tgoop.com »
United States »
📚کانال اطلاع رسانی فصلنامه مطالعات نقد زبانی و ادبی& انتشارات رخسار صبح » Telegram Web
Forwarded from ادبیاتی📚
ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانهی اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
#حافظ
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهی عالم دوام ما
چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما
ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفهای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
حافظ ز دیده دانهی اشکی همیفشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما
#حافظ
Forwarded from بارین 🖋
کمی از چشمم دور شو
تا رنگها را تشخیص دهم
حجم هستی را ببینم
و قانع شوم زمین گرد است
🍃🍃🍃
#نزار_قبانی
@barinpoem
تا رنگها را تشخیص دهم
حجم هستی را ببینم
و قانع شوم زمین گرد است
🍃🍃🍃
#نزار_قبانی
@barinpoem
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
داوری ِ عارفانهی سپهری
سهراب سپهری در منظومهی بلند صدای پای آب، میگوید:
من نمیخندم اگر بادکنک، میترکد
و نمیخندم اگر فلسفهای، ماه را نصف کند.
سهراب، از جملهی شاعرانی است که حس و حالی عارفانه دارد. اهمیت شعر او از این منظر در این است که زبانی تازه برای بیان مفاهیم عارفانهی خویش یافته است. او به پیروی از عارفان، از اینکه پا به راه جَدل بگذارد، پرهیز میکند؛ حتی با جدال ِ احسن، که سفارش پیامبر اسلام در مواجهه با دگراندیشان است نیز، میانهای ندارد. او احساس میکند گفتوگوهایی که رنگ و بوی چون و چرا بدهد، راه به بیراهه میبرد و سبب هدردادن وقت ِ خوشی میشود که باید هدف ِ زندگی باشد.
اینکه او میگويد:
و نمیخندم اگر فلسفهای، ماه را نصف کند.
مستعد چندین معنی است. بهعبارت دیگر میتوان سخن سپهری را از این مناظر، دید و تعبیر کرد:
۱- پارهای از پیروان دین اسلام با اشاره به آیهی وَانشَقّ القَمر معتقد به قدرت اعجازآمیز او هستند و میگویند: پیامبر با انگشتش، ماه را به دو نیمهی برابر بخش کرد.
او در اشاره به این باور دینی میگوید: من بر باور این پیروان، نمیخندم چون چنین ادعایی بر پایهی نگاه ِ دروندینی آنان است و از آنجا که مبنای چنین نگاهی بر شیفتگی و تسلیم محض در برابر ادعاهای ارباب ادیان است، بحث و جدل بیفایده است و بنا بر این بر باوری که محصول فهم زمانه باشد، نمیخندم.
۲- یک معنای دور هم دارد: نصف از مصدر انصاف است. انصاف یعنی اعتدال.
پس از منظر زبانشناسی اگر کسی ادعا کرد که میتواند با نگاه خودش به هستی، اعتدال بدهد بر این ادعا هم نمیخندم.
۳- سهراب نگاهی عرفانی به هستی دارد و همانگونه که برای نگاه خودش و خطکش و ترازویی که در دست دارد، ارزش و اعتبار و وزن، قائل است، برای فلسفه و دوستداران روش استدلالی هم، اعتبار قائل است.
بر این پایه میگوید اگر کسی با چون و چراهای فلسفی، ادعای شقالقمر کرد، بر او خرده نمیگیرم و بر ادعایش نمیخندم زیرا او از منظری به موضوع نگاه کرده که من نکردهام؛ پس چرا بخندم؟
این سخن، در عین حال مهر تأییدی است بر قانون نسبیت اینشتین.
۴- یک معنای ایهامی هم دارد یعنی اگر کسی ماه را مَه خواند، بگذار بخواند.
این معنا ناظر بر پذیرش خوانشها و قرائتهای گوناگون از متن است. از نظر سپهری، پذیرش داوری دیگرانی که از مناظری دیگر به واقعیت نگاه کردهاند، تا زمانی که مانع دید و داوری دیگران نشوند، نه تنها خللی در معنا ایجاد نمیکند که تازیانهی تکامل هم هست.
سپهری، جایی دیگر هم گفته بود:
آب، بی فلسفه میخوردم
توت، بی دانش میچیدم
او بر این باور است که باید از چون و چراهای رهزن که لذت ِ بهرهبردن از نگاه و زندگیکردن در حوضچهی اکنون را از آدمی میگیرند، پرهیز کرد؛ چنانکه بدون آلودهکردن ذهن با چون و چراها، باید آب خورد، توت چید و زندگی کرد، زیرا کار ِ ما نیست شناسایی ِ راز ِ گُل ِ سرخ،
بنا بر این باید در افسون ِ گل ِ سرخ، شناور شویم و از زندگی در حال، لذت ببریم.
م. فرهنگ ۱۴۰۳/۱۲/۹
🪷🪷
C᭄❁࿇༅══════┅─
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
سهراب سپهری در منظومهی بلند صدای پای آب، میگوید:
من نمیخندم اگر بادکنک، میترکد
و نمیخندم اگر فلسفهای، ماه را نصف کند.
سهراب، از جملهی شاعرانی است که حس و حالی عارفانه دارد. اهمیت شعر او از این منظر در این است که زبانی تازه برای بیان مفاهیم عارفانهی خویش یافته است. او به پیروی از عارفان، از اینکه پا به راه جَدل بگذارد، پرهیز میکند؛ حتی با جدال ِ احسن، که سفارش پیامبر اسلام در مواجهه با دگراندیشان است نیز، میانهای ندارد. او احساس میکند گفتوگوهایی که رنگ و بوی چون و چرا بدهد، راه به بیراهه میبرد و سبب هدردادن وقت ِ خوشی میشود که باید هدف ِ زندگی باشد.
اینکه او میگويد:
و نمیخندم اگر فلسفهای، ماه را نصف کند.
مستعد چندین معنی است. بهعبارت دیگر میتوان سخن سپهری را از این مناظر، دید و تعبیر کرد:
۱- پارهای از پیروان دین اسلام با اشاره به آیهی وَانشَقّ القَمر معتقد به قدرت اعجازآمیز او هستند و میگویند: پیامبر با انگشتش، ماه را به دو نیمهی برابر بخش کرد.
