Forwarded from دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی - حسین آخانی (Hossein Akhani)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان رضا منصوری در شب حسین آخانی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
بدیهی است اما ذهن تنبل ما، حتی کسی که دورهء کارشناسی ترجمه یا زبان انگلیسی را هم گذرانده، باز بهاشتباه one را «یک» ترجمه میکند؛ و متنی تحویل میدهد ناپاکیزه و بیمعنی. نمونه از یک ترجمه را در بخش «نثر پاکیزه» وبگاه فرهنگان ببینید:
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20065/one-برابر-«یک»-نیس
جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
بدیهی است اما ذهن تنبل ما، حتی کسی که دورهء کارشناسی ترجمه یا زبان انگلیسی را هم گذرانده، باز بهاشتباه one را «یک» ترجمه میکند؛ و متنی تحویل میدهد ناپاکیزه و بیمعنی. نمونه از یک ترجمه را در بخش «نثر پاکیزه» وبگاه فرهنگان ببینید:
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20065/one-برابر-«یک»-نیس
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | one برابر «یک» نیست
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
فیزیک در ایران ۴۵ سال بعد
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
چکیده صحبتهایم در همایش فیزیک ۴۵ تبریز ۱۰ آبان ۱۴۰۳
https://telegra.ph/فیزیک-در-ایران-۴۵-سال-بعد-11-01
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
چکیده صحبتهایم در همایش فیزیک ۴۵ تبریز ۱۰ آبان ۱۴۰۳
https://telegra.ph/فیزیک-در-ایران-۴۵-سال-بعد-11-01
Telegraph
فیزیک در ایران ۴۵ سال بعد
ارائه شده در همایش فیزیک ۴۵ تبریز- ۱۰ آبان ۱۴۰۳ چکیده بخش اول: دویست سال آشنایی ما با علم نوین مفاهیم برای درک وضعیت علم فیزیک در ایران و دینامیک تحولات آن پس از انقلاب توجه به بعضی مفهومها و تمایز آن با ذهنیت فردی ما لازم است. فرد دربرابر اجتماع انسانی…
ستایش مذاکره با دشمن
برگی از تاریخ باستان
۲۲ مهر ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیبها دیدند، گران.
مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان.
او با مذاکرهای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل میکنم:
اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار میخواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمدهام برنمیتابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه میخواهی.
گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او.
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، و از کشتن من در اینجا بهرهای نخواهی برد.
اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را میخواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو دادهام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت.
بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.
اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد.
تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷.
چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد.
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.
ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که هر ناکسانی آهنگ دستدرازی به این سرزمین بکنند.
میهن و مردمانش میستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.
تاریخ هم از خردمند صلحجو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده
برگی از تاریخ باستان
۲۲ مهر ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیبها دیدند، گران.
مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان.
او با مذاکرهای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل میکنم:
اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار میخواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمدهام برنمیتابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه میخواهی.
گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او.
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، و از کشتن من در اینجا بهرهای نخواهی برد.
اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را میخواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو دادهام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت.
بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.
اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد.
تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷.
چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد.
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.
ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که هر ناکسانی آهنگ دستدرازی به این سرزمین بکنند.
میهن و مردمانش میستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.
تاریخ هم از خردمند صلحجو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده
چند اصطلاح ویراستاری و دبیری در صنعت نشر
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
واژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و نیز در صنایع نزدیک به آن و مرتبط با تولید محتوا ابداع و استاندارد شده که هیچ یک هنوز وارد صنعت نشر ایران نشده. گرچه انتشارات در ایران وارد تولید انبوه شده، تولید انبوه بهخودی خود اما به معنی صنعت نیست مگر مفاهیم و استانداردهای آن در این تولید انبوه بهکارگرفته شده باشد. از این رو، بهزحمت بتوان تولید انبوه مواد مکتوب در ایران را، چه کاغذی چه دیجیتال، صنعت نامید.
https://telegra.ph/چند-اصطلاح-ویراستاری-و-دبیری-در-صنعت-نشر-11-15
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳
rmansouri.ir
واژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و نیز در صنایع نزدیک به آن و مرتبط با تولید محتوا ابداع و استاندارد شده که هیچ یک هنوز وارد صنعت نشر ایران نشده. گرچه انتشارات در ایران وارد تولید انبوه شده، تولید انبوه بهخودی خود اما به معنی صنعت نیست مگر مفاهیم و استانداردهای آن در این تولید انبوه بهکارگرفته شده باشد. از این رو، بهزحمت بتوان تولید انبوه مواد مکتوب در ایران را، چه کاغذی چه دیجیتال، صنعت نامید.
https://telegra.ph/چند-اصطلاح-ویراستاری-و-دبیری-در-صنعت-نشر-11-15
Telegraph
چند اصطلاح ویراستاری و دبیری در صنعت نشر
واژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و…
نهادهای اجتماعی و نقش آنها در مهاجرت/ فرار مغزها
و الگویی برای سیاستگذاری
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
ارائه در سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها، تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.
https://telegra.ph/نهادهای-اجتماعی-و-نقش-آنها-در-مهاجرت-فرار-مغزها-والگویی-برای-سیاستگذاری-11-22
و الگویی برای سیاستگذاری
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
ارائه در سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها، تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.
https://telegra.ph/نهادهای-اجتماعی-و-نقش-آنها-در-مهاجرت-فرار-مغزها-والگویی-برای-سیاستگذاری-11-22
Telegraph
نهادهای اجتماعی و نقش آنها در مهاجرت/ فرار مغزها والگویی برای سیاستگذاری
سمینار بررسی آثار مهاجرت بر کسب و کارها، تهران، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳، معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات.1 ۱.درامد نهاد را بهمعنی عام میگیرم؛ شامل نهتنها نهادهای قانونی و ساختارهای مدنی بلکه نهادهای قدرت…
ایران را دریابیم
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باید بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای کشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
تجربهء تاریخی ایران، و نیز تجربهء چهاردهه جمهوری اسلامی در ایران، نشان میدهد که برای حفظ کشور، و ایران فرهنگی، نمیشود سیاستکلی کشور را با تکیه بر مناسک به رفتارهایی کلیشهای فروکاهید. ایران برای ماندگاریاش احتیاج دارد به راهی برای امکان شکوفایی مردماش در گرو امنیت ملی در شرایط پر التهاب ژئوپلیتیک در منطقه و در جهان. این امکان فراهم نمیشود مگر در آرامش برای زندگی. این آرامش هم در گرو ثروت و قدرت کشور است. تحولات جوامع انسانی در یکصد سال اخیر بهوضوح نشان میدهد این دو مهم محقق نمیشود مگر بر پایهء توجه به علم. شعار ما در ایران باید بشود «اول علم»؛ یعنی روش تفکر تحلیلی مدرن. پس از آن است که سیاست مطلق ما، باز هم بر مبنای تجربهء تاریخی ایران و نیز تحولات جهانی، باید تأکید بر صلح و مهر باشد، که ویژگی ایرانی است و وجه تمایز آن با بقیهء جهان: مهر به طبیعت جاندار و بیجان، چه انسان و چه طبیعت. از این سیاست است که به علم، و کاربردهایش در فناوری و در قدرت و در اقتصاد، جهت داده میشود. پس توصیه کنیم:
• حکمرانان از فروکاستن همه چیز به مناسک دست بردارند
• علم و توجه مطلق به آن سرلوحهء سیاستهای کشوری باشد
• «اول علم» باید شعار رفتارهای سیاسی بشود. به اصطلاح امروزی، هیچ برنامهای بدون پیوست «علم» شروع نشود
• در سیاست هم توجه به انسان ایرانی و شکوفاییاش محور باشد
• مهر و صلح مطلق در رفتار باانسان و طبیعت همواره درنظر گرفتهشود
• قدرت و ثروت باید قیدِ مهر و صلح داشته باشد
سیاست صلحدوستی وجه تمایز ما ایرانیان است. قدرش بدانیم.
