فلسفه دانشگاه

در نقد دانشگاه‌اندیشی در چارچوب تفکر ایرانشهری سید جواد طباطبایی
از دکتر یدالله موقن (برگرفته از کانال تلگرامی ایشان):

سال ها پیش اگر درست به یادم مانده باشد در یکی از نوشته های مرحوم طباطبایی خواندم که می گفت دانشگاه تهران نمی بایست بر اساس الگوی دانشگاه های غرب تاسیس می شد بلکه می بایست بر اساس الگوی حوزه های علمیه تاسیس می شد. او خواهان همکاری حوزه و دانشگاه بود . البته در یک حکومت سکولار نهاد های دینی حق مداخله در امور آموزشی از جمله دانشگاه را ندارند. ایشان می گویند موسس دانشگاه های اروپایی کلیسا بوده است. من در سایت گوگل پرسیدم کی موسس دانشگاه های اروپایی است ؟ پاسخی که داد این بود :
The rediscovery of ancient Græco–Roman knowledge (e.g. Aristotle's works and Roman law), led to the development of universitates (student guilds), and thus the establishment of the university in the contemporary sense.[8] In turn, the traditional medieval universities — evolved from Catholic church schools — then established specialized academic structures for properly educating greater numbers of students as professionals. Prof. Walter Rüegg, editor of A History of the University in Europe, reports that universities then only trained students to become clerics, lawyers, civil servants, and physicians.[9] Yet rediscovery of Classical-era knowledge transformed the university from the practical arts to developing "knowledge for the sake of knowledge", which, by the 16th century, was considered integral to the civil community's practical requirements.[10] Hence, academic research was effected in furtherance of scientific investigation,[11] because science had become essential to university curricula via "openness to novelty" in the search for the means to control nature to benefit civil society

فشردۀ ترجمه عبارات بالا این است :
کشف دو باره دانش یونان - رم باستان ( آثار ارسطو و قوانین رمی ) به توسعه دانشگاه ها منجر شد و از اینرو به تاسیس دانشگاه به معنای جدید انجامید. کلیسای کاتولیک در قرون وسطی دانشگاه تاسیس کرد فقط برای تربیت کشیش ، حقوقدان و خدمه شهری و پزشک. کشف میراث یونانی - رمی وضع دانشگاه ها را تغییر داد. و علم به خاطر علم هدف شد. بنابراین پژوهش علمی جزو برنامه اساسی آموزش دانشگاهی شد تا از طریق علم بتوان طبیعت را برای بهره مندی جامعه مدنی کنترل کرد.

یعنی فقط در قرون وسطی کلیسا دانشگاه تاسیس کرده بود آن هم برای تربیت کادر خاصی . ولی ذهن مذهبی مرحوم طباطبایی موضوع را این طور جلوه می دهد که دانشگاه های کنونی اروپا میراث کلیسا هستند.

سخن آخر . آیا این نقد ها بر ذهن مریدان مرحوم طباطبایی اثری دارند ؟ گمان نمی کنم. چون سخن را با فرم اندیشه اسطوره ای - عرفانی شروع کردیم با نقل قولی از کتاب ارنست کاسیرر : " اسطوره دولت " صفحه 433 بحث را پایان می دهیم :
"همه ی ما دچار این خطا بوده ایم که نیروی اسطوره را دست کم بگیریم. هنگامی که برای نخستین بار اسطوره های سیاسی را شنیدیم آنها را آن قدر پوچ، ناهمساز، تخیلی و مضحک یافتیم که به دشواری توانستیم بر ارزیابی خود غلبه کنیم و آنها را جدی بگیریم. اکنون برای همه ما روشن شده است که ناچیز گرفتن نیروی اسطوره، اشتباه بزرگی بوده است. این اشتباه را نباید دوباره تکرار کنیم. باید منشأ، ساختار و روش ها و فن اسطوره های سیاسی را به دقت مطالعه کنیم و دشمن را رو در رو ببینیم تا دریابیم که چگونه باید با او بجنگیم."