او در اشاره به این باور دینی میگوید: من بر باور این پیروان، نمیخندم چون چنین ادعایی بر پایهی نگاه ِ دروندینی آنان است و از آنجا که مبنای چنین نگاهی بر شیفتگی و تسلیم محض در برابر ادعاهای ارباب ادیان است، بحث و جدل بیفایده است و بنا بر این بر باوری که محصول فهم زمانه باشد، نمیخندم.
۲- یک معنای دور هم دارد: نصف از مصدر انصاف است. انصاف یعنی اعتدال.
پس از منظر زبانشناسی اگر کسی ادعا کرد که میتواند با نگاه خودش به هستی، اعتدال بدهد بر این ادعا هم نمیخندم.
۳- سهراب نگاهی عرفانی به هستی دارد و همانگونه که برای نگاه خودش و خطکش و ترازویی که در دست دارد، ارزش و اعتبار و وزن، قائل است، برای فلسفه و دوستداران روش استدلالی هم، اعتبار قائل است.
بر این پایه میگوید اگر کسی با چون و چراهای فلسفی، ادعای شقالقمر کرد، بر او خرده نمیگیرم و بر ادعایش نمیخندم زیرا او از منظری به موضوع نگاه کرده که من نکردهام؛ پس چرا بخندم؟
این سخن، در عین حال مهر تأییدی است بر قانون نسبیت اینشتین.
۴- یک معنای ایهامی هم دارد یعنی اگر کسی ماه را مَه خواند، بگذار بخواند.
این معنا ناظر بر پذیرش خوانشها و قرائتهای گوناگون از متن است. از نظر سپهری، پذیرش داوری دیگرانی که از مناظری دیگر به واقعیت نگاه کردهاند، تا زمانی که مانع دید و داوری دیگران نشوند، نه تنها خللی در معنا ایجاد نمیکند که تازیانهی تکامل هم هست.
سپهری، جایی دیگر هم گفته بود:
آب، بی فلسفه میخوردم
توت، بی دانش میچیدم
او بر این باور است که باید از چون و چراهای رهزن که لذت ِ بهرهبردن از نگاه و زندگیکردن در حوضچهی اکنون را از آدمی میگیرند، پرهیز کرد؛ چنانکه بدون آلودهکردن ذهن با چون و چراها، باید آب خورد، توت چید و زندگی کرد، زیرا کار ِ ما نیست شناسایی ِ راز ِ گُل ِ سرخ،
بنا بر این باید در افسون ِ گل ِ سرخ، شناور شویم و از زندگی در حال، لذت ببریم.
م. فرهنگ ۱۴۰۳/۱۲/۹
🪷🪷
C᭄❁࿇༅══════┅─
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۶ خرداد زادروز شیوا مقانلو
(زاده ۶ خرداد ۱۳۵۴ مشهد) نویسنده، مترجم، منتقد و استاد دانشگاه
او در سال ۱۳۸۰ از دانشگاه هنر "دانشکده سینما و تئاتر" و در گرایش تدوین فارغالتحصیل شد. همان سال به عنوان نفر اول آزمون سراسری کارشناسی، در گروه هنر، به ادامه تحصیل در رشته سینما در همان دانشکده پرداخت و در سال ۱۳۸۲ با ارائه پایاننامهای با موضوع «پست فمینیسم و سینما» فارغ التحصیل شد. چندی بعد نیز با رتبه یک "بخش مصاحبه" آزمون دکتری رشته فلسفه هنر، دانشگاه آزاد تهران واحد علوم و تحقیقات، قبول شد اما به خاطر مطلوب ندیدن شرایط آموزشی از ادامه دکتری انصراف داد.
او پس از فارغ التحصیلی، به عنوان استاد پاره وقت با دانشگاههای هنر و سوره تهران نیز همکاری داشته و در رشتههای تحلیل فیلم، تحلیل فیلمنامه، مکاتب ادبی جهان و داستاننویسی تدریس کرده است. همچنین این رشتهها و حوزههای مشابه را در مؤسسات خصوصی معتبر و نیز ورکشاپ ها و کلاسهای اموزشی تخصصی در شهرستانهای مختلف ایران آموزش داده است.
وی نویسندگی و پژوهش چند برنامه سینمایی تخصصی در صداوسیما را بر عهده داشته است (از جمله «سینما ۵» برای شبکه ۵ و «سینمای کلاسیک» برای شبکه نمایش).
او به شکلی گزیده با نشریات تخصصی حوزهای سینما و ادبیات نیز فعالیت دارد. برخی داستانهای کوتاهش تاکنون به زبانهای انگلیسی، لهستانی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه و در مجلات کشورهای میزبان چاپ شدهاند.
از او تاکنون بیش از ۴۰ کتاب با ناشران نیماژ، ققنوس، چشمه، کتابسرای تندیس، مرکز، ثالث، بیدگل، ویدا، بازتاب نگار، پریان، سمت، دیگر و سفیدسار به بازار ایران آمده است.
وی مبدع طرح تورهای کتابخوانی در شهرهای مختلف ایران است و در این طرح به شهرها و استانهای مختلف کشور سفر میکند و در کنار ارتباط مستقیم و رو در رو با مخاطبان و آگاه شدن از نقدها و نظراتشان به برگزاری کارگاه های آموزشی هم می پردازد.
شیوا مقانلو در حال حاضر به عنوان دبیر بخش ادبیات خارجی نشر نیماژ فعالیت میکند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D9%88%D8%A7_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شیوا_مقانلو
۶ خرداد زادروز شیوا مقانلو
(زاده ۶ خرداد ۱۳۵۴ مشهد) نویسنده، مترجم، منتقد و استاد دانشگاه
او در سال ۱۳۸۰ از دانشگاه هنر "دانشکده سینما و تئاتر" و در گرایش تدوین فارغالتحصیل شد. همان سال به عنوان نفر اول آزمون سراسری کارشناسی، در گروه هنر، به ادامه تحصیل در رشته سینما در همان دانشکده پرداخت و در سال ۱۳۸۲ با ارائه پایاننامهای با موضوع «پست فمینیسم و سینما» فارغ التحصیل شد. چندی بعد نیز با رتبه یک "بخش مصاحبه" آزمون دکتری رشته فلسفه هنر، دانشگاه آزاد تهران واحد علوم و تحقیقات، قبول شد اما به خاطر مطلوب ندیدن شرایط آموزشی از ادامه دکتری انصراف داد.