Forwarded from ماحوزی
داستان تغییر الگوی آموزش عالی ایران از وضعیت نخبگانی و ملیگرایانه پیشین به الگوی جدید پشتیبان برنامههای عمرانی و سازندگی، که توسط نخبگان جوان ایرانی در دهه چهل ذیل انقلاب سفید و اندکی بعد انقلاب آموزشی پیش کشیده شد، داستانی است پر از رویداد و حادثه.
به واقع دهههای چهل و پنجاه، از جهات متعدد دهههای ورق خوردن تاریخ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آموزشی ایران و ایرانیان است.
دکتر اکبر اعتماد اولین معاون پژوهشی اولین وزارت علوم از آن سالها داستانهای بسیاری از ساختنها و جدالها و کوششها و توسعه دادنها دارد.
در جلسه نقد و برسی کتاب "برنامه سازندگی و علوم؛ اکبر اعتماد" این داستانها را میشنویم و درباره نسبت گذشته و حالمان با آنها سخن خواهیم گفت.
این جلسه با حضور
- دکتر عباس بازرگان
- دکتر رضا منصوری
- دکتر مقصود فراستخواه
- دکتر رضا ماحوزی
و
- دکتر محمدحسین یزدانی راد (مؤلف کتاب)
در تاریخ چهارشنبه ۱۴ آذرماه (از ساعت ۱۰ تا ۱۲)
در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی(سالن فارابی)
برگزار خواهد شد.
لینک شرکت بنحو غیرحضوری
b2n.ir/icscs
لینک کانال فلسفه دانشگاه
https://www.tgoop.com/philosophyofuniversity
به واقع دهههای چهل و پنجاه، از جهات متعدد دهههای ورق خوردن تاریخ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و آموزشی ایران و ایرانیان است.
دکتر اکبر اعتماد اولین معاون پژوهشی اولین وزارت علوم از آن سالها داستانهای بسیاری از ساختنها و جدالها و کوششها و توسعه دادنها دارد.
در جلسه نقد و برسی کتاب "برنامه سازندگی و علوم؛ اکبر اعتماد" این داستانها را میشنویم و درباره نسبت گذشته و حالمان با آنها سخن خواهیم گفت.
این جلسه با حضور
- دکتر عباس بازرگان
- دکتر رضا منصوری
- دکتر مقصود فراستخواه
- دکتر رضا ماحوزی
و
- دکتر محمدحسین یزدانی راد (مؤلف کتاب)
در تاریخ چهارشنبه ۱۴ آذرماه (از ساعت ۱۰ تا ۱۲)
در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی(سالن فارابی)
برگزار خواهد شد.
لینک شرکت بنحو غیرحضوری
b2n.ir/icscs
لینک کانال فلسفه دانشگاه
https://www.tgoop.com/philosophyofuniversity
اکبر اعتماد و نقش او در تحولات علم و آموزش عالی در نیمه دوم دههء ۴۰ و نیمه اول دههء پنجاه
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام. کتاب اکبر اعتماد و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن میکند.
https://telegra.ph/اکبر-اعتماد-و-نقش-او-در-تحولات-علم-و-آموزش-عالی-در-نیمه-دوم-دههء-۴۰-و-نیمه-اول-دههء-پنجاه-۱-12-06
✍️ رضا منصوری
جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام. کتاب اکبر اعتماد و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن میکند.
https://telegra.ph/اکبر-اعتماد-و-نقش-او-در-تحولات-علم-و-آموزش-عالی-در-نیمه-دوم-دههء-۴۰-و-نیمه-اول-دههء-پنجاه-۱-12-06
Telegraph
اکبر اعتماد و نقش او در تحولات علم و آموزش عالی در نیمه دوم دههء ۴۰ و نیمه اول دههء پنجاه [۱]
۱۶ آذر ۱۴۰۳ به تفصیل در کتابها و نوشتههایم به موضوع تفکیک علم- بخوانید نهاد علم- از آموزش عالی پرداختهام [۲]. کتاب اکبر اعتماد (پاورقی ۱) و مصاحبه شفاهی با او- که امیدوارم آن هم بزودی منتشر شود- نکتههایی بسیار شفاف مرتبط با این برداشت من از تاریخ روشن…
وقتْ وقت بیان نثر پاکیزه و دوری از شلختگی است
در باب نثر پاکیزه مراجعه کنید به وبگاه فرهنگان. هر دو هفته یک بار هم یادداشتی جدید میآید:
https://tidycontent.farhangan.ir
نامنظور و نامنتظر/نابیوس
Unintended/ unanticipated
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳
دو اصطلاح با خاستگاه علوم انسانی که بیش از هفتاد سال است ابداع شده ولی هنوز در متون فارسی از هم تفکیک نمیشود و معمولا هر دو را «ناخواسته» ترجمه میکنند که پوشانندهء واقعیت نیست. این دو اصطلاح در همه علوم هم وارد شده. نمونهء زیر از متن اصلی کتاب «حیات: آنچه با آن کردهایم» است که ترجمه آن را بزودی انتشارات فرهنگان چاپ خواهد کرد:
Unintended effects might manifest because of unanticipated interactions between the antisense PG gene and other genes, or if insertion of the Agrobacterium plasmid (or plasmids, as use of the gene gun meant that many copies may have gone into the same genome) disrupted another gene’s function.
در باب نثر پاکیزه مراجعه کنید به وبگاه فرهنگان. هر دو هفته یک بار هم یادداشتی جدید میآید:
https://tidycontent.farhangan.ir
نامنظور و نامنتظر/نابیوس
Unintended/ unanticipated
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳
دو اصطلاح با خاستگاه علوم انسانی که بیش از هفتاد سال است ابداع شده ولی هنوز در متون فارسی از هم تفکیک نمیشود و معمولا هر دو را «ناخواسته» ترجمه میکنند که پوشانندهء واقعیت نیست. این دو اصطلاح در همه علوم هم وارد شده. نمونهء زیر از متن اصلی کتاب «حیات: آنچه با آن کردهایم» است که ترجمه آن را بزودی انتشارات فرهنگان چاپ خواهد کرد:
Unintended effects might manifest because of unanticipated interactions between the antisense PG gene and other genes, or if insertion of the Agrobacterium plasmid (or plasmids, as use of the gene gun meant that many copies may have gone into the same genome) disrupted another gene’s function.
