tgoop.com/philosophyofss/187
Last Update:
جذابیت، اقبال و فلسفۀ علوم اجتماعی در ایران
چندی پیش در یادداشت «حال و روز فلسفۀ علوم اجتماعی در ایران» در همین کانال، به اقبال کمتر از انتظار استادان و دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی به فلسفۀ علوم اجتماعی اشاره کردم و نوشتم که علل این وضعیت را باید در نوشتۀ جداگانهای بررسید. در اینجا بهکوتاهی، یکی از این علل را واکاوی میکنیم.
در هر زمینهای، جذابیت یکی از علل اصلی اقبال مخاطب به حساب میآید و جذابیت در هر حوزهای هم زمینهها و شاخصهایی دارد و عرصۀ علم نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از علل و زمینههای جذابیت در علم، تنوع و گوناگونی طرح موضوعات و مسائل و پرسشهاست؛ یعنی مخاطب همواره بتواند در مباحث و پژوهشهای جدید، با مسئلهیابیها و مصداقیابیهای تازهای روبهرو شود و بر عمق و گسترۀ دانش خود در آن زمینه بیفزاید.
متأسفانه، فلسفۀ علوم اجتماعی در ایران بهقدر کافی از این ویژگی برخوردار نیست و همین کمبود نیز برآمده از علل و عوامل گوناگونی است. فلسفۀ علوم اجتماعی در ایران تا حد زیادی به موضوع فلسفۀ روش و بهطور مشخص، بر مسئلۀ امکان بهکاربردن روش علوم طبیعی در علوم انسانی محدود شده است. این ادعا را با نگاهی گذرا به کتابهای موجود به زبان فارسی میتوان مشاهده کرد که در یادداشت جداگانهای به آن خواهیم پرداخت.
در این نکته تردیدی نیست که معرفتشناسی در هر علمی یکی از اصول و پایههای اساسی آن را شکل میدهد و روششناسی جایگاه ویژهای در معرفتشناسی هر علمی دارد و مسئلۀ بهکاربردن یا نبردن روش علوم طبیعی در علوم انسانی یکی از مسائلی است که از دیرباز تا کنون مناقشهبرانگیز و در عین حال، حیاتی است. اما فروکاستن کل فلسفۀ علوم اجتماعی به معرفتشناسی و محدودکردن معرفتشناسی به روششناسی و تقلیلدادن روششناسی به یک مسئلۀ خاص، از تنوع و جذابیت و کارآمدی فلسفۀ علوم اجتماعی میکاهد.
دربارۀ علل بروز این اتفاق در گسترۀ علوم اجتماعی در ایران میتوان عوامل بسیاری را برشمرد؛ اما در اینجا به ذکر سه عامل بسنده میکنم:
۱. ترجمههای قدیمی: چنانکه در یادداشت پیش دربارۀ این موضوع گفتم، بیشتر منابع فلسفۀ علوم اجتماعی به زبان فارسی یکیدو دهه از چاپ آن میگذرد و همان زمان نیز سالها از نگارش آنها به زبان انگلیسی گذشته بود. پژوهشها و کتابهای فلسفۀ علوم اجتماعی در جهان در دهههای اخیر وارد موضوعات و مسائل تازهای شدهاند یا دستکم مواجهۀ تازهای با همان موضوعات و مسائل و پرسشها داشتهاند که برای مخاطب متخصص علوم اجتماعی از تازگی و جذابیت بیشتری برخوردار نیست؛ ولی متأسفانه، چندان نظر مترجمان حوزۀ علوم اجتماعی را جلب نمیکند و ما کوشیدیم با معرفی برخی از آنها در کانال، تا حدی این موضوع را آشکار سازیم.
۲. فقدان تألیف: اندیشمندان و نویسندگان و پژوهشگران ایرانی نیز پژوهشهای چندانی در قامت کتابی در حوزۀ فلسفۀ علوم اجتماعی منتشر نکردهاند که دستکم مخاطب فارسیزبان از این طریق با پژوهشهای روز دنیا آشنا شده و با مسائل و پرسشهای تازهای در این زمینه روبهرو شود.
۳. موضوع روز نبودن: هر موضوع یا گرایشی در حوزۀ علوم اجتماعی به محض تبدیلشدن به موضوع روز، بسیاری از کتابها و پژوهشهای جدید در آن حوزه به زبان فارسی سرازیر میشود. عجیب اینکه با وجود علاقۀ بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی به مباحث فلسفی، بهخصوص در برخی از دانشگاههای کشور، هنوز فلسفۀ علوم اجتماعی به مد روز تبدیل نشده است تا مترجمان بسیاری به ترجمۀ کتابهای این حوزه روی بیاورند و آثار بسیاری در این زمینه ترجمه کنند. شاید نداشتن نسبت آشکاری با سیاست، یکی از عوامل این تبدیلنشدن به موضوع روز باشد که به بررسی مفصلتری نیاز دارد.
طبیعی است حتی مخاطبان تخصصی علوم اجتماعی، یعنی استادان و دانشجویان و پژوهشگران، هر بار با ورقزدن منابع این عرصه یا حضور در کلاسها یا... با مسئلهها و پرسشهای نهچندان تازهای روبهرو میشوند و احتمالاً این تصور در ذهن آنها نقش میبندد که فلسفۀ علوم اجتماعی محدود به همینهاست و نیازی به دانشافزایی در این زمینه ندارند و کار چندانی هم از این حوزه برنمیآید؛ زیرا سالهاست در همین نقطه به سر میبرد.
سیدمحسن ملاباشی
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#معرفت_شناسی
#روش_شناسی
#جستار
@philosophyofss
BY فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران
Share with your friend now:
tgoop.com/philosophyofss/187