PLANUT Telegram 17
عبور هایک از دوگانه دولت کوچک و دولت بزرگ
رد نگرش آبجکتیو به دولت (قسمت دوم)

دنبال کردن نگاه هایک در کتاب قانون اساسی آزادی (که ۱۶ سال بعد از راه بردگی و در سال ۱۹۶۰ نوشت) موید نکاتی است که پیش‌تر گفتیم. البته این کتاب قدم بزرگ‌تری در جهت آن نکات است و البته درک دقیق آن کار هر ذهنی نیست. (عجیب نیست که هم آنارشیست‌ها و هم کسانی که هایک را دولت‌گرا می‌دانند چندان سراغ این کتاب نمی‌روند) هایک در این کتاب می‌نویسد: اگرچه تعداد کمی از نظریه‌پردازان خواهان این بوده‌اند که فعالیت‌های دولت باید محدود به حفظ نظم و قانون باشد، [این عبارات را با تامل بخوانید] اما چنین باوری را نمی‌توان با اصل آزادی توجیه کرد. یگانه نیاز این است که اقدامات اجباری دولت شدیدا محدود شوند... بدون شک زمینه گسترده‌ای برای فعالیت‌های غیراجباری دولتی و... نیازی واضح به تامین هزینه‌ آن‌ها از رهگذر وضع مالیات وجود دارد.(۴)

نکات مهم این نوشته این بود که اولاً محدود کردن دولت به مسائلی نظیر حفظ نظم و قانون مهمل است. (روزی که بازارآزادی‌ها دنبال چنین دولتی نباشند را باید جشن گرفت) ثانیاً، دولت مجاز است اقدامات غیراجباری [اقداماتی که از سنخ عقلانیت صُنع‌گرا نیست] خود را بسط دهد: پس هایک مجددا بر وظایف گسترده دولتی تاکید می‌کند. برای همین برخی شرح حال نویسان هایک -مانند لنی ایبنشتاین- دچار این خطا شده‌اند که هایک مدافع دولت رفاه بود. در حالی‌که -مشابه راه بردگی- هایک در کتاب قانون اساسی آزادی پیکان حملات خود را از سوسیالیست‌ها به سمت سوسیال دموکرات‌ها و دولت رفاه می‌گیرد. چنانچه هیرشمن هم تاکید کرده، از منظر هایک، بعد از افول سوسیالیسم، هنوز تهدید‌هایی وجود دارد که باید دفع شود: در حقیقت این تهدیدها از آنجاکه بی‌سروصداتر است جدی‌تر و حادتر نیز هست، چه، برنامه‌ریزان و سوسیالیست‌های سابق کماکان [چنانچه هایک در قانون اساسی آزادی می‌گوید] توزیع درآمدی را هدف قرار می‌دهند که مطابق با برداشت‌شان از عدالت اجتماعی خواهد بود... در نتیجه، گرچه همگان از سوسیالیسم چون هدفی که باید آگاهانه در راهش کوشید دست شسته‌اند، باری، اصلا معلوم نیست که حالا [در دولت رفاه] برقرارش نکنیم، ولو ناآگاهانه و ناخواسته.(۵)

درک این عبور از دوگانگی حقیقتا ساده نیست؛ به‌همین خاطر است که مثلا ایبنشتاین با فهم نادرست از موضع هایک می‌گوید: هایک در بیشتر دوران کاری‌اش مدافع دولت رفاه بود(۶) اما هیرشمن با فهم دقیق‌تر هایک می‌گوید: از این چشم‌انداز [مبنای هایک] حالا دولت رفاه است که به‌چشم اصلی‌ترین خطر جدید برای آزادی نگریسته می‌شود.(۷)

چطور می‌شود که هایک در کتاب دوم (قانون اساسی آزادی) از بسط اعمال غیراجباری دولت دفاع می‌کند اما از خطر سوسیال دموکراسی هم خبر می‌دهد؟ آیا این مشابه همان چیزی که در کتاب اول (راه بردگی) گفته بود، مبنی بر اینکه هر مداخله، زمینه‌ساز مداخلات بعدی است اما دولت هم وظایف گسترده‌ای دارد، نیست؟ پاسخ این سوالات همان نکاتی بود که پیش‌تر گفته شد.