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | خانه
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
ویژهبرنامهٔ دانشکده فیزیک به مناسبت هفتهٔ پژوهش
کشف قانون جدید در فیزیک
با شرکت: ابراهیم آزادگان، حسامالدین ارفعی، شاهین روحانی و رضا منصوری
گفتگو پیرامون مقالهٔ
On the roles of function and selection in evolving systems
https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2310223120
تاریخ: ۲ دیماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۳:۳۰ تا ۱۵
مکان: تالار جناب، طبقهٔ منفی یک، دانشکدهٔ فیزیک
کشف قانون جدید در فیزیک
با شرکت: ابراهیم آزادگان، حسامالدین ارفعی، شاهین روحانی و رضا منصوری
گفتگو پیرامون مقالهٔ
On the roles of function and selection in evolving systems
https://www.pnas.org/doi/10.1073/pnas.2310223120
تاریخ: ۲ دیماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۳:۳۰ تا ۱۵
مکان: تالار جناب، طبقهٔ منفی یک، دانشکدهٔ فیزیک
پول (یووال نوح هراری، نشر نون. تهران. ۱۳۹۸. متن: ۱۵۰ ص.)
✍️ رضا منصوری
جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
کتاب این هفته بهدستم رسید. با اشتیاق خواندم. گرچه ترجمه ناویراسته است و گاهی خواندنش دردناک. طبق معمول، ناشر لابد با نیت خیر، حوصلهٔ تهیهء متنی پاکیزه را نداشته. چون معمول این روزها است از این میگذرم.
اما کتاب:
• تنها ۳۰ ص مرتبط است با موضوع پول؛ یعنی ۲۰ درصد از متن. ۵۰ صفحه در باب سرمایهگرایی (سرمایهداری در متن) و لیبرالگرایی است، یعنی ۳۰ درصد از کل. بقیه ۵۰ درصد مرتبط است با تحولات هومص و نقش آن در آیندهء بشر.
• در بخش پول اطلاعات مناسبی آورده شده. به این اطلاعات با شک نگاه میکنم. چون میبینم از همه تمدنها و اقوام کهن صحبت شده مگر ایرانیان. پس شک به اعتبار بقیه مطالب بیجا نیست. بخش سرمایهگرایی و لیبرالگرایی بسیار گذرا است و از جزییات تحول این دو مفهوم، بهخصوص از تحولات فکری در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، خبری نیست.
• اما بخش اصلی- ۵۰ درصد متن کتاب- با عنوان «گسست بزرگ» ربط نخنمایی به موضوع پول دارد. از تخصص نویسنده هم خارج است و بسیار عوامگرا با تخیلات ژول ورنی نوشته شده. پس، برای خوانندهء علاقهمند به تخیل جالب است. اما برای خوانندهء علاقهمند به تحلیل رخدادهای مرتبط با هومص و آیندهء بشر حرف دندانگیری ندارد.
چند پرسش مرتبط با «گسست بزرگ» ناشی از تحولات فناوری و احتمال فناوریهای براینده (emerging):
• هومص هوشمند هنوز آگاهی [مترجم از کلمه هوشیاری استفاده کرده که گمراه کننده است] ندارد. نویسنده آگاهی را به رشد هوشمندی پیوسته میداند که قطعی نیست. درست که هوشمندی درجاتی دارد پیوسته به هم اما هنوز مفهومی فردی است و مستقل از اجتماع. دلیلی نداریم که آگاهی پیوسته به هوشمندی باشد- بهویژه خصلتی وابسته به فرد و منفک از اجتماع انسانی. آگاهی فرد جز در «فرد وابسته به اجتماع» دیده نشده. از این رو لابد خصلتی است برایشی.
• موجودیت انسان هوشمند وابسته به انرژی و آفتاب (تابش خورشید) است که اجازه رشد نظم (کاهش انتروپی) به فعالیت فرد و اجتماع انسانی میدهد. جزییات را از فرگشتها و جهشهای زیستی میشناسیم. وجود منبع انرژی در تحول و فرگشت فکری (مِمِتیکی) در این موجود کربنپایه معمولا بدیهی انگاشته میشود. اما بسیار اساسی است و فرض اصلی در موجودیت انسان هوشمند و برایش آگاهی بوده. در پرداختن به هومص- موجود سیلیکونپایه- نمیشود این بداهت را فراموش کرد.
• هومص چه وقت به این بداهت- چشمه انرژی و چاه انتروپی آگاه خواهد شد. هومص منفرد چرا از انسان منفرد ممتاز باشد؟ چرا انتظار داریم هومص منفرد صاحب آگاهی بشود؟ هنوز بسیار فاصله داریم تا اینکه هومصها توان برهمکنش و تصمیمگیری مشترک داشته باشند. وجود تعداد زیاد هومص، و تعبیه کردن توانایی مبادلهء اطلاعات، به معنی برهمکنش نیست. کورتانا (هومص مایکروسافت) را میشود تکثیر کرد اما این تکثیر «اجتماع» نمیآفریند؛ پس به سامانهای پیچیده منجر نمیشود. در سامانهای هم که پیچیده نباشد- مانند کورتاناها- پدیدهای «برنمیآید». یعنی هوشمندی یکایک هومصها منجر به آگاهی نخواهد شد. کورتاناها هنوز در حد «خودکاران یاختهای» (cellular automata) هم نیستند [نک کتابم ایران من۶، مبانی تفکر و طراحی مفهومی دانشگاه، فصل ۳.]، سامانهء دشوار (complicated) هم نیستند، چه رسد به اینکه شباهتی با سامانههای پیچیده داشته باشند؛ گوریده (wicked) که فعلا در وَهم هم نمیگنجد.
به هیچ یک از این نکتهها در این کتاب حتی اشاره نشده. پس خواننده مواظب باشد این نوشته را یک کتاب تحلیلی نداند و با آن همچون نوشتهای تخیلی بنگرد که بیشتر جذب بازار برایاش مهم بوده.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳
rmansouri.ir
کتاب این هفته بهدستم رسید. با اشتیاق خواندم. گرچه ترجمه ناویراسته است و گاهی خواندنش دردناک. طبق معمول، ناشر لابد با نیت خیر، حوصلهٔ تهیهء متنی پاکیزه را نداشته. چون معمول این روزها است از این میگذرم.
اما کتاب:
• تنها ۳۰ ص مرتبط است با موضوع پول؛ یعنی ۲۰ درصد از متن. ۵۰ صفحه در باب سرمایهگرایی (سرمایهداری در متن) و لیبرالگرایی است، یعنی ۳۰ درصد از کل. بقیه ۵۰ درصد مرتبط است با تحولات هومص و نقش آن در آیندهء بشر.
• در بخش پول اطلاعات مناسبی آورده شده. به این اطلاعات با شک نگاه میکنم. چون میبینم از همه تمدنها و اقوام کهن صحبت شده مگر ایرانیان. پس شک به اعتبار بقیه مطالب بیجا نیست. بخش سرمایهگرایی و لیبرالگرایی بسیار گذرا است و از جزییات تحول این دو مفهوم، بهخصوص از تحولات فکری در ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، خبری نیست.