او پس از فارغ التحصیلی، به عنوان استاد پاره وقت با دانشگاههای هنر و سوره تهران نیز همکاری داشته و در رشتههای تحلیل فیلم، تحلیل فیلمنامه، مکاتب ادبی جهان و داستاننویسی تدریس کرده است. همچنین این رشتهها و حوزههای مشابه را در مؤسسات خصوصی معتبر و نیز ورکشاپ ها و کلاسهای اموزشی تخصصی در شهرستانهای مختلف ایران آموزش داده است.
وی نویسندگی و پژوهش چند برنامه سینمایی تخصصی در صداوسیما را بر عهده داشته است (از جمله «سینما ۵» برای شبکه ۵ و «سینمای کلاسیک» برای شبکه نمایش).
او به شکلی گزیده با نشریات تخصصی حوزهای سینما و ادبیات نیز فعالیت دارد. برخی داستانهای کوتاهش تاکنون به زبانهای انگلیسی، لهستانی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه و در مجلات کشورهای میزبان چاپ شدهاند.
از او تاکنون بیش از ۴۰ کتاب با ناشران نیماژ، ققنوس، چشمه، کتابسرای تندیس، مرکز، ثالث، بیدگل، ویدا، بازتاب نگار، پریان، سمت، دیگر و سفیدسار به بازار ایران آمده است.
وی مبدع طرح تورهای کتابخوانی در شهرهای مختلف ایران است و در این طرح به شهرها و استانهای مختلف کشور سفر میکند و در کنار ارتباط مستقیم و رو در رو با مخاطبان و آگاه شدن از نقدها و نظراتشان به برگزاری کارگاه های آموزشی هم می پردازد.
شیوا مقانلو در حال حاضر به عنوان دبیر بخش ادبیات خارجی نشر نیماژ فعالیت میکند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D9%88%D8%A7_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88
🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شیوا_مقانلو
Forwarded from حکایتی و اشارتی
تقریباً ناگهانی، خواست بداند آیا لئوپولدینه خوشبخت است؟
لئوپولدینه به روبروی خود چشم دوخت. بعد آهسته گفت: گمان میکنم هستم به خصوص اینکه آزادم، آزادی را همیشه بیشتر از هر چیزی دوست داشتم، به کسی وابسته نیستم، مثل یک مرد.
ویلی گفت: شکر خدا این تنها چیز مردانهای است که در تو وجود دارد.
#بازی_در_سپیدهدم_و_رویا
بازی در سپیده دم
لئوپولدینه به روبروی خود چشم دوخت. بعد آهسته گفت: گمان میکنم هستم به خصوص اینکه آزادم، آزادی را همیشه بیشتر از هر چیزی دوست داشتم، به کسی وابسته نیستم، مثل یک مرد.
ویلی گفت: شکر خدا این تنها چیز مردانهای است که در تو وجود دارد.
#بازی_در_سپیدهدم_و_رویا
بازی در سپیده دم
Forwarded from Bahman zandi زبان شناسی اجتماعی
منبعی برای دوستداران نامهای نو و ریشهدار
در سالهای اخیر، به خاطر تمایزطلبی والدین ایرانی، مهمترین اصل مورد توجه در نامگذاری، «بیهمتائی» (uniqueness) و منحصر به فرد بودن نامهاست. بیشتر خانوادههای امروزی تلاش میکنند نامی برای فرزند خود انتخاب کنند که دست کم در میان بستگانِ نزدیک آنها وجود نداشته باشد. هر چه این نام، نامأنوستر باشد، شخص، بیشتر احساس متفاوت بودن میکند. این گرایش اکنون به اوج خود رسیده است، به گونهای که برای بسیاری از خانوادهها، اصل بر این است که نام فرزندشان فقط به اصطلاح تک و منحصر به فرد باشد و چندان به معنای آن اهمیت نمیدهند.
در حال حاضر، شدت گرایش به نوجوئی، به «آوامحوریِ افراطی» منجر شده و اساساً «معنا» را تا حد زیادی به کناری نهاده است. این افراط به حدی رسیده که با شنیدن بسیاری از نامهای جدید، نه میتوان جنسیت فرد را تشخیص داد و نه میتوان تلفظ و معنا و خاستگاه آن واژه را دریافت. به این ترتیب، هدف و کارکرد اصلی نامگذاری کاملا فراموش شده و نامها به ابزاری برای نمایش تبدیل گردیدهاند.
اصل نوجوئی و نوگرائی، نیازی طبیعی و ارزشمند است که در ذات انسانها وجود دارد. هدف ما در این کتاب این بود که چه کنیم در عین توجه به این گرایش عمومی، امکان استفاده از نامهای اصیل و ریشهدار را برای دوستداران نوگرائی فراهم کنیم.
این اثر دارای دو بخش است: در بخش اول که به "نام شناسی" مربوط است به این موضوع پرداخته میشود که چه عواملی از دیدگاه آوائی، معنائی و صرفی در انتخاب نامها توسط مردم تأثیرگذار است. در این بخش، سه مفهوم: "خوش آوائی"، "معنای نمادین" و "تیره سازی"، با ذکر نمونههای بسیار توضیح داده میشود.
بخش دوم این کتاب به "نام گزینی" اختصاص دارد و شامل فهرستی است از مهمترین واژههای زبان تبری که ظرفیت بهکارگیری در نامگذاری را دارند. این نامها در سه دسته تنظیم شدهاند: نامهای دخترانه، نامهای پسرانه و نامهای عمومی.
منظور از نامهای عمومی، واژههائی است که میتواند برای نامگذاری هر چیز و هر مکانی به کار رود؛ از نام اماکن مانند: کوچهها، خیابانها، مجتمعهای مسکونی، شرکتها، فروشگاهها و همچنین محصولات تجاری و کالاها گرفته تا نامهای فرهنگی و هنری مانند: کتابفروشیها، جشنها و جشنوارهها، فیلمها و نمایشها و تولیدات رادیوئی و تلویزیونی.
- در همه بخشهای این کتاب تلاش شده تا دیدگاههای مطرح شده در آن، با مبانی علم زبانشناسی سازگار باشد.
این کتاب از امروز به همت انتشارات "میرماه" در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
در سالهای اخیر، به خاطر تمایزطلبی والدین ایرانی، مهمترین اصل مورد توجه در نامگذاری، «بیهمتائی» (uniqueness) و منحصر به فرد بودن نامهاست. بیشتر خانوادههای امروزی تلاش میکنند نامی برای فرزند خود انتخاب کنند که دست کم در میان بستگانِ نزدیک آنها وجود نداشته باشد. هر چه این نام، نامأنوستر باشد، شخص، بیشتر احساس متفاوت بودن میکند. این گرایش اکنون به اوج خود رسیده است، به گونهای که برای بسیاری از خانوادهها، اصل بر این است که نام فرزندشان فقط به اصطلاح تک و منحصر به فرد باشد و چندان به معنای آن اهمیت نمیدهند.