درک مبنای فوق، یک نگرش سابجکتویستی است (دقت کنید که چیزی که هایک در کتاب دوم گفته مبنی بر اینکه دولت به بسط اعمال غیراجباری برود یعنی همان قرار گرفتن دولت در یک چارچوبی که تحت امر سایر نهادها و نظم‌های خودجوش رفتار می‌کند) باعث می‌شود نگرش هایک را فراتر از اینکه هوادار دولت بزرگ بود یا دولت کوچک قرار دهیم. جالب اینجاست که کتاب سوم او (قانون، قانون‌گذاری و آزادی که ۱۴ سال بعد از کتاب دوم، در سال ۱۹۷۴ نگاشته شد) از امکان استرداد مالیات به شهروندان (مبنایی که به آنارشیسم نزدیک می‌شود) سخن می‌گوید: هرگونه آژانس دولتی‌ای که اجازه داشته باشد از قدرت خود در زمینه وضع مالیات... استفاده کند، باید ملزم به بازگردانی تمام مالیات‌هایی که برای این اهداف جمع‌آوری شده‌اند به افرادی باشد که ترجیح می‌دهند این خدمات را به‌طریقی دیگر دریافت کنند.(۸)

حالا متوجه می‌شویم که تاکید هایک بر وظایف غیراجباری دولت می‌تواند در راستای آزادی باشد. یعنی هایک در چارچوب یک خردگرایی تحولی، می‌تواند جامعه‌ای را که وظایف دولت در آن بخاطر مطالبه عمومی زیاد است را همانند یک دولت شبه‌آنارشیستی که حالت مطلوب هایک است، استاندارد بداند.

نکاتی که مورد اشاره ما بود، به‌خوبی توسط دیوید گلانسر هم بیان شده: تفاوت‌گذاری کلیدی هایک، بین دولت بزرگ و دولت کوچک نبود، بلکه او بین یک دولت قانونی که در آن تمام فعالیت‌های اجباری از طریق قوانین کلی و بی‌طرفانه محدود شده است و یک دولت انسانی که در آن امر اجبار می‌تواند به‌طور اختیاری برای دسترسی به‌هر هدفی استفاده شود که دولت یا حتی اکثریتی که دولت به نیابت از آن آن‌ها دست به اقدام می‌زند، قصد رسیدن به‌آن‌را دارند، تفاوت قائل می‌شود.(۹)

آری! هایک در زمره کسانی است که به دولت انسانی قائل است.



tgoop.com/planut/17
Create:
Last Update:

عبور هایک از دوگانه دولت کوچک و دولت بزرگ
رد نگرش آبجکتیو به دولت (قسمت دوم)

دنبال کردن نگاه هایک در کتاب قانون اساسی آزادی (که ۱۶ سال بعد از راه بردگی و در سال ۱۹۶۰ نوشت) موید نکاتی است که پیش‌تر گفتیم. البته این کتاب قدم بزرگ‌تری در جهت آن نکات است و البته درک دقیق آن کار هر ذهنی نیست. (عجیب نیست که هم آنارشیست‌ها و هم کسانی که هایک را دولت‌گرا می‌دانند چندان سراغ این کتاب نمی‌روند) هایک در این کتاب می‌نویسد: اگرچه تعداد کمی از نظریه‌پردازان خواهان این بوده‌اند که فعالیت‌های دولت باید محدود به حفظ نظم و قانون باشد، [این عبارات را با تامل بخوانید] اما چنین باوری را نمی‌توان با اصل آزادی توجیه کرد. یگانه نیاز این است که اقدامات اجباری دولت شدیدا محدود شوند... بدون شک زمینه گسترده‌ای برای فعالیت‌های غیراجباری دولتی و... نیازی واضح به تامین هزینه‌ آن‌ها از رهگذر وضع مالیات وجود دارد.(۴)

نکات مهم این نوشته این بود که اولاً محدود کردن دولت به مسائلی نظیر حفظ نظم و قانون مهمل است. (روزی که بازارآزادی‌ها دنبال چنین دولتی نباشند را باید جشن گرفت) ثانیاً، دولت مجاز است اقدامات غیراجباری [اقداماتی که از سنخ عقلانیت صُنع‌گرا نیست] خود را بسط دهد: پس هایک مجددا بر وظایف گسترده دولتی تاکید می‌کند. برای همین برخی شرح حال نویسان هایک -مانند لنی ایبنشتاین- دچار این خطا شده‌اند که هایک مدافع دولت رفاه بود. در حالی‌که -مشابه راه بردگی- هایک در کتاب قانون اساسی آزادی پیکان حملات خود را از سوسیالیست‌ها به سمت سوسیال دموکرات‌ها و دولت رفاه می‌گیرد. چنانچه هیرشمن هم تاکید کرده، از منظر هایک، بعد از افول سوسیالیسم، هنوز تهدید‌هایی وجود دارد که باید دفع شود: در حقیقت این تهدیدها از آنجاکه بی‌سروصداتر است جدی‌تر و حادتر نیز هست، چه، برنامه‌ریزان و سوسیالیست‌های سابق کماکان [چنانچه هایک در قانون اساسی آزادی می‌گوید] توزیع درآمدی را هدف قرار می‌دهند که مطابق با برداشت‌شان از عدالت اجتماعی خواهد بود... در نتیجه، گرچه همگان از سوسیالیسم چون هدفی که باید آگاهانه در راهش کوشید دست شسته‌اند، باری، اصلا معلوم نیست که حالا [در دولت رفاه] برقرارش نکنیم، ولو ناآگاهانه و ناخواسته.(۵)