• اما بخش اصلی- ۵۰ درصد متن کتاب- با عنوان «گسست بزرگ» ربط نخنمایی به موضوع پول دارد. از تخصص نویسنده هم خارج است و بسیار عوامگرا با تخیلات ژول ورنی نوشته شده. پس، برای خوانندهء علاقهمند به تخیل جالب است. اما برای خوانندهء علاقهمند به تحلیل رخدادهای مرتبط با هومص و آیندهء بشر حرف دندانگیری ندارد.
چند پرسش مرتبط با «گسست بزرگ» ناشی از تحولات فناوری و احتمال فناوریهای براینده (emerging):
• هومص هوشمند هنوز آگاهی [مترجم از کلمه هوشیاری استفاده کرده که گمراه کننده است] ندارد. نویسنده آگاهی را به رشد هوشمندی پیوسته میداند که قطعی نیست. درست که هوشمندی درجاتی دارد پیوسته به هم اما هنوز مفهومی فردی است و مستقل از اجتماع. دلیلی نداریم که آگاهی پیوسته به هوشمندی باشد- بهویژه خصلتی وابسته به فرد و منفک از اجتماع انسانی. آگاهی فرد جز در «فرد وابسته به اجتماع» دیده نشده. از این رو لابد خصلتی است برایشی.
• موجودیت انسان هوشمند وابسته به انرژی و آفتاب (تابش خورشید) است که اجازه رشد نظم (کاهش انتروپی) به فعالیت فرد و اجتماع انسانی میدهد. جزییات را از فرگشتها و جهشهای زیستی میشناسیم. وجود منبع انرژی در تحول و فرگشت فکری (مِمِتیکی) در این موجود کربنپایه معمولا بدیهی انگاشته میشود. اما بسیار اساسی است و فرض اصلی در موجودیت انسان هوشمند و برایش آگاهی بوده. در پرداختن به هومص- موجود سیلیکونپایه- نمیشود این بداهت را فراموش کرد.
• هومص چه وقت به این بداهت- چشمه انرژی و چاه انتروپی آگاه خواهد شد. هومص منفرد چرا از انسان منفرد ممتاز باشد؟ چرا انتظار داریم هومص منفرد صاحب آگاهی بشود؟ هنوز بسیار فاصله داریم تا اینکه هومصها توان برهمکنش و تصمیمگیری مشترک داشته باشند. وجود تعداد زیاد هومص، و تعبیه کردن توانایی مبادلهء اطلاعات، به معنی برهمکنش نیست. کورتانا (هومص مایکروسافت) را میشود تکثیر کرد اما این تکثیر «اجتماع» نمیآفریند؛ پس به سامانهای پیچیده منجر نمیشود. در سامانهای هم که پیچیده نباشد- مانند کورتاناها- پدیدهای «برنمیآید». یعنی هوشمندی یکایک هومصها منجر به آگاهی نخواهد شد. کورتاناها هنوز در حد «خودکاران یاختهای» (cellular automata) هم نیستند [نک کتابم ایران من۶، مبانی تفکر و طراحی مفهومی دانشگاه، فصل ۳.]، سامانهء دشوار (complicated) هم نیستند، چه رسد به اینکه شباهتی با سامانههای پیچیده داشته باشند؛ گوریده (wicked) که فعلا در وَهم هم نمیگنجد.
به هیچ یک از این نکتهها در این کتاب حتی اشاره نشده. پس خواننده مواظب باشد این نوشته را یک کتاب تحلیلی نداند و با آن همچون نوشتهای تخیلی بنگرد که بیشتر جذب بازار برایاش مهم بوده.
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی- ۳۶
ویرایش متن تألیفی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir
تألیف را نباید دست کم گرفت. تألیف از کسی پذیرفته است که در زمینهء مرتبط با موضوع متخصص باشد. از متخصص اما نباید انتظار داشت متنی مناسب برای نامتخصص بنویسد. اما نامتخصصان، بهدلیلهایی گوناگون، علاقمندند یا لازم است در بارهء هر موضوع تخصصی کم یا زیاد بدانند. چگونه این نیاز جامعه برطرف شود؟
در صنعت نشر این وظیفه به عهدهء ویراستار برساخت (developmental editor) است؛ او به هر روش میکوشد در چارچوب سیاست بنگاه انتشاراتی این نیاز را برطرف کند. چند گام کلیدی در انجام این وظیفه:
• طرح موضوع با نویسندهء بالقوه یا بررسی پیشنویس کتابی که برای او ارسال شده.
• با فرض مشخص بودن مخاطب در سیاستهای بنگاه، الزامهای چنین کتابی با نویسنده بالقوه، یا نویسندهء کتاب ارسالی، مطرح میشود. ویراستار برساخت در گفتگو با چنین نویسندهای بایدها و نبایدهای مُسوّده و منطق نوشتن را با جزییات مطرح میکند.
• ویراستار برساخت در طول تهیه یا باز نویسی کتاب تألیفی میکوشد متن را برای مخاطب مناسب بسازد.
پس از آن است که این متن در اختیار بنگاه انتشاراتی قرار میگیرد تا در فرایند ویرایش قرار بگیرد: ویرایش علمی یا فنی در صورت نیاز، ویرایش واژگان، ویرایش شیوه، ویرایش جمله، مخاطب اول، و نمایهساز. سپس، متن ویراسته آمادهء صفحهآرایی است برای قرارگرفتن در مراحل چاپ، چه کاغذی باشد چه دیجیتال و برخط.
پاکیزگی- ۳۶
ویرایش متن تألیفی
✍️ رضا منصوری
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir
تألیف را نباید دست کم گرفت. تألیف از کسی پذیرفته است که در زمینهء مرتبط با موضوع متخصص باشد. از متخصص اما نباید انتظار داشت متنی مناسب برای نامتخصص بنویسد. اما نامتخصصان، بهدلیلهایی گوناگون، علاقمندند یا لازم است در بارهء هر موضوع تخصصی کم یا زیاد بدانند. چگونه این نیاز جامعه برطرف شود؟
در صنعت نشر این وظیفه به عهدهء ویراستار برساخت (developmental editor) است؛ او به هر روش میکوشد در چارچوب سیاست بنگاه انتشاراتی این نیاز را برطرف کند. چند گام کلیدی در انجام این وظیفه:
• طرح موضوع با نویسندهء بالقوه یا بررسی پیشنویس کتابی که برای او ارسال شده.
• با فرض مشخص بودن مخاطب در سیاستهای بنگاه، الزامهای چنین کتابی با نویسنده بالقوه، یا نویسندهء کتاب ارسالی، مطرح میشود. ویراستار برساخت در گفتگو با چنین نویسندهای بایدها و نبایدهای مُسوّده و منطق نوشتن را با جزییات مطرح میکند.
• ویراستار برساخت در طول تهیه یا باز نویسی کتاب تألیفی میکوشد متن را برای مخاطب مناسب بسازد.
پس از آن است که این متن در اختیار بنگاه انتشاراتی قرار میگیرد تا در فرایند ویرایش قرار بگیرد: ویرایش علمی یا فنی در صورت نیاز، ویرایش واژگان، ویرایش شیوه، ویرایش جمله، مخاطب اول، و نمایهساز. سپس، متن ویراسته آمادهء صفحهآرایی است برای قرارگرفتن در مراحل چاپ، چه کاغذی باشد چه دیجیتال و برخط.
