NIYAZESTANBARANI Telegram 3879
#گزارش_یک_شکست...

- این داستان واقعی است...
در گیر و دار کرونا (چهار پنج سال پیش) در یکی ازشهرهای کوچک شمال ایران ، پدری به این نتیجه می‌رسد که می‌تواند با ایجاد کسب و کار برای پسر بیست و پنج ساله‌اش او را سربه راه کند. پسری که مثل بسیاری از نوجوانان و جوانان شمال #لات‌منش بار آمده(؟!) و به جای این‌که اهل زنده‌گی باشد اهل مرگ است.
چرا؟!
او قبلن در یک درگیری با قمه دوسه نفری را مجروح کرده و دوسالی حبس کشیده و پدر شفاعت دوستان پسر را کرده اما پسر را در زندان نگه داشته تا به گمان خودش ادب شود...
پسر ِ آزاد شده تا مدتی مورد غضب پدر بوده و بعد با پادرمیانی بزرگان قوم، پدر پسر را می‌بخشد و مغازه‌ای بزرگ برای میوه فروشی پسر راه می‌اندازد و پسر مشغول کار می‌شود. و اتفاقن کم کم دارد سربه راه می‌شود‌.
شبی پسری نوجوان و بیست ساله به مغازه وارد می‌شود او مثل بسیاری از نوجوانان و جوانان این مملکت است‌ (فیلم‌ها موجود است) درخواست هندوانه می‌کند. ه.ق می‌گوید: نداریم
پسر می‌گوید: هندوانه نداری ببند میوه فروشی را .. ه.ق می‌گوید : .... خوریش به تو نیامده پسر می‌گوید: ... نخور فلان فلان شده ... ه‌.ق ضمن نثار فحش مادر از پشت میز، قمه بیرون می‌آورد و به سمت نوجوان حمله می‌کند. پسر بیست ساله سریع می‌پرد درماشین و دور می‌شود.
دوربین سیزده دقیقه بعد را نشان می‌دهد که پسر گریخته با یک رزمی کار گنده و پسری که فرزند یک مددکار زندان است وارد میشود. ه‌.ق هنوز خود را برای رویارویی آماده نکرده که جوان قدرت مند با یک ضربه سه دندان پسر ه‌.ق را خرد میکند دو ضربه بعد به گیجگاه ه.ق می‌خورد. ه.ق تلو تلو می‌خورد که پسر مددکار از پشت دستهای او را میگیرد. پسر بیست ساله درست مثل فیلمهای هالیوودی مافیایی جلوی ه.ق می‌ایستد و هفت بار چاقو را به شکم و سینه‌ی ه.ق فرو میکند بعد هم عین همان فیلم‌ها صحنه را ترک می‌کنند. چاقوها به‌ویژه آن‌که اصابت کرده به ریه پسر جوان را راهی دیار مرگ می‌کند.
پلیس قاتل و همدستانش را می‌گیرد. پدر ولی دم است از دو نفر همدست شکایتی ندارد. پسر مددکار زندان زود آزاد می‌شود و مشارک در قتل حتا دیه و .. نمیدهد اما قاتل نوجوان محکوم به اعدام می‌شود.
خانواده‌ی قاتل دست به تهدید و تطمیع خانواده‌ی مقتول می‌زنند از اینکه چند میلیارد بگیرید و ببخشید تا این‌که اگر عفونکنید پسران دیگر خانواده را وحتا نوه‌ها را می‌کشیم.
داستان تحقیر صاحبان دم به لجاجت این طرف می انجامد و وساطت بسیاری از چهره‌های سرشناس کشوری و منطقه‌ای نتیجه نمی‌دهد‌.
اوایل مهر امسال پسری که حالا هم‌سال مقتول شده به چوبه‌های اعدام سپرده میشود.
خانواده‌ی مقتول محل زنده‌گی را ترک می‌کنند چون تهدید شده‌اند که کشته خواهند شد. داماد فرد معدوم، همراه دهها نفر از تعصب کشان خود وارد محله‌ی زنده‌گی مقتول می‌شوند در و شیشه و..خرد می‌کنند و کوچک و بزرگ محل را به انواع فحش می‌بندند.
جوانان محل، دیگران و از جمله برادر مقتول را خبر میدهند که اگر اینها باز به محل بیایند خونشان را می‌ریزیم و.. برادر دعوت به خویشتن داری می‌کند و می‌گوید در محل دعوا راه نیندازید.
بچه‌های طرفدار مقتول به طرفدران معدوم اطلاع می‌دهند ساعت فلان در فلان میدان شهر منتظریم بیایید تسویه حساب. بعد هم چهل پنجاه نفری، زودتر از موعد می‌روند در محل مستقر می‌شوند.
کلاه «دارو دسته‌ی نیویورکی‌ها» اینجا پشمی ندارد.
طرفداران مقتول نقاط حساس میدان و خیابان را قبضه می‌کنند. طرفداران معدوم سوار بر چند اتوموبیل به خیابان میرسند و جنگ شروع میشود.در خود همان ماشین ها بسیاری را با قمه و چاقو می‌زنند داماد شخص معدوم می‌تواند در را باز کند و قمه بکشد و به سمت فرمانده طرف مقابل حمله کند او اما با تفنگ پر ساچمه را درست در سینه‌ی دامادی می‌چکاند که صاحب کودکی خرد است و...
حالا دهها نفر مجروح در بیمارستان بستری‌اند.داماد ساچمه خورده رو به مرگ است و... دوباره داستان ادامه خواهد داشت.
این تصویر یک جامعه‌ی شکست خورده که نه تباه شده است که سیستم بالادستش از پدر و مادر و آ‌.پ و ثداثیما و ... نتوانسته به کودکان و نوجوانانش یاد بدهد انسان برای زنده‌گی آمده نه مرگ. انسان باید اهل مهر و مدارا باشد نه خشم و کین. جامعه‌ای که نتوانسته به بسیاری از نسل بعدش بیاموزد ناسزا، فحش، تهمت، ستیز ، قتل قتل قتل بسیار بسیار قبیح است و هیچ ربطی به جهان انسان متعالی ندارد. جامعه ای که طعم عفو و بخشش را نچشیده و دم به دم زهر تحقیر و توهین و... چشیده..
جامعه‌ای که از قضا نه‌تنها ستایشگر زنده‌گی نبوده که مروج مرگ بوده و خشم و حذف و مرگ را تقدیس هم کرده است.
این نشان از شکست را به یاد داشته باشید تا بعد..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹



tgoop.com/niyazestanbarani/3879
Create:
Last Update:

#گزارش_یک_شکست...

- این داستان واقعی است...
در گیر و دار کرونا (چهار پنج سال پیش) در یکی ازشهرهای کوچک شمال ایران ، پدری به این نتیجه می‌رسد که می‌تواند با ایجاد کسب و کار برای پسر بیست و پنج ساله‌اش او را سربه راه کند. پسری که مثل بسیاری از نوجوانان و جوانان شمال #لات‌منش بار آمده(؟!) و به جای این‌که اهل زنده‌گی باشد اهل مرگ است.
چرا؟!
او قبلن در یک درگیری با قمه دوسه نفری را مجروح کرده و دوسالی حبس کشیده و پدر شفاعت دوستان پسر را کرده اما پسر را در زندان نگه داشته تا به گمان خودش ادب شود...
پسر ِ آزاد شده تا مدتی مورد غضب پدر بوده و بعد با پادرمیانی بزرگان قوم، پدر پسر را می‌بخشد و مغازه‌ای بزرگ برای میوه فروشی پسر راه می‌اندازد و پسر مشغول کار می‌شود. و اتفاقن کم کم دارد سربه راه می‌شود‌.
شبی پسری نوجوان و بیست ساله به مغازه وارد می‌شود او مثل بسیاری از نوجوانان و جوانان این مملکت است‌ (فیلم‌ها موجود است) درخواست هندوانه می‌کند. ه.ق می‌گوید: نداریم
پسر می‌گوید: هندوانه نداری ببند میوه فروشی را .. ه.ق می‌گوید : .... خوریش به تو نیامده پسر می‌گوید: ... نخور فلان فلان شده ... ه‌.ق ضمن نثار فحش مادر از پشت میز، قمه بیرون می‌آورد و به سمت نوجوان حمله می‌کند. پسر بیست ساله سریع می‌پرد درماشین و دور می‌شود.
دوربین سیزده دقیقه بعد را نشان می‌دهد که پسر گریخته با یک رزمی کار گنده و پسری که فرزند یک مددکار زندان است وارد میشود. ه‌.ق هنوز خود را برای رویارویی آماده نکرده که جوان قدرت مند با یک ضربه سه دندان پسر ه‌.ق را خرد میکند دو ضربه بعد به گیجگاه ه.ق می‌خورد. ه.ق تلو تلو می‌خورد که پسر مددکار از پشت دستهای او را میگیرد. پسر بیست ساله درست مثل فیلمهای هالیوودی مافیایی جلوی ه.ق می‌ایستد و هفت بار چاقو را به شکم و سینه‌ی ه.ق فرو میکند بعد هم عین همان فیلم‌ها صحنه را ترک می‌کنند. چاقوها به‌ویژه آن‌که اصابت کرده به ریه پسر جوان را راهی دیار مرگ می‌کند.
پلیس قاتل و همدستانش را می‌گیرد. پدر ولی دم است از دو نفر همدست شکایتی ندارد. پسر مددکار زندان زود آزاد می‌شود و مشارک در قتل حتا دیه و .. نمیدهد اما قاتل نوجوان محکوم به اعدام می‌شود.
خانواده‌ی قاتل دست به تهدید و تطمیع خانواده‌ی مقتول می‌زنند از اینکه چند میلیارد بگیرید و ببخشید تا این‌که اگر عفونکنید پسران دیگر خانواده را وحتا نوه‌ها را می‌کشیم.
داستان تحقیر صاحبان دم به لجاجت این طرف می انجامد و وساطت بسیاری از چهره‌های سرشناس کشوری و منطقه‌ای نتیجه نمی‌دهد‌.
اوایل مهر امسال پسری که حالا هم‌سال مقتول شده به چوبه‌های اعدام سپرده میشود.
