tgoop.com/rmansouri_ir/553
Last Update:
بخش از کتابم «عبور از سندرم دوره نقل- عصر آگاهی»
فصل ۶: اَزَمانیت و امر قدسی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳
rmansouri.ir
۳-۶. پیامدهای منتظر اما نامنظور اَزَمانیت در امر قدسی
مخالفت با نوآوری یکی از پیامدهای نامنظور امر قدسی است- منظور پیامبران و دین بهخودی خود نیست- که باید انتظار داشت- منتظر است!
راه-رسیدن-به-خدا هدف غایی شریعت در امر قدسی است. گرچه گفته شده بهتعداد انسانها راه برای رسیدن به خدا هست اما این تعداد پرشمار سه گونهء کلی دارد: راه ابرار، اخیار، و شطار [رک بخش ۵-۱۱ از کتاب مبانی علم و طراحی مفهومی دانشگاه، همینجا، پاورقی ۵.]. زهد مشخصهء ابرار است و فرشتهگونه بودنْ کمال مطلوب آن. فرشتهها اما اَزَماناند. این تفکر قدسی مایل است انسانها را به مانند فرشتهها به بهشت ببرد- به قول فروغی بسطامی که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی [تشکر از توفیق حیدرزاده!]. از این جهت ازمانیت را میپسندد. همین است که برای نخبگان سیاسی و فرهنگی امروز ما که ریشه در این سنت دارند زمان بیمعنی است. همینطور هم ازمانیت ویژگی مفهوم انسان کامل اسلامی در این دیدگاه است.
اخیار اما به دنبال جهاداند و نیز مایل بهخشونت در صورت لازم برای بهشتی کردن انسانها. جهاد هم البته وقتی معنی دارد که دشمن باشد؛ این جهاد و تحرک ناشی از آن هم تبعی است، یعنی تابع وجود دشمن است که اگر نباشد جهادی در کار نخواهد بود. تا زمانی هم که دشمن خلاق است- بدعت-گذار است و نوآور- اخیار خود را مجبور میدانند بهتقلید هم شده همپای آنها قدرت کسب کنند. این کلنجار و تقلای جهادی تابع وجود غیر است و واداشته نه اصولی. اخیار دوستاش دارند چون با روحیهء جهادی سازگار است پس دشمن و وجودش انگیزش برای حرکت است؛ از این حیث این حرکت تبعی است و ثانویه، پس اصالت ندارد و پیرو غیر است؛ هر وقت دشمن نباشد اخیار از حرکت میایستد و کمال مطلوبش لابد میشود همان بهشتی کردن انسانها حتی بهزور و خشونت [تناظر جالبی دیده میشود میان منش اخیار و تفکر ژرژ سورل که در کتابش «تفکراتی در بارهء خشونت» نوشته و به همین دلیل شوروی کمونیستی و ایتالیای فاشیست هر دو از او تقدیر کردند. رک کتاب آگاهی و جامعه، هنری استیوارت هیوز، ترجمه عزت الله فولادوند، فصل پنجم «ژرژ سورل در جستجوی واقعیت»، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۸۱.]. در نظر هم داشته باشیم که، همواره کسانی کافر به یک امر قدسی یافت میشود؛ پس اخیار با انگشت گذاشتن روی آنها دشمن را تعریف میکنند. تکیه بر حدیث «السیف مُحلّلالذنوب» راه را در جمهوری اسلامی برای یافتن دشمن به هر قیمت- حتی خودکشی- بهمنظور نجات از گناهان باز کردهاست [رک کتاب نزهةالقلوب، حمدالله مستوفی، بهکوشش محمد دبیر سیاقی، کتابخانه طهوری، تهران، ۱۳۳۶، ص بیست و یک از مقدمه.]؛ آنجا که یکی از اجداد مستوفی بهجهت گناهانش از شیخ نورالدین گیلی علاج دفع گناهانش را خواست که شیخ ازو خواست غزا کند مگر شهید شود. او هم مغول را بهبهانهء نشان دادن مالی پنهان در شهر بهخانه خود آورد تا با مغولان غزا کند! نتیجه هم روشن است. نباید گذاشت این نوع خودکشی به نابودی ایران منجر شود!
شطار اما راه خداگونگی و عشق به انسان و طبیعت را در نظر دارد. این منش اما مطلوب شریعت نیست. همین است که ازمانیت را در امر قدسی پیامدی منتظر- بهمعنی انتظارپذیر- میکند گرچه منظور واضعان امر قدسی الزاماً این ایستایی و مانایی نیست.
منش پیکارجوی اخیار نتیجهء منتظر دیگری هم دارد. این گروه با تکیه بر قاعدهء نفی سبیل در فقه و تعمیم آن به هر فعالیت یا پدیدهء اجتماعی مجبور است عقب ماندگی تاریخی و ضعف فکری خود را با عدد و رقمهای ساختگی جبران کند [رک بخش ۳ از فصل ۶ همین مجموعه.]. علاوه بر این، میکوشد افتخار و برجستگی جهانی هر ایرانی را، که رفتارش خارج از عرف تعریف شدهء اخیار است، نادیده بگیرد و اگر شد مخدوش و نابود کند. این را در پدیدهء میرزاخانی و شجریان دیدیم.
BY رضا منصوری
Share with your friend now:
tgoop.com/rmansouri_ir/553