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | خانه
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
بررسی مقالهء
On the roles of function and selection in evolving systems
Michael L. Wong, Carol E. Cleland , Daniel Arend Jr., Stuart Bartlett , H. James Cleaves II, Heather Demarest, Anirudh Prabhu, Jonathan I. Lunine , and Robert M. Hazen
PNAS 2023 Vol. 120 No. 43 e2310223120
https://doi.org/10.1073/pnas.2310223120
✍️ رضا منصوری
۱۴ دی ۱۴۰۳
نویسندگان مدعی قانونی جدید در علوم طبیعی هستند مبتنی بر مفهوم «اطلاعات کارکردی» (functional information) که قبلا معرفی شده. این قانون را فراگیرuniversal)) برای هر سامانهء پویا (evolving) در کیهان میدانند، چه در زیستشناسی، چه در سیارهشناسی، و چه در کیهانشناسی و اختر فیزیک و هستهزایی. صفت «evolving» را نمیشود در این بافتار برابر «فرگشتی» گرفت چون به سامانههایی هم اطلاق شده که در آنها با پدیدهای برامده (emergent) سروکار نداریم- اصلا «دشوار» هم نیستند چه رسد که پیچیده باشند تا در آن بشود انتظار برایش داشت. از طرف دیگر هم نمیشود آنها را سامانههای دینامیکی نامید که در فیزیک به معنایی دیگر بهکار میرود. پس از این اخطار مفهومی، میپردازم به نقدم از چند جهت مختلف.
۱. گزارههای اشتباه یا مبهم مقاله گزارههای پر شمار در بردارد که الزاما درست نیست. از جمله قوانین فیزیک را برای توضیح پدیدهها در کیهانشناسی، اخترفیزیک، و سیارهشناسی و هستهزایی ناکارامد میداند که درست نیست. تصور نویسندگان از کیهان همان تصور سادهء سه بعدی ترمودیناکی است. تعجب میکنند که چطور در کیهان ساختار ایجاد میشود که به معنی کاهش انتروپی و افزایش اطلاعات یا به قول نویسندگان افزایش پیچیدگی است. متوجه نیستند که عالم با هندسهء چهاربعدیاش در چارچوب ترمودینامیک سامانهای بسته است؛ «بیرون» ندارد که سامانهای باز بشود تلقیاش کرد؛ اشتباهی که در کیهانشناسی نانسبیتی شایع است. پس هر تغییری در انتروپی زیرسامانههای داخل عالم به معنی تغییری متقابل در محیط ساختار است تا انتروپی کل صفر (ثابت) بماند. برخلاف ادعای نویسندگان، در هیچ جایی در فیزیک که ادعا شده، و نویسندگان علاقهمندند برای آن قانونی جدید وضع کنند، نیازی به قانونی از نوعی که مطرح شده نیست.
۲. نویسندگان «طرح ایده» را با «بیان قانون» اشتباه گرفتهاند. گلمهء «قانون» در طبیعت کمابیش بر مفهومی تاریخی اطلاق میشود. اما میدانیم که کار ما در علوم طبیعی «مدلسازی» است به این معنی: ابداع تعدادی مفهوم با تعریف عملیاتی، تعریف نمادهای ریاضی مرتبط با مفهومها از مجموعه موجودات ریاضی (نردهای، بردار، تانسور، یا اسپینور)، و بیان رابطهای ریاضی میان آنها، همراه با ثابتهایی که طبیعت آن را مشخص میکند؛ چه الکترومغناطیس ماکسول باشد، چه هر مثلا «قانونی» مرتبط با الکترومغناطیس که رابطهای ریاضی است مشتق از معادلات اصلی. با این شناخت از مدل، مفهوم قانون معنی دیگری پیدا میکند متفاوت از معنای تاریخی آن. پس، تا مفهومها عملیاتی تعریف نشود، رابطهای ریاضی مبتنی بر آن برقرار نشود، و تا پاسخ هر پرسش را نشود با عدد بیان کرد نمیشود از قانونی جدید- بخوانید مدلی جدید برای درک پدیدههایی از طبیعت- صحبت کرد. نویسندگان کوشیدهاند رابطهای ریاضی برای مثلا قانون جدیدشان ابداع کنند اما کافی نیست چون مبتنی بر مفهومهایی با تعریف عملیاتی نیست و پاسخی به پرسشهایی ممکن نمیدهد تا بشود چیزی پیشبینی کرد.
۳. ندیدن آینده، یا نداشتن پاسخ برای رخدادی در آینده، ایرادِ دیگر ایدهء نویسندگان است. در مجموع، ایدهء نویسندگان، برگرفته از بخشی از روشهای علوم زیستی، غایتگرا (teleological) است: یعنی بیان توضیحی پسینی برای رخدادها بدون هیچ طرحی برای پیشبینی پدیدهای جدید. تمرکز آنها بر پدیدههایی موجود یا شناخته در فیزیک است. آن جا که از علوم زیستی مثال میآورند نظری ندارم. بر زیستشناس است که بگوید آیا این ایده گامی رو به جلو در شناخت پدیدهای زیستی است یا نه. اما هیچ مثالی در فیزیک- چه کیهانشناسی باشد چه سیارهشناسی و هستهزایی و اختر فیزیک- ندارند که به ما اطلاعاتی بیش از آن چه میدانیم بدهد؛ هیچ توانیهم نشان نمیدهند از بیان رخدادی در آینده. این ادعا که مفهومش (conceptualization) آنها کمک به درک پدیدههای اجتماعی هم میکند حرف بسیار گزافی است بی هیچ شاهد.
۴. جمعبندی اینکه شاید ایدهء نویسندگان بتواند به بخشی از علوم زیستی برای درک بهتر پدیدهها کمک کند اما هیچ چشماندازی برای ادعای آنها در کاربرد در علوم فیزیکی ندیدم.
On the roles of function and selection in evolving systems
Michael L. Wong, Carol E. Cleland , Daniel Arend Jr., Stuart Bartlett , H. James Cleaves II, Heather Demarest, Anirudh Prabhu, Jonathan I. Lunine , and Robert M. Hazen
PNAS 2023 Vol. 120 No. 43 e2310223120
https://doi.org/10.1073/pnas.2310223120
✍️ رضا منصوری
۱۴ دی ۱۴۰۳
نویسندگان مدعی قانونی جدید در علوم طبیعی هستند مبتنی بر مفهوم «اطلاعات کارکردی» (functional information) که قبلا معرفی شده. این قانون را فراگیرuniversal)) برای هر سامانهء پویا (evolving) در کیهان میدانند، چه در زیستشناسی، چه در سیارهشناسی، و چه در کیهانشناسی و اختر فیزیک و هستهزایی. صفت «evolving» را نمیشود در این بافتار برابر «فرگشتی» گرفت چون به سامانههایی هم اطلاق شده که در آنها با پدیدهای برامده (emergent) سروکار نداریم- اصلا «دشوار» هم نیستند چه رسد که پیچیده باشند تا در آن بشود انتظار برایش داشت. از طرف دیگر هم نمیشود آنها را سامانههای دینامیکی نامید که در فیزیک به معنایی دیگر بهکار میرود. پس از این اخطار مفهومی، میپردازم به نقدم از چند جهت مختلف.
