آرش اخوت:
نمیدانم. شاید من زیادی ذوقزده شدهام. ذوقزده هم نشدهام اما اجرای این نمایش در فضای عمومی و گوشهای از باغهای اردستان توسط دخترانِ خیلی جوانِ اردستان بهنظرم کارِ قابل ملاحظهایست. جوانهایی که هنوز از این شهرِ کوچک به «مرکز» مهاجرت نکردهاند و دارند به سهمِ خودشان، فضای عمومیِ شهرشان را میسازند؛ چرا که شاید میدانند هر شهر، مرکزِ جهانِ خود است اگر اهالیِ ساکناش باورش کنند. بهقولِ بخشی از همین نمایش که هنرپیشهها چراغهایی را رو به تماشاگران میگرفتند و تکرار میکردند: «چیزی در تو هست.»
بههرحال بهنظرم مهمتر از محتوا و گذشته از ملاحظاتِ نمایشی و تاتری، نفسِ این حرکت، در تبدیلِ «اهالی» به «شهروند»، کارِ مهمیست و کلی حرفهای دیگر.
۳۰ شهریور، آخرین شب اجرا.
نمیدانم. شاید من زیادی ذوقزده شدهام. ذوقزده هم نشدهام اما اجرای این نمایش در فضای عمومی و گوشهای از باغهای اردستان توسط دخترانِ خیلی جوانِ اردستان بهنظرم کارِ قابل ملاحظهایست. جوانهایی که هنوز از این شهرِ کوچک به «مرکز» مهاجرت نکردهاند و دارند به سهمِ خودشان، فضای عمومیِ شهرشان را میسازند؛ چرا که شاید میدانند هر شهر، مرکزِ جهانِ خود است اگر اهالیِ ساکناش باورش کنند. بهقولِ بخشی از همین نمایش که هنرپیشهها چراغهایی را رو به تماشاگران میگرفتند و تکرار میکردند: «چیزی در تو هست.»
بههرحال بهنظرم مهمتر از محتوا و گذشته از ملاحظاتِ نمایشی و تاتری، نفسِ این حرکت، در تبدیلِ «اهالی» به «شهروند»، کارِ مهمیست و کلی حرفهای دیگر.
۳۰ شهریور، آخرین شب اجرا.
tgoop.com/radiomardomnegar/225
Create:
Last Update:
Last Update:
آرش اخوت:
نمیدانم. شاید من زیادی ذوقزده شدهام. ذوقزده هم نشدهام اما اجرای این نمایش در فضای عمومی و گوشهای از باغهای اردستان توسط دخترانِ خیلی جوانِ اردستان بهنظرم کارِ قابل ملاحظهایست. جوانهایی که هنوز از این شهرِ کوچک به «مرکز» مهاجرت نکردهاند و دارند به سهمِ خودشان، فضای عمومیِ شهرشان را میسازند؛ چرا که شاید میدانند هر شهر، مرکزِ جهانِ خود است اگر اهالیِ ساکناش باورش کنند. بهقولِ بخشی از همین نمایش که هنرپیشهها چراغهایی را رو به تماشاگران میگرفتند و تکرار میکردند: «چیزی در تو هست.»
بههرحال بهنظرم مهمتر از محتوا و گذشته از ملاحظاتِ نمایشی و تاتری، نفسِ این حرکت، در تبدیلِ «اهالی» به «شهروند»، کارِ مهمیست و کلی حرفهای دیگر.
۳۰ شهریور، آخرین شب اجرا.
نمیدانم. شاید من زیادی ذوقزده شدهام. ذوقزده هم نشدهام اما اجرای این نمایش در فضای عمومی و گوشهای از باغهای اردستان توسط دخترانِ خیلی جوانِ اردستان بهنظرم کارِ قابل ملاحظهایست. جوانهایی که هنوز از این شهرِ کوچک به «مرکز» مهاجرت نکردهاند و دارند به سهمِ خودشان، فضای عمومیِ شهرشان را میسازند؛ چرا که شاید میدانند هر شهر، مرکزِ جهانِ خود است اگر اهالیِ ساکناش باورش کنند. بهقولِ بخشی از همین نمایش که هنرپیشهها چراغهایی را رو به تماشاگران میگرفتند و تکرار میکردند: «چیزی در تو هست.»
بههرحال بهنظرم مهمتر از محتوا و گذشته از ملاحظاتِ نمایشی و تاتری، نفسِ این حرکت، در تبدیلِ «اهالی» به «شهروند»، کارِ مهمیست و کلی حرفهای دیگر.
۳۰ شهریور، آخرین شب اجرا.
BY رسانهی مردمنگار
Share with your friend now:
tgoop.com/radiomardomnegar/225