Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 37

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/post/niyazestanbarani/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/tgoop/post.php on line 50
نیازستان@niyazestanbarani P.4003
NIYAZESTANBARANI Telegram 4003
⭕️⭕️عروس قدرت و داماد فساد

در سراسر ادبیات هزار و دویست ساله‌ی ما دایره‌ی اهل قدرت گندچاله‌ی فساد بوده‌است.
هر سخن‌ور و شاعر و نویسنده‌ای که بویی از آزاده‌گی برده به نحوی از انحا و شیوه ای از شیوه‌ها صاحب قدرتان و مسندنشینان را رسوا کرده است کأنه قدرت سیاسی ، نظامی ، دینی و .. حتا معنوی عروس حجله نشین داماد فساد و تباهی است.
عارفی خود را به جنون می‌زند تا خلیفه از قاضی‌القضاتی او چشم بپوشد، فیلسوفی همه عمر در گریز از سلطانی است که علم را زینت دربار می‌خواهد ، حکیمی قدرتمندان را خوکانی میداند که در پی ستایش‌اند، ژولیده پیری پرنده، علما را راهزنان دین محمد می‌داند، و حافظ قرآنی به شاهان و شیخان و.. می‌تازد که عرصه‌ی شطرنج رندان را مجال شاه نیست و...
شیخ و حافظ و مفتی و محتسب همه تزویر میکنند...
در این سروده نیز پروین اعتصامی به گونه ای نغز پرده از فساد دستگاه نظارتی و قضاوتی برمی‌دارد که بارها خواندنش ارزش‌مند است...

- می‌دانیم و می‌دانی چه شد..

برد دزدی را سوی قاضی عسس
خلق بسیاری روان از پیش و پس

گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود
دزد گفت از مردم‌آزاری چه سود

گفت، بدکردار را بد کیفر است
گفت، بدکار از منافق بهتر است

گفت:هان بر گوی شغل خویشتن
گفت: هستم همچو قاضی راهزن

گفت: آن زرها که بردستی کجاست
گفت: در همیان تلبیس شماست

گفت: آن لعل بدخشانی چه شد
گفت: می‌دانیم و می‌دانی چه شد

گفت: پیش کیست آن روشن نگین
گفت: بیرون آر دست از آستین

دزدی پنهان و پیدا، کار توست
مال دزدی، جمله در انبار توست

تو قلم بر حکم داور می‌بری
من ز دیوار و تو از در می‌بری

حد به‌گردن داری و حد می‌زنی
گر یکی باید زدن، صد می‌زنی

می‌زنم گر من ره خلق، ای رفیق
در ره شرعی تو قطاع الطریق

می‌بَرم من جامهٔ درویش عور
تو ربا و رشوه می‌گیری به‌زور

دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم

من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سیه‌دل مدرک و حکم و سند

دزد جاهل، گر یکی ابریق برد
دزد عارف، دفتر تحقیق برد

دیده‌های عقل، گر بینا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند

دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید و قاضی را ندید

من به‌راه خود ندیدم چاه را
تو بدیدی، کج نکردی راه را

می‌زدی خود، پشت پا بر راستی
راستی از دیگران می‌خواستی

دیگر ای گندم نمای جو فروش
با ردای عُجب، عیب خود مپوش

چیره‌دستان می‌ربایند آنچه هست
می‌بُرند آنگه ز دزد کاه، دست

در دل ما حرص، آلایش فزود
نیت پاکان چرا آلوده بود؟!

