tgoop.com/niyazestanbarani/3971
Last Update:
⭕️⭕️شور و شعوری که به دامان
غاصبان افتاد..
فکر کنید شما متولد مثلن دههی ۱۳۳۰ هستید و سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ است یک نسل نوجوان و جوان در سراسر ایران حالا سواد دارند و همهگی شان دنبال هویت خویشاند .. نام سید جمال هست، محمد نخشب هست، طالقانی و شریعتی هست و... اقبال پنجه در پنجه ی هگل و مارکس و... افکنده هم اینگونه میسروده که :
چون چراغ لاله سوزم در شبستان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما
«احیای تفکر دینی» و «سیر فلسفه در ایران» و ...
چنین سرودههایی که هنوز از پس دههها خون در رگ میجوشاند ...
خواستم بگویم : بیشتر و با دقت تر تاریخ تحولات این منطقه به ویژه ایران جان را مطالعه کنیم و ببینیم چه بود و چرا چنین شد.. تا از تکرار های جانفرسا رها شویم..
مانند صبا خیز و وزیدن دگر آموز
دامان گل و لاله کشیدن دگر آموز
اندر دلک غنچه خزیدن دگر آموز
موئینه به بر کردی و بی ذوق تپیدی
آنگونه تپیدی که بجائی نرسیدی
در انجمن شوق تپیدن دگر آموز
کافر دل آواره دگر باره به او بند
بر خویش گشا دیده و از غیر فروبند
دیدن دگر آموز و ندیدن دگر آموز
دم چیست پیام است شنیدی نشنیدی
در خاک تو یک جلوهی عام است ندیدی
دیدن دگر آموز شنیدن دگر آموز
ما چشم عقاب و دل شهباز نداریم
چون مرغ سرا لذت پرواز نداریم
ای مرغسرا خیز و پریدن دگر آموز
تخت جم و دارا سر راهی نفروشند
این کوه گران است بکاهی نفروشند
با خون دل خویش خریدن دگر آموز
نالیدی و تقدیر همان است که بود است
آن حلقهٔ زنجیر همان است که بود است
نومید مشو ناله کشیدن دگر آموز
وا سوخته ئی یک شرر از داغ جگر گیر
یک چند بخود پیچ و نیستان همه در گیر
چون شعله بهخاشاک دویدن دگر آموز
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
BY نیازستان
Share with your friend now:
tgoop.com/niyazestanbarani/3971