀ مصطفی مفیدی | نشرنو، چاپ چهارم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد شومیز، ۶۱۲ صفحه، #ازکتاب.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
سفارش و خرید از وبسایت نشرنو:
@nashrenow | nashrenow.com
BY نشر نو

Share with your friend now:
tgoop.com/nashrenow/6255