۱. گزارههای اشتباه یا مبهم مقاله گزارههای پر شمار در بردارد که الزاما درست نیست. از جمله قوانین فیزیک را برای توضیح پدیدهها در کیهانشناسی، اخترفیزیک، و سیارهشناسی و هستهزایی ناکارامد میداند که درست نیست. تصور نویسندگان از کیهان همان تصور سادهء سه بعدی ترمودیناکی است. تعجب میکنند که چطور در کیهان ساختار ایجاد میشود که به معنی کاهش انتروپی و افزایش اطلاعات یا به قول نویسندگان افزایش پیچیدگی است. متوجه نیستند که عالم با هندسهء چهاربعدیاش در چارچوب ترمودینامیک سامانهای بسته است؛ «بیرون» ندارد که سامانهای باز بشود تلقیاش کرد؛ اشتباهی که در کیهانشناسی نانسبیتی شایع است. پس هر تغییری در انتروپی زیرسامانههای داخل عالم به معنی تغییری متقابل در محیط ساختار است تا انتروپی کل صفر (ثابت) بماند. برخلاف ادعای نویسندگان، در هیچ جایی در فیزیک که ادعا شده، و نویسندگان علاقهمندند برای آن قانونی جدید وضع کنند، نیازی به قانونی از نوعی که مطرح شده نیست.
۲. نویسندگان «طرح ایده» را با «بیان قانون» اشتباه گرفتهاند. گلمهء «قانون» در طبیعت کمابیش بر مفهومی تاریخی اطلاق میشود. اما میدانیم که کار ما در علوم طبیعی «مدلسازی» است به این معنی: ابداع تعدادی مفهوم با تعریف عملیاتی، تعریف نمادهای ریاضی مرتبط با مفهومها از مجموعه موجودات ریاضی (نردهای، بردار، تانسور، یا اسپینور)، و بیان رابطهای ریاضی میان آنها، همراه با ثابتهایی که طبیعت آن را مشخص میکند؛ چه الکترومغناطیس ماکسول باشد، چه هر مثلا «قانونی» مرتبط با الکترومغناطیس که رابطهای ریاضی است مشتق از معادلات اصلی. با این شناخت از مدل، مفهوم قانون معنی دیگری پیدا میکند متفاوت از معنای تاریخی آن. پس، تا مفهومها عملیاتی تعریف نشود، رابطهای ریاضی مبتنی بر آن برقرار نشود، و تا پاسخ هر پرسش را نشود با عدد بیان کرد نمیشود از قانونی جدید- بخوانید مدلی جدید برای درک پدیدههایی از طبیعت- صحبت کرد. نویسندگان کوشیدهاند رابطهای ریاضی برای مثلا قانون جدیدشان ابداع کنند اما کافی نیست چون مبتنی بر مفهومهایی با تعریف عملیاتی نیست و پاسخی به پرسشهایی ممکن نمیدهد تا بشود چیزی پیشبینی کرد.
۳. ندیدن آینده، یا نداشتن پاسخ برای رخدادی در آینده، ایرادِ دیگر ایدهء نویسندگان است. در مجموع، ایدهء نویسندگان، برگرفته از بخشی از روشهای علوم زیستی، غایتگرا (teleological) است: یعنی بیان توضیحی پسینی برای رخدادها بدون هیچ طرحی برای پیشبینی پدیدهای جدید. تمرکز آنها بر پدیدههایی موجود یا شناخته در فیزیک است. آن جا که از علوم زیستی مثال میآورند نظری ندارم. بر زیستشناس است که بگوید آیا این ایده گامی رو به جلو در شناخت پدیدهای زیستی است یا نه. اما هیچ مثالی در فیزیک- چه کیهانشناسی باشد چه سیارهشناسی و هستهزایی و اختر فیزیک- ندارند که به ما اطلاعاتی بیش از آن چه میدانیم بدهد؛ هیچ توانیهم نشان نمیدهند از بیان رخدادی در آینده. این ادعا که مفهومش (conceptualization) آنها کمک به درک پدیدههای اجتماعی هم میکند حرف بسیار گزافی است بی هیچ شاهد.
۴. جمعبندی اینکه شاید ایدهء نویسندگان بتواند به بخشی از علوم زیستی برای درک بهتر پدیدهها کمک کند اما هیچ چشماندازی برای ادعای آنها در کاربرد در علوم فیزیکی ندیدم.
PNAS
On the roles of function and selection in evolving systems | PNAS
Physical laws—such as the laws of motion, gravity, electromagnetism, and thermodynamics—codify
the general behavior of varied macroscopic natural s...
the general behavior of varied macroscopic natural s...
رسول جعفریان و مفهوم علم در دورهء اسلامی
به مناسبت رونمایی از کتاب
آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی،
گفتگوی رسول جعفریان با حامد زارع، انتشارات روزنه. تهران- ۱۴۰۳
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳
rmansouri.ir
رسول جعفریان، تربیتیافتهء حوزه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، تنها کسی است که میشناسم در باب مفهوم علم در دورهء اسلامی پژوهیده است؛ بیشتر در دورهء طلایی اسلام و قدری هم در دورهء صفویه. گفتارهای او در باب نقش غالب خرافات در دوران اسلامی- که در این کتاب از ترکیب «شبه علم» برای آن یاد میکند- واکنشهای شدید بههمراه داشته، که در این دوران غلبهء اسلام سیاسی طبیعی است. من این گفتارها را ناشی از اشراف او به متون تاریخی میدانم که بهقطع ارزش توجه دارد. پژوهشهای او از جنس پژوهشهای موردی مرسوم در تاریخ علم نیست که نشود آن را از جنس تاریخ اندیشه دانست؛ مطالعات او معمولا موردی است و همین کار او را برجسته و یگانه کرده.
https://telegra.ph/رسول-جعفریان-و-مفهوم-علم-در-دورهء-اسلامی-01-10
به مناسبت رونمایی از کتاب
آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی،
گفتگوی رسول جعفریان با حامد زارع، انتشارات روزنه. تهران- ۱۴۰۳
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳
rmansouri.ir
رسول جعفریان، تربیتیافتهء حوزه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، تنها کسی است که میشناسم در باب مفهوم علم در دورهء اسلامی پژوهیده است؛ بیشتر در دورهء طلایی اسلام و قدری هم در دورهء صفویه. گفتارهای او در باب نقش غالب خرافات در دوران اسلامی- که در این کتاب از ترکیب «شبه علم» برای آن یاد میکند- واکنشهای شدید بههمراه داشته، که در این دوران غلبهء اسلام سیاسی طبیعی است. من این گفتارها را ناشی از اشراف او به متون تاریخی میدانم که بهقطع ارزش توجه دارد. پژوهشهای او از جنس پژوهشهای موردی مرسوم در تاریخ علم نیست که نشود آن را از جنس تاریخ اندیشه دانست؛ مطالعات او معمولا موردی است و همین کار او را برجسته و یگانه کرده.