در حال حاضر، شدت گرایش به نوجوئی، به «آوامحوریِ افراطی» منجر شده و اساساً «معنا» را تا حد زیادی به کناری نهاده است. این افراط به حدی رسیده که با شنیدن بسیاری از نامهای جدید، نه میتوان جنسیت فرد را تشخیص داد و نه میتوان تلفظ و معنا و خاستگاه آن واژه را دریافت. به این ترتیب، هدف و کارکرد اصلی نامگذاری کاملا فراموش شده و نامها به ابزاری برای نمایش تبدیل گردیدهاند.
اصل نوجوئی و نوگرائی، نیازی طبیعی و ارزشمند است که در ذات انسانها وجود دارد. هدف ما در این کتاب این بود که چه کنیم در عین توجه به این گرایش عمومی، امکان استفاده از نامهای اصیل و ریشهدار را برای دوستداران نوگرائی فراهم کنیم.
این اثر دارای دو بخش است: در بخش اول که به "نام شناسی" مربوط است به این موضوع پرداخته میشود که چه عواملی از دیدگاه آوائی، معنائی و صرفی در انتخاب نامها توسط مردم تأثیرگذار است. در این بخش، سه مفهوم: "خوش آوائی"، "معنای نمادین" و "تیره سازی"، با ذکر نمونههای بسیار توضیح داده میشود.
بخش دوم این کتاب به "نام گزینی" اختصاص دارد و شامل فهرستی است از مهمترین واژههای زبان تبری که ظرفیت بهکارگیری در نامگذاری را دارند. این نامها در سه دسته تنظیم شدهاند: نامهای دخترانه، نامهای پسرانه و نامهای عمومی.
منظور از نامهای عمومی، واژههائی است که میتواند برای نامگذاری هر چیز و هر مکانی به کار رود؛ از نام اماکن مانند: کوچهها، خیابانها، مجتمعهای مسکونی، شرکتها، فروشگاهها و همچنین محصولات تجاری و کالاها گرفته تا نامهای فرهنگی و هنری مانند: کتابفروشیها، جشنها و جشنوارهها، فیلمها و نمایشها و تولیدات رادیوئی و تلویزیونی.
- در همه بخشهای این کتاب تلاش شده تا دیدگاههای مطرح شده در آن، با مبانی علم زبانشناسی سازگار باشد.
این کتاب از امروز به همت انتشارات "میرماه" در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
@Langture.pdf
735.2 KB
Forwarded from زبانشناسی تاریخی - شادی داوری
کتاب ارزشمند «زبانشناسی تاریخی» به قلم استاد دانشمند و فرزانهام جناب آقای دکتر «مهرداد نغزگوی کهن» از سوی انتشارات آگه منتشر گردید.
در بخشی از مقدمۀ این کتاب میخوانیم:
«زبانشناسی تاریخی قدیمیترین زیرشاخۀ زبانشناسی است. گرچه این حوزه از مطالعات دارای سنتی بسیار کهن است، ولی مطالعات علمی زبانشناسی تاریخی به معنای امروزی آن از قرن نوزدهم آغاز شدهاست. در این قرن دلمشغولی اصلی محققان توجه به انواع تغییرات زبانی، کشف خویشاوندی زبانهای مختلف و بازسازی صورتهای کهن و باستانی بود.
در آغاز قرن بیستم، زبانشناسان متوجه شدند که نهتنها تغییر زبانی، بلکه ساختار زبانی نیز بسیار نظاممند است و بر پایۀ قواعد و اصول محکمی بنا نهاده شدهاست. این تحقیقات به نوبۀ خود نشان داد که ساختار زبانها همگی تقریباً از اصول و قواعد خاصی پیروی میکنند.
در سه دهۀ پایانی قرن بیستم، مطالعات در حوزۀ «دستوریشدگی» جان تازهای به مطالعات تاریخی بخشید. در دستوریشدگی چگونگی تکوین امکانات دستوری مورد توجه قرار میگیرد. به این ترتیب، مطالعات مربوط به رویکرد «دستوریشدگی» کمکم به کتابهای زبانشناسی تاریخی نیز راه یافت.
علاوه بر این، بهخصوص مطالعات در حوزههای گویششناسی، ردهشناسی و تماس زبانی نشان داد که چقدر این زیرشاخهها به زبانشناسی تاریخی ربط دارند. درواقع، اگر زبان را نظام بدانیم، باید به همۀ جنبههای آن از جمله چگونگی تکوین و تغییرات آن توجه نماییم. زبانشناس نهتنها باید با صرف و نحو و واجشناسی و جز آن آشنا باشد، بلکه باید حداقل اصول اولیۀ زبانشناسی تاریخی را نیز بداند. کتاب «زبانشناسی تاریخی» پاسخی است به این نیاز.
البته باید خاطرنشان کرد که مخاطب این کتاب تنها زبانشناسان و دانشجویان زبانشناسی نیستند، بلکه همه یا افرادی که با مقدمات زبانشناسی آشنایی داشته باشند میتوانند از آن استفاده کنند.
هدف نگارندۀ این کتاب آشناساختن مخاطب فارسیزبان با اصول زبانشناسی تاریخی بودهاست.
این کتاب برای متخصصان زبانهای باستانی به نگارش درنیامدهاست، گرچه بعضی از مباحث جدید در زمینۀ چگونگی شکلگیری امکانات دستوری و ارجاعات مربوط به آنها میتواند برای این گروه نیز مفید باشد.
لازم به یادآوری است که کتاب «فرهنگ توصیفی زبانشناسی تاریخی» (۱۳۹۴) نوشتۀ نگارنده و خانم دکتر «شادی داوری» میتواند مکمل کتاب حاضر باشد و نیازهای فوری خوانندگان را برآورده سازد.
لازم به ذکر است که مباحثی از کتاب پیش رو (بهخصوص مواردی از صرف تاریخی) حاصل کار مشترک نگارنده با ایشان بوده و بهصورت مقالات و کتابهای مستقل به چاپ رسیدهاست. از خانم دکتر «شادی داوری» به دلیل زحماتشان بسیار سپاسگزارم.
