tgoop.com/pluosafkar/8394
Last Update:
با حوصله بخوان من به زنان دیگر بجز همسر خودم علاقمند میشوم. ولی وقتی همسرم به مردان دیگر علاقمند میشود بسیار حسود میشوم، در شعلههای ترسناک میسوزم.
✳️پاسخ : مردان همیشه برای خودشان آزادی درست کرده اند، ولی زنان را محدود کردهاند. مردان زنان را در چهار دیواری خانه زندانی کرده و خودشان همیشه آزادی داشتهاند. اما دیگر آن روزها گذشته است. حالا زن همانقدر مستقل است که تو هستی. و اگر نخواهی که در حسادت بسوزی فقط دو راه وجود دارد.
اول اینکه تو خودت از خواستهها رها بشوی. وقتی که خواستهای وجود نداشته باشد، حسادت باقی نمیماند. و راه دیگر، اگر نمیخواهی از خواستهها رها شوی، آنوقت دستکم همانقدر به دیگران امتیاز بده که خودت داری. این مقدار شهامت پیدا کن.
من مایلم شما از خواستهها آزاد شوید. اگر یک زن را شناخته باشی، تمام زنان را شناختهای.اگر یک مرد را شناخته باشی، تمام مردان را شناختهای.
(در اینجا منظور از شناخت زن و مرد، شناخت کیفیت زنانگی و مردانگی است که شناختی درونی است و هیچ ربطی به فرم و جنسیت ظاهری ندارد) آنوقت تفاوتها فقط در خطوط بیرونی(ظواهر) هستند و کسی که قادر نیست با شناخت یک زن تمام زنان را بشناسد، درک کن که او ناهشیارانه زندگی میکند.
حتی با شناخت و معاشرت با زنان بیشمار قادر به شناخت زن نخواهد بود.
او هرگز نخواهد شناخت. شناختن توسط هشیاری رخ میدهد و او ناهشیار است. او پیوسته دنبال زنان است، یکی را رها میکند تا به دنبال دیگری برود.
و البته که تو خواهی سوخت زیرا این نفْس مردانه ات را آزار میدهد. تو فکر می کنی که کاملاً خوب است که تو به زنان دیگر علاقمند شوی، مشکلی در این نیست، البته که اینها فقط حقههای نرینه هستند! "زن باید فقط با یک مرد راضی باشد!” و آن مرد تو هستی! ولی تو...؟ چطور میتوانی با یک زن راضی باشی؟ تو یک مرد هستی، برای مردان آزادی بیشتری باید وجود داشته باشد!
زن تو همانقدر آزادی و استقلال دارد که تو برای خودت میخواهی. و اگر ببینی که این درست نیست که زن تو به مردان دیگر علاقمند میشود، آنوقت علاقهی تو به زنان دیگر هم درست نیست. و آنچه تو میخواهی زنت انجام بدهد، خودت باید اول انجامش بدهی..
این خواستهها برای دنبال کردن زنان را رها کن. و من این را به تو میگویم، زنان به یقین مانند مردان هوسران نیستند. زنان یک احساس خاص برای تسلیم شدن دارند و زنان یک وفاداری، یک مرام و یک اعتقاد خاص دارند.
عشق مرد سطحی است؛ عمق ندارد؛ فقط در سطح است. در زندگی مرد، عشق تنها چیز نیست، چیزهای بسیار دیگری وجود دارند. در عشق زن، عشق همه چیز است؛ تمام سایر چیزها در درون عشق وجود دارند. در زندگی مرد ابعاد بسیار دیگری وجود دارند؛ عشق یکی از آن ابعاد است.
در زندگی زن بُعد دیگری وجود ندارد، تمام عملکردها و ابعاد زندگیش در عشق شامل هستند.
مرد پریشان است، مرد بی قرار است. شخصیت زن متعادل است، شخصیت مرد متعادل نیست.
دابوجی و همسرش برای زیارت رفته بودند. دابوجی عاشق کتاب است و همیشه کتابهایی در اطراف خود نگه میدارد. آنان وارد یک معبد شدند. میباید معبد ویشوانات در کاشی بوده باشد.
دابوجی حتی وقتی در معبد ایستاده است مشغول کتاب خواندن است. همسرش مشغول نیایش است. میتوانید رنج این زن را درک کنید؟
زن با صدای بلند گفت، “ای خدای ویشوانات! این مقدار به من لطف بفرما، وقتی من مُردم، در زندگی بعدی مرا یک زن خلق نکن، بلکه یک کتاب خلق کن، تا دست کم بتوانم تمام وقت با دابوجی باشم!”
دابوجی این را شنید. بیدرنگ به سجده افتاد و با دستهای بههم چسبیده گفت، “ای خدا... اگر دعای او را پذیرفتی، آنوقت او را یک کتاب راهنمای تلفنها خلق کن تا بتوانم هر سال او را عوض کنم!”
ذهن مرد اینچنین است، فقط بیقرار است. این بیقراری را رها کن. قدری ساکن باش. قدری آرام بگیر. قدری زندگی را درک کن. تو پیشاپیش زندگی پس از زندگی دویدهای، به کجا رسیدهای؟ و چقدر بیشتر خواهی دوید؟ چقدر بیشتر خواهی خواست؟ حالا بایست! “آن گامی که متوقف میشود به آرامش میرسد....
👇👇👇👇👇👇👇
💜☔️💜☔️💜☔️💜☔️💜
🌹 @pluosafkar 🌹
BY روانشناسی افکارمثبت آرامش درون
Share with your friend now:
tgoop.com/pluosafkar/8394