خانواده‌ی مقتول محل زنده‌گی را ترک می‌کنند چون تهدید شده‌اند که کشته خواهند شد. داماد فرد معدوم، همراه دهها نفر از تعصب کشان خود وارد محله‌ی زنده‌گی مقتول می‌شوند در و شیشه و..خرد می‌کنند و کوچک و بزرگ محل را به انواع فحش می‌بندند.
جوانان محل، دیگران و از جمله برادر مقتول را خبر میدهند که اگر اینها باز به محل بیایند خونشان را می‌ریزیم و.. برادر دعوت به خویشتن داری می‌کند و می‌گوید در محل دعوا راه نیندازید.
بچه‌های طرفدار مقتول به طرفدران معدوم اطلاع می‌دهند ساعت فلان در فلان میدان شهر منتظریم بیایید تسویه حساب. بعد هم چهل پنجاه نفری، زودتر از موعد می‌روند در محل مستقر می‌شوند.
کلاه «دارو دسته‌ی نیویورکی‌ها» اینجا پشمی ندارد.
طرفداران مقتول نقاط حساس میدان و خیابان را قبضه می‌کنند. طرفداران معدوم سوار بر چند اتوموبیل به خیابان میرسند و جنگ شروع میشود.در خود همان ماشین ها بسیاری را با قمه و چاقو می‌زنند داماد شخص معدوم می‌تواند در را باز کند و قمه بکشد و به سمت فرمانده طرف مقابل حمله کند او اما با تفنگ پر ساچمه را درست در سینه‌ی دامادی می‌چکاند که صاحب کودکی خرد است و...
حالا دهها نفر مجروح در بیمارستان بستری‌اند.داماد ساچمه خورده رو به مرگ است و... دوباره داستان ادامه خواهد داشت.
این تصویر یک جامعه‌ی شکست خورده که نه تباه شده است که سیستم بالادستش از پدر و مادر و آ‌.پ و ثداثیما و ... نتوانسته به کودکان و نوجوانانش یاد بدهد انسان برای زنده‌گی آمده نه مرگ. انسان باید اهل مهر و مدارا باشد نه خشم و کین. جامعه‌ای که نتوانسته به بسیاری از نسل بعدش بیاموزد ناسزا، فحش، تهمت، ستیز ، قتل قتل قتل بسیار بسیار قبیح است و هیچ ربطی به جهان انسان متعالی ندارد. جامعه ای که طعم عفو و بخشش را نچشیده و دم به دم زهر تحقیر و توهین و... چشیده..
جامعه‌ای که از قضا نه‌تنها ستایشگر زنده‌گی نبوده که مروج مرگ بوده و خشم و حذف و مرگ را تقدیس هم کرده است.
این نشان از شکست را به یاد داشته باشید تا بعد..

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

BY نیازستان


Share with your friend now:
tgoop.com/niyazestanbarani/3879

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value. 4How to customize a Telegram channel? The visual aspect of channels is very critical. In fact, design is the first thing that a potential subscriber pays attention to, even though unconsciously. The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said. Administrators
from us


Telegram نیازستان
FROM American