tgoop.com/niyazestanbarani/3887
Last Update:
#پندستان
احتمالن همهی ما میدانیم که بسیاری چیزها را نمیدانیم و اگر این باور در جانمان باشد همیشه باپروا و تقوا سخن خواهیم گفت.
در این یادداشت کوتاه برآنم دربارهی یک شائبهی در حال تکثیر سخنی بگویم.
شائبهای که برآمده از کم اطلاعی گسترش دهندهگانش است.
برخلاف آنچه کمبهرهگان از دانش گمان کردهاند؛ ستایش ِ تبار ایرانی یا خاص دانستن سرزمین ایران، موضوعی ویژه و منحصر در اساطیر یا در ذهن مردم ایران نیست.
پیشتر هم نوشتهشده که همهی اقوام و گروهها و ملل جهان به طرزی غریزی و ذاتی خویش را بهترین گونهی انسانی تلقی میکنند و سرزمین خود را تافتهای جدا بافته میدانند.
این اتفاق ِ مشترک ِ موجود در ذهن همهی اقوام انسانی، قطعن دلایلی گوناگون دارد که اهل هر دانش و فن میتوانند از منظر خود آن را واکاوی کنند.
اما نکتهی بدیهی این است که آن باور را نباید دست آویزی راستین دانست و اساس پندار و گفتار و کردارش کردو خویش را به فریب برکشید و دیگری را خوار پنداشت. یا چنانکه آن بیخبران خودبزرگبین همهچیزدان میکنند این موضوع ِ همهگیر را ویژهی مردم فلات ایران دانست و از روی جهل یا غرضی و مرضی و.. این امر را دستمایهی فروکوفتن یک تاریخ و فرهنگ و.. کرد.
برای بیان نمونههایی از این باور به دو روایت اساطیری و مردمی از دو گوشهی جهان اشارهمیشود؛
۱- سرخپوستان باور دارند خداوند وقتی گل انسان را در کوره نهاد تا بپزد در بار نخست اندکی تعلل کرد. وقتی سفال را از کوره درآورد سوخته بود. این انسان سیاه پدرجد تبار سیاه شد. در بار دوم از ترس سوختن زودتر گل را بیرون آورد و گل هنوز ِ ناپخته و سفید بود پدرجد سفیدپوستان شد بار سوم (عدد سه و تا سه نشه بازی نشه ) به موقع گل را بیرون آورد و سفال حالت پختهی سرخگونی گرفت که این شخص پدراعلای سرخ پوستان شد. که از نظر خودشان پخته ترین تبار انسانی هستند.
۲- اما دربارهی سرزمین؛ گویا وقتی خداوند اقوام گوناگون بشر را آفرید. هر بخش از زمین را به پدرجد آن قوم اعطا کرد. وقتی کار تقسیم اراضی تمام شد خداوند خدا سوت زنان راهی خانه میشد که دید پیرمردی سپید ریش در گوشهای کز کرده...
ناگهان دانست او را فراموش کرده. پیرمرد بندهخدا هم منتظر بود که سهمش از زمین مشخص شود تا او هم راهی زمین گردد و...
خداوند دید تمام زمین را تقسیم کرده و چیزی باقی نمانده اما طبعن سرزمینی را به این پیرمرد و اخلافش باید بدهد. مانده بود چه کند؟ که راه حل را یافت. او تکهای از بهشت را کَند، در زمین جا داد و پیرمرد ِ «کروات» را راهی این تکه زمین کرد... همین
فأعتبروا یا اولی الابصار
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
BY نیازستان
Share with your friend now:
tgoop.com/niyazestanbarani/3887