PHILOSOPHYOFSS Telegram 110
فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران
#فلسفه_علوم_اجتماعی #فلسفه_و_علوم_اجتماعی #هایدگر_و_علوم_اجتماعی #مرور_کتاب @philosophyofss
مسئلۀ تناهی

هایدگر تأکید می‌کند «مسئلهٔ تناهی»، همان جایی است که در آن، «ما با هگل تلاقی پیدا می‌کنیم» (همان، ۵۳). او نخست می‌گوید «روشن است که هگل دقیقاً تناهی را از فلسفه بیرون رانده است، آن هم بدین معنا که آن را رفع و حفظ کرده است» (همان، ۵۵).

اما باید پرسید کدام تناهی در فلسفهٔ هگل رفع و حفظ می‌شود: «اما این پرسش باقی می‌ماند که آیا آن تناهی [یعنی تناهیِ رفع و حفظ شده]‌، آن‌گونه که در فلسفه، پیش از هگل تعیین‌کننده بود [و هگل از آن گذر کرده است]، همان تناهیِ آغازین و آن تناهی‌ای است که حقیقتاً در [ذاتِ] فلسفه نهاده شده بود، یا آنکه صرفاً یک تناهیِ عارضی‌ای است که فلسفه آن را به اجبار به همراه داشته است» (همان).

با همین طرح پرسش مهم، به روشنی ملاحظه می‌شود که هایدگر می‌خواهد از طریق تمایز گذاشتن میان «تناهیِ آغازین»، که ذاتیِ فلسفه است و آنچه را که او در اینجا «تناهیِ عارضی» می‌خواند، - یعنی همان چیزی که هگل به‌نحو دیالکتیکی بر آن غلبه و از آن عبور می‌کند –نه تنها از تناهیِ مورد نظرِ هگل فراتر برود، بلکه حتی می‌خواهد تناهیِ استعلایی و هستی‌شناسانهٔ خویش را در مرتبه‌ای بنیادین‌تر از مطلقِ هگلی قرار دهد. این تلاش هایدگر، با صراحت تمام در پرسشِ دوم او در ادامهٔ پرسش نخست آشکار می‌گردد:

«باید پرسید که آیا اتفاقاً عدمِ تناهیِ هگل، خود از همین تناهیِ عارضی سربرنیاورده است، تا سپس با بازگشت به آن، آن را در خود محو کند؟» (همان). بدین ترتیب، «تلاقیِ» هایدگر با هگل بر سر «مسئلهٔ تناهی»، به هیچ وجه بدین نحو صورت نمی‌گیرد که هایدگر بخواهد در مقابلِ گذارِ دیالکتیکی از تناهی در فلسفهٔ هگل موضع بگیرد تا اینکه در نهایت، مطلق و نامتناهیِ هگلی را نفی کند و در برابر آن، بار دیگر تناهیِ رفع‌شده را به مثابهٔ بنیادِ فلسفه بر کرسی بنشاند.



برشی از کتاب
تناهی استعلایی؛ پژوهشی دربارۀ هستی‌شناسی بنیادین هایدگر
نوشتۀ احمد رجبی

#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_و_علوم_اجتماعی
#هایدگر_و_علوم_اجتماعی
#تناهی_استعلایی
#برش_کتاب
@philosophyofss



tgoop.com/philosophyofss/110
Create:
Last Update:

مسئلۀ تناهی

هایدگر تأکید می‌کند «مسئلهٔ تناهی»، همان جایی است که در آن، «ما با هگل تلاقی پیدا می‌کنیم» (همان، ۵۳). او نخست می‌گوید «روشن است که هگل دقیقاً تناهی را از فلسفه بیرون رانده است، آن هم بدین معنا که آن را رفع و حفظ کرده است» (همان، ۵۵).

اما باید پرسید کدام تناهی در فلسفهٔ هگل رفع و حفظ می‌شود: «اما این پرسش باقی می‌ماند که آیا آن تناهی [یعنی تناهیِ رفع و حفظ شده]‌، آن‌گونه که در فلسفه، پیش از هگل تعیین‌کننده بود [و هگل از آن گذر کرده است]، همان تناهیِ آغازین و آن تناهی‌ای است که حقیقتاً در [ذاتِ] فلسفه نهاده شده بود، یا آنکه صرفاً یک تناهیِ عارضی‌ای است که فلسفه آن را به اجبار به همراه داشته است» (همان).

با همین طرح پرسش مهم، به روشنی ملاحظه می‌شود که هایدگر می‌خواهد از طریق تمایز گذاشتن میان «تناهیِ آغازین»، که ذاتیِ فلسفه است و آنچه را که او در اینجا «تناهیِ عارضی» می‌خواند، - یعنی همان چیزی که هگل به‌نحو دیالکتیکی بر آن غلبه و از آن عبور می‌کند –نه تنها از تناهیِ مورد نظرِ هگل فراتر برود، بلکه حتی می‌خواهد تناهیِ استعلایی و هستی‌شناسانهٔ خویش را در مرتبه‌ای بنیادین‌تر از مطلقِ هگلی قرار دهد. این تلاش هایدگر، با صراحت تمام در پرسشِ دوم او در ادامهٔ پرسش نخست آشکار می‌گردد:

«باید پرسید که آیا اتفاقاً عدمِ تناهیِ هگل، خود از همین تناهیِ عارضی سربرنیاورده است، تا سپس با بازگشت به آن، آن را در خود محو کند؟» (همان). بدین ترتیب، «تلاقیِ» هایدگر با هگل بر سر «مسئلهٔ تناهی»، به هیچ وجه بدین نحو صورت نمی‌گیرد که هایدگر بخواهد در مقابلِ گذارِ دیالکتیکی از تناهی در فلسفهٔ هگل موضع بگیرد تا اینکه در نهایت، مطلق و نامتناهیِ هگلی را نفی کند و در برابر آن، بار دیگر تناهیِ رفع‌شده را به مثابهٔ بنیادِ فلسفه بر کرسی بنشاند.



برشی از کتاب
تناهی استعلایی؛ پژوهشی دربارۀ هستی‌شناسی بنیادین هایدگر
نوشتۀ احمد رجبی

#فلسفه_علوم_اجتماعی
#فلسفه_و_علوم_اجتماعی
#هایدگر_و_علوم_اجتماعی
#تناهی_استعلایی
#برش_کتاب
@philosophyofss

BY فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران




Share with your friend now:
tgoop.com/philosophyofss/110

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information. Unlimited number of subscribers per channel Hui said the time period and nature of some offences “overlapped” and thus their prison terms could be served concurrently. The judge ordered Ng to be jailed for a total of six years and six months. Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators. Public channels are public to the internet, regardless of whether or not they are subscribed. A public channel is displayed in search results and has a short address (link).
from us


Telegram فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران
FROM American