دزد اگر شب، گرم یغما کردن‌است
دزدی حکام، روز روشن است

حاجت اَر ما را ز راه راست برد
دیو، قاضی را به هرجا خواست برد

#پروین_اعتصامی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹



tgoop.com/niyazestanbarani/4003
Create:
Last Update:

⭕️⭕️عروس قدرت و داماد فساد

در سراسر ادبیات هزار و دویست ساله‌ی ما دایره‌ی اهل قدرت گندچاله‌ی فساد بوده‌است.
هر سخن‌ور و شاعر و نویسنده‌ای که بویی از آزاده‌گی برده به نحوی از انحا و شیوه ای از شیوه‌ها صاحب قدرتان و مسندنشینان را رسوا کرده است کأنه قدرت سیاسی ، نظامی ، دینی و .. حتا معنوی عروس حجله نشین داماد فساد و تباهی است.
عارفی خود را به جنون می‌زند تا خلیفه از قاضی‌القضاتی او چشم بپوشد، فیلسوفی همه عمر در گریز از سلطانی است که علم را زینت دربار می‌خواهد ، حکیمی قدرتمندان را خوکانی میداند که در پی ستایش‌اند، ژولیده پیری پرنده، علما را راهزنان دین محمد می‌داند، و حافظ قرآنی به شاهان و شیخان و.. می‌تازد که عرصه‌ی شطرنج رندان را مجال شاه نیست و...
شیخ و حافظ و مفتی و محتسب همه تزویر میکنند...
در این سروده نیز پروین اعتصامی به گونه ای نغز پرده از فساد دستگاه نظارتی و قضاوتی برمی‌دارد که بارها خواندنش ارزش‌مند است...

- می‌دانیم و می‌دانی چه شد..

برد دزدی را سوی قاضی عسس
خلق بسیاری روان از پیش و پس

گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود
دزد گفت از مردم‌آزاری چه سود

گفت، بدکردار را بد کیفر است
گفت، بدکار از منافق بهتر است

گفت:هان بر گوی شغل خویشتن
گفت: هستم همچو قاضی راهزن

گفت: آن زرها که بردستی کجاست
گفت: در همیان تلبیس شماست

گفت: آن لعل بدخشانی چه شد
گفت: می‌دانیم و می‌دانی چه شد

گفت: پیش کیست آن روشن نگین
گفت: بیرون آر دست از آستین

دزدی پنهان و پیدا، کار توست
مال دزدی، جمله در انبار توست

تو قلم بر حکم داور می‌بری
من ز دیوار و تو از در می‌بری

حد به‌گردن داری و حد می‌زنی
گر یکی باید زدن، صد می‌زنی

می‌زنم گر من ره خلق، ای رفیق
در ره شرعی تو قطاع الطریق

می‌بَرم من جامهٔ درویش عور
تو ربا و رشوه می‌گیری به‌زور

دست من بستی برای یک گلیم
خود گرفتی خانه از دست یتیم

من ربودم موزه و طشت و نمد
تو سیه‌دل مدرک و حکم و سند

دزد جاهل، گر یکی ابریق برد
دزد عارف، دفتر تحقیق برد

دیده‌های عقل، گر بینا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند

دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید و قاضی را ندید

من به‌راه خود ندیدم چاه را
تو بدیدی، کج نکردی راه را

می‌زدی خود، پشت پا بر راستی
راستی از دیگران می‌خواستی

دیگر ای گندم نمای جو فروش
با ردای عُجب، عیب خود مپوش

چیره‌دستان می‌ربایند آنچه هست
می‌بُرند آنگه ز دزد کاه، دست

در دل ما حرص، آلایش فزود
نیت پاکان چرا آلوده بود؟!

دزد اگر شب، گرم یغما کردن‌است
دزدی حکام، روز روشن است

حاجت اَر ما را ز راه راست برد
دیو، قاضی را به هرجا خواست برد

#پروین_اعتصامی

@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

BY نیازستان


Share with your friend now:
tgoop.com/niyazestanbarani/4003

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

fire bomb molotov November 18 Dylan Hollingsworth yau ma tei Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. The court said the defendant had also incited people to commit public nuisance, with messages calling on them to take part in rallies and demonstrations including at Hong Kong International Airport, to block roads and to paralyse the public transportation system. Various forms of protest promoted on the messaging platform included general strikes, lunchtime protests and silent sit-ins. Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link).
from us


Telegram نیازستان
FROM American