درک این عبور از دوگانگی حقیقتا ساده نیست؛ به‌همین خاطر است که مثلا ایبنشتاین با فهم نادرست از موضع هایک می‌گوید: هایک در بیشتر دوران کاری‌اش مدافع دولت رفاه بود(۶) اما هیرشمن با فهم دقیق‌تر هایک می‌گوید: از این چشم‌انداز [مبنای هایک] حالا دولت رفاه است که به‌چشم اصلی‌ترین خطر جدید برای آزادی نگریسته می‌شود.(۷)

چطور می‌شود که هایک در کتاب دوم (قانون اساسی آزادی) از بسط اعمال غیراجباری دولت دفاع می‌کند اما از خطر سوسیال دموکراسی هم خبر می‌دهد؟ آیا این مشابه همان چیزی که در کتاب اول (راه بردگی) گفته بود، مبنی بر اینکه هر مداخله، زمینه‌ساز مداخلات بعدی است اما دولت هم وظایف گسترده‌ای دارد، نیست؟ پاسخ این سوالات همان نکاتی بود که پیش‌تر گفته شد.

درک مبنای فوق، یک نگرش سابجکتویستی است (دقت کنید که چیزی که هایک در کتاب دوم گفته مبنی بر اینکه دولت به بسط اعمال غیراجباری برود یعنی همان قرار گرفتن دولت در یک چارچوبی که تحت امر سایر نهادها و نظم‌های خودجوش رفتار می‌کند) باعث می‌شود نگرش هایک را فراتر از اینکه هوادار دولت بزرگ بود یا دولت کوچک قرار دهیم. جالب اینجاست که کتاب سوم او (قانون، قانون‌گذاری و آزادی که ۱۴ سال بعد از کتاب دوم، در سال ۱۹۷۴ نگاشته شد) از امکان استرداد مالیات به شهروندان (مبنایی که به آنارشیسم نزدیک می‌شود) سخن می‌گوید: هرگونه آژانس دولتی‌ای که اجازه داشته باشد از قدرت خود در زمینه وضع مالیات... استفاده کند، باید ملزم به بازگردانی تمام مالیات‌هایی که برای این اهداف جمع‌آوری شده‌اند به افرادی باشد که ترجیح می‌دهند این خدمات را به‌طریقی دیگر دریافت کنند.(۸)

حالا متوجه می‌شویم که تاکید هایک بر وظایف غیراجباری دولت می‌تواند در راستای آزادی باشد. یعنی هایک در چارچوب یک خردگرایی تحولی، می‌تواند جامعه‌ای را که وظایف دولت در آن بخاطر مطالبه عمومی زیاد است را همانند یک دولت شبه‌آنارشیستی که حالت مطلوب هایک است، استاندارد بداند.

نکاتی که مورد اشاره ما بود، به‌خوبی توسط دیوید گلانسر هم بیان شده: تفاوت‌گذاری کلیدی هایک، بین دولت بزرگ و دولت کوچک نبود، بلکه او بین یک دولت قانونی که در آن تمام فعالیت‌های اجباری از طریق قوانین کلی و بی‌طرفانه محدود شده است و یک دولت انسانی که در آن امر اجبار می‌تواند به‌طور اختیاری برای دسترسی به‌هر هدفی استفاده شود که دولت یا حتی اکثریتی که دولت به نیابت از آن آن‌ها دست به اقدام می‌زند، قصد رسیدن به‌آن‌را دارند، تفاوت قائل می‌شود.(۹)

آری! هایک در زمره کسانی است که به دولت انسانی قائل است.

BY فنا یا بقا در جوامع


Share with your friend now:
tgoop.com/planut/17

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Just at this time, Bitcoin and the broader crypto market have dropped to new 2022 lows. The Bitcoin price has tanked 10 percent dropping to $20,000. On the other hand, the altcoin space is witnessing even more brutal correction. Bitcoin has dropped nearly 60 percent year-to-date and more than 70 percent since its all-time high in November 2021. Telegram Android app: Open the chats list, click the menu icon and select “New Channel.” The visual aspect of channels is very critical. In fact, design is the first thing that a potential subscriber pays attention to, even though unconsciously. Each account can create up to 10 public channels 4How to customize a Telegram channel?
from us


Telegram فنا یا بقا در جوامع
FROM American