کانال فلسفه دانشگاه
https://www.tgoop.com/philosophyofuniversity

Telegram

فلسفه دانشگاه

این کانال فضایی است برای نشر و ترویج ادبیات حوزه فلسفه آموزش؛ از مدرسه تا دانشگاه. من رضا ماحوزی عهده‌دار این مهم هستم.

www.tgoop.com/philosophyofuniversity/201

424 viewsNov 12 at 05:10

در نقد دانشگاه‌اندیشی در چارچوب تفکر ایرانشهری سید جواد طباطبایی
از دکتر یدالله موقن (برگرفته از کانال تلگرامی ایشان):

سال ها پیش اگر درست به یادم مانده باشد در یکی از نوشته های مرحوم طباطبایی خواندم که می گفت دانشگاه تهران نمی بایست بر اساس الگوی دانشگاه های غرب تاسیس می شد بلکه می بایست بر اساس الگوی حوزه های علمیه تاسیس می شد. او خواهان همکاری حوزه و دانشگاه بود . البته در یک حکومت سکولار نهاد های دینی حق مداخله در امور آموزشی از جمله دانشگاه را ندارند. ایشان می گویند موسس دانشگاه های اروپایی کلیسا بوده است. من در سایت گوگل پرسیدم کی موسس دانشگاه های اروپایی است ؟ پاسخی که داد این بود :
The rediscovery of ancient Græco–Roman knowledge (e.g. Aristotle's works and Roman law), led to the development of universitates (student guilds), and thus the establishment of the university in the contemporary sense.[8] In turn, the traditional medieval universities — evolved from Catholic church schools — then established specialized academic structures for properly educating greater numbers of students as professionals. Prof. Walter Rüegg, editor of A History of the University in Europe, reports that universities then only trained students to become clerics, lawyers, civil servants, and physicians.[9] Yet rediscovery of Classical-era knowledge transformed the university from the practical arts to developing "knowledge for the sake of knowledge", which, by the 16th century, was considered integral to the civil community's practical requirements.[10] Hence, academic research was effected in furtherance of scientific investigation,[11] because science had become essential to university curricula via "openness to novelty" in the search for the means to control nature to benefit civil society

فشردۀ ترجمه عبارات بالا این است :
کشف دو باره دانش یونان - رم باستان ( آثار ارسطو و قوانین رمی ) به توسعه دانشگاه ها منجر شد و از اینرو به تاسیس دانشگاه به معنای جدید انجامید. کلیسای کاتولیک در قرون وسطی دانشگاه تاسیس کرد فقط برای تربیت کشیش ، حقوقدان و خدمه شهری و پزشک. کشف میراث یونانی - رمی وضع دانشگاه ها را تغییر داد. و علم به خاطر علم هدف شد. بنابراین پژوهش علمی جزو برنامه اساسی آموزش دانشگاهی شد تا از طریق علم بتوان طبیعت را برای بهره مندی جامعه مدنی کنترل کرد.

یعنی فقط در قرون وسطی کلیسا دانشگاه تاسیس کرده بود آن هم برای تربیت کادر خاصی . ولی ذهن مذهبی مرحوم طباطبایی موضوع را این طور جلوه می دهد که دانشگاه های کنونی اروپا میراث کلیسا هستند.

سخن آخر . آیا این نقد ها بر ذهن مریدان مرحوم طباطبایی اثری دارند ؟ گمان نمی کنم. چون سخن را با فرم اندیشه اسطوره ای - عرفانی شروع کردیم با نقل قولی از کتاب ارنست کاسیرر : " اسطوره دولت " صفحه 433 بحث را پایان می دهیم :
"همه ی ما دچار این خطا بوده ایم که نیروی اسطوره را دست کم بگیریم. هنگامی که برای نخستین بار اسطوره های سیاسی را شنیدیم آنها را آن قدر پوچ، ناهمساز، تخیلی و مضحک یافتیم که به دشواری توانستیم بر ارزیابی خود غلبه کنیم و آنها را جدی بگیریم. اکنون برای همه ما روشن شده است که ناچیز گرفتن نیروی اسطوره، اشتباه بزرگی بوده است. این اشتباه را نباید دوباره تکرار کنیم. باید منشأ، ساختار و روش ها و فن اسطوره های سیاسی را به دقت مطالعه کنیم و دشمن را رو در رو ببینیم تا دریابیم که چگونه باید با او بجنگیم."

کانال فلسفه دانشگاه
https://www.tgoop.com/philosophyofuniversity

BY فلسفه دانشگاه