علاوه بر این، مانند همیشه از همفکری و همدلی دوستان دیرینهام آقایان دکتر «امید طبیبزاده» و دکتر «محمد راسخمهند» بیبهره نبودهام و بعضی از مطالب مهم کتاب حاصل بحثهای نگارنده با ایشان بودهاست».
https://www.tgoop.com/HistoricalLinguistics
در بخشی از مقدمۀ این کتاب میخوانیم:
«زبانشناسی تاریخی قدیمیترین زیرشاخۀ زبانشناسی است. گرچه این حوزه از مطالعات دارای سنتی بسیار کهن است، ولی مطالعات علمی زبانشناسی تاریخی به معنای امروزی آن از قرن نوزدهم آغاز شدهاست. در این قرن دلمشغولی اصلی محققان توجه به انواع تغییرات زبانی، کشف خویشاوندی زبانهای مختلف و بازسازی صورتهای کهن و باستانی بود.
در آغاز قرن بیستم، زبانشناسان متوجه شدند که نهتنها تغییر زبانی، بلکه ساختار زبانی نیز بسیار نظاممند است و بر پایۀ قواعد و اصول محکمی بنا نهاده شدهاست. این تحقیقات به نوبۀ خود نشان داد که ساختار زبانها همگی تقریباً از اصول و قواعد خاصی پیروی میکنند.
در سه دهۀ پایانی قرن بیستم، مطالعات در حوزۀ «دستوریشدگی» جان تازهای به مطالعات تاریخی بخشید. در دستوریشدگی چگونگی تکوین امکانات دستوری مورد توجه قرار میگیرد. به این ترتیب، مطالعات مربوط به رویکرد «دستوریشدگی» کمکم به کتابهای زبانشناسی تاریخی نیز راه یافت.
علاوه بر این، بهخصوص مطالعات در حوزههای گویششناسی، ردهشناسی و تماس زبانی نشان داد که چقدر این زیرشاخهها به زبانشناسی تاریخی ربط دارند. درواقع، اگر زبان را نظام بدانیم، باید به همۀ جنبههای آن از جمله چگونگی تکوین و تغییرات آن توجه نماییم. زبانشناس نهتنها باید با صرف و نحو و واجشناسی و جز آن آشنا باشد، بلکه باید حداقل اصول اولیۀ زبانشناسی تاریخی را نیز بداند. کتاب «زبانشناسی تاریخی» پاسخی است به این نیاز.
البته باید خاطرنشان کرد که مخاطب این کتاب تنها زبانشناسان و دانشجویان زبانشناسی نیستند، بلکه همه یا افرادی که با مقدمات زبانشناسی آشنایی داشته باشند میتوانند از آن استفاده کنند.
هدف نگارندۀ این کتاب آشناساختن مخاطب فارسیزبان با اصول زبانشناسی تاریخی بودهاست.
این کتاب برای متخصصان زبانهای باستانی به نگارش درنیامدهاست، گرچه بعضی از مباحث جدید در زمینۀ چگونگی شکلگیری امکانات دستوری و ارجاعات مربوط به آنها میتواند برای این گروه نیز مفید باشد.
لازم به یادآوری است که کتاب «فرهنگ توصیفی زبانشناسی تاریخی» (۱۳۹۴) نوشتۀ نگارنده و خانم دکتر «شادی داوری» میتواند مکمل کتاب حاضر باشد و نیازهای فوری خوانندگان را برآورده سازد.
لازم به ذکر است که مباحثی از کتاب پیش رو (بهخصوص مواردی از صرف تاریخی) حاصل کار مشترک نگارنده با ایشان بوده و بهصورت مقالات و کتابهای مستقل به چاپ رسیدهاست. از خانم دکتر «شادی داوری» به دلیل زحماتشان بسیار سپاسگزارم.
علاوه بر این، مانند همیشه از همفکری و همدلی دوستان دیرینهام آقایان دکتر «امید طبیبزاده» و دکتر «محمد راسخمهند» بیبهره نبودهام و بعضی از مطالب مهم کتاب حاصل بحثهای نگارنده با ایشان بودهاست».
https://www.tgoop.com/HistoricalLinguistics
Telegram
زبانشناسی تاریخی - شادی داوری
در اینجا میکوشم مطالبی از زبانشناسی تاریخی، ایرانشناسی و زبانهای باستانی را با دوستان اندیشمندم به اشتراک بگذارم.
شادی داوری
@ShadiDavari
شادی داوری
@ShadiDavari
Forwarded from حکایتی و اشارتی
دو مرد تقریباً هم سن و سال در حول و حوش ۱۹۰۰ در وین زندگی میکنند. هر دو با دیدی نقادانه زادگاه خود را زیر نظر گرفتهاند، خانههاشان پیاده تنها چند دقیقهای از هم فاصله دارد ولی گفته میشود تقریباً هیچ وقت یکدیگر را ندیدهاند، شاید حتی به عمد از روبهرو شدن با هم اجتناب کردهاند زیرا به شدت به هم شبیه بودهاند.
یکی از این دو مرد زیگموند فروید است، پزشکی یهودی که در مطب خود با بررسی ساختار سایقهایی که از ضمیر ناخودآگاه نشأت میگیرند، سرگرم پایهریزی روانکاوی نوینی است که جهان بینی خود او و انسانهای مدرن را دگرگون خواهد کرد. دیگری آرتور شنیتسلر نام دارد، او هم پزشکی است یهودی که در جوانی تشخیص میدهد که دچار نوعی تزلزل بنیادین است که به آسانی میتواند به خیانت به خود و دیگران منجر شود.
#بازی_در_سپبدهدم_و_رویا
پس گفتار مترجم
یکی از این دو مرد زیگموند فروید است، پزشکی یهودی که در مطب خود با بررسی ساختار سایقهایی که از ضمیر ناخودآگاه نشأت میگیرند، سرگرم پایهریزی روانکاوی نوینی است که جهان بینی خود او و انسانهای مدرن را دگرگون خواهد کرد. دیگری آرتور شنیتسلر نام دارد، او هم پزشکی است یهودی که در جوانی تشخیص میدهد که دچار نوعی تزلزل بنیادین است که به آسانی میتواند به خیانت به خود و دیگران منجر شود.
