NASHRENOW Telegram 6263
گمانم تا پاسی از شبِ بعد همان‌جا افتاده بودم. گوش چپم با خون چسبیده بود به زمین، دهانم هم. بین گوش و دهان هیاهویی بود مهیب. در این هیاهو خوابم برده و بعدش باران زده، باران شدید. کِرسوزُن بغل‌دستم افتاده بود، دراز به دراز، خیس آب. یکی از دست‌هایم را بردم سمت تنش. لمس کردم. دست دیگرم را نمی‌توانستم. نمی‌دانستم بازوی دیگرم کجاست. بالا می‌رفت، چرخی می‌زد در هوا و بعد صاف می‌افتاد پایین تا شانه‌ام، همان‌جا که گوشتش زده بود بیرون. با کمترین تکانی هر بار نعره‌ام را در می‌آورد و این از همه بدتر بود. بعدش، هرچند که هنوز فریادم هوا بود، هوار زدنم را بیشتر توانستم مهار کنم تا وحشتِ ولوله‌ای را که مثل قطاری فرو می‌رفت توی سرم، به درونم. آشوب کردن هیچ فایده نداشت. اول‌بار بود که وسط شیرتوشیرِ خمپاره‌هایی که زوزه‌کش رد می‌شد، وسط هر بلوایی که فکرش را بکنی، یعنی در وحشتِ کامل خوابیدم، نیمه‌هوش پس از آن دیگر هرگز بی‌هوشِ بی‌هوش نشدم مگر وقتی که زیر عمل بودم. از ۱۴ دسامبر همیشه با همین ولوله خوفناک خوابیده‌ام. من جنگ را در سرم به دام انداخته‌ام. جنگ در سرم زندانی شده.

#ازکتاب جنگ | لویی فردینان سلین | ترجمهٔ‌ زهرا خانلو | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۱، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۵۸ صفحه.

@nashrenow | nashrenow.com



tgoop.com/nashrenow/6263
Create:
Last Update:

گمانم تا پاسی از شبِ بعد همان‌جا افتاده بودم. گوش چپم با خون چسبیده بود به زمین، دهانم هم. بین گوش و دهان هیاهویی بود مهیب. در این هیاهو خوابم برده و بعدش باران زده، باران شدید. کِرسوزُن بغل‌دستم افتاده بود، دراز به دراز، خیس آب. یکی از دست‌هایم را بردم سمت تنش. لمس کردم. دست دیگرم را نمی‌توانستم. نمی‌دانستم بازوی دیگرم کجاست. بالا می‌رفت، چرخی می‌زد در هوا و بعد صاف می‌افتاد پایین تا شانه‌ام، همان‌جا که گوشتش زده بود بیرون. با کمترین تکانی هر بار نعره‌ام را در می‌آورد و این از همه بدتر بود. بعدش، هرچند که هنوز فریادم هوا بود، هوار زدنم را بیشتر توانستم مهار کنم تا وحشتِ ولوله‌ای را که مثل قطاری فرو می‌رفت توی سرم، به درونم. آشوب کردن هیچ فایده نداشت. اول‌بار بود که وسط شیرتوشیرِ خمپاره‌هایی که زوزه‌کش رد می‌شد، وسط هر بلوایی که فکرش را بکنی، یعنی در وحشتِ کامل خوابیدم، نیمه‌هوش پس از آن دیگر هرگز بی‌هوشِ بی‌هوش نشدم مگر وقتی که زیر عمل بودم. از ۱۴ دسامبر همیشه با همین ولوله خوفناک خوابیده‌ام. من جنگ را در سرم به دام انداخته‌ام. جنگ در سرم زندانی شده.

#ازکتاب جنگ | لویی فردینان سلین | ترجمهٔ‌ زهرا خانلو | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۱، قطع رقعی، جلد شومیز، ۱۵۸ صفحه.

@nashrenow | nashrenow.com

BY نشر نو




Share with your friend now:
tgoop.com/nashrenow/6263

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

ZDNET RECOMMENDS The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. Invite up to 200 users from your contacts to join your channel The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information. On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression."
from us


Telegram نشر نو
FROM American