https://telegra.ph/رسول-جعفریان-و-مفهوم-علم-در-دورهء-اسلامی-01-10
Telegraph
رسول جعفریان و مفهوم علم در دورهء اسلامی
به مناسبت رونمایی از کتاب آفاق دانایی در سپهر تمدن اسلامی، گفتگوی رسول جعفریان با حامد زارع انتشارات روزنه. تهران- ۱۴۰۳ رسول جعفریان، تربیتیافتهء حوزه، استاد تاریخ دانشگاه تهران، تنها کسی است که میشناسم در باب مفهوم علم در دورهء اسلامی پژوهیده است؛ بیشتر…
پروژه بیرونی- فرهنگان
پاکیزگی- ۳۷
اصل کمترین کنش در صنعت نشر
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20070/اصل-کمترین-کنش-در-صنعت-نشر
اصل بنیادی در تهیهء محتوای نوشتاری آن است که مخاطبِ کمترین زحمت را برای درک اطلاعات منتقل شده بکشد. این را اصل کمترین کنش در تولید محتوا مینامیم! این کنش معطوف به مخاطب است نه تهیهکنندهء محتوا. تهیهکننده- چه فرد چه جمع و چه شخصیت حقوقی- باید بیشترین زحمت را بکشد تا مخاطب کمترین کنش را برای درک آن لازم داشته باشد. توجه داشته باشید برای تهیهء کتاب یک یا چند نفر زحمت میکشند اما تعداد مخاطبان هزارها و گاهی صدها هزار نفر است. این یعنی صنعتی شدن تولید محتوا. انسان خردمند فراگرفتهْ رشد و توسعه هنگامی محقق میشود که زحمت از دوش صدها هزار انسان برداشته شود و بر دوش تعدادی اندک گذاشته شود تا انرژی جامعه برای تأمین نیازِ فرایندِ توسعه آزاد شود. هدف ما در پروژهء بیرونی توجه به این اصل و کوشش در جهت صنعتی کردن تولید محتوا و ظرفیتسازی برای آن است!
پاکیزگی- ۳۷
اصل کمترین کنش در صنعت نشر
✍️ رضا منصوری
جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳
https://tidycontent.farhangan.ir/Post/20070/اصل-کمترین-کنش-در-صنعت-نشر
اصل بنیادی در تهیهء محتوای نوشتاری آن است که مخاطبِ کمترین زحمت را برای درک اطلاعات منتقل شده بکشد. این را اصل کمترین کنش در تولید محتوا مینامیم! این کنش معطوف به مخاطب است نه تهیهکنندهء محتوا. تهیهکننده- چه فرد چه جمع و چه شخصیت حقوقی- باید بیشترین زحمت را بکشد تا مخاطب کمترین کنش را برای درک آن لازم داشته باشد. توجه داشته باشید برای تهیهء کتاب یک یا چند نفر زحمت میکشند اما تعداد مخاطبان هزارها و گاهی صدها هزار نفر است. این یعنی صنعتی شدن تولید محتوا. انسان خردمند فراگرفتهْ رشد و توسعه هنگامی محقق میشود که زحمت از دوش صدها هزار انسان برداشته شود و بر دوش تعدادی اندک گذاشته شود تا انرژی جامعه برای تأمین نیازِ فرایندِ توسعه آزاد شود. هدف ما در پروژهء بیرونی توجه به این اصل و کوشش در جهت صنعتی کردن تولید محتوا و ظرفیتسازی برای آن است!
tidycontent.farhangan.ir
پاکیزگی محتوا | اصل کمترین کنش در صنعت نشر
مجله فرهنگان با محوریت کتاب و کتابخوانی شکل گرفته است. در این راستا تلاش میکنیم تا علاقه به کتاب را در مخاطبان بیدار کنیم و عاشقان کتاب را به مطالب دلخواهشان برسانیم. این مطالب در دستهبندیهای مختلف ارائه شدهاند و هر کسی به فراخور موضوعات موردعلاقهاش…
مفاهیم و گزارههای علوم انسانی با نگاه تحولی
(تقریری بر مباحث مطرح شده در پژوهشکدهٔ تحول علوم انسانی دانشگاه شیراز)
سید محمد رضا تقوی
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، بهار ۱۴۰۳، ۳۵۹ صفحه.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳
rmansouri.ir
پژوهشگاهْ کتاب را بهلطف برایم فرستاد. عنوان برانگیزاننده بود گرچه قدری عجیب. مشتاق بودم نتیجهء مباحث مطرح شده در دانشگاه شیراز را بدانم. فهرست مطالب را که دیدم عجیب بودنش شدت گرفت و به سمت نشانههایی از توهم رفتم. بخشی را که خواندم متوجه شدم توهم عمیق است. آنگونه که گاهی گزارهها یا واژههایی مدرننما بهکار رفته، اما مضمون و محتوای مطالب- و لابد تصور و تفکر نویسنده، شرکتکنندگان در بحثها، و نیز مسؤولان انتشار- از دوران سلجوقیان جلوتر نیامده؛ مانده در تاریخاند و بیخبر از تحولات یکصد وپنجاه سالهء علوم انسانی در جهان. کتاب اصلا نقدپذیر نیست اما آموزندهاست برای شناخت بهتر منسوخ بودن تفکری که متاسفانه بر دانشگاههای ما هم دارد حاکم میشود. چند نمونه از واژگان کتاب و گزارههای آن که عینا نقل میشود:
🔹 کتاب ۱۶ گفتار دارد و هر گفتار بین ۳ تا ۱۴ «تبیین». نمونه:
▪️ تبیین ۳ از گفتار اول: نسبت عالم غیب با انسان
▪️ تبیین ۸ از گفتار اول: مبادی علوم انسانی در زیست بوم ما باید مبتنی بر تجربه و عقل و وحی با مؤلفههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی باشد
▪️ تبیین ۲ از گفتار دوم: نسبت علم حصولی و علم حضوری
▪️ تبیین ۷ از گفتار دوم: حس و عقل و قلب باید متقوم به هم تحلیل شوند
▪️ تبیین ۳ از گفتار سوم: وحدت و کثرت در دیدگاه اصالت امام
▪️ تبیین ۲ از گفتار پنجم: چیستی حرکت در منطق اصالت ولایت
▪️ تبیین ۱۲ از گفتار هشتم: ارتباط سه منطق فقاهت، علوم و اجرا با یکدیگر
▪️و ...
🔹 گزارههایی نمونه برگرفته از متن کتاب
▪️ از ابتدای تبیین ۱۲ از گفتار هشتم، ص ۱۴۲:
پاسخ: هرچه منطق دقیقتر و جامعتر، ساری و جاری باشد، دامنهٔ حضور دین در جامعه بیشتر خواهد بود. محدودیت جریان دین در جامعه، بستگی تام به ظرفیت پذیرش جامعه دارد که آن نیز به ظرفیت عقلانیت و منطق عقلانیت جامعه است. نکته دیگر اینکه منطقهای گذشته همگی میتوانند زمینهساز رشد نیاز جامعه برای دستیابی به منطق و ساخت مختار آن باشد. حتی رشد منطق در غرب نیز بسترهای رشد ادراک و فهم را در جوامع اسلامی ایجاد کرده است تا آنها نیز بتوانند برای ایجاد توازن در عرصهٔ عقلانیت، به تولید مفاهیم پایهٔ منطقی بپردازند و منطق جدید را تولید کنند.