#بازی_در_سپبدهدم_و_رویا
پس گفتار مترجم
Forwarded from ادبیاتی📚
مگو کاین سرزمین شوره زار است
چو فردا در رسد رشگ بهار است
بهارا باش کاین خون گل آلود
برآرد سرخ گل چون آتش از دود
میان خون و آبش ره گشائیم
از این موج و از این توفان برآئیم
#هوشنگ_ابتهاج
چو فردا در رسد رشگ بهار است
بهارا باش کاین خون گل آلود
برآرد سرخ گل چون آتش از دود
میان خون و آبش ره گشائیم
از این موج و از این توفان برآئیم
#هوشنگ_ابتهاج
🔸سامانه انتشارات:
www.rokhsarpub.com
🔸سامانه نشریه تخصصی مطالعات نقد زبانی و ادبی:
www.rokhsarenaqd.ir
🔸️پست الکترونیکی:
[email protected]
🔸️کانال تلگرامی:
@rokhsaresobh
🔸گروه تلگرامی:
https://www.tgoop.com/rokhsarenaqd
🔸️اینستاگرام: @rokhsaresobh
🔸یوتیوب:
https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
🔸واتساب،تلگرام و تماس: 09115086030
www.rokhsarpub.com
🔸سامانه نشریه تخصصی مطالعات نقد زبانی و ادبی:
www.rokhsarenaqd.ir
🔸️پست الکترونیکی:
[email protected]
🔸️کانال تلگرامی:
@rokhsaresobh
🔸گروه تلگرامی:
https://www.tgoop.com/rokhsarenaqd
🔸️اینستاگرام: @rokhsaresobh
🔸یوتیوب:
https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
🔸واتساب،تلگرام و تماس: 09115086030
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۷ خرداد سالروز درگذشت باقر پَرهام
(زاده ۹ تیر ۱۳۱۴ رودبار -- درگذشته ۷ خرداد ۱۴۰۲ آمریکا) مترجم و پژوهشگرِ حوزه جامعهشناسی و فلسفه
او از سال ۲۰۰۰ در شهرِ ساکرامنتو مرکز ایالت کالیفرنیای آمریکا سکونت داشت.
آثار:
ترجمه:
امیل دورکیم: درباره تقسیم کار اجتماعی، تهران: کتابسرای بابل ۱۳۶۹.
امیل دورکیم: صور بنیانی حیات دینی، تهران: نشر مرکز ۱۳۸۳ چاپ سوم ۱۳۸۷.
داریوش شایگان، هانری کوربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ۱۳۷۱.
رمون آرون: مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی (چاپ اول: ۱۳۶۴).
ریچارد سنت: اقتدار، انتشارات شیرازه کتاب ما
ریمون بودون: مطالعاتی در آثار جامعهشناسان کلاسیک ۱، تهران: نشر مرکز ۱۳۸۳.
ژان ایپولیت: مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل.
کارل مارکس: گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه با احمد تدین، چاپ اول ۱۳۶۳.
کریستیان دولاکامپانی: تاریخ فلسفه در قرن بیستم، تهران: نشر آگه.
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: استقرار شریعت در مذهب مسیح.
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: پدیدارشناسی جان، تهران: انتشارات کندوکاو ۱۳۹۰.
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: پیشگفتار پدیدارشناسی جان، تهران: انتشارات آگاه.
گابریل گارسیا مارکز: ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی.
لئو اشتراوس: حقوق طبیعی و تاریخ، تهران: انتشارات آگاه.
میشل فوکو: نظم گفتار، تهران: نشر آگه ۱۳۷۹.
یوسف اسحاقپور: بر مزار صادق هدایت، تهران: انتشارات باغ آینه ۱۳۷۳ انتشارات آگاه ۱۳۸۰ نشر جاوید، ۱۳۹۶.
تألیف:
گسترش مدارس غیرانتفاعی و شهریهبگیر در تهران ۱۳۷۳–۱۳۷۴ (پایاننامه).
با نگاه فردوسی
باهمنگری و یکتانگری: مجموعه مقالات
جامعه و دولت.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#باقر_پرهام
۷ خرداد سالروز درگذشت باقر پَرهام
(زاده ۹ تیر ۱۳۱۴ رودبار -- درگذشته ۷ خرداد ۱۴۰۲ آمریکا) مترجم و پژوهشگرِ حوزه جامعهشناسی و فلسفه
او از سال ۲۰۰۰ در شهرِ ساکرامنتو مرکز ایالت کالیفرنیای آمریکا سکونت داشت.
آثار:
ترجمه:
امیل دورکیم: درباره تقسیم کار اجتماعی، تهران: کتابسرای بابل ۱۳۶۹.
امیل دورکیم: صور بنیانی حیات دینی، تهران: نشر مرکز ۱۳۸۳ چاپ سوم ۱۳۸۷.
داریوش شایگان، هانری کوربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ۱۳۷۱.
رمون آرون: مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی (چاپ اول: ۱۳۶۴).
ریچارد سنت: اقتدار، انتشارات شیرازه کتاب ما
ریمون بودون: مطالعاتی در آثار جامعهشناسان کلاسیک ۱، تهران: نشر مرکز ۱۳۸۳.
ژان ایپولیت: مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل.
کارل مارکس: گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه با احمد تدین، چاپ اول ۱۳۶۳.
کریستیان دولاکامپانی: تاریخ فلسفه در قرن بیستم، تهران: نشر آگه.
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: استقرار شریعت در مذهب مسیح.
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: پدیدارشناسی جان، تهران: انتشارات کندوکاو ۱۳۹۰.
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: پیشگفتار پدیدارشناسی جان، تهران: انتشارات آگاه.
گابریل گارسیا مارکز: ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی.
لئو اشتراوس: حقوق طبیعی و تاریخ، تهران: انتشارات آگاه.
میشل فوکو: نظم گفتار، تهران: نشر آگه ۱۳۷۹.
یوسف اسحاقپور: بر مزار صادق هدایت، تهران: انتشارات باغ آینه ۱۳۷۳ انتشارات آگاه ۱۳۸۰ نشر جاوید، ۱۳۹۶.
تألیف:
گسترش مدارس غیرانتفاعی و شهریهبگیر در تهران ۱۳۷۳–۱۳۷۴ (پایاننامه).
با نگاه فردوسی
باهمنگری و یکتانگری: مجموعه مقالات
جامعه و دولت.
🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#باقر_پرهام
Telegram
attach 📎
Forwarded from ادبیاتی📚
Forwarded from بارین 🖋
***
همین تار و پود چرک طناب
چونان رشتهای از مروارید
بر گردنم خواهد درخشید
اگر
فقط تو
به چهارپایه لگد بزنی
قعر درههای این جاده
همچون آغوشی امن برایم خواهد بود
اگر
فقط تو
فرمان را بپیچانی
بگذار در این تاریکی خودکشی کنم
با تو
لمس نور را
دوباره خواهم چشید
#بارین۱۴۰۳
#شعر_سپید
@barinpoem
همین تار و پود چرک طناب
چونان رشتهای از مروارید
بر گردنم خواهد درخشید
اگر
فقط تو
به چهارپایه لگد بزنی
قعر درههای این جاده
همچون آغوشی امن برایم خواهد بود
اگر
فقط تو
فرمان را بپیچانی
بگذار در این تاریکی خودکشی کنم
با تو
لمس نور را
دوباره خواهم چشید
#بارین۱۴۰۳
#شعر_سپید
@barinpoem
Forwarded from زبانشناسی همگانی
فردریک گیوم دوم پادشاه پروس ۵۰ نوزاد را قرنطینه کرد تا آنها بدون تماس با اجتماع سخن بگویند! او میخواست #زبان اولیه بشر را کشف کند!
کودکان همه مُردند.
🇮🇷 @linguiran
کودکان همه مُردند.
🇮🇷 @linguiran
Forwarded from ادبیاتی📚
مژگان به هم بزن که بپاشی جهان من
کوبی زمین من به سر آسمان من
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار ! بلایت به جان من
می سوزم از تبی که دماسنج عشق را
از هُرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من !
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
گفتی: غریب شهر منی این چه غربت است
کاین شهر از تو می شنود داستان من !
خا کستری است شهر من آری و من در آن
آن مجمری که آتش زرتشت از آن من
زین پیش اگر که نصف جهان بود،بعد از این
با تـو شود تمامِ جهـان اصفهان من !
#حسین_منزوی
کوبی زمین من به سر آسمان من
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار ! بلایت به جان من
می سوزم از تبی که دماسنج عشق را
از هُرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من !
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
گفتی: غریب شهر منی این چه غربت است
کاین شهر از تو می شنود داستان من !
خا کستری است شهر من آری و من در آن
آن مجمری که آتش زرتشت از آن من
زین پیش اگر که نصف جهان بود،بعد از این
با تـو شود تمامِ جهـان اصفهان من !
#حسین_منزوی
Forwarded from 🖋 جیراننظر
Forwarded from علوم وفنون ادبی (normohamadi-1976)
💠
♦️واژگان فارسی به صورت های زیر به زبان عربی داخل شده است:
🔺۱- بدون تغییر یا با کمترین تغییر مانند: بادام، استاد، خبر، درویش، دیوان، سکر = شکر، شیرین، آشوب = اوباش، ابریشم= ابریسم، شادان = شاذان و ...
🔺۲- با تغییر، حذف یا تبدیل حرف های پ، ژ، چ، گ که در زبان عربی وجود ندارد به صداهای دیگر. مانند: چغندر= شمندر، چنده = شنوه، پگاه = صباح، پند، پن = فن، گاومیش = جاموس، گلنار = جلنار، چلیپ = صلیب، چین = صین، چارسو = شارسو، دیباچه = دیباجه، گدا = كدا = تكدی، لگام = لجام، چمران = تشمران، گرنادا = قرناطه، خانه گاه = خانقاه، گزیه = جزیه، کاک = کعک = کیک، گنجینه = خزینه، پرده = برقه و ...
🔺۳- تغییر حروف ک به ق و خ. مانند: کاسپین = قزوین، کله = قله، کوروش = قوروش، کسرا = خسرو
تغییر کلی: گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به زبان عربی هیچ اثری به جز در وزن واژه ی فارسی باقی نمانده است مانند: چند، چن = کم، گچ = جص، مجصص، زشت = رجس، پسک = برص، گنج = کنز و ...
🔺۴- کاربرد کلمات در معنی متضاد با معنی فارسی و یا در غیر معنی اصلی مانند: خوبه = خیبه، زرابی (قالی)
🔺۵- به هم ریخته شدن تمام صدا و حروف مانند: باغ = غابه، باغات = غابات.
🔺۶- یک کلمه از فارسی چند بار به شکل ها و به معنی های گوناگون وارد عربی شده مانند: از کلمه ی باغ = باقه به معنی دسته گل و کلمه غابه به معنی جنگل، ساروج به معنی نوعی ملاط سیمان و آب انبار و سهریج (صهریج) به معنی تانکر آب .
🔺۷- حذف سایر آواها مانند : نارگیل = ارکیل، آبریز = ابریق
🔺۸- گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی برخی از حرف ها از واژه ی فارسی تغییر کرده است، مانند: گوشه = حاشیه، هامش = حامش، جشن = دشن = تدشین، سنگ = سنج = صنج، چار راه = شارا = شارع، شاد شید = شادی اناشید، ببر = بایبر = تایگر و ...
🔺۹- گاهی از مفردهای فارسی یا عربی کلمه هایی ساخته شده و سپس به ادبیات عرب نیز راه یافته است، مانند: سوء تفاهم ار «فهم»، تهویه از «هوا»
🔺۱۰- حذف و یا تغییر و تبدیل حروف عله «و . ا. ی» به یکدیگر . مانند: جوراب = جورب، خوب = خید = خیر،
🔺۱۱- تبدیل ا به هـ و تبدیل ز به س مانند : اندازه = هندسه، اندام = هندام.
🔺۱۲- گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی دو حرف از واژه ی فارسی باقی مانده است ، مانند: آیین = دین
🔺۱۳ - گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی آواهایی به آن افزوده شده است. مانند: ستون = استوانه = اسطوانه، سروج = ساروج = سهریج = صهریج.
🔸
منابع :
- سرگذشت زبان فارسی دری، تالیف پروفسور رسول رهین، شورای فرهنگی افغانستان، 1385
- الکلمات الفارسیه فی المعاجم العربیه – جهینه نصر علی – طلاس – برج دمشق ، 2003
-معجم المعربات الفارسیه: منذ بواکیر العصر الحاضر ، محمد التونجی
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
♦️واژگان فارسی به صورت های زیر به زبان عربی داخل شده است:
🔺۱- بدون تغییر یا با کمترین تغییر مانند: بادام، استاد، خبر، درویش، دیوان، سکر = شکر، شیرین، آشوب = اوباش، ابریشم= ابریسم، شادان = شاذان و ...
🔺۲- با تغییر، حذف یا تبدیل حرف های پ، ژ، چ، گ که در زبان عربی وجود ندارد به صداهای دیگر. مانند: چغندر= شمندر، چنده = شنوه، پگاه = صباح، پند، پن = فن، گاومیش = جاموس، گلنار = جلنار، چلیپ = صلیب، چین = صین، چارسو = شارسو، دیباچه = دیباجه، گدا = كدا = تكدی، لگام = لجام، چمران = تشمران، گرنادا = قرناطه، خانه گاه = خانقاه، گزیه = جزیه، کاک = کعک = کیک، گنجینه = خزینه، پرده = برقه و ...
🔺۳- تغییر حروف ک به ق و خ. مانند: کاسپین = قزوین، کله = قله، کوروش = قوروش، کسرا = خسرو
تغییر کلی: گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به زبان عربی هیچ اثری به جز در وزن واژه ی فارسی باقی نمانده است مانند: چند، چن = کم، گچ = جص، مجصص، زشت = رجس، پسک = برص، گنج = کنز و ...
🔺۴- کاربرد کلمات در معنی متضاد با معنی فارسی و یا در غیر معنی اصلی مانند: خوبه = خیبه، زرابی (قالی)
🔺۵- به هم ریخته شدن تمام صدا و حروف مانند: باغ = غابه، باغات = غابات.
🔺۶- یک کلمه از فارسی چند بار به شکل ها و به معنی های گوناگون وارد عربی شده مانند: از کلمه ی باغ = باقه به معنی دسته گل و کلمه غابه به معنی جنگل، ساروج به معنی نوعی ملاط سیمان و آب انبار و سهریج (صهریج) به معنی تانکر آب .
🔺۷- حذف سایر آواها مانند : نارگیل = ارکیل، آبریز = ابریق
🔺۸- گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی برخی از حرف ها از واژه ی فارسی تغییر کرده است، مانند: گوشه = حاشیه، هامش = حامش، جشن = دشن = تدشین، سنگ = سنج = صنج، چار راه = شارا = شارع، شاد شید = شادی اناشید، ببر = بایبر = تایگر و ...
🔺۹- گاهی از مفردهای فارسی یا عربی کلمه هایی ساخته شده و سپس به ادبیات عرب نیز راه یافته است، مانند: سوء تفاهم ار «فهم»، تهویه از «هوا»
🔺۱۰- حذف و یا تغییر و تبدیل حروف عله «و . ا. ی» به یکدیگر . مانند: جوراب = جورب، خوب = خید = خیر،
🔺۱۱- تبدیل ا به هـ و تبدیل ز به س مانند : اندازه = هندسه، اندام = هندام.
🔺۱۲- گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی دو حرف از واژه ی فارسی باقی مانده است ، مانند: آیین = دین
🔺۱۳ - گاهی در تبدیل واژه ی فارسی به عربی آواهایی به آن افزوده شده است. مانند: ستون = استوانه = اسطوانه، سروج = ساروج = سهریج = صهریج.
🔸
منابع :
- سرگذشت زبان فارسی دری، تالیف پروفسور رسول رهین، شورای فرهنگی افغانستان، 1385
- الکلمات الفارسیه فی المعاجم العربیه – جهینه نصر علی – طلاس – برج دمشق ، 2003
-معجم المعربات الفارسیه: منذ بواکیر العصر الحاضر ، محمد التونجی
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Forwarded from زبان و فرهنگ (سامان سامنی)
#دانشگاه
دانشگاه نُرد در نروژ به دانشجویان دکتری در رشته بازرگانی بورسیه تحصیلی اعطا میکند. فارغالتحصیلان دانشگاههای ایران تا 15 نوامبر 2025 باید انگیزهنامه، پروپوزال، رزومه پژوهشی، مدرک IELTS با نمره 6.50 یا TOEFL با نمره 580 و ریز نمرات فوقلیسانس با معدل 15 در یکی از رشتههای مرتبط با مدیریت یا امور مالی را به این دانشگاه ارسال کنند. طول مدت تحصیل در مقطع دکتری این رشته 3 ساله بوده و دانشجویان واجد شرایط، پس از قبولی در مصاحبه آنلاین این دانشگاه، از پرداخت شهریه معاف خواهند بود.
اطلاعات بیشتر در مورد دانشگاه نُرد در نروژ را از سایت این دانشگاه به نشانی زیر دریافت نمایید
https://www.nord.no/en/studies/phd-in-business-phd-programme
@Langture
دانشگاه نُرد در نروژ به دانشجویان دکتری در رشته بازرگانی بورسیه تحصیلی اعطا میکند. فارغالتحصیلان دانشگاههای ایران تا 15 نوامبر 2025 باید انگیزهنامه، پروپوزال، رزومه پژوهشی، مدرک IELTS با نمره 6.50 یا TOEFL با نمره 580 و ریز نمرات فوقلیسانس با معدل 15 در یکی از رشتههای مرتبط با مدیریت یا امور مالی را به این دانشگاه ارسال کنند. طول مدت تحصیل در مقطع دکتری این رشته 3 ساله بوده و دانشجویان واجد شرایط، پس از قبولی در مصاحبه آنلاین این دانشگاه، از پرداخت شهریه معاف خواهند بود.
اطلاعات بیشتر در مورد دانشگاه نُرد در نروژ را از سایت این دانشگاه به نشانی زیر دریافت نمایید
https://www.nord.no/en/studies/phd-in-business-phd-programme
@Langture
🔸سامانه انتشارات:
www.rokhsarpub.com
🔸سامانه نشریه تخصصی مطالعات نقد زبانی و ادبی:
www.rokhsarenaqd.ir
🔸️پست الکترونیکی:
[email protected]
🔸️کانال تلگرامی:
@rokhsaresobh
🔸گروه تلگرامی:
https://www.tgoop.com/rokhsarenaqd
🔸️اینستاگرام: @rokhsaresobh
🔸یوتیوب:
https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
🔸واتساب،تلگرام و تماس: 09115086030
www.rokhsarpub.com
🔸سامانه نشریه تخصصی مطالعات نقد زبانی و ادبی:
www.rokhsarenaqd.ir
🔸️پست الکترونیکی:
[email protected]
🔸️کانال تلگرامی:
@rokhsaresobh
🔸گروه تلگرامی:
https://www.tgoop.com/rokhsarenaqd
🔸️اینستاگرام: @rokhsaresobh
🔸یوتیوب:
https://www.youtube.com/@rokhsaresobh
🔸واتساب،تلگرام و تماس: 09115086030