▪️ نمونهای دیگرِ از تبیین ۱ گفتار ۱۲:
الف) علوم انسانی اسلامی واقعیت را اعم از واقعیت غیب و مشهود میداند، در صورتیکه علوم انسانی رایج آنرا در واقعیت مشهود خلاصه میکند؛ بنابراین، به طور منطقی، توجه به عالم غیب و شهود قاعدتاً برای انسان تجربهء گستردهتری را به دنبال خواهد آورد تا توجه صرف به نشئه مادی حیات.
دیگر نه کلامی لازم است نه توانی هست برای تفصیل. حالا درک میکنم چطور بعضی همکاران که تخصصی بسیار جدی در موضوعی علمی دارند در آن دانشگاه افسرده شدهاند. اما آنها را نمیبخشم چطور توانستهاند در مورد این جهل یا شیادی سکوت کنند. در این سالها چه میکردید؟ عجب جهل مرکبی دانشگاه را فراگرفته! باز هم سکوت؟ اینگونه مفهوم دانشگاه را به لجن کشدهاید؟ اینگونه جوانان جویای علم و باهوش ما را به مسلخ میبرید؟ نابودشان میکنید؟
برای نسلهای بعد مینویسم: دردی که امروز با دیدن این مثلاکتاب از دانشگاهی مثلامعتبر در ایران کنونی، و شنیدن همزمان خبر هزینهء ۵۰۰ میلیارد دلاری برای هوش مصنوعی (دقت: ۲۰ درصد بیشتر از کل تولید ناخالص ملی ایران) در ایالات متحده، کشیدم آن چنان است که شما هم صد سال پس از امروز حساش خواهید کرد! بدانید با چه دردی ساختهایم!
(تقریری بر مباحث مطرح شده در پژوهشکدهٔ تحول علوم انسانی دانشگاه شیراز)
سید محمد رضا تقوی
پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، بهار ۱۴۰۳، ۳۵۹ صفحه.
✍️ رضا منصوری
جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳
rmansouri.ir
پژوهشگاهْ کتاب را بهلطف برایم فرستاد. عنوان برانگیزاننده بود گرچه قدری عجیب. مشتاق بودم نتیجهء مباحث مطرح شده در دانشگاه شیراز را بدانم. فهرست مطالب را که دیدم عجیب بودنش شدت گرفت و به سمت نشانههایی از توهم رفتم. بخشی را که خواندم متوجه شدم توهم عمیق است. آنگونه که گاهی گزارهها یا واژههایی مدرننما بهکار رفته، اما مضمون و محتوای مطالب- و لابد تصور و تفکر نویسنده، شرکتکنندگان در بحثها، و نیز مسؤولان انتشار- از دوران سلجوقیان جلوتر نیامده؛ مانده در تاریخاند و بیخبر از تحولات یکصد وپنجاه سالهء علوم انسانی در جهان. کتاب اصلا نقدپذیر نیست اما آموزندهاست برای شناخت بهتر منسوخ بودن تفکری که متاسفانه بر دانشگاههای ما هم دارد حاکم میشود. چند نمونه از واژگان کتاب و گزارههای آن که عینا نقل میشود:
🔹 کتاب ۱۶ گفتار دارد و هر گفتار بین ۳ تا ۱۴ «تبیین». نمونه:
▪️ تبیین ۳ از گفتار اول: نسبت عالم غیب با انسان
▪️ تبیین ۸ از گفتار اول: مبادی علوم انسانی در زیست بوم ما باید مبتنی بر تجربه و عقل و وحی با مؤلفههای هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی باشد
▪️ تبیین ۲ از گفتار دوم: نسبت علم حصولی و علم حضوری
▪️ تبیین ۷ از گفتار دوم: حس و عقل و قلب باید متقوم به هم تحلیل شوند
▪️ تبیین ۳ از گفتار سوم: وحدت و کثرت در دیدگاه اصالت امام
▪️ تبیین ۲ از گفتار پنجم: چیستی حرکت در منطق اصالت ولایت
▪️ تبیین ۱۲ از گفتار هشتم: ارتباط سه منطق فقاهت، علوم و اجرا با یکدیگر
▪️و ...
🔹 گزارههایی نمونه برگرفته از متن کتاب
▪️ از ابتدای تبیین ۱۲ از گفتار هشتم، ص ۱۴۲:
پاسخ: هرچه منطق دقیقتر و جامعتر، ساری و جاری باشد، دامنهٔ حضور دین در جامعه بیشتر خواهد بود. محدودیت جریان دین در جامعه، بستگی تام به ظرفیت پذیرش جامعه دارد که آن نیز به ظرفیت عقلانیت و منطق عقلانیت جامعه است. نکته دیگر اینکه منطقهای گذشته همگی میتوانند زمینهساز رشد نیاز جامعه برای دستیابی به منطق و ساخت مختار آن باشد. حتی رشد منطق در غرب نیز بسترهای رشد ادراک و فهم را در جوامع اسلامی ایجاد کرده است تا آنها نیز بتوانند برای ایجاد توازن در عرصهٔ عقلانیت، به تولید مفاهیم پایهٔ منطقی بپردازند و منطق جدید را تولید کنند.
▪️ نمونهای دیگرِ از تبیین ۱ گفتار ۱۲:
الف) علوم انسانی اسلامی واقعیت را اعم از واقعیت غیب و مشهود میداند، در صورتیکه علوم انسانی رایج آنرا در واقعیت مشهود خلاصه میکند؛ بنابراین، به طور منطقی، توجه به عالم غیب و شهود قاعدتاً برای انسان تجربهء گستردهتری را به دنبال خواهد آورد تا توجه صرف به نشئه مادی حیات.
دیگر نه کلامی لازم است نه توانی هست برای تفصیل. حالا درک میکنم چطور بعضی همکاران که تخصصی بسیار جدی در موضوعی علمی دارند در آن دانشگاه افسرده شدهاند. اما آنها را نمیبخشم چطور توانستهاند در مورد این جهل یا شیادی سکوت کنند. در این سالها چه میکردید؟ عجب جهل مرکبی دانشگاه را فراگرفته! باز هم سکوت؟ اینگونه مفهوم دانشگاه را به لجن کشدهاید؟ اینگونه جوانان جویای علم و باهوش ما را به مسلخ میبرید؟ نابودشان میکنید؟
برای نسلهای بعد مینویسم: دردی که امروز با دیدن این مثلاکتاب از دانشگاهی مثلامعتبر در ایران کنونی، و شنیدن همزمان خبر هزینهء ۵۰۰ میلیارد دلاری برای هوش مصنوعی (دقت: ۲۰ درصد بیشتر از کل تولید ناخالص ملی ایران) در ایالات متحده، کشیدم آن چنان است که شما هم صد سال پس از امروز حساش خواهید کرد! بدانید با چه دردی ساختهایم!